صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۰۴۴۵۳
همه درگیری‌ها دلایل پیچیده‌ای دارند. اما ممکن است تصادفی نباشد که کشمیر یکی از نامتعادل‌ترین نسبت‌های جنسی در هند را دارد، یا اینکه همه ۲۰ کشور متلاطم در فهرست کشورهایی هستند که بر اساس تحقیق صندوق صلح در واشنگتن، چند همسری درآن‌ها رایج است.
تاریخ انتشار: ۲۰:۵۴ - ۲۰ شهريور ۱۴۰۰

نشریه هفتگی اکونومیست طرح و تیتر جلد شماره جدید خود را به نسبت میان «جنسیت و ژئوپلتیک» اختصاص داده و سرمقاله و پرونده ویژه این هفته را با طرح دو پرسش کلیدی آغاز کرده است: «چرا ملت‌هایی که زنان آن ناتوان هستند، سقوط می‌کنند؟ و چرا سیاست خارجی باید به نیمی از بشریت توجه بیشتری داشته باشد؟».

به گزارش اقتصادنیوز، اکونومیست در ادامه آورده است: پس از سرنگونی طالبان توسط آمریکا و متحدانش در سال ۲۰۰۱ ثبت‌نام دختران افغان در مدارس ابتدایی از ۰ به ۸۰ درصد افزایش یافت، مرگ و میر نوزادان به نصف کاهش یافت و ازدواج اجباری غیرقانونی اعلام شد.

اگرچه بسیاری از آن مدارس محصور بودند و بسیاری از خانواده‌ها قانون را نادیده گرفتند. اما هیچ کس به طور جدی شک نمی‌کند که زنان و دختران افغان در ۲۰ سال گذشته دستاورد‌های بزرگی داشته‌اند، دستاورد‌هایی که در حال حاضر در خطر است.

به گفته وزارت امور خارجه، ایالات متحده «متعهد به پیشبرد برابری جنسیتی» از طریق سیاست خارجی خود است. اما دادن میلیاردها دلار اسلحه و یک کشور متوسط به گروهی از خشن‌ترین زن ستیزان، راه عجیبی برای نشان دادن آن است.

البته سیاست خارجی شامل توافقات دشواری است. اما شواهد فزاینده‌ای وجود دارد دال بر اینکه آنچه هیلاری کلینتون یک دهه پیش گفت در حال بروز است: «تسلیم شدن زنان… تهدیدی برای امنیت مشترک جهان ما است. جوامعی که به زنان ستم می‌کنند به احتمال زیاد خشونت‌بار و بی‌ثبات هستند».

چندین دلیل احتمالی برای این وجود دارد. در بسیاری از نقاط دختران به طور انتخابی سقط می‌شوند یا مورد غفلت قرار می‌گیرند. این امر منجر به تغییر نسبت جنسی شده است، که به این معنی است که میلیون‌ها مرد جوان محکوم به مجرد ماندن هستند.

مردان ناامید بیشتر مرتکب جنایات خشونت‌آمیز می‌شوند یا به گروه‌های شورشی می‌پیوندند. سربازان بوکوحرام و داعش این را می‌دانند و به عنوان غنایم جنگ به آن‌ها قول «زن» می‌دهند. تعدد زوجات همچنین مازاد مردان مجرد را ایجاد می‌کند. همسران متعدد برای مردان در طبقات بالا به معنای مجرد ماندن مردانی است که در طبقات پایین هستند.

همه درگیری‌ها دلایل پیچیده‌ای دارند. اما ممکن است تصادفی نباشد که کشمیر یکی از نامتعادل‌ترین نسبت‌های جنسی در هند را دارد، یا اینکه همه ۲۰ کشور متلاطم در فهرست کشورهایی هستند که بر اساس تحقیق صندوق صلح در واشنگتن، چند همسری درآن‌ها رایج است.

در گینه، جایی که کودتا در ۵ سپتامبر رخ داد، ۴۲ درصد از زنان متاهل ۱۵ تا ۴۹ساله در اتحادیه‌های چند همسری هستند. پلیس دولتی چین بر مردان مازاد خود سرپوش می‌گذارد، اما همسایگانش گاهی اوقات نگرانند که آیا آن‌ها ممکن است برای متناسب‌سازی، روزی به دنبال یک خروجی از سرزمین‌ها همجوار باشند.

در خارج از دموکراسی‌های غنی، گروه خویشاوندی مردان هنوز واحد اصلی بسیاری از جوامع است. چنین گروه‌هایی عمدتا برای دفاع از خود ظهور کردند: پسرعموها برای دفع افراد خارجی متحد می‌شوند. امروزه بیشتر آن‌ها مشکل ایجاد می‌کنند. نزاع‌های قبیله‌ای خون را در سراسر خاورمیانه و ساحل شمال آفریقا پاشیده است. قبایل برای کنترل دولت اغلب با خشونت رقابت می‌کنند تا بتوانند مشاغل را غارت کرده و بین خویشاوندان خود تقسیم کنند. این دولت‌ها فاسد و ناکارآمد می‌شوند، شهروندان را از خود دور کرده و حمایت از جهادی‌هایی را که قول می‌دهند عادلانه‌تر حکومت کنند، افزایش می‌دهند.

جوامع مبتنی بر پیوند مردانه تمایل به تسلیم زنان دارند. پدران انتخاب می‌کنند که دخترانشان با چه کسی ازدواج کنند. گاهی حتی قیمت عروس وجود دارد (خانواده داماد مبالغ هنگفتی را بعضاً به خانواده عروس می‌پردازند). این به پدران انگیزه می‌دهد تا دختران خود را زودتر برای ازدواج مهیا کنند. این مشکل کوچکی نیست. مهریه، جهیزیه و یا قیمت عروس در نیمی از کشورهای جهان چیزهای رایجی است. یک پنجم از زنان جوان جهان قبل از ۱۸ سالگی ازدواج کرده‌اند، و یک بیستم آن‌ها قبل از ۱۵ سالگی.

عروس‌های کم‌سن وسال به احتمال زیاد از تحصیل باز می‌مانند، کمتر می‌توانند در برابر شوهرهای بدسرپرست بایستند و کمتر می‌توانند فرزندان سالم و تحصیل کرده‌ای پرورش دهند.

محققان دانشگاه‌های A&M تگزاس و بریگهام‌یانگ یک فهرست جهانی از نگرش‌های ماقبل مدرن نسبت به زنان را تهیه کردند که شامل قوانین جنسیتی خانوادگی، حقوق مالکیت نابرابر، ازدواج زودهنگام برای دختران، ازدواج خانوادگی، تعدد زوجات، قیمت عروس، ارجحیت پسر، خشونت علیه زنان و نابرابری قانونی (برای مثال، آیا متجاوز می‌تواند با ازدواج با قربانی خود از مجازات فرار کند؟). با این تحقیق معلوم شد که تضعیف زنان یک جامعه، ارتباط زیادی با بی‌ثباتی خشونت‌آمیز در یک کشور دارد.

زنان صلح به جای مردان جنگ

از این تحقیق می‌توان درس‌های مختلفی گرفت. علاوه بر ابزارهای معمول تحلیلی، سیاستگذاران باید ژئوپلیتیک را از طریق منشور جنسیت مطالعه کنند. این شاخص آداب و رسوم جنسیتی، اگر ۲۰ سال پیش وجود داشت، به آن‌ها هشدار می‌داد که ملت‌سازی در افغانستان و عراق چقدر سخت خواهد بود. امروزه، این نشان می‌دهد که نمی‌توان ثبات را در عربستان سعودی، پاکستان یا حتی هند بدیهی دانست.

مذاکرات صلح باید شامل زنان شود. بین سال‌های ۱۹۹۲ تا ۲۰۱۹، تنها ۱۳ درصد از مذاکره کنندگان و ۶ درصد از امضاکنندگان معاهده‌های صلح زن بودند. با این حال، صلح بیشتر زمانی دوام می‌آورد که زنان پای میز مذاکره باشند. این ممکن است به این دلیل باشد که آن‌ها آمادگی بیشتری برای مصالحه دارند. یا شاید به این دلیل که یک اتاق بدون زنان به معنای یک میدان با مردان مسلح بدون ورود افراد غیر جنگنده است. لیبریا این مهم را دریافت و به یک جنگ داخلی وحشتناک پایان داد. حاکمان جدید افغانستان چنین نکرده اند.

به طور گسترده‌تر، دولت‌ها وقتی می‌گویند که می‌خواهند نیمی از بشریت را آزاد کنند، باید روی عمل کردن به آن تمرکز کنند. دختران باید تحصیل کنند، بسیاری از آن‌ها برای کار یا ازدواج، ترک تحصیل کرده اند، هرچند یک دلیل آن این است که کووید خانواده‌هایشان را فقیر کرده است.

ازدواج کودکان و ختنه زنان باید ممنوع شود، هر چند در روستاهای دور افتاده سخت است. تعدد زوجات را به رسمیت نشناسند، و تساوی حقوق ارثیه را عملی کنند، به پسران بیاموزند که نباید به هیچ شکلی به زنان ضربه بزنند. معرفی حقوق بازنشستگی عمومی، می‌تواند سنتی را تضعیف می‌کند که طبق آن انتظار می‌رود زوجین با والد مرد زندگی کنند، زیرا سالمندان زن هیچ وسیله دیگری برای حمایت ندارند.

بیشتر این‌ها وظایف دولت‌های ملی است، اما بیگانگان تا حدودی نفوذ دارند. از زمانی که اهداکنندگان غربی شروع به آموزش دختران کرده اند، دختران بیشتری به مدرسه رفته‌اند (ثبت نام اولیه از ۶۴ درصد در ۱۹۷۰ به ۹۰ درصد امروز افزایش یافته است). کمپین‌های مخالف ازدواج زودهنگام بیش از ۵۰ کشور را وادار کرده‌اند که حداقل سن ازدواج را از متولدین سال ۲۰۰۰ به قبل افزایش دهند (بالای ۲۱ سال). پسران باید در موردعدم خشونت از مربیان بیاموزند.

ایده‌هایی در مورد نحوه طراحی چنین برنامه‌هایی از طریق شبکه جهانی موسسات خیریه و اتاق فکرها به اشتراک گذاشته می‌شود. اهداکنندگانی مانند USAID و بانک جهانی، کار عادلانه‌ای را در زمینه ارتقای حقوق مالکیت برای زنان انجام داده اند، حتی اگر تلاش‌های آن‌ها در افغانستان در حال دود شدن باشد.

تصور رادیکال

سیاست خارجی نباید ساده لوحانه باشد. کشورها منافع حیاتی دارند و باید در مقابل دشمنان بازدارندگی ایجاد کنند. ژئوپلیتیک را نباید بیش و پیش از آنکه از نظر اقتصادی یا عدم اشاعه هسته‌ای مورد بررسی قرار گیرد، صرفاً از دریچه فمینیستی نگاه کرد. اما از سیاستگذارانی که منافع نیمی از مردم را در نظر نمی‌گیرند و نمی‌توان انتظار درک جهان بهتر را داشت.

ارسال نظرات