بازار سرمایه با وجود ثبات قیمت دلار مجددا رو به افزایش گذاشته است. به نظر میرسد این ثبات از سوی فعالان بازار به منزله دلیلی برای تداوم روند صعودی است و بسیاری از سرمایهگذاران خرد انتظار دارند تا در شرایط نامشخص بودن آینده مذاکرات برجامی و کسری بودجه سنگین دولت، دلار در نهایت رو به افزایش بگذارد. همه اینها در حالی رخ داده است که بازارهای موازی نیز دیگر از جذابیت قبل برخوردار نیستند و شاهد بازگشت حقیقیها هستیم.
به گزارش دنیای اقتصاد، دور تازه صعود قیمتها که چهارشنبه گذشته آغاز شده بود در روز نخست هفته تداوم یافت و سبب شد تا در پایان معاملات این روز شاهد رشد ۳۴/ ۱درصدی شاخصکل بورس و نزدیک شدن آن به میانه کانال یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد باشیم. اینطور که بهنظر میآید در شرایط حکمفرمایی ثبات نسبی در بازار ارز آنچه که توانسته منجر به رشد قیمت سهام در بازار مربوطه شود، انتظارات آتی و تلقی بازار از تداوم روند صعودی بلندمدت در بازار ارز است که بیش از هر چیز از مشخص نبودن آینده برجام و نحوه مواجهه دولت با کسریبودجه سالجاری ناشی میشود. از طرفی دیگر این احتمال وجود دارد که اثر این دیدگاه با توجه به عدمجذابیت بازارهای موازی باعث افزایش تقاضا در بورس شود.
معاملات نخستین روز هفته با رشد مجدد شاخص بورس پایان یافت. در این روز مواجهه عرضه و تقاضا در بازار یاد شده بهنفع خریداران تمام شد. همین امر سبب شد تا در پایان معاملات دیروز شاهد رشد ۳۴/ ۱درصدی شاخصکل بورس تهران باشیم. صعود تقریبا هماهنگ قیمتها در این روز سبب شد تا نماگر یادشده با ثبت رشد بیش از ۲۰ هزار واحدی در این روز بهسطح یک میلیون و پانصد و چهل و یک هزار واحد برسد. اینطور که بهنظر میرسد با توجه بهافزایش مداوم قیمتها در دو روز معاملاتی اخیر یعنی چهارشنبه هفته گذشته و شنبه هفته جاری اعتماد سرمایهگذاران نسبت بهروند صعودی دوماه اخیر بازار در حال ترمیم شدن است. در صورتیکه این ترمیم تداوم یابد احتمال صعود دماسنج اصلی بازار به مقاطع بالاتر امری دور از انتظار نخواهد بود.
بررسی روند معاملات در روزهای گذشته حکایت از آن دارد که خالص خرید حقیقی در بورس تهران رو بهافزایش است و در حالی که حد فاصل روزهای یکشنبه تا سهشنبه هفته گذشته شاهد خروج پول حقیقی از کلیت بازار سرمایه بودهایم، این رویه در ۲روز معاملاتی اخیر رو بهتغییر گذاشته است. در حالحاضر محاسبه خالص خرید حقیقی حکایت از آن دارد که در پایان معاملات روز شنبه بورس تهران توانسته بهمیزان ۲۲۲ میلیارد تومان از دارایی سرمایهگذاران خرد را بهطور خالص بهخود اختصاص دهد. در این روز اگرچه صنایعی نظیر فرآوردههای نفتی، کانههای فلزی، چند رشتهای صنعتی و فلزات اساسی شاهد بیشترین خروج پول حقیقی از گردونه معاملات در نمادهای معاملهشده در این چهار صنعت بودند، با این حال ورود قابلتوجه سرمایه سهامداران خرد بهگروههای ماشینآلات، محصولات شیمیایی، اطلاعات و ارتباطات و بانکها توانست راه را برای تداوم مثبتماندن خالص خرید حقیقی در این روز هموار کند.
همچنین بررسی آمار و ارقام بهثبت رسیده از داد و ستدهای روز شنبه حکایت از آن دارد که خوشبینی سرمایهگذاران خرد بهروند آتی بازار که توانست خالص خرید حقیقی را برای دومین روز متوالی بالاتر از سطح صفر نگه دارد، خود را در تثبیت ارزش معاملات خرد بالای سطح ۷ هزار میلیارد تومان نیز نشان داد. بر این اساس میتوان اینطور ارزیابی کرد که برخلاف خروج یکباره سرمایهگذاران در خلال روزهای رکود سنگین شهریورماه سال ۹۹ که خود را با کاهش مداوم ارزش معاملات نشان میداد، در سه روز کاهشی بازار سرمایه در میانه هفته قبل، شاهد افت ارزش معاملات خرد بهزیر این میزان نبودهایم. در این مدت همچنین خرید حقوقیهای بازار کم نشده و از اینرو هیچ صحبتی نیز از لزوم حمایت آنها از سهام معاملهشده در بورس و فرابورس بهعمل نیامده است. بر این اساس بهنظر میرسد که وضعیت بازار سرمایه در روزهای اخیر بهرغم کاهش شدید قیمتها و افزایش یکباره صفهای فروش در معاملات روز دوشنبه از لحاظ روانی و تحلیلی چندان بد نیست و میتوان تحولات هفته اخیر را بهحساب یک اصلاح تند و تیز در روند صعودی ماههای اخیر بازار گذاشت، مخصوصا آنکه چند وقتی است که بازارهای جذابی نظیر کریپتوها نیز از تب و تاب قبلی افتادهاند.
نکته قابلتوجه دیگر که از معاملات روز گذشته قابل استنباط است، این است که رشد شاخص بورس همسو با تحولات رخ داده در شاخص هموزن بوده و از اینرو میتوان گفت که بازار در مقطع کنونی نگاهی تقریبا یکدست بهتمامی سهام موجود اعم از دلاری و غیردلاری یا بزرگ و کوچک دارد. از اینرو معاملات اولین روز هفته در شرایطی پایان یافته که رشد بیش از ۹ هزار واحدی شاخص هموزن توانست این نماگر را بهمیانه کانال ۴۶۴ هزار واحد برساند. البته باید خاطرنشان کرد که وضعیت مطلوب بهاین روز بازار تنها بهبورس خلاصه نمیشود و فرابورس نیز روز گذشته شاهد رشد بیش از ۳۰۰ واحدی شاخص خود بوده است. در این روز ارزش معاملات خرد فرابورس بهمحدوده ۳۱۲۷ میلیارد تومان رسید و در حالیکه نماگر این بازار بهمانند شاخص بورس بیشترین تاثیر را از نمادهای دلاری نظیر «آریا» و «زاگرس» پذیرفت، روند افزایش قیمت روزانه در میان نمادهای این بازار تقریبا یکدست بود. گفتنی است در شاخصکل بورس نیز نمادهای «فارس»، «میدکو»، «نوری»، «کچاد» و «فملی» بیشترین اثر مثبت را داشتند.
اینطور که بهنظر میآید اقبال مجدد سرمایهگذاران خرد بهبازار سرمایه در روز اخیر همسو با رشد قیمت در نمادهای دلاری بوده است. این در حالی است که تغییرات رخ داده طی روزهای گذشته در بازار سرمایه در برخی از موارد چندان همسو با آنچه که در بازار ارز رخ داده نبوده، در حالی که در برخی از روزها قیمت ارز افزایشی و در برخی از آنها کاهشی بوده، یا دستکم سمت و سوی صعودی نداشته است. این مساله شاید این شائبه را بهوجود بیاورد که بازار سهام در هفتههای اخیر توجه کمتری به تحولات بازار ارز نشان داده است؛ با این حال نگاهی دقیقتر به تحولات قیمتها در این دو بازار میتواند حکایت از این نکته داشته باشد که سرمایهگذاران در دو بازار یاد شده بیش از آنکه بهمولفه ظاهری قیمت واکنش نشان دهند، در حالحاضر خود را با عوامل بنیادی موثر بر بازارهای سهام و ارز تطبیق میدهند. طی روزهای گذشته وجود حمایت نسبی از بازار سرمایه در کنار ابراز تمایل سیدابراهیم رئیسی بهلزوم پایش و کنترل قیمتها در بازار ارز توانسته اندکی از التهابات حاکم بر این بازارها بکاهد و در کنار وجود انتظارات مثبت درباره بازگشت طرفین برجام مانع از سود بیشتر قیمت ارز و فراتر رفتن آن از کانال ۲۷ هزار تومانی شود. همین امر توانسته تا در روزهای اخیر بهعنوان یک عامل روانی مثبت در بازار سهام ایفای نقش کند و بهرغم آنکه سیگنال محکمی از افزایش قیمت ارز به بازار مربوطه نداده، از واهمه سرمایهگذاران برای کاهش بیشتر قیمتها کاسته است.
اما در شرایطی که رشد قیمت ارز بیشترین اثر روانی مثبت را بر تحول قیمتها در بازار سرمایه دارد، ثابت ماندن آن در وضعیت کنونی چگونه توانست بهرشد قیمت سهام منجر شود؟
بررسی تحولات بازار کارآییهای مختلف در طول سالهای گذشته نشان میدهد که هرگاه پس از اتمام فاز صعودی قیمتها بهای دارایی در بازار مربوطه با شیبی تند کاهش نیافته، در واقع روند صعودی در بازه زمانی بلندمدتتر تداوم پیدا کرده و قیمتها در آن بازار بااندکی وقتکشی بالاخره افزایشی شدهاند. اینطور که بهنظر میرسد فعالان بازار سهام نیز در روزهای گذشته کاهشنیافتن شدید قیمت ارز در بازار مربوطه را به فالنیک گرفتهاند و انتظار دارند تا در نهایت بهسبب عوامل متعددی نظیر تداوم کسریبودجه سنگین دولت در نیمه دوم سال ۱۴۰۰ و مشخص نبودن آینده مذاکرات احیای برجام در کنار رشد قابلتوجه نقدینگی در نیمه سال اول سالجاری دیر یا زود شاهد رشد قیمت ارز و اثرگذاری مثبت آن بر یکی از تورمپذیرترین بازارهای کشور که همان بازار سهام است، باشند. از اینرو میتوان فرض کرد که تا زمانی که افت قیمت قابلتوجهی را در بازار ارز شاهد نباشیم این عامل مهم که تقریبا میتوان آن را اثرگذارترین متغیر بر صورتهای مالی شرکتها دانست، همچنان در مسیر صعود باشد.
در این میان اما یک عامل ارزی دیگر بهجز پایداری قیمت ارز در بازار آزاد نیز وجود دارد که میتواند تاثیر مهمی بر صورتهای مالی شرکتها بگذارد و در شرایطی که گزارشهای عملکرد سه ماهه نخست و ماهانه تا ماه گذشته در شرایط خوبی بوده، به انتظارات مثبت درباره افزایش درآمد شرکتها درماههای پیشرو بیفزاید. این عامل چیزی نیست جز افزایش قیمت یورو در بازار متشکل ارزی که انتظار میرود در نهایت خود را در صورتهای مالی و برخی از شرکتها که درآمدهای هنگفتی با این ارز دارند نشان دهد. از آنجاکه نرخ برابری ارزها نمیتواند در بلندمدت اختلاف قابلتوجهی داشته باشند از اینرو انتظار میرود که افزایش قیمت یورو رفته رفته به گرانتر شدن قیمت دلار در سامانههای سنا و نیما و نزدیکشدن آن بهنرخ موجود در بازار آزاد بینجامد و در نهایت بتواند تاثیر بااهمیتی بر صورتهای مالی شرکتهایی که از طریق صادرات کسب درآمد میکنند، بگذارد. این عامل همچنین میتواند با افزایش قیمت رسمی ارز آن دسته از کالاهای را که در بازار داخلی اما بر اساس قیمتهای جهانی بهفروش میرسند، دستخوش تغییر کرده و در نهایت سود تولیدکنندگان آنها را افزایش دهد.
از اینرو میتوان اینطور نتیجه گرفت که قیمتها در بازار داخلی و یا خارجی چه در محدوده ثبات قرار بگیرند یا بهمسیر صعودی بلندمدت خود ادامه دهند، در هر صورت لزوم پر شدن شکاف قابلتوجه قیمت رسمی ارز با قیمتهای واقعی بازار آزاد مسالهای است که میتواند در ۶ماهه دوم سالجاری بهنفع شرکتهای تولیدکننده وارد صحنه شود و بهسود حاصل از سرمایهگذاری سهامداران آنها بیفزاید. حال باید صبر کرد و دید که رویکرد سیاستگذار در مواجهه با لزوم عدممداخله در قیمتها و پافشارینکردن بر کنترل دستوری بازارها چگونه خواهد بود و بخت و اقبال سهامداران در شرایط مشخصنبودن رویکرد اقتصادی دولت جدید نه فقط سرمایه آنها بلکه کل اقتصاد کشور را بهکدامسو میبرد.
فارغ از اینکه قیمت دلار درماههای پیشرو چگونه تغییر کند؛ یک عامل در طول چند سال گذشته همواره وجود داشته که توانسته بر تمامی تحولات اقتصادی ایران سایه بیندازد و در بسیاری از موارد تنها انتظارات موجود در بازارها، بلکه واقعیات حاکم بر آنها را نیز دستخوش تغییر کند. این عمل چیزی نبوده جز مناقشه هستهای میان ایران و قدرتهای جهانی که بهسبب تحریمهای یکجانبه و فراگیر تاثیر بااهمیتی بر اقتصاد کشور گذاشته است. در حالیکه پیش از این انتظار میرفت که با روی کار آمدن جو بایدن بهعنوان رئیسجمهور آمریکا احیای مجدد برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بهزودی بهتوافق منتهی شود حالا گرهخوردن کلاف سردرگم پرونده هستهای کشور مانع از آن شده که انتظارات تورمی کاهش یابد و بازشدن فضای سیاسی و تجاری بهنفع ایران راه را برای ورود فناوری و کاهش هزینه مبادله هموار کند. با این حال شنیدهها حاکی از آن است که احتمالا دوره بعدی این مذاکرات پس از یک وقفه طولانی در دولت جدید شروع شود و در روزهای پایانی شهریورماه شاهد از سرگیری گفتوگوها برای مشخص شدن وضعیت کشور در مورد برنامه هستهای باشیم. در صورتیکه این شنیدهها بهحقیقت مبدل شود میتوان شاهد کاهش انتظارات تورمی در کوتاهمدت بود که بدونشک اثرات کاهشی آن در بازار ارز دیده خواهد شد، با این حال نمیتوان انتظار داشت که بازتاب مثبت آن در بازار بهزودی مشاهد شود چراکه اولا هیچ دلیلی برای حصول زودهنگام توافق در دولت فعلی وجود ندارد و ثانیا مواهب احتمالی حصول یک توافق با دوام نمیتواند بهسرعت خود را در صورتهای مالی شرکتها منعکس کند.
با داشتن نگاهی فراتر از متغیرهای موثر بر بورس میتوان اینطور قلمداد کرد که بهدلیل عزم دولت برای کنترل تورم در کوتاهمدت مقابله با افزایش قیمت در بازارهایی نظیر طلا و سکه میتواند بهنفع بازار سرمایه تمام شود؛ این عامل از آنجا نشأت میگیرد اعمال محدودیتهایی نظیر مالیات بر عایدی سرمایه در همه بازارهای دارایی بهجز بازار سهام بهنفع این بازار تمام شده و نگاه کنترلگر دولت احتمالا میتواند از سوداگری در سایر بازارها بکاهد و در صورتی که این امر محقق شود، میتوان انتظار داشت که بازار سهام بهدلیل آنکه محدودیتهای قانونی سایر بازارها را ندارد و بازاری بهمراتب نقدشوندهتر؛ کمریسکتر و قابل اعتمادتر است با اقبال بیشتر سرمایهگذاران مواجه شود، چراکه فضای امنیتی احتمالی در سایر بازارها میتواند مانع از جذابیت آنها شده و بر شانس بورس برای جلب اقبال بیشتر سرمایهگذاران بیفزاید. از طرف دیگر باید بهاین نکته نیز توجه کرد که بازارهایی نظیر رمزارزها که در ماههای اخیر بهیکی از مهمترین رقبای بورسی تبدیل شده بودند هماکنون از جذابیت چندانی برخوردار نیستند و از نوساناندکی برای کسب سود برخوردار هستند.