رهبران جمهوری اسلامی ایران و بسیاری از مردم نگاهی منفی به این عکس داشتند، اما سفرای انگلیس و روسیه بلافاصله عذرخواهی کرده و اعلام کردند قصد منفی در پشت این صحنه نبوده است. هرمنوتیک بهعنوان یک نظریه و یک روش شاید بتواند به فهم قضیه کمک کند.
براساس هرمنوتیک گادامر و هایدگر وقتی متن یا اثری از دست مؤلف خارج میشود، تنها متن و مفسر تعیینکننده خواهند بود؛ بنابراین، دنبال قصد مؤلف نباید گشت. برعکس متفکرانی مانند اسکینر و هرش معتقدند نیت مؤلف مهم است و راههایی برای کشف آن وجود دارد. اگر براساس نحله دوم پیش رویم، حداقل سه احتمال وجود خواهد داشت:
۱- برداشت جمهوری اسلامی ایران و بسیاری از ایرانیان: این عکس به سابقه استعماری دو ابرقدرت، امکان همکاری موفق آنها و تحقیر ایران اشاره دارد. جالب این است که واکنش ظریف، وزیر خارجه دولت دوازدهم و امیرعبداللهیان، وزیر خارجه پیشنهادی دولت سیزدهم (و بسیاری از اصولگرایان و اصلاحطلبان) با هم مشابهت دارد.
این تفسیر با مشکلاتی روبهرو است: اولا آیا این کار عاقلانه است که این دو قدرت بخواهند ایران اسلامی را تحقیر و بلافاصله بعد از انتشار عکس عذرخواهی کنند؟! ثانیا این عکس راهبرد اعلامشده جمهوری اسلامی ایران را از این جهت با مشکل مواجه میکند که سیاست گرایش به شرق قرار بود ما را از (آمریکا و) انگلیس دور و به روسیه (و چین) نزدیک کند، درحالیکه مفاد و معنای این عکس چیز دیگری را نشان میدهد. در واقع، ایران در رخدادی واحد نمیتواند با نگاه بدبینانه به انگلستان و با دید خوشبینانه به روسیه بنگرد!
۲- توضیحات انگلستان و روسیه مبنی بر نداشتن سوءنیت: براساس عذرخواهی دو کشور، هیچگونه قصد منفی بر ضد دولت و ملت ایران در کار نبوده است. این احتمال نیز با مشکلات خاص خود مواجه است: چرا این اتفاق باید بلافاصله بعد از شروعبهکار دیپلمات جدید انگلیس، آن هم با ابتکار و دعوت سفارت روسیه رخ دهد؟ معنای صندلی خالی آمریکا چیست (درحالیکه میتوانستند فقط از دو صندلی استفاده کنند)؟ این عکس با شرایط فعلی ایران ارتباط دارد؟ بههرحال براساس اصول هرمنوتیکی، این عکس یک نماد است و میتواند حاوی یک یا چند پیام باشد.
۳- اشاره به تحولات اخیر روابط بینالملل: احتمال دیگر آن است که این عکس حاوی پیام خاصی -نه ضرورتا علیه دولت و ملت ایران- است. این احتمال چند مسئله را بهعنوان پیشفرض میپذیرد: اولا کشورها پس از یک دوره تحولات عمیق (مثل انقلاب) پاسخگوی اعمال دولتهای قبل نیستند.
پس همانگونه که ایران اسلامی مسئول اعمال شاه نیست، روسیه امروز نیز با روسیه تزاری تفاوت ماهوی دارد. ثانیا در روابط بینالملل امروز خطکشی شرق و غرب وجود ندارد و اساسا این خطکشی به دوران جنگ سرد مربوط میشود. ثالثا در این دوران، اصالت با منافع ملی است.
یکی از دیپلماتهای روسیه به وزارت خارجه ما امر سنگینی را متذکر شده بود: «روسیه همواره براساس منافع ملی خود عمل میکند، نه براساس اهداف ایدئولوژیک!». این جمله هرچند ممکن است در رشته روابط بینالملل از امور بدیهی تلقی شود، ولی برای ما استلزامات خاص خود را دارد. معنای این سخن آن است که روسیه ممکن است در کنار ایران و محور مقاومت باشد و اگر منافع ملی این کشور اقتضا کند با اسرائیل همکاری میکند.
به همین منوال، روسیه و انگلیس هم دو کشور رقیب هستند، هم رفیق قافله! نتیجه آنکه این دو قدرت براساس نظم بازیگونه در روابط بینالملل و براساس سیاست قدرت و محوریت منافع ملی، این عکس را منتشر کردهاند، ولی کسانی که هنوز در دوگانه استعمارگر/ مستعمره، شرق/ غرب و مانند آن خود را محصور کردهاند، چه بسا برداشتی دیگر داشته باشند؛ برداشتی که براساس حس مشترک ایرانی چندان هم بلاوجه نیست. پس نیت مؤلف در اینجا -اگر کشفشدنی باشد- تطابق چندانی با دریافت و فهم مخاطب نداشته است.
*استاد دانشگاه و نویسنده ایرانی
منبع: روزنامه شرق