صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۹۸۶۵۸
استاد اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: وقتی ایدئولوژی بر معیشت و رفاه مردم سایه می‌افکند و بخش عظیمی از بودجه‌ی مملکت بلعیده می‌شود، واضح است که مردمِ برخی مناطق و اصلا مردم کل ایران به چنین فلاکتی می‌رسند.
تاریخ انتشار: ۱۴:۰۲ - ۰۷ مرداد ۱۴۰۰

استاد اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: بی‌عرضگی در عرصه‌ی مدیریتی کار را به اینجا کشانده است؛ انگار مسئولان در طول این مدت فقط توانسته‌اند دو سه شهر را اداره کنند و باقی را به حال خود رها کرده‌اند.

به گزارش ایلنا، مرتضی افقه (استاد اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز) در خصوص علت ایجاد فقر و محرومیت در مناطقی مثل خوزستان و سیستان بلوچستان گفت: مسئولان مسائل اجتماعی و اقتصادی و سیاسی را خیلی ساده گرفته‌اند. یکی از اهداف انقلاب کاهش فقر و به خصوص نابرابری بود؛ قرار بود به جز نابرابری فردی، نابرابری منطقه‌ای را هم از بین ببریم به همین دلیل در همان اوایل انقلاب جهاد سازندگی ایجاد شد تا به این مسائل رسیدگی کند. اما امروز به جایی رسیدیم که به دلیل ندانم کاری‌ها، ساده‌انگاری‌ها و ناآشنایی‌ها هم نابرابری بین افراد و اقشار جامعه و هم بین مناطق افزایش پیدا کرده است.

وی یکی از دلایل افزایش نابرابری منطقه‌ای راعدم وجود مسئولان و مدیران باتجربه در این مناطق دانست و گفت: تصور حاکم این است که با تخصیص بودجه به این مناطق مشکل این مناطق حل می‌شود و توسعه پیدا می‌کند، اما قبل از تخصیص بودجه افرادی که مدیریتِ مناطق محروم را به دست گرفته‌اند مهم هستند، این افراد معمولا تسلط و آشنایی لازم به مسائل ندارند و ضعف مدیریتی دارند. در این وضعیت حتی منابع محدودی هم که به این مناطق تخصیص داده می‌شود، به هدر می‌رود.

افقه بیان کرد: تقریبا منافعِ اکثر سرمایه‌گذاری‌هایی که در مناطق محروم شده است به تهران و یکی دو شهر دیگر می‌رود و مردم این مناطق خودشان محروم می‌مانند نهایتش این است که جاده‌ای می‌سازند و تمام.

این استاد دانشگاه همچنین با اشاره به مدیریتِ صنایع در مناطقی مثل خوزستان گفت: عمده‌ی پیمانکارانی که در این مناطق فعالیت می‌کنند افراد صاحب نفوذ و سوءاستفاده‌گرانی هستند که همواره به دنبال سود و بهره‌مندی از رانت بوده‌اند و معمولا هم پایتخت‌نشین هستند، در نتیجه همانطور که گفتم منافع حاصل از این صنایع هم در نهایت به پایتخت سرریز می‌شود.

افقه اظهار کرد: حاصل این وضع شکاف منطقه‌ای است که به تدریج افزایش پیدا کرده و امروز نتایج این شکاف را در تنش‌های سیاسی و اجتماعی می‌بینیم.

این استاد دانشگاه در ادامه بیان کرد: بی‌عرضگی در عرصه‌ی مدیریتی کار را به اینجا کشانده است؛ انگار مسئولان در طول این مدت فقط توانسته‌اند دو سه شهر را اداره کنند و باقی را به حال خود رها کرده‌اند. توان مدیریتی آن‌ها در اندازه‌ی کشور پهناوری مثل ایران نیست، اما در دوره‌های مختلف ادعا می‌کنند که ما بودجه به این مناطق تخصیص و اقدامات موثری انجام داده‌ایم در صورتی که محرومیتِ شدید این مناطق چیز دیگری می‌گوید. دلیل مهاجرت از مناطق دیگر به شهر‌های نسبتا برخورداری مثل تهران و اصفهان و تبریز هم همین است.

در تصمیم‌گیری‌ها اولویت با معیشت و رفاه مردم نیست

وی در پاسخ به این سوال که علت عدم موفقیت برنامه‌های توسعه در ایران چیست، گفت: بعد از شش برنامه و چشم‌انداز و ده‌ها سند بالادستی مثل اقتصاد مقاومتی و الگوی اسلامی ایرانیِ پیشرفت و چندین مورد دیگر شرایط به مراتب بدتر از قبل شده است. به اعتقاد من یکی از مهم‌ترین دلایلی که ما به اینجا رسیده‌ایم این است که در کشور ما ایدئولوژی بر مسائل اقتصادی و پیشرفت و توسعه اولویت دارد.

افقه ادامه داد: وقتی ایدئولوژی بر معیشت و رفاه مردم سایه می‌افکند و بخش عظیمی از بودجه‌ی مملکت بلعیده می‌شود، واضح است که مردمِ برخی مناطق و اصلا مردم کل ایران به چنین فلاکتی می‌رسند. اولویت تصمیم‌گیران در مملکت معیشت و رفاه مردم نیست؛ مرورِ ردیف بودجه نشان می‌دهد که اولویت تصمیم‌گیران ما چه چیز‌هایی است.

این استاد دانشگاه افزود: ببیند همین نگرش باعث شده ساختار‌های اداری، اجرایی، قضایی و نظارتی همه با همین نگرش شکل بگیرند؛ نگرشی که ساختار‌های ناکارآمد ضد تولید و ضد توسعه ایجاد کرده است و با این ساختار‌ها ده برنامه توسعه دیگر هم که بیاید کاری از پیش نمی‌برد و تنها نتیجه‌ی آن اتلاف منابع و فرصت‌سوزی است. در سال‌های آخر چشم‌انداز بیست‌ساله هستیم، ایده‌ال‌های بسیار متوهمانه‌ای در این سند در نظر گرفته بودند، اما نه تنها به آن نرسیدیم بلکه عقب‌تر هم رفتیم.

افقه با اشاره به اینکه ما سال‌ها در تنش با دنیا بوده‌ایم، گفت: امروز تنش با دنیا به اوج خود رسیده و این اصلا به نفع ما نیست. البته ما از ابتدای انقلاب این تنش را داشتیم، اما از زمان دولت آقای احمدی‌نژاد وضعیت بدتر شد این در صورتی است که ما به شدت به درآمد نفتی خود وابسته هستیم و اگر اقتصاد ما بخواهد همینقدر وابسته به درآمد نفتی بماند حتما باید روابط تجاری خود را با دنیا گسترش دهیم.

وی تاکید کرد: امروز این وابستگی به خارج نه تنها کم نشده بلکه بیشتر هم شده است و طبیعی است که اولین عامل تاثیرگذار بر اقتصاد و معیشت مردم داشتن رابطه معمول و مرسوم و مطلوب با جهان خارج است. هیچ کشوری نمی‌تواند بدون اینکه با جهان خارج روابط تجاری و اقتصادی داشته باشد به رفاه برسد، چون هیچ کشوری نمی‌تواند نیاز‌های خود را به تنهایی تامین کند.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه در دوران ریاست‌جمهوری خاتمی تنش ما با دنیا کمتر بود، گفت: بیشترین سرمایه‌گذاری خارجی در آن دوران انجام شد. عسلویه هم حاصل روابط خوب آن دوره با کشور‌های دیگر بود. اما از زمانی که قطعنامه‌ها و تحریم‌ها تشدید شد، رشد اقتصادی هم منفی شد و نرخ تورم به چیزی حدود ۴۳ درصد رسید.

ثروت مملکت صرف عده‌ی معدودی می‌شود

افقه تاکید کرد: در چنین شرایطی کاملا طبیعی است که انبوهی از مردم در کشور به زیر خط فقر ریزش کنند و در اینجاست که می‌توانیم بگوییم این محرومیت فقط مربوط به استان‌هایی مثل خوزستان و سیستان و بلوچستان نیست اگرچه در آنجا به مراتب وضعیت بدتر است.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: در این وضعیت مقدار پولی هم که وارد کشور می‌شود به دلیل بی‌تدبیری‌ها و بی‌کفایتی‌ها سهم عده‌ی معدودی می‌شود که یا دسترسی به قدرت دارند و یا راه و چاه‌های دور زدن قوانین را بلد هستند و البته با چراغ سبز صاحبین قدرت درآمد‌های کلان پیدا می‌کنند. طبق گزارش‌های معتبر منتشر شده درآمد برخی از این ثروتمندان به اندازه‌ی ثروتمندان مطرح دنیا است. این درحالیست که طبق محاسبات وزارت کار و رفاه اجتماعی ۶۰میلیون از ۸۰میلیون نفر از جمعیت ایران مشمول دریافت سبد حمایتی هستند؛ یعنی بیش از ۷ دهک در جامعه زیر خط فقر قرار دارند و این وضعیت حاصل همین سیاست‌هایی است که تا به امروز اجرا کرده‌ایم.

ارسال نظرات