فرارو- نشریه "اکونومیست" در گزارشی، به مساله سیلابهای مرگبار اخیر در کشورهای اروپایی پرداخته و به طور خاص سعی کرده به این پرسش پاسخ دهد که علت اصلی وقوع این سیلابها چه بوده است؟
اکونومیست در این رابطه مینویسد: «منطقه فشارِ اصلی در جریان وقوع سیلابهای اخیر اروپا، از ۱۱ جولای سال جاری میلادی، و در منطقهای که آلمان با بلژیک، لوکزامبورگ و هلند، برخورد میکند، شکل گرفت. این منطقه به مدت چند روز شاهد بارانهای شدید بود و آب در آن تجمع کرده بود و توجه چندانی به این مساله نشد. در روز ۱۳ جولای اینگونه پیش بینی شد که در برخی مناطق، تا ۹۰ میلی متر باران باریده و در روز بعد نیز بر اساس برخی پیش بینی ها، بیش از ۷۰ میلی متر باران باریده است. این مساله موجب شد تا بسیاری از مخازن پُر شوند، سیستمهای فاضلاب ظرفیت نداشته باشند و بسیاری از رودخانهها نیز با اضافِ آب و طغیان رو به رو شوند.
خیلی زود، شهرهای زیادی با مساله سیل و رفتن زیر آب مواجه شدند. در اقصی نقاط ایالتهای شمال غربی آلمان، بسیاری از پلها و خانهها و خودروها، به زیر آب رفتند و خراب شدند. در این راستا، بسیاری از رسانههای آلمانی از سیل اخیر با عنوان یک فاجعه بزرگ در قرن اخیر برای آلمان یاد کردند. با این همه، باید توجه داشت داشت که وقوع سیلهای مهیب و مرگبار در دهههای اخیر، به یک پدیده رایج و معمولی تبدیل شده است.
با این حال اینطور به نظر میرسد که سیلابهای اخیر اروپا، در زمره بدترینها پس از وقوع جنگ جهانی در اروپا هستند. در ایالت راینلند-فالتس آلمان، تا تاریخ ۱۶ جولای، دست کم ۶۳ مورد مرگ بر اثر سیلاب گزارش شده است. ۱۲ نفر از کشته شدگانِ مذکور، بیمارانی بوده اند که در یک خانه مختص معلولان نگهداری میشده اند. با این حال، در آلمان، آمارها به سرعت به رقمِ ۱۰۰ کشته نزدیک میشوند. از سویی، بیش از ۱۰۰ نفر نیز بر اثر سیلابهای اخیر آلمان، ناپدید شده اند.
به گزارش فرارو، بلژیک و هلند در اروپا، تا حد زیادی به دلیل سیستمهای پیچیده بَند (سد) و کانالهای خود مشهور هستند. با این حال، در بخشهایی از استانِ هلندیِ لیمبورگ، جایی که خاک رُس تا حد زیادی آب را بر روی سطح زمین نگه میدارد، گل و لای و آب، به ارتفاع یک متر در بسیاری از خیابانها جاری شده است. دولت هلند اعلام کرده که استانِ لیمبورگ، در یک موقعیت فاجعه بار است و متعاقبا، نیروهای مسلح هلند عازم منطقه مذکور شده اند. در ماستریخت هلند نیز، شکسته شدن یک سد موجب شد تا بسیاری از مناطق مسکونی تخلیه شوند و در منطقه، وضعیت قرمز اعلام گردد.
"هورست زیهوفر" وزیر کشور آلمان بلافاصله بحران سیلابهای اخیر آلمان و اروپا را به مساله تولید فراوان گازهای گلخانهای و همچنین تغییرات اقلیمی مرتبط ساخته است.
وی در این رابطه میگوید: "هر انسان منطقی باید بداند که هوای عجیب و غریبِ مدت اخیر در آلمان و اروپا، یک پدیده طبیعی نیست و در این منطقه از جهان، مسبوق به سابقه نیست". در مقایسه با امواج عجیب گرمای اخیر در جهان، خیلی سخت است که بتوان مساله سیلابها را به تغییرات آب و هوایی گره زد. در این راستا، مولفههای زیادی ایفای نقش میکنند که از جمله آنها میتوان به: "ریزش باران، توپوگرافی و توسعه شهری" اشاره کرد که در نوع خود میتوانند از جاری شدن بی حساب و کتاب و گسترده آب در مناطق مسکونی جلوگیری کنند.
به طور کلی، سیلابهای تابستانی وضعیت خیلی پیچیدهای دارند. در زمستان، بارانهای سنگین که به سیلاب ختم میشوند، عمدتا در پی تغییر و تحولات آب و هوایی در مقیاس وسیع ایجاد میشوند. با این حال، بارانهای تابستانه عمدتا در سطح محلی و محدود ایجاد میشوند. امریکه تا حدی زیادی ایفای نقش عاملِ تغییرات اقلیمی در شکل گیری آنها را محدود و حتی منتفی میکند. دانشمندان حوزه آب و هوایی در مورد اینکه آیا گرم شدنِ آب و هوایی میتوانند در نهایت به بروز حوادثی نظیر سیلابها در یک منطقه ختم شوند، با یکدیگر اختلاف نظر دارند.
با این حال، گرم شدن آب و هوا، بدون تردید احتمال وقوع بارانهای شدیدتر را بیشتر میکند. درجه حرارت بیشتر موجب میشود تا هوا بخارِ آب بیشتری را در خود نگه دارد: به ازای هر درجه گرما (بر اساس درجه سیلیسیوس)، جو قادر است که ۷ درصد رطوبت بیشتر را به خود جذب کند.
هوای مرطوب منجر به وقوع بارندگیهای شدیدتر میشود که این مساله به صورت بالقوه میتواند بارندگیها را با قدرت تخریب کنندگی بیشتری همراه سازد. از این منظر، اگرچه سخت است که دلیل اصلی و دقیقِ هرگونه سیلابی را بتوانیم توضیح دهیم، با این حال، گرم شدنِ جهانی، به تولید میزان بیشتری از بارندگیهایی که در نهایت مستعدِ تبدیل شدن به سیلابهای مرگبار هستند، ختم میشود.
در آلمان، کشوری که کارزار گستردهای برای برگزاری انتخابات ملی در تاریخ ۲۶ سپتامبر سال جاری میلادی در جریان است، مساله وقوع سیلاب ها، به نحو گستردهای بر عرصه سیاسی این کشور تاثیر گذاشته است. در این راستا، "آرمین لاشت" از حزب دموکراتیک مسیحی آلمان که نامزد تصدی کرسی صدراعظمی این کشور نیز است، خواستار تشدید تلاشها جهت مقابله با مساله تغییرات اقلیمی شده است. آرمین لاشت حتی به دلیل عدم تعهد به سیاستهای مرتبط با تغییرا آب و هوایی به همان اندازه دیگر احزاب آلمانی، شدیدا مورد حمله نیز قرار گرفته است.
در سالهای اخیر، نگرانیها در آلمان در مورد سیاستهای آب و هوایی و همچنین انرژی، پس از وقوع سلسلهای از طوفانهای ویران کننده و همچنین تابستانهای به شدت گرم که آسیبهایی اساسی به جنگلهای این کشور وارد کرده و در عین حال، موجب خشک شدن برخی رودخانههای این کشور نیز شده، افزایش یافته است. "حزب سبزها" در آلمان که اکنون دومین حزب بزرگ در این کشور است، از جمله احزابی هستند که امکان دارد از وقوع سیلابهای اخیر در این کشور نهایت استفاده را در راستای منافع سیاسی خود ببرند. این حزب تا حد زیادی به دغدغههای زیست محیطی خود اشاره داشته است (این مساله حتی میتواند شانس آنها جهت تصدی کرسی صدراعظمی آلمان را نیز افزایش دهد).
وقوع سیلابهای اخیر در هلند نیز این سوال را در این کشور برجسته کرده که آیا برنامه موسوم به "دلتا" که سیستم ملی پیشگیری از سیل در هلند است، کافی است یا خیر؟ برنامه دلتا در هلند قرار بوده تا میزان بیشتری آبِ ناشی از بارندگی را نسبت به آنچه اکنون کارشناسان انتظار دارند، مدیریت کند واز وقوع سیلابهای مرگبار جلوگیری کند.
با این حال، وضعیت پس از وقوع سیلابهای اخیر در اروپا به ویژه هلند، بسیاری را نگران کرده است. "پاتریک وندر بروئک" از کارشناسان هلندی میگوید: "میزان بارندگی که اکنون در هلند شاهد آن هستیم، غیر طبیعی است. ما انتظار این میزان از بارندگی را در سال ۲۰۵۰ داشتیم. آخرین هشدار مرتبط با وقوع سیل در هلند مربوط به سال ۱۹۹۵ میشود و همین فاصله زمانی تاکنون، احساس خطر دسته جمعی را از حافظه عموم مردم تا حد زیادی از بین برده است".
سیلابهای اخیر در اروپا اثبات کردند که اروپا در مواجهه با بارانهای سنگین، به شدت از کبود زیرساختهای لازم و کافی، رنج میبرد. علی رغم پیش بینیهای کافی در مورد وقوع بارانهای شدید، در بحبوحه بحران شاهد بودیم که میان مقامهای مختلف در زمینه مدیریت بحران، شکافِ ارتباطی قابل توجهی ایجاد شد. در این رابطه، رسانهها و حتی مردم عادی نیز با آسیبهای فراوانی رو به رو شدند. در نتیجه، شهروندان احتیاطهای بسیار کمی را انجام دادند و مقامهای محلی نیز از سطح آمادگی کافی برخوردار نبودند. سطح امادگی مردم به حدی بوده که برخی از کارشناسان آلمانی بر این باورند که اساسا بعید است که مردم این کشور، از مُردن بر اثر وقوع سیل، تصویر درستی در ذهن خود داشته باشند».
اونوقت چقدر ما بخاطر ضعف زیر بنا ها بخاطر ضعف هواشناسی تحقیر شدیم.
چقدر خودمان را تحقیر کردیم.
چقدر سلبریتی ها از بی عرضه گی های ما حرف زدند.
در آلمان ثروتمندترین کشور اروپا!!!(نه آفریقا)
2 روز باران سیل آسا باریده مخازن پرشده اونوقت بیش از 1000 نفر مفقود شدن(دقت کنید مفقود شدن نه کشته شدن)
حوادث طبیعی همه جا هست اما ما خودمان را تحقیر می کنیم.
امید وارم یک رسانه منصف پیدا بشه و اتفاقات فروردین 98 را کنار اتفاقات تیرماه اروپا تو یه جدول مقایسه کنه.
البته همونطور که تخریب پلاسکو برج برج گرنفل لندن و برج چمپلین میامی مقایسه نشد
مامنتظر اتفاق بعدی هستیم تا خودمان را تحقیر کنیم
چرا ایران یا اصفهان مشکل اب پیدا کرده. چون در ۶۰ سال اخیر جمعیت ایران از ۱۶ میلیون به ۸۵ میلیون و همه هم دوش در خانه و بسیاری استخر! یا مدیران مربوط به اصفهان به تصور خود خواستند به اصفهان خدمت کنند و فولاد مبارکه که در بندرعباس داشت ساخته میشد به بیابانهای مبارکه انتقال دادند یا استان اصفهان بزرگترین تولید کننده فولاد و سیمان و کاشی و گلخانه ایران شده! اگر اندکی شایسته سالاری علمی بجای سهمیه بود غیر ممکن بود استانهای یزد و اصفهان به قطب تولید فولاد و کاشی و سیمان و محصولات گلخانه ای تبدیل شوند تا مشکل اب داشته باشند! حریم و بستر سفید رود و کرج و زاینده رود و کارون و کرخه و حتی همین سیل المان و طوفانهای هوریکان فلوریدا و لویزینا میلیونها سال است که به این رودها تعلق دارد یا مسیر سنتی این سیلها و طوفانهاست. ولی بشر طماع و خودخواه صد سال است که به بستر و حریم این رودخانه ها هجوم اورده و یا در مسیر طوفانهای هوریکان نیو اولئان یا تامپا و دیسنی لند ساخته. طبیعی است که طبیعت مدعی حریم خود بشود. وقتی جمعیت زیاد می شود و روی گسلهای تهران یا لواسان برجهای چند هزار میلیاردی می سازید باید بدانید دیر یا زود طبیعت مدعی حریم خود خواهد شد. وقتی ظاهرسالاری را یا سهمیه و رانت جایگزین شایستگی علمی می کنید طبیعی است که جامعه امروز ایران در همه زمینه ها به بحران برسد. کشورهای توسعه یافته هم اشتباه می کنند ولی انقدر فضا باز است که اجازه دارند بحث کارشناسی کنند و ببینند کجا اشتباه رفتند. ولی در ایران و مشابه ایران همه باید نظرات غیر کارشناسی بالا را تایید کنند تا سهمیه و امتیاز بگیرند