صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۹۶۱۷۵
روایت "اکونومیست" از ماموریت نظامی آمریکا در افغانستان
تبعات و پیامد‌های حضور و ماموریت نظامی آمریکا در افغانستان، فاجعه بار بوده است. با این حال، انتظار می‌رود که همزمان با خروجِ بی ملاحظه نیرو‌های آمریکایی از افغانستان و متعاقبا اوج گیری مجدد طالبان در افغانستان، این تبعات و پیامد‌ها برای مردم افغانستان، حالتِ وخیم تری را نیز به خود بگیرند.
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۳ - ۲۰ تير ۱۴۰۰

فرارو- نشریه "اکونومیست" در گزارشی، به پایان ماموریت نظامی آمریکا در افغانستان و خروج نظامیان این کشور از افغانستان که با پشروی‌های نظامی قابل توجه طالبان در این کشور همراه شده پرداخته و به طور خاص به این مساله اشاره نموده که: شاید آمریکا برای حل تمامی مشکلات افغانستان پا به خاک این کشور نگذاشت، با این حال، این مساله که افغانستان را اکنون در نقطه ۲۰ سال پیش رها کرده، یک شکست فاجعه بار برای آمریکا است و حامل تبعاتِ ناگواری برای ملت افغانستان نیز است.

اکونومیست در این رابطه می‌نویسد: «در اوایل ماه جولای سال جاری میلادی، "جو بایدن" رئیس جمهور آمریکا در پاسخ به خبرنگارانی که از وی در مورد عقب نشینیِ قریب الوقوع نیرو‌های آمریکایی از افغانستان سوال می‌پرسیدند گفت: "من می‌خواهم در مورد چیز‌های خوب و بهتر صحبت کنم". در آن زمان این انتظار وجود داشت که در هفته‌های آتی، به نحو قابل توجهی نیرو‌های آمریکایی از افغانستان خارج شوند. چندان تعجب برانگیز نبود که بایدن در آن زمان می‌خواست تا بحث را عوض کند و جواب خبرنگاران را ندهد: آمریکا برای بیش از دو دهه در افغانستان جنگیده است. این کشور بیش از دو تریلیون دلار در افغانستان هزینه کرده و در این دوران، هزاران نیروی آمریکایی و هنچنین ده‌ها هزار نفر از مردم افغانستان نیز جان خود را از دست داده اند (چه نظامیان و چه غیرنظامیانِ افغان). با این حال، اکنون دولت آمریکا پایانی را بر ماجراجویی خود قرار داده و عملا هیچ دستاورد روشن و قابل توجهی نیز برای قرار دادن آن در پیش چشمِ افکار عمومی، از حضور بیست ساله خود در افغانستان ندارد.

به گزارش فرارو، درست است که گروه تروریستی "القاعده" که متهم اصلی در جریان حملات یازدهم سپتامبر به آمریکا بود، دیگر قدرت چندانی در افغانستان ندارد (اگرچه که این گروه به طور کامل از صحنه افغانستان محو نشده است). با این حال، دیگر گروه‌های افراط گرایِ ضدآمریکایی نظیر شاخه افغانستانِ گروه "داعش"، در این کشور به نحو فعالی در حال کنش ورزی و قدرت گرفتن هستند.

در شرایط کنونی، نیرو‌های افراط گرای طالبان نیز که در زمانی به "اسامه بن لادن" و شبکه تروریستی تحت رهبری او، پناه داده بودند نیز بار دیگر توانسته اند در افغانستان اوج بگیرند و قدرت قابل توجهی را به دست آورند. طالبان اکنون بیش از نیمی از افغانستان را در کنترل خود دارند و این تهدید وجود دارد که بتوانند بخش‌های قابل توجهِ دیگری را نیز از خاک افغانستان به تصرف خود در آورند. دولتِ افغانستان نیز که به بهای خون سربازان آمریکایی و پولِ ایالات متحده در این کشور مستقر شده، تا حد زیادی فاسد، ناکارآمد، و همچنین در سایه تهدیدات مداوم علیه موجودیتِ خود است.

در تئوری (رویِ کاغذ)، طالبان و دولت موردِ حمایت آمریکا در افغانستان، با یکدیگر در مورد دستیابی به یک توافق صلح مذاکره می‌کنند. توافقی که در چهارچوب آن، شورشیان اسلحه خود را به زمین می‌گذارند و در نظام سیاسی افغانستان مشارکت می‌کنند.

در بهترین سناریویِ ممکن، حمایت قاطع و محکم آمریکا از دولت افغانستان (چه از نظر مالی و چه نظامی که می‌تواند خود را به صورت حملات هوایی مکرر به طالبان نشان دهد)، به همراهِ اعمال فشار‌های گسترده بر دوستان طالبان درمنطقه نظیر پاکستان، ممکن است ختمِ به نوعی توافق تقسیم قدرت در افغانستان شود. با این حال، حتی اگر چنین سناریویی نیز محقق شود، این یک نمایش دلگیر خواهد بود.

بدون تردید طالبان بار دیگر بر استقرار امارت اسلامی که بیش از ۲۰ سال قبل آن را در افغانستان مستقر کرده بود، اصرار خواهد ورزید. در آن زمان، آن‌ها زنان را محدود به خانه‌ها می‌کردند، از رفتنِ دختران به مدرسه جلوگیری می‌کردند، و برای رفتار‌هایی نظیر گوش دادن به موسیقیِ غربی و یا آنچه آن‌ها پوشش نامناسب می‌خواندند، مجازات‌های سنگینی را اعمال می‌کردند.

با این همه، محتمل‌تر از هرگونه توافقی، این است که طالبان از پیروزی‌های میدانی خود جهت ساقط کردن دولت افغانستان با استفاده از زور، بهره ببرند. آن‌ها در سال‌های اخیر نیز بخش‌های قابل توجهی از خاک افغانستان را در کنترل خود داشته اند.

این در حالی است که نیرو‌های دولتی، عمدتا محدود به شهر‌ها بوده اند. در شرایط کنونی نیز نیرو‌های دولتی افغانستان به نحو قابل توجهی پُست‌های خود را به نفع طالبان رها می‌کنند. در هفته جاری، بیش از هزار نیروی نظامی افغانستان در مناطق مرزی با تاجیکستان، پُست‌های خود را رها کرده و وارد خاک تاجیکستان شدند. راهبردِ اصلی طالبان در برهه کنونی، تضعیفِ ذره ذره دولت مرکزی افغانستان است. اهمیت این مساله مخصوصا زمانی که به این مساله توجه داشته باشیم که گذشت زمان نیز کاملا به نفع آن‌ها است، بیش از پیش مشخص می‌شود.

انتظار می‌رود که در روز‌ها و ماه‌های آتی، آتش جنگ داخلی در افغانستان، بیش از پیش شعله ور شود. کشور‌های دیگر نظیر ایران، چین، روسیه، هند و پاکستان نیز تمام تلاش خود را خواهند کرد تا خلا ایجاد شده توسط آمریکا را پُر کنند. در این راستا، انتظار می‌رود که جنگ و خونریزی در افغانستان یعنی همان کشوری که بیش از ۴۰ سال است که درگیر جنگ است، بیش از پیش باشد. همه این‌ها در چهارچوب یک تصویر و قاب کلی اتفاق می‌افتند: آمریکا، کشور افغانستان را که بیش از ۴۰ میلیون نفر جمعیت دارد، با یک سرنوشتِ مخوف و وحشتناک رها کرده است. امری که درنوعِ خود یک فاجعه تمام عیار است.

همه این‌ها در شرایطی اتفاق می‌افتند که شرایط می‌توانست به گونه‌ای دیگر باشد. طی شش سال گذشته، کمتر از ده هزار سرباز آمریکایی به همراه شمار مشابهی از همتایان خود در سازمان "ناتو"، ارتش افغانستان را برای حراست از ثبات افغانستان آموزش داده اند. آمریکا مدت هاست که نسبت به افغانستان بی توجهی می‌کند.

مساله افغانستان که زمانی در الگوی رای دادنِ رای دهندگان آمریکایی نقش مهمی بازی می‌کرد، مدت هاست که به مساله‌ای بی اهمیت در این کشور تبدیل شده است. "جو بایدن" رئیس جمهور آمریکا نیز از زمانی که وارد کاخ سفید شده، عمده تمرکز خود را بر تهدیداتِ چین و روسیه علیه آمریکا معطوف کرده است.

با این حال، در این چهارچوب نیز افغانستان نقش و جایگاه چندانی در دکترین نظامی و راهبردی دولت بایدن نداشته است. دولت جدید آمریکا اینگونه تحلیل می‌کند که بن بست‌های کنونی در افغانستان، به وضوح بیانگر این نکته هستند که اساسا آمریکا نمی‌تواند برای آن‌ها راهی بیابد. با این حال، افغان‌هایی که با حضورِ نظامیان خارجی تا حدی امنیت داشتند، عمیقا از این وضعیت بن بست گونه بهره مند می‌شدند و می‌توانستند حدِ کمی از امنیت و ثبات را تجربه کنند.

در شرایط کنونی، مناظرات و مباحثات زیادی در جریان هستند که می‌خواهند به این مساله بپردازند که اساسا عقب نشنیی آمریکا از افغانستان، تا چه میزان به اعتبار و پرستیژ آمریکا ضربه زده است؟ آمریکا با تمام قدرتِ نظامی و اقتصادی که همواره به آن بالیده، نه تنها نتوانست یک دولت خوب و قوی در افغانستان حاکم کند، بلکه حتی در شکست دادنِ شورشیان طالبان نیز شکست سختی را متحمل شد.

اضافه بر این، دولت آمریکا در شرایط فعلی دیگر قادر نیست تا حمایت چندانی را از متحد خود یعنی دولت افغانستان انجام دهد. امری که موجبِ شوکه‌شدن و ناامیدی بسیاری از مقام‌های افغان نیز شده است. این همان مساله‌ای است که توجه رقبای آمریکا (نظیر چین روسیه) و همچنین دوستان آن در اقصی نقاط جهان را به خود جلب کرده است و در نوع خود می‌تواند پیامد‌های قابل توجهی را برای واشنگتن نیز به دنبال داشته باشد.

باید پذیرفت که جنگ افغانستان هیچگاه در تاریخ آمریکا به ویتنامِ دوم تبدیل نخواهد شد، زیرا این کشور (افغانستان) برای آمریکا و وزارت دفاعِ آن، هیچگاه نقطه توجهِ جدی به شمار نرفته و نمی‌رود. نظامیانِ آمریکایی در افغانستان به مراتب بیشتر از ویتنام حضور داشتند. با این حال، تعداد کشته‌های آمریکایی‌ها در این جنگ به مراتب کمتر از جنگ ویتنام بوده است. بدون تردید برای آمریکا اتفاقات دیگر نظیر جنگ عراق و یا بحران مالی جهان، به مراتب از ارزش و اهمیت بیشتری تا پرداختن به مساله افغانستان برخوردار بوده اند.

در این راستا، سیاستمداران و کارشناسان آمریکایی، بحث‌ها و مناظرات گسترده‌ای را با این مضمون که آیا باید در افغانستان بمانند یا خیر، برگزار کرده اند. اکنون زمانِ خروج از افغانستان فرا رسیده و بسیاری از کشور‌های جهان از این اقدام آمریکا به مثابه جلوه‌ای از ضعف آن می‌نگرند. البته که ضعف آمریکا در افغانستان سال هاست که آشکار و هویدا شده است.

وقایع و چیز‌های ناخوشایند

خروج و عقب نشینی بی برنامه و ملاحظه آمریکا از افغانستان، حقیقتا برای مردم این کشور یک فاجعه و مصیبتِ تمام عیار است. در سال ۲۰۰۱، بسیاری در افغانستان امید داشتند که حضور آمریکا می‌تواند به جنگ داخلیِ ۲۰ ساله کشورشان خاتمه دهد و آن‌ها را از شر وجود یک حاکمیت اقتدار گرایانه و افراطی تحت رهبری طالبان، نجات دهد.

با این حال، اکنون جان مردم افغانستان بیش از هر زمان دیگر در خطر است: تعداد تلفات غیرنظامیان افغان در سال گذشته، حدودا ۳۰ درصد بیش‌تر از آمار‌های سال ۲۰۰۱ بوده است (بر اساس یافته‌های سازمان ملل متحد و همچنین نهاد‌های تحقیقاتی و آکادمیک). اقتصاد افغانستان نیز بزرگتر از حجم اقتصاد این کشور در یک دهه قبل نیست. شاید آمریکا برای حل تمامی مشکلات افغانستان، پا به خاک افغانستان نگذاشته باشد، با این حال، اینکه آمریکا، افغانستان را بار دیگر به نقطه اول خود بازگرداند، حقیقتا یک افتضاح و شکست فاجعه بار برای این کشور است».

برچسب ها: طالبان افغانستان
ارسال نظرات
ناشناس
۲۰:۰۴ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۰
چه مقاله غلطی. آمریکا یا هیچ کشور دیکه ای در دنیا وظیفه ایجاد یک دولت باثبات و دموکرات رو برای مردم هیچ کشوری نداره. اون فقط خواست در این 20 سال کمکی به پیشبرد این هدف کرده باشه. در نهایت سرنوشت هر ملتی رو خود اون ملت تعیین میکنه. ضمن اینکه اکثریت مردم افغانستان به طالبان گرایش دارن و ازش حمایت میکنن. علت پیشرویهای اخیرش هم در مناطق مختلف بهمین مسئله برمیگرده
یک افغانستانی
۱۴:۱۰ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۰
سالها آمریکا و کشور های خارجی میلیارد ها دلار در افغانستان خرج کردند ولی این پول ها بجای اینکه صرف رفاه مردم شود. بدلیل فاسد پیشگانی چون حامد کرزی و اشرف غنی راهی حساب های بانکی در سوئیس وامارات و هندوستان و سایر کشور های اروپایی شد.البته بخشی از این پول ها هم صرف تقویت پشتونیسم و طالبان شد. روزنامه سان انگلیس چند وقت قبل به اسنادی دست یافت که نشان میداد حامد کرزی 600 میلیون دلار از کمک های بین المللی را صرف تقویت طالبان و انتقال پشتون ها به منظور پاکسازی نژادی به سرزمین های شمالی کرده. در واقع کرزی ده ها هزار نفر از پشتون های پاکستان را در مناطق تاجیک نشینی مثل بغلان مرکزی و دند غوری انتقال داد که کمی در اینترنت اگر تحقیق کنید متوجه راز های شوم این ماجرا خواهید شد که البته هم اکنون همان مناطق منشا ظهور و بروز انواع و اقسام تروریست ها شده. کرزی و اشرف غنی تا جایی که توانستند پول های کمک های جهانی را صرف پشتون ها چه طالب و چه غیر طالب کردند تا با آن بتوانند شیعیان و فارسی زبانان و اقلیت ترکتبار افغانستان را تا سر حد ممکن تضعیف کنند. مقداری از پول ها هم صرف ساخت مناطق پشتون نشینی چون قندهار شد و این در حالی هست که یک هزارم کمک های جهانی به مناطق شیعه نشین نرسید.حال شما در افغانستان ببینید مناطق پشتو نشین نظیر قندهار چه ساخته شده و مناطق شمال افغانستان و شیعه نشین در اوج فقر و بدبختی دست و پا میزنند. این بود سرنوشت پول هایی که در نهایت سر از جیب طالبان دولتی و طالبان غیر دولتی درآورد.
ناشناس
۱۵:۵۴ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۰
جالب بود
سوبیکا
۱۳:۵۹ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۰
چرا اینقدر زود نتیجه گیری می کنین؟؟
چرا فکر نمی کنین آمریکا نقشه های بزرگتری در سر داره؟؟
شاید میخواد از افغانستان یه باتلاق بسازه برای کشورهای منطقه !!!
برای بازار گرمی فروش تسلیحات غرب!!!!
حکومت افغانستان مثل یه کودک شیری بود تا کی میخواست از آمریکا شیر بخوره؟؟؟
به نظرتون نباید این حکومت بالاخره روی پای خودش بمونه؟؟؟
تا کی آمریکا امنیت افغانستان رو تامین کنه؟؟
مگه میشه آمریکا تا ابد تو افغانستان بمونه و از کابل محافظت کنه؟؟؟
به نظر سوبیکا آمریکا باید میرفت و مردم افغانستان باید اراده کنند کشورشونو از این وضع نجات بدن
اگر میخوان زیر سلطه طالبان نباشند باید خودشونو از این وضع نجات بدن به خودشون بیان!!!
به امید پیروزی ملت افغانستان بر طالبان کثیف وهابی!!!
حسین
۱۶:۱۲ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۰
دقیقا عقب نشینی ناگهانی از افغانستان همه رو به تعجب واداشت،شاید تله ای برای ایران باشه و شاید هم قرار باشه آمریکا تلافی انتشار ویروس کرونای توسط چین رو از جبهه افغانستان به چین وارد کنه.
باید صبور باشیم
ناشناس
۱۳:۱۲ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۰
این مقدمات یه حرکت کثیف و بزرگه. فرودگاه کابل رو هم دارن به ترکیه واگذار میکنن تا تروریست های سوریه رو منتقل کنه افغانستان. بعد حاکمین ایران سرشونو کردن زیر برف و کیهان از طالبان حمایت هم میکنه.
ناشناس
۱۴:۵۱ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۰
هیچکی حالیش نیست فقط تو یک نفر حالیته و بس . حرکت کثیف و بزرگ !!! خخخخخخخخخخ
ناشناس
۱۳:۰۶ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۰
تا حالا که میگفتید بهتره امریکا برگرده خونش.
حالا که داره میره نگران شدین.
این ثابت میکنه همیشه یه کدخدا باید باشه تا اوضواع اروم باشه
ناشناس
۱۲:۵۰ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۰
قابل توجه دوستان امریکا در داخل
ناشناس
۱۴:۲۶ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۰
اول مطلب را بخون بعد کامنت بزار
ناشناس
۱۵:۵۴ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۰
کاملا برعکسی
شجاع
۱۱:۴۶ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۰
با عرض سلام و سپاس از نویسنده وتهیه کننده محترم در خصوص خروج امریگا از کشور افغانستان و‌پایان دادن به یک فاجعه انسانی و دخالت در امور یک ملت بیگانه بخاطر سیاست های غلط و تصمیمات بیخردانه سرمداران کاخ سفید که همیشه در مناطق مختلف جهان شاهد تکرار نکبت بار آن هستیم ، بنده از تهیه کننده محترم تقاضا داشتم در صورت امکان جهت آگاهی ودرس و عبرت از اشتباهات دیگران، متنی نوشته شود در خصوص اتفاقات و جنک و مداخله امریگا در امور کشور ویتنام که منجر به ده سال جنک و بمباران و گشتار انسانهای بیگناه گردید واز سالهای ۱۹۶۰ میلادی تا به امروز آثار نکبت بار این فاجعه انسانی که لکه سیاهی هست در تاریخ دولتمردان امریکا هنوز هم از یاد نرفته ( علت این جنک و مداخله در امورات کشور ویتنام این بوده که امریکا و فرانسویها نمیخواستن که ایده لوژی کمونیسم توسط کشور شوروی و چین در منطقه آسیا و اروپا گسترش یابد لذا شروع کردن کشورهای آسیای را تحت حمایت و استعمار خود در آورند که منجر به جنک و کشتار مردم ویتنام شد که آمریکا در آن موقع با کمک به ویتنام جنوبی جنک داخلی با ویتنام شمالی راه انداخت و در نتیجه بعد از ده سال جنک و نسل کشی بدو اینکه بتونن به مردم ویتنام پیروز شوند و یا چیزی را تحمیل کنند با نکبت و سیاهی از ویتنام خارج شدن ( گرفته شده از کتاب تاریخ بیخردی) که ما همیشه در طول تاریخ نظیر این تصمیمات و سیاست های ستیزه جویانه را شبیه افغانستان و سوریه و لیبی و کشور عزیزمان هستیم . با سپاس فراوان
سینا
۱۴:۱۰ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۰
امروز ویتنام با امریکا روابط دیپلماتیک و اقتصادی دارد.سرمایه گذاری امریکا در اقتصاد امریکا قابل توجه است
امين ميرزائى
۰۹:۵۷ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۰
از من به همه کشورگشاها نصیحت :
هیچکس بیرون از خاک خودش به پیروزی پایدار دست پیدا نمیکنه حتی اگه کوروش کبیر و اسکندر مقدونی باشه . بشینین سر جاتون بذارین پولتون صرف مردم خودتون بشه !!!!
ناشناس
۱۱:۴۳ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۰
حساب کوروش حداست. روش او کشورگایی مانند اسکندر و دیگران نبود و به همین دلیل هر جا را که فتح میکرد به دست مردم خود آن جا اداره میکرد و روش حکومت و دین خود را تحمیل نمیکرد.
ناشناس
۱۳:۲۵ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۰
ناشناس 11:43، نه کوروش تمام ساتراپ هاش بومی بودن، نه سایر حاکمان تمام فرماندارانشون غیر بومی بودن.
کوروش حاکم خوبی بوده، ولی تفاوت فاحشی با بقیه نداشته.
ناشناس
۰۹:۰۴ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۱
آمریکا کشورگشایی نمیکنه
آزادی رو بسط میده
اگه نمیکرد حال و روز ژاپن هیروهیتو و آلمان هیتلر و ایتالیای موسیلینی و کره کیم و ... دیدن داشت
فقط بعضی ملل از این صرف پول آمریکا برای دیگری، استفاده میکنن و رشد میکنن؛ اما بعصی دیگه به بلوغ فکری استفاده از این فرصت نرسیدن و مدام با افکار آنتی کولونیالیستی کلاسیک با قضیه برخورد میکنن
جنس اشغال آمریکا با تمام اشغالهای تاریخ متفاوته
اگه جایی به فاجعه ختم میشه بخاطر کله شقی مردمان اونجاس وگرنه خیلی جاها این اشغال شروع آزادی و رفاه و پیشرفت بوده