صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

بازار داخلی چین با جمعیت ۵ / ۱میلیاردی، به‌قدری برای استارت‌آپ‌های این کشور بزرگ است که دیگر نیازی نیست به توسعه سریع بین‌المللی فکر کنند. به محض اینکه یک کارآفرین بخواهد شرکتش را در عرصه داخلی مطرح کند، حجم سرمایه و پشتیبانی جذب‌شده آنقدر زیاد است که به رشد بیشتر آن می‌انجامد.
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۱ - ۰۷ تير ۱۴۰۰

چین که زمانی به‌عنوان «کارخانه دنیا» شناخته می‌شد، در دهه‌های اخیر آنقدر پیشرفت کرده که به ابرقدرت اقتصادی تبدیل شده است و انتظار می‌رود این کشور در سال۲۰۲۷ از نظر تولید ناخالص داخلی (GDP) اسمی، به بزرگ‌ترین اقتصاد دنیا تبدیل شود. به جز اندازه، چین به شکل موفقیت‌آمیزی اقتصاد خود را از تولید به سمت پرورش محیطی برده که نوآوری‌های تکنولوژی پیشرفته را امکان‌پذیر کرده‌اند.

به گزارش دنیای اقصتاد به نقل از World Economic Forum، چین بیش از ۱۵۰ شرکت تک‌شاخ دارد و در حوزه‌های هوش مصنوعی، روباتیک و بینایی کامپیوتر (computer vision)، در دنیا پیشتاز است. این عرصه استارت‌آپی، یک‌شبه ایجاد نشده، بلکه دولت چین، بنگاه‌های دولتی، شرکت‌های بزرگ، دانشگاه‌ها و خیلی از ذی‌نفعان دیگر، دهه‌ها در این راستا تلاش کرده‌اند. سه رکنی که این اکوسیستم استارت‌آپی را در چین رواج داده‌اند، به شرح زیر هستند:

۱- سیاست‌های دوستدار نوآوری

دولت چین در پایه‌ریزی نوآوری، نقش مهمی ایفا کرده است. دنگ شیائوپینگ، رهبر چین، در سال ۱۹۷۸ با «سیاست در‌های باز» خود، جریان سرمایه‌گذاری خارجی و راه‌اندازی کسب‌وکار را در چین تسهیل کرد. در کنار این سیاست، دولت همچنین «مناطق اقتصادی ویژه» را در چهار گوشه مختلف این کشور، از جمله شنزن، ایجاد کرد تا کسب‌وکار‌های خارجی بیشتری جذب شوند. رشد شهری ناشی از این اقدامات باعث شد این شهر‌ها به قطب‌های جذاب استارت‌آپی در قرن۲۱ تبدیل شوند.

دولت همچنین «صندوق‌های دستورالعمل دولتی چین» را تاسیس کرد تا سرمایه‌گذاری دولتی-خصوصی را تسهیل کند. این صندوق‌ها که حاصل همکاری دولت مرکزی، استانی و محلی هستند، بر سرمایه‌گذاری در صنایعی متمرکز شده‌اند که با تکنولوژی‌های نوظهور و پرپتانسیل، مثل هوش مصنوعی و روباتیک و همچنین تحول دیجیتال صنایع سنتی کار می‌کنند.

برنامه پنج‌ساله بعدی چین، اینترنت اشیا و نرم‌افزار صنعتی داخلی که شامل مجموعه‌ای از موتور‌های پردازش و اپلیکیشن‌هایی که بر مقیاس صنعتی به مدیریت اطلاعات کمک می‌کنند را در مرکز توجه اصلی دولت قرار داده است. در نتیجه، دولت‌های محلی به دنبال طرح‌هایی هستند که به پشتوانه سرمایه میلیاردی برای تخصیص یارانه، تلاش می‌کنند کارخانه‌های کوچک و بزرگ را برای دیجیتال‌سازی مورد تشویق قرار دهند.

۲- همکاری دانشگاه و صنعت

براساس سیاست در‌های باز چین، ژونگ‌گوانسون (Zhongguancun)، به‌عنوان سیلیکون، ولی چین، به قطب نوآوری این کشور تبدیل شد. این بخش که در شمال‌غربی پکن واقع شده و از دهه ۸۰ با عنوان «خیابان الکترونیک» شناخته می‌شد، در نهایت به «منطقه علم و تکنولوژی ژونگ‌گوانسون» تغییر نام داد.

شرکت لنوو از آکادمی علوم چین بیرون آمد و غول‌های تکنولوژی جهانی مثل گوگل، اینتل، ای‌ام‌دی (AMD) و اوراکل، شعبه دفتر مرکزی و مراکز تحقیقاتی خود را در چین و این منطقه تاسیس کردند. بیش از ۲۰هزار بنگاه تکنولوژی پیشرفته و استارت‌آپ‌ها و حدود نیمی از شرکت‌های تک‌شاخ چینی، در این منطقه فعالیت می‌کنند و در دهه گذشته، از نرخ رشد سالانه بیش از ۲۵ درصد نفع برده‌اند.

موفقیت ژونگ‌گوانسون، ناشی از فراوانی استعداد‌های تکنولوژی است که از موسسات آکادمیک چین مثل دانشگاه پکینگ، دانشگاه سینگوا و آکادمی علوم چین بیرون می‌آیند و کاملا به ذهنیت استارت‌آپی مجهز هستند. یک نمونه خوب عملی، هلدینگ سینگوا (Tsinghua) است که بنگاهی تحت مالکیت دانشگاه است و اکوسیستمی را پرورش می‌دهد که امکان همکاری دانشگاه، صنعت و واحد‌های تحقیقاتی در آن فراهم است.

این هلدینگ، ۵۶دستاورد علمی مهم در سطح ملی را تجاری‌سازی کرده و در تولید بیش از ۶۲تکنولوژی کلیدی، نقش داشته است. در بعد صنعتی، نادیده‌گرفتن نقش شرکت‌های بیدو، علی‌بابا و تنسنت (که اصطلاحا به آن‌ها BAT می‌گویند) در عرصه استارت‌آپی چین، غیرممکن است. گزارشی از اکونومیست نشان داده که حدود ۸۰درصد استارت‌آپ‌های چینی، از شرکت‌های BAT سرمایه دریافت کرده‌اند.

۳- اندازه بازار، سرعت و فرهنگ

بازار داخلی چین با جمعیت ۵ / ۱میلیاردی، به‌قدری برای استارت‌آپ‌های این کشور بزرگ است که دیگر نیازی نیست به توسعه سریع بین‌المللی فکر کنند. به محض اینکه یک کارآفرین بخواهد شرکتش را در عرصه داخلی مطرح کند، حجم سرمایه و پشتیبانی جذب‌شده آنقدر زیاد است که به رشد بیشتر آن می‌انجامد. البته بعد منفی قضیه هم این است که بنیان‌گذاران استارت‌آپ‌ها باید با صد‌ها رقیبی که به سمت یک هدف مشترک حرکت می‌کنند، دست و پنجه نرم کنند.

سیستم ساعت کار ۹۹۶ یکی از نشانه‌های این محیط به‌شدت رقابتی است (طبق این سیستم که برخی شرکت‌های اینترنتی چینی اتخاذ کرده‌اند، کارکنان شش روز در هفته از ساعت ۹ صبح تا ۹ شب کار می‌کنند؛ معادل ۷۲ ساعت در هفته. منتقدان این سیستم را برده‌داری مدرن نامیده‌اند و آن را مغایر با قانون کار چین می‌دانند).

به گفته گوان وانگ، مدیرعامل شرکت Learnable که راه‌حل‌های هوش مصنوعی برای حوزه‌های آموزش، مالی، تولید و خدمات عمومی ارائه می‌کند، «اندازه و دسترس‌پذیری بازار بزرگ چین، فرصت و مقیاس جذابی فراهم می‌کند. به‌عنوان مثال، چین بیش از ۲۰۰میلیون جمعیت دانش‌آموز دارد که این تعداد در آمریکا ۵۰میلیون نفر است؛ بنابراین فرصت‌های منحصربه‌فردی برای توسعه سریع استارت‌آپ‌ها در بخش آموزش فراهم می‌شود.

از طرف دیگر، فرهنگ استارت‌آپی چین، به‌شدت رقابتی و سریع است، این یعنی همزمان با چابک بودن، باید متمایز بود.» یکی از اثرات جانبی جالب رشد تکنولوژی چین، تحول رویکرد این کشور نسبت به ریسک‌پذیری بوده است. چین از قدیم با یک جامعه ریسک گریز شناخته می‌شد که طبق ارزش‌های کنفسیوسی، تمرکز بیشتر را بر امنیت شغلی و پس‌اندازکردن قرار می‌داد. اما این روحیه، به‌سرعت در میان نسل‌های جوان‌تر که از رویارویی با چالش‌های جدید و مقابله با شکست نمی‌ترسند، در حال تغییر است.

کارآفرینان با الهام از چشم‌انداز به‌شدت رقابتی، به‌سرعت و با مفاهیم نوآورانه در بازار، مراحل ایده‌پردازی و آزمایش کردن را پشت سر می‌گذارند. آن‌ها با ذهنیت «تلاش سریع و شکست سریع» کار می‌کنند و از یک محیط قانونی منعطف‌تر از کشور‌های دیگر، بهره می‌برند. با اینکه تمام فاکتور‌های اشاره‌شده مرتبط با اکوسیستم استارت‌آپی چین با مزایا و معایبی همراه است، یک موضوع واضح این است که اثرگذاری این کشور در چشم‌انداز نوآوری جهانی، با رشد اقتصادی مداوم، تقویت خواهد شد.

ارسال نظرات