شرق نوشت: آرای باطله و خاموش کار ابراهیم رئیسی را در دولت چهارساله آیندهاش سخت خواهد کرد. برای همین این روزها هر چهره سیاسی یک نسخه میپیچد و درصدد ارائه یک تحلیل از این ماجراست، شاید کمی از بار رئیس منتخب دولت کم کند. برای همین یکی مخاطب رأیهای خاموش را شورای نگهبان و شخص جنتی میداند و دیگری قاضیزادههاشمی! یکی دیگر هم تقصیر کرونا میاندازد!
احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته که از شرکتنکردن مردم در انتخابات نمیتوانیم نتیجه قطعی بگیریم. او گفته که میدانیم عواملی در رأیندادن مردم تأثیر داشته است؛ یک عده تاکنون اصلا رأی ندادهاند، یک عده عصبانی هستند و میخواهند اعتراض کنند، یک عده ناراحت هستند و حوصله درگیری هم ندارند و عدهای هم هستند که میخواهند رأی بدهند و برای آنها مانعی مثل سفر درست میشود. همه اینها هست.
او گفته از سوی دیگر اگر همه مردم رأی بدهند و مثلا مشارکت بالای ۷۰ درصد باشد، نمیتوانیم بگوییم اوضاع خوب است و همه مردم راضی هستند. ولی عدم رضایت گاهی به انکار و گاهی به اعتراض منجر میشود. یک عده از روی محبت رأی دادند و یک عده هم از روی منفعت و اینکه از این نمد برای خودشان کلاه بدوزند. وقتی یک عده هم شرکت میکنند و رأی باطله میدهند، نشاندهنده این است که ما این راه را قبول نداریم.
به ادعای توکلی «کسی که رأی نداده، با دموکراسی و جمهوری اسلامی قهر نکرده بلکه با ما، آقای روحانی و آقای جنتی قهر است. البته بخشی از عدم مشارکت مردم به کرونا برمیگردد. بنابراین من میگویم این انتخابات درست انجام شد، ولی کامل نبود و میگویم تا اندازهای حق دارند. برای اینکه شورای نگهبان توضیح نمیدهد».
کیهان هم نوشت: «درصد قابل توجهی از سالمندان یا افراد دارای بیماری زمینهای و سایر افراد که در گذشته با آسودگی برای رأیدادن در محل شعب رأیگیری حاضر میشدند، علیرغم تمایل به رأیدادن ریسک این موضوع را نپذیرفتند. البته شاید این افراد وقتی قرنطینه وسواسگونه و دورکاری عجیب برخی مسئولان را در طول دوران کرونا میبینند که با وجود امکان برنامهریزی برای رعایت شیوهنامهها تقریبا از حضور در بیشتر مجامع عمومی و رفتن بین مردمی که با همین دستورالعملهای ابلاغی مشغول زندگی روزمره خود هستند خودداری میکنند، به خود حق میدهند که برای حضور در پای صندوق رأی تردید داشته باشند و احتیاط کنند. به این شرایط باید بیتوجهی دولت در افزایش و هدایت صندوقهای سیار متناسب با رأیگیری در شرایط کرونایی و همچنین ضعف اجرائی در برگزاری منظم و بدون تأخیر انتخابات را که روز جمعه موارد متعددی از این ضعف مشهود بود نیز اضافه کرد».
عباس سلیمینمین، فعال سیاسی اصولگرا نیز درباره دلایل دومشدن آرای باطله در جریان انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم و بیسابقهبودن چنین موضوعی در تاریخ جمهوری اسلامی به خبرآنلاین گفت: «یک عده طرفداران آقای جلیلی بودند و فقط آقای جلیلی را اصلح میدانستند و زمانی که آقای جلیلی کنار رفت، به نفع آقای رئیسی نیامدند و در گفتگوها و بحثهای خودشان آقای رئیسی را اصلح نمیدانستند؛ اینها عدهای بودند که رأی دادند، اما رأی سفید.
عدهای هم طبق روال گذشته احتیاط میکنند و تظاهر میکنند که ممکن است شناسنامهشان در موقع استخدام یا در موقع ترفیع و... کنترل شود که تفکر غلطی هم هست، ولی اینها میآیند و تعرفه میگیرند که شناسنامهشان مهر بخورد و رأی سفید میدهند.
عده دیگری با انگیزههای مشابه رأی سفید دادند؛ مثلا ممکن است طرفداران برخی کاندیداها بعضا رأی سفید داده باشند یا برخی از اصلاحطلبان با دعوت آقای خاتمی رأی دادند، اما آقای همتی را قبول نداشتند و آنها هم رأی سفید دادند. از سوی دیگر بعضیها هم تعرفه گرفته بودند و به صندوق نینداختند، یعنی نه از جهت تحریم و نه رأی اعتراضی بلکه مثلا قوموخویششان در شوراها نامزد شده بود و فقط آمده بودند به او رأی دهند و نه میخواستند به خبرگان رأی دهند، نه میخواستند به میاندورهای مجلس رأی دهند و نه میخواستند به ریاستجمهوری رأی دهند، اما آنجا تعرفهها را به آنها میدادند و این تعرفهها را پیش خودشان نگه داشتند و با خودشان بردند و فقط به شورای شهر رأی دادند و اینهم جزء آرای باطله محسوب میشود.
افراد قابل توجهی بودند که فقط آمده بودند به شورای شهر رأی دهند؛ تعرفههای دیگر را میگرفت یا سفید میداد یا با خودش میبرد و این مسئله هم باعث افزایش آرای باطله شد».
سلیمینمین در پاسخ به این پرسش که این میزان رأی باطله هشدار و پیامی برای حاکمیت یا دولت بعدی ندارد، گفت: «قطعا دارد. برای چه میگویند صندوق رأی بسیار بسیار روش متمدنانهای است؟ چراکه پیامهای آن میتواند قابل دریافت باشد. صندوق رأی تغییر را عاقلانه و هوشیارانه ایجاد و پیامهای صریحی را منتقل میکند. به همین دلیل گفتم موضوع خوبی برای تحقیق است».
تقی آزادارمکی هم با اشاره به اینکه باید آرای باطله و کسانی را که رأی ندادند، به رسمیت شناخت، چون جمع کثیری رأی ندادند و ریاستجمهوری ما نزدیک به ۵۰ درصد است و ما انتخابات درخشانی نداشتیم، گفته است: «اگر رئیسجمهور بخواهد دموکراسی را به جامعه برگرداند، باید همه را به رسمیت بشناسد؛ مگر اینکه بخواهد از دموکراسی و جمهوریخواهی و انتخابات در ایران عبور کنند، چون این وسیله خیلی خوبی بود و میتوانند در دور بعد هم با ۱۵، ۲۰ و ۳۰ درصد رأی دوباره به قدرت برسند و قدرت را نگه دارند و با حذف رقیب بین ۱۵ تا ۲۰ درصد رأی داشته باشند و از ۲۰ درصد ۲۰۰ درصد بشمارند؛ ولی اگر بخواهند رأی اکثریت را داشته باشند، باید همه این رقبا را به رسمیت بشناسد و به آنها احترام بگذارد و حرفهای شفاف بزند و رئیسجمهور شود نه رئیسجمهور سیاسی خالی».
آملیلاریجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هم گفته است: نباید فراموش کنیم که مشارکت در انتخابات، هدف اول و انتخاب مردم، هدف دوم است؛ لذا نسبت به واکاوی اسباب و علل عدم مشارکت برخی از مردم در انتخابات و آسیبشناسی این موضوع باید کاری جدی انجام دهیم. امروز وظیفه ما این است که هرچقدر میتوانیم با عملکرد خود از اسباب شکایات و گلایههای مردم کم کنیم و بر اعتماد آنان به نظام و مسئولان کشور بیفزاییم. امروز مهمترین انتظار مردم عمل به وعدهها و رفع مشکلات است. باید به گونهای عمل کرد که مردم از نتیجه انتخابات بهواقع راضی باشند.
در شرایطی که زمزمه درباره کابینه آتی ابراهیم رئیسی و سطح تندروی یا کندروی آن زیاد به گوش میرسد، توصیه برخی سیاسیون برای عبور رئیسی از بحران مشارکت تشکیل یک کابینه فراجناحی است. در این صورت گفته میشود او باید از سپردن دولت آتی به طیف و تیپ جبهه پایداری خودداری کند.
مثلا سلیمینمین درباره وظیفه ابراهیم رئیسی و دولت سیزدهم در قبال این آرای باطله و آرای خاموش گفت: «به نظر من آقای رئیسی سیاست خوبی را اتخاذ کرد، یعنی تلاش خوبی را برای ارتباط با همه سلایق انجام داد. خود آقای رئیسی قبل از انتخابات ازجمله کسانی بود که خودش پیگیری میکرد که آنهایی که صلاحیتشان احراز نشده بود، تأیید شوند. شما چنین مسئلهای را در گذشته کمتر شاهد بودید که کسی دنبال این باشد که افراد برجستهای که امکان رقابت پیدا نکردند، دوباره به صحنه رقابت برگردند؛ آقای رئیسی خودشان در این قضیه تلاش چشمگیری کردند که اصلا در سیاستمداران این کار خیلی سابقه ندارد».
حسین نقویحسینی، فعال سیاسی اصولگرا نیز گفته: «رئیسی در زمان ثبتنام اعلام کردند نامزد مستقل هستند و خود را محدود به جریان خاصی نکردند. در مناظرات انتخاباتی هم همین موضع را حفظ کردند. همچنین در اولین مصاحبه مطبوعاتی خود نیز بار دیگر بر این موضوع تأکید کردند که من مستقل وارد انتخابات شدم. ایشان فرمودند نماینده و رئیسجمهور همه ملت ایران هستند، چه کسانی که به او رأی دادند و چه حتی کسانی که نیامدند پای صندوق رأی. همچنین به این نکته اشاره کردند آنچه برای دولت آینده مدنظر میگیرد، صرفا شایستهسالاری است؛ چراکه مدیون هیچ دسته و گروهی نیستند. اینها راهبردهای شفاف ایشان برای دولت آینده و بستر بسیار مناسبی برای همکاری با همه گروهها و جریانهاست.
مشی رئیسی شایستهسالاری است و در این مصاحبه اخیر منظورش از شایستهسالاری را تعریف کرد که انقلابی، پاکدست، مردمدار و مدیر جهادی بودن یعنی انقلابی. این موضوع هم زمینه مناسبی را فراهم میکند که با همه گروهها کار کند. شرایط کنونی کشور مثل گذشته نیست و شرایط سختی است. همه جریانات و گروهها باید به کمک دولت بیایند تا بتوانیم از این گردنه عبور کنیم. امروز اولویت معیشت اقتصادی مردم بسیار مهم است؛ همه جریانها باید کنار هم باشند. مردم چشمانتظار هستند ببینند دولت آینده در کوتاهمدت چه حرکتی در زمینه سیاست خارجی و داخلی انجام میدهد».
به گزارش ایرنا، امیرمیثم نیکفر، رئیس کمیته انتخابات خانه احزاب هم معتقد است تزریق امید شرایط و لوازمی دارد؛ شرط آن گستردن عدالت اجتماعی در جامعه است. عدالت اجتماعی با تزریق پول به دست نمیآید بلکه با تأکید بر شایستهسالاری و پایداری بر آرمانهای دولت انقلابی محقق میشود. به گفته او دومین موضوعی که دولت آینده باید به آن خیلی دقت کند، معیشت مردم است. نیکفر افزود: دولت سیزدهم باید بداند که دولت چهارساله نخواهد بود و باید منافع کلان نظام را هم در نظر داشته باشد؛ یعنی برنامهها را ابتدا ۵۰ساله و بعد کوتاهمدت و هشتساله و در نهایت سالانه ببیند.
ظاهرا شما به جز ارای باطله که همیشه بوده... مستمسکی ندارید....
مسئولان سرشونو از زیر برف بیرون بیارن قبل از اینکه کار از کار بگذره