صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۹۳۸۵۶
آقای رییسی! در چند دهه گذشته بسیاری از هموطنان ما جلای وطن کرده‌اند. اکثریت‌شان نه با طیب خاطر که از سر ناچاری. با تلخی و اشک و آه. قریب به اتفاق‌شان سال‌های غربت را با درد و مصیبت تحمل کرده‌اند. این مهاجرت چند میلیونی و این مقاومت در برابر بازگشت، دلایلی دارد که شما هم مثل ما می‌دانید. جز عده‌ای قلیل، بقیه به دنبال یک زندگی آرام و ساده مقیم غربت شده‌اند.
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۴ - ۰۳ تير ۱۴۰۰

صحبت‌های رییسی درباره دعوت از بازگشت ایرانیان خارج از کشور و اطمینان دادن به آن‌ها برای سرمایه‌گذاری در ایران مورد توجه بسیاری قرار گرفت. پس از این صحبت‌ها که در نشست خبری روز دوشنبه رییس‌جمهور منتخب بیان شد، خیلی‌ها یاد بهروز وثوقی و دیگر ایرانیان مهاجری افتادند که بار‌ها برای بازگشت ابراز تمایل کرده‌اند. کارشناسانی هم بودند که از شرایط بازگشت سرمایه‌ها گفتند و نوشتند.

اعتماد در ادامه نوشت: همه این‌ها نشانه‌های مثبتی است و جز معدودی، بعید است هموطنی از چنین تحولاتی استقبال نکند. درباره آقای رییسی هر چه بگویند و دولت ایشان با هر تصمیم و سیاستی آغاز به کار کند، اینکه ایرانی‌های بیرون از مرز‌ها بتوانند برگردند و زمینه برای فعالیت و سرمایه‌گذاری آن‌ها در وطن مهیا شود، رویداد بزرگی است و برای ادامه مسیر نویدبخش و برانگیزاننده خواهد بود.

اما شاید بد نباشد صمیمانه نکاتی را با آقای رییسی مطرح کنیم. جناب آقای رییسی! بازگشت هموطنان به کشور پیش‌نیاز‌هایی دارد که اگر تا پیش از این به طور جدی به آن‌ها توجه نکرده‌اید، شاید بد نباشد در همین روز‌های باقی مانده تا آغاز به کارتان مرورشان کنید و آن‌ها را به تیم همفکران‌تان یادآوری کنید.

بازگشت سرمایه‌های فکری و متخصصان و شهروندان عادی به کشور نیاز به کاهش سختگیری‌ها و سوء‌تفاهم‌ها دارد. پیش از این کم نبوده‌اند مسوولان کشور که وعده باز شدن در‌ها را داده‌اند و حتی با خواهش و دعوت از ایرانیان مهاجر، خواستار بازگشت آن‌ها شده‌اند. اما در عمل آنچه مانع از تسریع یا توقف این روند شده، برخورد‌های گزینشی، تهدید‌ها و سوء‌رفتار با کسانی بوده که تمایل به بازگشت داشته‌اند.

شما به دلیل حضور طولانی‌مدت‌تان در مسند قضا حتما با این پدیده آشنایید و بسیاری که قصد بازگشت به وطن داشته‌اند و قبل از سفر یا بعد از آمدن به ایران منصرف شده‌اند، را می‌شناسید. می‌دانید که به دلیل تندروی‌ها یا امکان کار در ایران برای‌شان مهیا نشده یا اگر هم شده به دردسر افتاده‌اند و عطای بازگشت را به لقایش بخشیده‌اند.

موضوع پیچیده نیست آقای رییسی! کسی که می‌خواهد به ایران برگردد، کار و زندگی آسوده می‌خواهد. اگر بتوانید برای همکاران و همفکران‌تان جا بیندازید که این دعوت شما چقدر جدی است و بابتش چه شرایطی باید در کشور فراهم شود، نه فقط مهاجران که حتی هموطنان داخل کشور هم دعای‌تان خواهند کرد.

آقای رییسی! در چند دهه گذشته بسیاری از هموطنان ما جلای وطن کرده‌اند. اکثریت‌شان نه با طیب خاطر که از سر ناچاری. با تلخی و اشک و آه. قریب به اتفاق‌شان سال‌های غربت را با درد و مصیبت تحمل کرده‌اند. این مهاجرت چند میلیونی و این مقاومت در برابر بازگشت، دلایلی دارد که شما هم مثل ما می‌دانید. جز عده‌ای قلیل، بقیه به دنبال یک زندگی آرام و ساده مقیم غربت شده‌اند. برای گریز از انبوه مشکلات اقتصادی و اجتماعی که غیرقابل حل نیستند.

حل مشکلات اقتصادی نیاز به ثبات و تعامل دارد. به ایجاد شغل و کاهش تورم. همه این‌ها تنها در محیطی امن و امیدوار به آینده امکان‌پذیر است و بدون تنش‌زدایی در داخل و خارج و با ادامه سیاست‌هایی که تا امروز دنبال شده جز تشدید مصایب حاصلی نخواهیم داشت.

حل مشکلات اجتماعی، اما ساده‌تر است و زمان کمتری می‌خواهد. کافی است نگاه کنید که برای جذب آرای مردم، نیاز به چه وعده‌هایی داشته‌اید. توجه به حقوق زنان، کم کردن محدودیت‌های دست و پاگیر جوانان، امکان دسترسی بهتر به اینترنت و کم کردن سانسور و فیلتر و بگیر و ببند‌های رایج در عالم هنر و رسانه. تعارف نکنیم! اگر قصد دارید به جامعه امید و آسودگی‌خاطر را هدیه کنید، باید مردم را به خودشان بگذاریم.

اصرار‌ها برای ترویج شکل خاصی از زندگی و کلنجار با نسل‌ها و اقشار مختلف جامعه برای جا انداختن نوعی تفکر و ایدئولوژی خاص، تنها به نارضایتی انجامیده. این را حضور مردم در انتخابات و میلیون‌ها غایب و میلیون‌ها رای باطل شهادت داد اگر گوش شنوایی باشد.

اگر می‌خواهید ایرانی‌ها حامی‌تان باشند، از زندگی لذت ببرند، بی‌خیال رفتن شوند و به فکر برگشتن به شهر و وطن بیفتند، اجازه بدهید خودشان باشند و ببینید چه کسانی سرشان در زندگی مردم است. منابع آزار و رنجش خلق را شناسایی کنید و از اختیاری که دارید برای تعطیلی و کنترل این منابع و مراکز بهره ببرید.

آقای رییسی! گفته‌اید ایرانی‌ها دارایی‌شان را بردارند و به خانه برگردند، چون اینجا امن‌ترین کشور دنیاست. لابد می‌دانید که در سال‌های اخیر بسیاری از ایرانی‌ها داشته و نداشته‌شان را دلار کرده‌اند و دنبال پاسپورتی غیرایرانی و خانه‌ای در فراسوی مرز‌ها هستند. لابد می‌دانید که این سال‌ها، رکورد خرید خانه در ترکیه دست هموطنان ما بوده. سرمایه‌هایی که تبدیل به ارز می‌شوند و از ایران می‌روند تا ما در داخل فقیرتر و ضعیف‌تر شویم.

آقای رییسی! آوردن سرمایه به داخل کشور سخت است. می‌خواهد سرمایه‌گذار ایرانی باشد یا خارجی. دیدید که حتی در ماه عسل برجام هم نتوانستیم سرمایه‌گذاران خارجی را جذب کنیم، چون تحریم‌های سخت اقتصادی اجازه نمی‌داد و بانک‌های بین‌المللی اجازه نمی‌دادند، چون ریسک سرمایه‌گذاری در ایران بالا بود. اگر می‌خواهید سرمایه‌ها بیایند به فکر این باشید که تحریم‌ها برداشته شوند و بانک‌ها با ما کار کنند و آوردن سرمایه به ایران این‌قدر پرخطر نباشد. این‌ها هم با آشتی و زبان نرم و دنیافهم ممکن می‌شود.

می‌گویند شما برخلاف ظاهر سخت‌تان دنبال راهگشایی هستید و به عقلا تکیه می‌کنید و از آن‌ها مشورت می‌گیرید. اگر خودتان دنبال آن آرامش و توسعه و پیشرفتی هستید که می‌گویید، اگر واقعا راست است که دل‌تان می‌خواهد مردم رفاه داشته باشند، این‌ها راهش معلوم است و با شعار‌ها و بددلی‌ها و ستیزه‌جویی‌های بعضی تندرو‌ها نمی‌شود.

اگر همان‌طور که دوستان‌تان ادعا می‌کنند، به دنبال بستن باز هم بیشتر شبکه‌های ارتباطی باشید و اگر در سودای خودکفایی اقتصادی، چشم به بازمانده محیط‌زیست و آب کشور داشته باشید و اگر در هنر و فرهنگ همانی را دنبال می‌کنید که عوامل ستاد انتخاباتی‌تان آدرس می‌دادند، مقصد جای دیگری است. این‌طوری کدام ایرانی حاضر می‌شود زندگی‌اش را در کشوری آرام و مرفه رها کند و برگردد. اما اگر می‌گویید همه آن رفاه و امید و عدالت برای‌تان مهم است، در اولین قدم ببینید ایرانی‌ها، هموطنان‌تان به دنبال چه از وطن می‌روند.

پای حرف دل‌شان بنشینید و برای حل مشکل چاره‌ای بیندیشید. شاید این کار حتی بر بازگرداندن آن‌ها که رفته‌اند اولویت داشته باشد. آقای رییسی! همین حالا که این‌ها را می‌خوانید بسیاری در کلاس‌های زبان و در دفاتر مشاوره حقوقی در رویای رفتن‌اند. شما برای‌شان بگویید که چرا نباید بروند که اگر بمانند چه روز‌هایی انتظارشان را می‌کشد. شما از رویای ایران فردا برای‌شان بگویید.

آقای رییسی! راهی که آمده‌ایم ما را به نقطه مطلوبی نرسانده. بار‌ها دارند بسته می‌شوند. شما از نقطه مطلوب بگویید و زندگی را نشان‌مان بدهید. همه بار‌ها را باز می‌کنند و آرام خواهند گرفت. بسیاری از رفته‌ها برخواهند گشت. کیست که زندگی و امید را پس بزند آقای رییسی. اما حالا شمایید که می‌توانید سرنوشت خلقی را بنویسید. برای ما چه در چنته دارید آقای رییسی؟

ارسال نظرات
ناشناس
۱۲:۲۷ - ۱۴۰۰/۰۴/۰۳
بیایند با رافت و عطوفت برخورد می کنیم سیاسی ها که بیشترشان از زیر دست خودمان در رفته اند نگرانی ندارند بقیه را هم که مجرم هستند با مجازات خیلی سبک مثل اعدام ممنوع الخروجی بازماندگان و مصادره اموال حل می کنیم می رود پی کارش