صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۹۳۱۷۲
سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران در شرایطی در روز جمعه ۲۸ خرداد ماه برگزار شد که بسیاری از جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای غربی، به طور ویژه به پوشش آن پرداختند. در این میان، سه محور اصلی یعنی صحبت در مورد ماهیت برگزاری انتخابات در ایران، چالش‌های داخلی رئیس جمهوری آتی ایران، و همچنین مساله مذاکرات هسته‌ای ایران و غرب در دولت آتی ایران، از جمله مهمترین محور‌هایی بودند که مورد توجه این جریان‌ها قرار گرفتند.
تاریخ انتشار: ۰۰:۳۷ - ۳۰ خرداد ۱۴۰۰

فرارو- سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، در روز جمعه ۲۸ خرداد ماه ۱۴۰۰ برگزار شد و با پیروزی ابراهیم رئیسی خاتمه یافت. بسیاری از جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای منطقه‌ای و فرامنطقه ای، به طور ویژه آن را پوشش دادند. از همان آغازین روز‌های ثبت‌نام نامزدها، بررسی روند تایید صلاحیت‌ها و در نهایت اعلام اسامی هفت کاندیدای نهایی، بسیاری از این جریان‌های سیاسی و رسانه ای، به طرق مختلف سعی داشتند تا تصویرِ کلی انتخاباتِ ایران را مخدوش کرده و تا جای ممکن با ایجاد فضای ناامیدی و تنش در عرصه سیاست داخلی ایران، عملا فاصله میان ساختار سیاسی و مردم در ایران را تا جای ممکن افزایش دهند.

انتقادات گسترده جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای مغرضِ غربی و منطقه‌ای از ماهیت دموکراسی و انتخابات در ایران، به طور خاص با طرح این ایده که انتخابات جاری در ایران را بایستی چیزی ورای صرفِ انتخابات، و در راستای حرکت از "جمهوری اسلامی" به سمت "حکومت اسلامی" (نظیر آنچه "انیسیتو مطالعاتی تونی بلر" مطرح ساخته) ارزیابی کرد، همراه بود. در واقع از منظر آن‌ها، سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهور ایران، به طور خاص پازلی از چهارچوبی ایدئولوژیک است که به زعم جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای منطقه‌ای و غربی، قرار است در چهارچوب آن، جمهوریت نظام جمهوری اسلامی ایران، تضعیف و اساسا نقش مردم در عرصه حکمروایی این کشور، کاهش یابد (در این رابطه می‌توان به گزارشِ پایگاه خبری "فارین پالیسی" با عنوان "جمهوریتِ جمهوری اسلامی ایران، در حال مرگ است"، اشاره کرد.

به گزارش فرارو، در این راستا، جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای غربی، در رسانه‌های برجسته‌ای نظیر آسوشیتدپرس، بلومبرگ، فارین‌پالیسی، نیویورک تایمز، واشنگتن پست، میدل ایست مانیتور، میدل ایست آی، نشنال اینترست، واشنگتن فری بیکن، و پولیتیکو، کم و بیش سه خط اصلی رسانه‌ای را از زبان تحلیلگران خود در مورد انتخابات ایران مطرح کردند که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌شود.

۱: آیا اساسا دموکراسی در ایران برقرار است؟
اولین خط رسانه‌ای که تحلیلگران رسانه‌های غربی در مورد انتخابات ایران از مدت‌ها قبل در پیش گرفتند و در بحبوحه انتخابات نیز به طور ویژه در مورد آن مانور دادند، زیر سوال بردن اصل انتخابات و دموکراسی در داخل ایران بود.

در این راستا، فارین پالیسی در گزارشی با عنوان "انتخابات قابل پیش بینی ایران"، اساسا برگزاری انتخابات در ایران را تشریفاتی ارزیابی کرد و نسبت به کم رنگ شدن اصل جمهوریت در این کشور هشدار داد. این خط خبری که البته از ابتدای پیروزی انقلاب نیز همواره از سوی جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای غربی در مورد کشورمان عملیاتی شده است، در جریان انتخابات ۲۸ خرادماه، به وضوح در دیگر رسانه‌های غربی نظیر بی بی سی انگلیسی، سی ان ان ان، آسوشیتدپرس، بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها و دیگر رسانه‌های مطرح آمریکایی و اروپایی دنبال شد. اغلب این جریان‌های رسانه‌ای سعی داشتند اینگونه وانمود کنند که اساس مردم ایران به نحو گسترده‌ای انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ را مورد بی اعتنایی قرار داده اند و به طور خاص با زیر سوال برن اصل انتخابات ایران و مشروعیت آن نیز سعی نمودند اینگونه به مخاطبان خود القا کنند که اساسا برقراری دموکراسی در داخل ایران، شدنی نیست. در این چهارچوب به طور ویژه، شورای نگهبان و روند تایید صلاحیت‌ها از جانب این نهاد، هدف حملات این جریان‌های رسانه‌ای قرار گرفته و آن‌ها سعی کردند این نهاد را زیر سوال ببرند.

۲: دولت آتی ایران با چه چالش‌هایی رو به رو است؟
یکی دیگر از خطوط خبری و تحلیلی که جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای غربی در مورد انتخابات ریاست جمهوری ایران درپیش گرفتند، پرداختن به این پرسش بود که اولویت‌های اصلی دولت آتی ایران و رئیس جمهور جدید این کشور در مورد مسائل مرتبط با سیاست داخلی ایران چیست؟ به طور خاص در این رابطه میدل ایست مانیتور می‌نویسد: "دولت آتی ایران تا حد زیادی باید معطوف به مبارزه با فساد و بازیابی سرمایه اجتماعی در این کشور باشد. از سویی، این دولت باید تا حد زیادی چالش‌های اقتصادی داخلی ایران را مدیریت کند و تا جای ممکن شبحِ تفکرات و ایده‌های نولیبرالی را که بر اقتصاد ایران برای بیش از سه دهه سایه افکنده و چالش‌های زیادی را برای آن ایجاد کرده است، کمرنگ کرده و از بین ببرد".

در بحث سیاست خارجی نیز، بسیاری از جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای غربی این گمانه زنی را مطرح کرده اند که دولت آتی ایران احتمالا در تقابلات خود با آمرکیا و اسرائیل، بر خلاف دولت میانه رو "حسن روحانی"، رویکرد تهاجمی تری را اتخاذ خواهد کرد که این مساله می‌تواند تا حدی کلاف معادلات بین المللی مرتبط با ایران را پیچیده‌تر کند. این جریان‌ها به طور خاص پیش بینی کرده اند که احتمال دارد ایران همچنان در دولت آتی خود نیز به روند تنش زدایی با کشور‌های عرب منطقه نظیر عربستان سعودی و امارات ادامه دهد.

۳: روند احیای "برجام" دردولت آتی ایران چگونه خواهد بود؟
در رابطه با روند مذاکرات وین که با هدف احیای توافق برجام انجام می‌شود، جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای غربی عمدتا به این مساله اشاره کرده اند که به احتمال فراوان، دولت آتی ایران نیز همچنان به مذاکرات هسته‌ای با طرف‌های بین‌المللیِ برجام ادامه خواهد داد.

در این رابطه به طور خاص دو دیدگاه مطرح می‌شود: فارین پالیسی در مقاله‌ای با عنوان "ایران قبل از خروج دولت حسن روحانی، به یک توافق هسته‌ای نیاز دارد" می‌نویسد: "به احتمال فراوان یک توافق در دوره حضور روحانی در قدرت منعقد خواهد شد و در نتیجه دولت آتی ایران نیز در همان ریل، با غرب (البته در چهارچوبی خاص) تعامل خواهد کرد".

در طرف مقابل، عده‌ای از جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای غربی بر این باورند که دولت آتی ایران، رویکردی تهاجمی را در مورد توان هسته‌ای این کشور در پیش خواهد گرفت و در عمل موجب تشدید تنش‌ها میان ایران و غرب خواهد شد. با این حال، اینطور به نظر می‌رسد که با توجه به موضع گیری "ابراهیم رئیسی" مبنی بر پایبندی به روند احیای برجام، روند وین همچنان ادامه یابد.

در این رابطه به طور خاص به این مساله اشاره شده که اگر دولت آتی ایران با درخواست‌های زیاده خواهانه از سوی غرب رو به رو شود (نظیر گسترش دامنه مذاکراتِ برجام به توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران)، احتمالا راهبرد کلی خود را بر "ادامه حیات، بدون تکیه بر انعقاد یک توافق هسته‌ای با غرب" قرار خواهد داد.

برچسب ها: انتخابات 1400
ارسال نظرات