صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۹۲۴۳۱
بهشتی پور: آن‌ها که دم از تعامل سازنده می‌زنند باید آن را اجرا کنند
بهشتی پور تحلیلگر سیاست خارجی گفت: موضوع پالرمو و CFT دو معاهده مهمی است که اسیر بازی‌های سیاسی و جناحی شده است و به نظر من زمانی که دولت تغییر کند این دو مشکل هم حل می‌شود در حال حاضر، بیشتر اختلافات جناحی است که مانع از تصویب این دو معاهده شده است.
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۸ - ۲۵ خرداد ۱۴۰۰

اظهارات ضدو نقیض کاندیدا‌های اصولگرا درباره سیاست خارجی، برجام، FATF و تعامل سازنده با دنیا حاکی از آن بود که این کاندیدا‌ها نه تنها برنامه و راهکار مشخصی در حوزه سیاست خارجی ندارند بلکه حتی نمی‌توانند تقلیدگران خوبی از تجارب مذاکره کنندگان دولت روحانی باشند.

به گزارش خبرآنلاین، حسن بهشتی پور از تحلیلگران سیاست خارجی بر این باور است که هیچ کدام از این کاندیدا‌ها در قد و قواره‌ای نیستند که بخواهند سیاست هوشمندانه و تعاملی و بدون تنش را دنبال کنند و در نهایت بتوانند سیاستی را که منجر به تعامل سازنده با دنیاست را پیش ببرند.

او عنوان می‌کند که موضوعاتی، چون پالرمو و CFT دو معاهده مهمی هستند که اسیر بازی‌های سیاسی و جناحی شده‌اند و زمانی که دولت تغییر کند این دو مشکل هم حل می‌شود.

بهشتی پور می‌گوید زمانی که قدرت یکدست شود و به تعبیری اصولگرایان قدرت را به دست بگیرند همه این موضوعات حل می‌شود.

مشروح مصاحبه با حسن بهشتی پور از تحلیلگران مسائل سیاسی و هسته‌ای را می‌خوانید؛

آقای بهشتی پور! با توجه به اینکه در مناظره آخر، نگاه کاندیدا‌ها در مورد مسائل سیاست خارجی از جمله برجام و FATF تا حدودی مشخص شده است. به نظر شما کدام یک از این کاندیدا‌ها می‌توانند سیاست خارجی را به صورت هوشمندانه، متعادل و بدون تنش را دنبال کنند؟

من هیچ کدام را در این قد و قواره نمی‌بینم که این سیاست‌هایی که شما گفتید را دنبال کنند، نظر شخصی من این است که هیچ کدام نمی‌توانند سیاستی که منجر به تعامل سازنده بین ایران و سایر کشور‌ها دنیا شود را پیش ببرند و حل کردن این دو مشکل اساسی از این افرادی که در مناظره دیدم بر نمی‌آید.

هم کاندیدا‌های اصولگرا و هم کاندیدا‌های اصلاح طلب؟

منظورم همه آن کاندیدا‌ها است که از نگاه بنده نمی‌توانند سیاست خارجی فوق را پیش ببرند. اصلا تعریف اصولگرا و اصلاح طلب فرق کرده است و نه آقای همتی اصلاح طلب محسوب می‌شود، نه آقای رئیسی یا دوستان دیگر اصولگرا محسوب می‌شوند.

در مجموع تعریف اصولگرایی و اصلاح طلبی در تطورات چند سال اخیر کاملا تغییر ماهیت داده است و دیگر آن کلمه، مفهوم آنچیزی که الان وجود دارد را پوشش نمی‌دهد، یک زمان وقتی از اصولگرایی صحبت می‌کردید یاد افرادی می‌افتادید که اصول را رعایت می‌کردند و دنبال یک اصولی بودند، ولی الان چنین چیزی مشاهده نمی‌شود.

در مورد اصلاح طلبی هم وقتی از اصلاح طلب صحبت می‌کردید یاد کسانی می‌افتادید که دنبال اصلاح بودند و می‌گفتند یک زمینه‌هایی باید اصلاح شود، ولی الان چیزی که دیگر مطرح نیست، اصولگرایی و اصلاح‌طلبی است و به مفاهیم دیگری جایگزین این‌ها شده است. به نظر من بهتر است پژوهشگران و صاحبنظران در ادبیات سیاسی ایران یک واژه‌های جدیدی را مطرح کنند که بتواند پوشش دهنده این گرایش‌ها باشد.

در دولت آینده پالرمو و CFT حل می‌شود

برخی از کاندیدا‌ها مثل سعید جلیلی در صحبتهایشان می‌گفتند امضای این کنوانسیون‌ها از جمله FATF فایده‌ای ندارد. به نظر شما اگر چنین کاندیدایی به پاستور برسد می‌تواند یک نگاه خطرناکی را برای ما در سطح نظام بین الملل به همراه داشته باشد؟

موضوع پالرمو و CFT دو معاهده مهمی است که اسیر بازی‌های سیاسی و جناحی شده است و به نظر من زمانی که دولت تغییر کند این دو مشکل هم حل می‌شود در حال حاضر، بیشتر اختلافات جناحی است که مانع از تصویب این دو معاهده شده است.

یعنی می‌گویید اگر اصولگرایان بیایند پالرمو و CFT را می‌پذیرند؟

بله. اولا این دو لایحه الان منتظر مجمع تشخیص است نه دولت؛ ولی پیش بینی من این است که با به قدرت رسیدن هر دولتی اعم از اصولگرا یا تکنوکراتها، هر کدام از این‌ها که به قدرت برسند به نظر من این دو لایحه در مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب خواهد شد.

احمدی نژاد هم مانند سعید جلیلی حرف نمی‌زد

آقای سعید جلیلی یک سری تناقض گویی‌هایی را مطرح می‌کند مثلا تعامل سازنده را مطرح می‌کند، از طرفی دیگر می‌گوید که ما در عرصه بین الملل نیازی به امضای این کنوانسیون‌ها نداریم و طرف مقابل را مجبور می‌کنیم تا آن چیزی که ما می‌خواهیم را اجرا کنند. یک ادبیات متناقض و ..

حتی آقای احمدی نژاد هم چنین ادعایی را مطرح نمی‌کرد. ۱۹۰ کشور دنیا، کنوانسیون پالرمو را پذیرفته اند، ما یا این را طبق آن چیزی که مجلس پیش بینی کرده می‌پذیریم، چون مجلس دهم یک مصوبه خوبی داشت که آنجا گفته بود ما در چند ماده تحفظ خودمان را اعلام می‌کنیم و می‌گوییم مواد قانونی داخل کشور برای ما اصل است و این مواد برای ما ملاک نیست، به این اصطلاحا تحفظ می‌گویند و فقط هم ایران این کار را انجام نداده و بقیه کشور‌ها هم این کار را در مورد پالرمو انجام داده‌اند.

بنابراین یک راه حل این گونه است که ما می‌توانیم کل را بپذیریم و بعد بگوییم برای این مواد تحفظ داریم، اما اینکه فکر کنیم می‌توانیم دنیا را تغییر دهیم و بگوییم آن‌ها بیایند و با ما هماهنگ شوند چنین چیزی شدنی نیست، یعنی راه حلی که مجلس دهم گذاشته بود این بود که در ارتباط با مواد CFT و همچنین پالرمو، تحفظی اعلام کرده بود و گفته بود ما این‌ها را با قوانین داخلی خودمان انجام می‌دهیم. این یک راه حل خیلی خوبی بود، منتهی ما، چون اسیر بازی‌های سیاسی و جناحی در داخل کشور هستیم، عملا این را در مجمع نپذیرفتند.

در مناظره‌ها آقایان برجام را قبول داشتند، اما...

به نظر من در دولت آینده، هر دولتی که باشد به احتمال خیلی زیاد این دو تا پذیرفته می‌شود، چون ما راه حل دیگری نداریم. درواقع داریم خودمان را از مزایای اینکه بتوانیم از نظام بانکداری بین‌المللی استفاده کنیم محروم می‌کنیم آن هم سر چیزی که اصلا آنگونه که دوستان برداشت کرده‌اند نیست. حداقل من به عنوان یک پژوهشگر متن‌ها را که می‌خوانم می‌بینیم هیچ خطری برای امنیت ملی ما ندارد و هیچ ضربه‌ای به منافع ملی ما نمی‌زند و تا حدود زیادی مطمئن هستم که اگر دولت جدید روی کار آید مجمع تشخیص مصلحت نظام این‌ها را تصویب خواهد کرد.

در مناظره هم من، بنده چندان خلاف برجام نشنیدم یا شاید همه را دقیق گوش نکرده‌ام. در مناظره‌ها که آقایان برجام را قبول داشتند، آن‌ها می‌گویند ما می‌توانیم امتیاز‌های بیشتری کسب کنیم و نمی‌گویند برجام را قبول نداریم.

مخالفان برجام چرا تاکنون راه حل بهتری را ارائه نداده اند!

البته این روز‌ها حرف از معتبر بودن و خوب بودن برجام می‌زنند، برخی از این افراد تا همین اواخر از مخالفان برجام بودند.

آن‌ها اگر مخالف برجام بودند یک راه حل بهتری را نگفتند. فرض کنید ما الان برجام را کنار گذاشتیم، بعد از آن می‌خواهیم چه کار کنیم؟ یعنی آن سیاستی که می‌گوید برجام بد است باید بگوید دقیقا چه چیزی جایگزین برجام می‌شود. آن‌ها می‌گفتند نگاه به داخل! انجام اصلاحات داخلی در حوزه اقتصادی برای این که ما اصولا زمینه تحریم را از بین ببریم حرف خوبی است، ولی در عمل، ما برای انجام همین حرف هم نیاز داریم تا با نظام بانکداری بین المللی کار کنیم و نمی‌توانیم قید نظام بانکداری بین المللی را بزنیم.

مثلا با همین عراق که کشور همسایه ما است و باید با آن تبادل کالا کنیم، پول ما را گرفته و نمی‌دهد و می‌گوید آمریکا به آن اجازه نمی‌دهد من این پول را به شما بدهم یا ترکیه دو یا سه بانک کوچک را به عنوان آب باریکه گذاشته بود تا روابطش با ایران قطع نشود؛ بنابراین ما نمی‌توانیم در سطح میلیارد دلار با کشور‌ها تهاتر کنیم، بالاخره ما به یکسری کالا‌هایی نیاز داریم که آن‌ها تولید نمی‌کنند و یکسری کالا‌ها آن‌ها نیاز دارند که ما تولید نمی‌کنیم.

ما برای این تبادل به یک واسطه به نام بانک نیاز داریم، چون به پول نیاز داریم تا رد و بدل شود و این رد و بدل کردن پول‌ها با واحد‌های ملی کشور‌ها در نظام بین الملل انجام نمی‌شود و ما باید این را بپذیریم.

برای هر ۱۰۰ دلار داریم ۲۰ دلار هزینه دور زدن تحریم می‌دهیم

حالا دوستان می‌توانند مغلطه کنند و بگویند نه! ولی در عمل که وارد می‌شوند می‌بینند که ما برای هر ۱۰۰ دلار داریم ۲۰ دلار هزینه دور زدن تحریم می‌دهیم، این چه کاری است؟ این کار را تا چه زمانی می‌شود ادامه داد؟ می‌توان این را برای پیشرفت کشور هزینه کرد، ضمن اینکه از این طرف ماجرا هم به هیچ وجه امنیت ملی ما در تهدید قرار نمی‌گیرد.

متاسفانه این برداشت یک طرفه‌ای از این ماجرا است که می‌گویند امنیت ملی یا منافع ملی ما به خطر می‌افتد یا اینکه می‌گویند ما می‌توانیم با دوستانمان مبادله کنیم در حالی که ما با آن‌ها اصلا بانکی معامله نمی‌کنیم، یعنی ما به حزب الله یا با فلسطین از طریق بانک عمل نمی‌کنیم که بخواهد برایشان مشکلی به وجود آید.

دولت احمدی نژاد برنامه هسته‌ای را کُند پیش برد، اما روحانی تسریع کرد

به نظر شما کسانی که تا دیروز از مخالفان برجام بودند و امروز در تبلیغات انتخاباتی موافق برجام شدند می‌توانند این توافقنامه را به خوبی پیش ببرند یا ...

به هرحال تصمیم سازی برجام در شورای عالی امنیت ملی گرفته می‌شود. دولت‌ها می‌توانند آن را تسریع یا کُند کنند. دولت آقای احمدی نژاد کُند کرد و دولت آقای روحانی این موضوع را تسریع کرد و در یک مرحله به آن سرعت بخشید و آن را به نتیجه رساند، بنابراین دولت آینده در کُند شدن یا سرعت بخشیدن می‌تواند مؤثر باشد وگرنه برای اصل قضیه در سطح کلان و در سطح نظام و رهبری در شورای عالی امنیت ملی تصمیم گیری می‌شود.

اگر اصولگرایان ادبیات تعامل سازنده روحانی را به نام خود مصادره کنند ایرادی ندارد

اگر از ادبیات تعامل سازنده که دولت آقای روحانی داشت استفاده شود این حُسن استفاده است، اگر آن‌ها از این ادبیات به طور واقعی استفاده کنند به نفع کشور می‌شود و این نشان می‌دهد که آن‌ها تجدید نظر کرده اند یعنی اگر واقعا از آن ادبیات استفاده کنند این سوءاستفاده نیست بلکه حُسن استفاده در جریان خدمت به کشور است عیبی ندارد که آن‌ها مالک آن شوند. مهم این است که مردم هوشیار هستند و می‌فهمند، اگر ببینند آن‌ها دارند همان حرف‌ها را می‌زنند متوجه می‌شوند که این‌ها همان حرف‌های قبلی است و چه عیبی دارد؟ اصلا اجازه دهیم که این حرف‌ها مصادره شود، چون این به نفع مردم است.

اگر اصولگرایان دم از تعامل سازنده می‌زنند باید آن را اجرا کنند

البته ممکن است این مصادره‌ها خروجی خوبی نداشته باشد...

نه نمی‌شود. اگر آن‌ها این حرف را بزنند باید در عمل هم آن را اجرا کنند. آن‌ها نمی‌توانند دم از تعامل بزنند و بعد با طرف مقابل تقابل کنند. آقای احمدی نژاد از اول صحبت از تقابل مطرح کرد و دولتش هم بر اساس تقابل پیش رفت و دیدیم که چه شد، یعنی می‌خواهم بگویم اینطور نیست که کسی بیاید و دم از تعامل بزند، ولی در عمل تقابل کند؛ این‌ها با هم سازگار نیست.

ما نه شرایط پیوستن به FATF را داریم نه می‌توانیم

یا در مورد FATF ما نمی‌خواهیم به FATF بپیوندیم، چون نه شرایط آن را داریم و نه می‌توانیم. ما قرار است که مقررات FATF را اجرایی کنیم. FATF چهل مقررات برای همه کشور‌های دنیا تعیین کرده است نه فقط جمهوری اسلامی ایران. برای مبارزه با پولشویی و تروریست گفته‌اند مبادی ورودی کمک به تروریست را از طریق کنترل مبادی مالی آن، می‌توانیم تروریست را مهار کنیم، آن‌ها چهل مقررات تعیین کرده‌اند که یکی از آن‌ها پیوستن به معاهده پالرمو و دیگری CTF است که این دو باقی مانده است، چون سی و هشت مورد دیگر آن به تدریج در حال اجرا است، بنابراین اصلا قرار نیست که ما به FATF بپیوندیم، بلکه قرار است مقررات FATF را مثل ۱۸۰ کشور دیگر که آن را اجرایی کردند، ما هم اجرایی کنیم.

حالا چه آقای محسن رضایی این کار را کند و چه هر دولت دیگری، خدا پدرشان را بیامرزد، چون کمک می‌کند تا ما بتوانیم مبادلات بانکی انجام دهیم و این یعنی ما برای مبادلات ناچار نمی‌شویم برای هر ۱۰۰ دلار ۲۰ دلار هزینه کنیم، چون می‌خواهیم خارج از قوانین بانکداری بین المللی انجام دهیم، این یعنی ضریب ریسک سرمایه گذاری در ایران کاهش پیدا می‌کند.

با تصویب FATF ریسک سرمایه گذاری در ایران کاهش پیدا می‌کند

بعضی‌ها می‌گویند از کجا تضمین می‌دهید ما برویم این کار‌ها را انجام دهیم بعد ریسک سرمایه گذاری کاهش پیدا کند؟ زمانی که ما در خرداد ۹۵ در دوره وزارت اقتصادی آقای طیب نیا، همکاری بین ایران و FATF برای اجرای مقررات آن امضا شد، به یکباره دیدیم که در نشست بعدی ریسک سرمایه گذاری در ایران را از ۷ به ۶ تبدیل کردند و مدت‌ها همین ۶ ماند و بعد که ما به هیچ وجه پالرمو و CFT را نپذیرفتیم به ما سه بار هشدار دادند و در نهایت ما را به وضعیت قرمز، یعنی ریسک ۷ برگرداندند که بالاترین است، این یعنی فقط این نیست که سرمایه گذاری خارجی در ایران مشکل پیدا می‌کند که البته این هم موضوع مهمی است، ولی تاثیر آن روی بیمه کشتیرانی است.

شما وقتی می‌خواهید کشتی را بیمه کنید، زمانی که ریسک ۷ باشید، ضریب آن بیمه ۷ می‌شود؛ وقتی ریسک آن ۶ است، ضریب آن ۶ می‌شود یعنی هزینه آن خیلی کمتر می‌شود، وقتی ریسک آن ۵، ۴ یا ۳ باشد به طور مداوم هزینه‌های بیمه کشتیرانی کاهش پیدا می‌کند. همچنین بیمه خدمات صادرات و واردات کاهش می‌یابد.

هر دولتی FATF را تصویب کند خدا پدرش را بیامرزد

بنابراین ما پول هنگفتی می‌دهیم. آن‌ها می‌گویند وقتی ما این‌ها را پذیرفتیم تضمین می‌دهید ریسک سرمایه‌گذاری پایین بیاید؟ ما می‌گوییم نمی‌توان تضمین داد، ولی همانطور که در سال ۹۵ این کار را کردند قاعدتا این کار انجام خواهد شد، چون دیگر بهانه‌ای ندارند و ما الان منتظر اجرای این دو معاهده هستیم، یعنی همانطور که به خاطر این معاهده‌ها به وضعیت ۷ برگشتیم، همانطور هم وقتی آن را برداریم به ۶ و حتی به ۵ برمی‌گردیم. اگر برگردیم نفع آن برای مردم است و منفعت آن به کشور می‌رسد؛ بنابراین هر دولتی که این کار را کرد خدا پدرش را بیامرزد.

سیاست گذار اصلی، شورای امنیت ملی و رهبری است

در نهایت در سیاست خارجی، سیاست گذار اصلی، شورای امنیت ملی و رهبری هستند، رهبری صراحتا در آن گله‌ای که از آقای ظریف کرد، گفتند که قضیه دست کیست، صراحتا گفتند این مساله سیاست خارجی در سطح کلان تعیین تکلیف می‌شود. اجرای آن را دیپلمات‌های میدان و دیپلمات‌هایی که ستادی هستند طراحی و مشورت می‌کنند، ولی آن کسی که ابلاغ و تعیین و تایید نهایی می‌کند رهبری و شورای عالی امنیت ملی و نهاد‌های بالادستی هستند.

اگر قبلا کسی شک داشت، فکر نمی‌کنم دیگر در این مورد شکی وجود داشته باشد؛ بنابراین نباید نگران بود، چون آن‌ها از این جهت نمی‌توانند کاری کنند و اگر هم کاری کنند مسؤل بالادستی آن را تعیین کرده است، یعنی حتی اگر دولت آقای همتی هم بیایند باز هم بالادستی به او خواهد گفت که مثلا هنوز پالرمو را نپذیرید، چون این به مجمع تشخیص مصلحت رفته است و در آنجا همه طیفی حضور دارند.

ارسال نظرات