فریبرز ناطقی الهی استاد نمونه کشور در مهندسی سازه، زلزله و مدیریت بحران در یادداشتی در خبرآنلاین نوشت: در دورانی که در ایالت متحده تحصیل می‌کردم زمان انتخابات در تلویزیون و سطح جامعه شور خاصی شکل می‌گرفت.
برداشت من بیشتر این بود که مردم عادی البته خیلی به خود کاندید‌ها اصلا بها نمی‌دادند یا اصلا سابقه آن‌ها را هم نمی‌دانستند، ولی اصل رقابت برایشان بسیار جالب بود. پارامتر‌های ظاهری زیادی در انتخابات مد نظر جماعت عادی رای دهنده برای کاندید‌ها مطرح بود مثل خوش لباسی، خوش سیمایی، راستگویی، پرونده‌ای حداقل در ظاهر پاک البته با معیار‌های خودشان، تصاویری از خدمت سربازی و شرکت در جنگ یا دفاع از کشور، خانواده و بخصوص همیشه در کنار همسر دیده شدن و…
بعدا با نگاه به انتخابات اخیر در بیشتر کشور‌های دنیا تقریبا می‌شد نتیجه گرفت که حتی مثلا فرانسه یا انگلیس، استرالیا و زلاند نو و حتی کشور‌های بلوک شرق سابق نیز از این الگوها کم و بیش در انتخابات به کار گرفته و استفاده می‌کنند؛ لذا در یک کلام می‌شود این طور نتیجه گرفت که یا تمام استراتژیست‌ها و مدیران انتخاباتی کاندید‌ها در دنیا، الگو‌های یکنواختی را برای کمپین خود مطالعه و بکار می‌برند، یا مردم در اثر پروپگاندای پر سر و صدای امریکایی ها، الگوپذیر شده اند.
حال برای محاسبه و طراحی یک کمپین تبلیغاتی موثر با این مقدمه و با توجه به اداب، سنن و فرهنگ ایرانی-اسلامی تبلیغات یک کاندید با ۸۰ ملیون مخاطب با پارامتر‌های متفاوت و اثر بخشی موثر از جمله:
الف، از پاراگراف اول، «اصل رقابت»
ب، از پاراگراف دوم، «پارامتر‌های ظاهری»
پ، از پاراگراف سوم، «یکنواختی الگوها»
ت، از همین پاراگرف، «ایرانی-اسلامی»
حقیقتا می‌بایستی چگونه تعریف و طراحی شود تا نتیجه موثر و دلخواه کاندید و جماعت رای دهنده را یکجا تامین کند؟
از نظر اینجاب آنچه در حال حاضر صورت می‌گیرد و به صورت کلاسیک در جریان است بسیار خسته کننده و نه تنها به کاندید‌ها کمکی نمی‌کند بلکه به خستگی مخاطبان نیز منجر می‌شود و نیاز مبرم به تحول دارد؛ لذا خیلی مختصر بیان می‌کنم از دیدگاه استادی که در زمینه حداقل کردن خسارات، خطر و انواع ریسک‌ها، و مدیریت بحران‌های حاصله از ان‌ها و تبدیل آن‌ها به موقعیت و فرصت‌های سازنده سال‌ها تجربه دارد! می‌توانم به جرائت بگویم با توجه به یادداشت قبل خود در اینجا و با توجه به درک و استفاده از انبوه اطلاعاتی که در لابلای چهار بند فوق آوردم، اگر آقای همتی در تصمیم خود برای ریاست جمهوری جدی باشند، در همین زمان باقیمانده با طراحی و اجرای یک کمپین موفق، می‌توانند پیروز میدان باشند!
رقیب تخریب کن
با احساسات مردم بازی کن
برای اشتباهات خود دستاویز پیدا کن و آن ها را به گردن دیگران بینداز!!!
این است روش آقای همتی و همفکران
و دولت فعلی !!!!!