صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۸۹۴۶۵
عباس عبدی نوشت: آنچه باعث حضور پررنگ‌تر شهروندان در یک همه‌پرسی اجتماعی بزرگ مثل انتخابات می‌شود، مهم دانستن نتیجه و اثرات آن انتخاب در ذهن افراد است. جامعه زمانی که احساس کند انتخاب یک گزینه تفاوتی با گزینه‌های دیگر ندارد، پای صندوق رای نخواهد آمد. درواقع مردم وقتی مشتاقانه در انتخابات شرکت می‌کنند که بهبود شرایط معیشتی یا تحقق سایر خواسته‌های‌شان را از انتخاب‌های قبلی دیده باشند.
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۳ - ۰۴ خرداد ۱۴۰۰

عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی در یادداشتی در روزنامه اعتماد درباره مشارکت مردم در انتخابات نوشت: سال ۱۳۷۶ ماجرا به کلی تغییر کرد و به یک‌باره مشارکت از ۵۱ به ۸۰درصد رسید. یعنی درصد مشارکت‌کنندگان ۱.۶ برابر شد! حدود ۷۵ درصد هم به تعداد مشارکت‌کنندگان اضافه شد. چرا؟

سه عامل موثر بر میزان مشارکت انتخاباتی در موثرترین حالت برای انگیزه دادن به مردم قرار گرفتند. اول بدی شرایط، دوم رقابت موثر و واقعی و سوم امید. در بدی اوضاع در آن مقطع زمانی، اتفاق نظر نسبی وجود دارد. هم روابط خارجی به‌هم ریخته بود و سفرای اروپایی ایران را ترک کرده بودند و سایه شوم واکنش نظامی نسبت به برخی اتهامات وجود داشت و هم وضع تورم و نابرابری خراب بود. به‌علاوه نیرویی که خود را برای جانشینی آقای هاشمی آماده می‌کرد، از نظر فرهنگی سیاست‌های غیرقابل تحملی را پیگیری می‌کرد.

از سوی دیگر رقابت انتخاباتی به نسبت واقعی و جدی بود. هر چند می‌کوشیدند که حضور خاتمی را برای بازارگرمی و داغ کردن تنور انتخابات نشان دهند، ولی درنهایت معلوم شد که این کار پرخطری بوده است و تنور، آن‌قدر داغ شد که نان را سوزاند. امید نیز در مواضع سیدمحمد خاتمی موج می‌زد و واقعا هم پس از پیروزی چنین شد. هر چند در یک استان دست‌کاری‌هایی در صندوق آرا کردند، ولی انتخاباتی مدنی برگزار شد و کشور را چند گام به جلو برد.

سال ۱۳۸۰ با کاهش مشارکت مواجه شدیم و از ۸۰درصد سال ۱۳۷۶ به ۶۸ درصد رسید. هر چند ۱۰ نامزد تایید شده بودند که ۹ نفر برای رقابت با آقای خاتمی به میدان آمدند و این بیشترین تعداد نامزد‌های تایید صلاحیت شده برای انتخابات ریاست‌جمهوری بود. ولی رقابت به معنای دقیق کلمه وجود نداشت، زیرا معلوم بود که رقبای ۹گانه صوری و ضعیف هستند و هم‌وزن با خاتمی نیستند و هیچ نوع رقابت واقعی وجود ندارد و رای آقای خاتمی، نه به لحاظ تعداد مطلق آن کم شد و نه به یاسین ساقی اولین نشانه موفقیت یک دستگاه سیاسی، مشروعیت و مقبولیت آن در نزد افراد جامعه است و امروزه میزان این مقبولیت هنگام برگزاری انتخابات سنجیده می‌شود.

فارغ از این مساله که کدام حزب و تفکر پیروز کارزار انتخابات می‌شود، میزان بالای مشارکت مردمی مهر تاییدی بر این مساله است که عملکرد مسوولان و تصمیمات‌شان توانسته اعتماد افراد جامعه را جلب کند.

آنچه باعث حضور پررنگ‌تر شهروندان در یک همه‌پرسی اجتماعی بزرگ مثل انتخابات می‌شود، مهم دانستن نتیجه و اثرات آن انتخاب در ذهن افراد است. جامعه زمانی که احساس کند انتخاب یک گزینه تفاوتی با گزینه‌های دیگر ندارد، پای صندوق رای نخواهد آمد. درواقع مردم وقتی مشتاقانه در انتخابات شرکت می‌کنند که بهبود شرایط معیشتی یا تحقق سایر خواسته‌های‌شان را از انتخاب‌های قبلی دیده باشند. متاسفانه عملکرد دولت‌های قبلی در ایجاد این امید و پویایی اجتماعی، قابل‌دفاع نیست و به جای آنکه انتخابات یک موقعیت مناسب برای توده مردم باشد تا در سرنوشت خود و کشور اثرگذار باشند، صحنه تخریب رقبا و قدرت‌نمایی برای احزاب سیاسی شده است.

مساله دیگری که در ترغیب مردم به مشارکت نقش دارد، وجود تفکرات و چهره‌های جدید است که به دلیل ابقا یا جابه‌جایی مسوولان سابق از یک مقام به مقامی دیگر باعث شده تا افراد و تفکرات جدید کمتر فرصت شناخته شدن نزد مردم را داشته باشند. البته چهره‌هایی هم هستند که احتمالا برای کاندیداتوری، با وجود فشار‌های احتمالی بر شورای نگهبان، تایید صلاحیت نمی‌شوند و حامیان خاص خودشان را دارند که آن‌ها نیز اکثرا تنها برای رای دادن به کاندیدای موردنظر خودشان حاضر به شرکت در انتخابات می‌شوند.

از سویی صداوسیما هم در ترغیب مردم برای مشارکت در انتخابات همواره نقش مهمی داشته است، ولی عملکرد سال‌های اخیر رسانه ملی و گسترش شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های خارجی نقش مثبت این نهاد را کمرنگ‌تر کرده است.

درنهایت به نظر می‌رسد با توجه به وضع موجود و همه‌گیری ویروس کرونا، میزان مشارکت مردمی در انتخابات پیش‌رو احتمالا کمتر از دوره‌های گذشته باشد. البته در دهه‌های قبل و انتخابات پیشین هم پیش‌بینی‌هایی از کمتر شدن میزان مشارکت مردمی وجود داشته که برخلاف انتظار با مشارکت بالای رای‌دهندگان به پایان رسیده است.

علت این رویداد ظهور چهره و تفکری جدید بین نامزد‌های انتخابات بود که سبب ایجاد یک دوقطبی سازنده در انتخابات شده و باعث می‌شد که پیروان هرکدام از دو سر طیف برای پیروزی و روی کار آمدن تفکر خود پای صندوق‌های رای بیایند. این پیشامد برای این دوره از انتخابات دور از انتظار است؛ چراکه چهره‌ای که بتواند اطمینان جامعه را جلب کند و مردم را به شرکت در انتخابات ترغیب کند، وجود ندارد.

حتی این‌طور به نظر می‌رسد که احزاب برای ائتلاف بر سر یک گزینه به دعوت از نامزد‌های شکست‌خورده ادوار گذشته روی آورده‌اند و با این شرایط، بعید است که بتوان انتظار مشارکتی مانند دوره‌های قبل را داشت؛ مگر آنکه در روز‌های اندک باقیمانده، با توجه به آنکه هنوز نتایج بررسی صلاحیت کاندیدا‌ها اعلام نشده، شاهد تحولی در شرایط موثر بر انتخابات باشیم.

ارسال نظرات