صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۸۶۹۵۱
شانس او برای رسیدن به صندلی پاستور هشت سال بعد از اینکه نخستین بختش را امتحان کرد، چیست؟ او سال ۹۲ بازی را در زمین دیپلماسی به روحانی باخت. او برای چند سال مسئول پیشبرد پرونده هسته‌ای بود که نتایجش رفتن ایران ذیل فصل هفت منشور شورای امنیت و صدور چندین قطع‌نامه علیه ایران و تحریم‌های بسیار بود. حالا او در شرایطی نامزد شده که مذاکرات وین برای احیای برجام در دست انجام است.
تاریخ انتشار: ۰۱:۵۸ - ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۰

شرق نوشت: جلیلی چراغ خاموش آمد. درحالی‌که خودش صراحتا از قصد نامزدی در انتخابات ۱۴۰۰ سخن نگفته بود و همه‌چیز در حد گمانه‌زنی و، اما و‌اگر بود، اما خبر حضورش در شورای وحدت اصولگرایان که به معنی پذیرش دعوت این شورا از‌سوی جلیلی و ارائه برنامه‌هایش بود؛ یعنی او قصد جدی برای نامزدی دارد. به نقل از او پیش‌تر و بار‌ها گفته شده بود که آمدنش منوط و مشروط به نیامدن ابراهیم رئیسی است.

نقوی‌حسینی گفته بود که اگر سید‌ابراهیم رئیسی نامزد شود و به انتخابات بیاید، نامزد‌های اصولگرایان و سعید جلیلی از او حمایت خواهند کرد، در غیر این صورت فکر می‌کنم جلیلی وارد میدان خواهد شد. این وارد میدان‌شدنش را از سویی دیگر می‌توان به قطعی‌شدن نیامدن رئیسی هم تعبیر کرد. همه کنش‌های این هشت سال سعید جلیلی، او را همواره در جایگاه یک نامزد بالقوه انتخاباتی نگه داشته بود.

شورای وحدت به گفته خودشان برای ۱۰ نفر چهره سیاسی در مظان نامزدی دعوت‌نامه فرستاده بودند و از آن‌ها برای شنیدن برنامه‌هایشان دعوت کرده بودند. او را با نقد‌های تندش به سیاست‌های دولت به‌ویژه در حوزه هسته‌ای و برجام می‌شناسند. جلیلی اخیرا نقدهایش را به روحانی تندتر هم کرده است و دو روز پیش با طرح این پرسش که وقتی می‌توانیم تحریم موشکی را بی‌اثر کنیم، آیا نمی‌توان مشکلات مرغ و... را بی‌اثر کرد، گفته بود امروز مردم نیز به‌خوبی اذعان دارند که روند هشت‌ساله این دولت در قبال تحریم‌ها، جواب نداده است.

محبوبیت ۴ درصدی!

اما شانس او برای رسیدن به صندلی پاستور هشت سال بعد از اینکه نخستین بختش را امتحان کرد، چیست؟ او سال ۹۲ بازی را در زمین دیپلماسی به روحانی باخت. او برای چند سال مسئول پیشبرد پرونده هسته‌ای بود که نتایجش رفتن ایران ذیل فصل هفت منشور شورای امنیت و صدور چندین قطع‌نامه علیه ایران و تحریم‌های بسیار بود. حالا او در شرایطی نامزد شده که مذاکرات وین برای احیای برجام در دست انجام است.

به نظر می‌رسد که سعید جلیلی باز هم به پیچ هسته‌ای خواهد خورد. د‌رصورتی‌که مذاکرات وین به‌خوبی پیش برود و چشم‌انداز مثبتی تا زمان انتخابات از آن دیده شود، احتمال اینکه شانس جلیلی باز هم افول کند، وجود خواهد داشت. البته به شرطی که باز یک دوقطبی در حوزه دیپلماسی در آستانه انتخابات شکل بگیرد و بازگشت او تصویرکننده دورانی شود که پرونده هسته‌ای ایران به بن‌بست خورده بود.

اما در صورت شکل‌نگرفتن یک دوقطبی که احتمالش زیاد است، شاید برای بدنه مردمی جریان اصولگرایی ماجرا از این حیث خیلی تفاوتی نکند. تنها شانس جلیلی حمایت جریان جبهه پایداری از اوست. صادق محصولی و سعید جلیلی دو گزینه این جبهه برای انتخابات بودند. سقای بی‌ریا، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری، پیش از تعطیلات نوروز اعلام کرد که این جبهه از میان محصولی و سعید جلیلی یکی را برمی‌گزیند. سال ۹۲ هم گزینه اصلح همین جبهه بود، پس او حداقل همان پایگاه رأی چهار‌میلیونی خودش را هم دارد، اما رأی او در سال ۹۲ کمتر از رأی قالیباف بود و این یعنی او در یک رقابت درون‌گروهی رأیی شکننده‌ای دارد و د‌رصورتی‌که قالیباف یا چهره دیگری بتواند نظر بدنه مردمی جریان اصولگرایی را بیشتر به سمت خود جلب کند، از او پیشی خواهد گرفت.

نظرسنجی‌های اول اردیبهشت هم البته وضعیت خوبی برای او ترسیم نمی‌کرد؛ در آن نظر‌سنجی که با فرض حضور رئیسی، حسن خمینی و ظریف انجام شده بود، جلیلی حتی بعد از سعید محمد، محسن رضایی و علی مطهری، نزدیک به ۴.۶ آرا قرار داشت! نکته جالب اینکه میزان محبوبیت سعید جلیلی گویا از شش سال به این‌سو هیچ تغییری نکرده است! سال ۹۴ نزدیک به صد هزار نفر در یک نظرسنجی شرکت کردند، از مخاطبان سؤال شده که «اگر به ایام انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۲ بازگردید، به چه کسی رأی خواهید داد» پس از روحانی، سعید جلیلی با ۱۶ درصد رتبه دوم را به خود اختصاص داد. اما آنچه بیش از نتایج این نظرسنجی، جالب به نظر می‌رسید، جهش عجیب آرای «سعید جلیلی» بود که در ابتدای نظرسنجی، چهار درصد آرا را به خود اختصاص داده بود. این درحالی است که طبق روال چنین نظرسنجی‌هایی، نتایج نهایی با نتایج اولیه، شاید «درصد اندکی» تفاوت داشته باشد، اما در مورد سعید جلیلی اتفاقات دیگری افتاد. بررسی‌های سایت «انتخاب» نشان می‌داد پس از مشاهده نتایج ضعیف مربوط به جلیلی، لینک نظرسنجی «انتخاب» در گروه‌های وایبری، تلگرام و ... حامی «جلیلی - احمدی‌نژاد» دست‌به‌دست شد تا مانع پیروزی روحانی در این نظرسنجی شوند!

حتی لاریجانی از او محبوب‌تر است!

واقعیت وضعیت جلیلی درون اردوگاه اصولگرایی را می‌توان از کنگره سه‌هزار نفره اصولگرایان تحت لوای جمنا در روز‌های پایانی سال ۹۵ هم حس کرد؛ وقتی اسم سعید جلیلی جزء کاندیدا‌های احتمالی این تشکل تازه‌تأسیس قرار گرفت و در‌نهایت خروجی جبهه مردمی نیرو‌های انقلاب روی خوشی به جلیلی نشان نداد. البته این عدم اقبال یک دلیل مهم داشت و اینکه رقابت دوباره او با رئیس‌جمهور مستقر را یک بازی از پیش باخته می‌دانستند؛ مانعی که این‌بار دیگر جلوی پای جلیلی نیست.

برای همین شاید در نظرسنجی‌های درون جریان اصولگرایی اوضاع جلیلی بهتر از گذشته شده تا جایی که حتی آن‌ها مدعی اقبال به او بعد از رئیسی‌اند. این اقبال البته در جریان متأخر اصولگرایی یعنی شورای ائتلاف اصولگرایان و جبهه پایداری بیشتر دیده می‌شود؛ درحالی‌که در جریان متقدم، یعنی همان شورای وحدت و جامعه روحانیت، اقبال به چهره‌های دیگر بیشتر است، تا جایی که حتی برخی مانند حمیدرضا ترقی، عضو مؤتلفه، علی لاریجانی را که جزء ۱۰ نامزد نهایی شورای وحدت نیست، مقدم بر جلیلی می‌داند. او گفته است: «سعید جلیلی عمدتا در محافل مختلف مورد بحث و بررسی است، اما در حدی که آقایان قالیباف، محسن رضایی و لاریجانی مطرح هستند، درباره سایر کاندیدا‌ها نشنیده‌ام که مطرح باشند».

آنچه واضح است اینکه در صورت عدم رخداد اجماع درون جریان اصولگرایی و رقابت با چهره‌هایی که اعلام کرده‌اند به‌اصطلاح و در ظاهر نیاز به حمایت جریانی ندارند و تن به سازوکار‌های ائتلاف‌ساز نمی‌دهند و در هر صورت تا آخر انتخابات خواهند ماند، کار را برای جلیلی بسیار سخت خواهد کرد. در این شرایط است که او باید سراغ ظرفیت‌های فردی خود برود. سعید جلیلی هم‌زمان با دولت روحانی سازوکاری تحت عنوان دولت در سایه ایجاد کرده است. شاید از این منظر کمی از رقبایش جلوتر باشد و دستش از آمار و برنامه پرتر.

برخی می‌گویند انتخابات ۱۴۰۰ از بسیاری جهات شبیه انتخابات ۸۴ است که هر دو جریان اصولگرایی و اصلاح‌طلبی محتمل است با چند نامزد وارد گود انتخابات شوند؛ چراکه یک‌ماه‌و‌نیم مانده به موعد رفتن پای صندوق‌های رأی و هنوز مشخص نیست که گزینه یا گزینه‌های اصلی هر دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا کدام‌اند. مضاف بر اینکه جریان اصلاح‌طلبی با مشکل مهم‌تر دیگری یعنی بحران اقبال در بدنه مردمی هم روبه‌رو است. در جریان اصولگرایی هم برخی چهره‌ها به‌صراحت گفته‌اند به نفع هیچ فردی کنار نخواهند رفت. غلامرضا مصباحی‌مقدم، سخنگوی جامعه روحانیت گفته که اگر رئیسی نیاید، نمی‌دانیم چطور می‌توانیم به نامزد واحد برسیم و احتمال تشدید اختلاف بین اصولگرایان زیاد است.

حالا سؤال اصلی این است که در صورت نیامدن ابراهیم رئیسی که در‌حال‌حاضر تنها گزینه اجماع‌ساز این جریان است و شکست اصولگرایان در رسیدن به وحدت، کدام نامزد شانس بیشتری برای برنده‌شدن خواهد داشت؟ «شرق» هر روز به بررسی کارنامه و موقعیت سیاسی- اجتماعی یکی از نامزد‌های مطرح اصولگرا از دو جنبه می‌پردازد. ۱- شانس بدل‌شدن به نامزد اصلی جریان اصولگرایی ۲- اقبال مردمی از‌سوی بدنه اجتماعی.

ارسال نظرات