روز گذشته فرهاد دانشجو یکی از سه پسر خانواده دانشجو اعلام کرد که با موافقت برادر دیگرش،یعنی کامران دانشجو از ریاست دانشگاه تربیت مدرس خداحافظی خواهد کرد.
برادران دانشجو در سالهای اخیر بنا به فعالیتها و جایگاه خود در مجموعه دولت توجهات زیادی را به خود جلب کرده اند.این در حالی است که سه پسر از یک نسل هر یک این روزها را در دفاتری می گذرانند که سمتهای مهمی تلقی می شوند.
یک برادر وزیر علوم است، برادر دیگر رئیس دانشگاه تربیت مدرس بود که برادر دیگر به ساختمان خیابان بهشت می رود برای موضوعات شهری برنامه ریزی کند. اما سه برادر در یک مسئله متفق القول هستند. آنها اصولگرا و حامی احمدی نژاد هستند و بر این موضع خود اصرار دارند.
خداحافظی فقط به خاطر پدر و مادر
پس از گذشت حدود یک سال از اولین استعفای فرهاد دانشجو رئیس دانشگاه تربیت مدرس تهران که با مخالفت زاهدی وزیر وقت علوم مواجه شد، روز گذشته کامران دانشجو وزیر علوم و تحقیقات و برادر فرهاد دانشجو با استعفای او موافقت کرد تا رنجبران که تا روز گذشته در کسوت قائم مقام فرهاد دانشجو در دانشگاه تربیت مدرس به فعالیت می پرداخت، بر کرسی ریاست تکیه بزند.
خداحافظی فرهاد دانشجو از ریاست دانشگاه تربیت مدرس آنچنان برای اهالی این دانشگاه و وزارت علوم غریب نبود چرا که او در 28 مرداد سال گذشته و زمانی که با مخالفت زاهدی با استعفایش در 17 مردادماه مواجه شد، گفت با وجودي که وزير علوم (زاهدی) با استعفاي من از رياست اين دانشگاه مخالفت کرده است اما با حضور وزير جديد( کامران دانشجو) اين استعفا را مجددا مطرح خواهم کرد.
پس از اولین استعفای فرهاد دانشجو از ریاست دانشگاه تربیت مدرس یعنی در نیمه سال گذشته، بحثها و شایعات مختلفی پیرامون چرایی این استعفا مطرح شد. در شهریور سال88 گفته شد که فرهاد دانشجو قرار است از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی به ریاست دانشگاه آزاد اسلامی برسد. یا اینکه مطرح شد فرهاد دانشجو در صورت پذیرش این استعفا به وزارت علوم می رفت و در کسوت مشاور یا معاون برادر به فعالیت می پرداخت. همین شایعات سبب شد تا روزهای آخر تابستان 88 فرهاد دانشجو به پاسخگویی به شایعات بگذرد.
او در ابتدا درباره ریاستش بر دانشگاه آزاد اسلامی گفت که اگر پیشنهادی برای این ریاست به من بدهند، نخواهم پذیرفت زیرا تمایلی به ریاست بر این دانشگاه ندارم. فرهاد دانشجو در برابر شایعه دیگری مبنی بر حضورش در وزارت علوم هم اظهار داشت که به وزارت علوم نخواهم رفت و برای کار اجرایی بیشک ریاست دانشگاه را ترجیح می دهم.
اکنون حدود 9 ماه از این اظهارات می گذرد و فرهاد دانشجو که در بین برادرانش به چهرهای علمی مشهور است، به وعده مردادماه خود عمل کرد و استعفایش را به دفتر برادر بزرگتر فرستاد و این بار برخلاف سال گذشته، این استعفا مورد پذیرش وزیر وقت علوم قرار گرفت. علت استعفای فرهاد دانشجو از سال گذشته مشخص بود و کامران دانشجو روز گذشته در مراسم تودیع برادر تنها به یادآوری این دلایل پرداخت: با توجه به اينكه پدر و مادر ما سه برادر نياز به مراقبت بيشتري دارند ايشان همانند گذشته براي خدمتگزاري بيشتر به والدين پيشقدم شدند. ظاهرا فرهاد دانشجو با این استعفا درصدد جبران سالهای دوری از والدین است. سالهایی که به همراه کامران برای ادامه تحصیل به انگلستان رفته بود.
فرهاد دانشجو بر خلاف برادرش کامران دانشجو چندان علاقه ای به حضور آشکار در وادی سیاست ندارد و تنها در مواقعی که نیاز باشد با عنایت به مباحث آموزشی مواضع سیاسی خود را بیان می کرد. تعداد دفعاتی که فرهاد دانشجو به بیان مواضع سیاسی خود پرداخته است بسیار محدود و انگشت شمار است. در آخرین مورد او در مورد ادامه تدریس میرحسین موسوی در این دانشگاه عنوان داشته بود که مدرک کارشناسی ارشد معماری موسوی ارتباطی با رشته های این دانشگاه ندارد.
معروفترین پسر خاندان دانشجو
اما معروفترین برادر خاندان دانشجو، کامران دانشجو 52 ساله است. او در سال 1336 در دامغان به دنیا آمد و پس از پایان دوره دبیرستان به همراه برادرش، فرهاد دانشجو راهی انگلستان شد اما زمانی که حکم امام خمینی در مورد سلمان رشدي صادر شد، این دو برادر که عضو انجمن اسلامی بودند، به دولت انگلستان اعتراض کردند که در نهایت منجر به اخراج آنها از خاک این کشور شد و کامران دانشجو مجبور شد در یکی از دانشگاههای تهران (امیرکبیر) امتحان نهایی دکترای خود را بدهد.
او از حلقه علم و صنعتی های کابینه نهم محسوب می شود که در سال 84 به استانداری تهران رسید و تا سال 87 در این منصب باقی ماند.پس از آن شایعه ای مبنی بر فرستادن او به عنوان سفیر ایران به لندن مطرح شد که خودش در این باره توضیح داد به دلیل اخراج شدن از لندن، از ورود به همه كشورهاي عضو پيمان شينگن منع شده است.
پس از آن به ساختمان فاطمی وزارت کشور نقل مکان کرد و در قامت معاون سیاسی و قائم مقام وزیر وقت کشور فعالیت کرد. در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دهم به عنوان رئیس ستاد انتخابات وزارت کشور به فعالیت خود ادامه داد تا اینکه در دولت دهم با رای نمایندگان مجلس به ساختمان وزارت علوم رفت و ریاست بخش آموزش عالی را برعهده گرفت.
او در زمانی که در کسوت استاندار تهران فعالیت می کرد، طرحها و برنامه های زیادی را ارائه داد که موضوع خروج دانشگاهها از تهران یکی از آنها بود اما زمانی که به وزارت علوم رسید، این طرح را نپذیرفت. کامران دانشجو از جمله وزرای دولت دهم بود که چند ماه پس از رسیدن به کرسی وزارت راهی قم شد تا ارتباط کدر شده میان دولت احمدی نژاد با مراجع را التیام بخشد.
در مدت بیش از 11 ماه از حضور دانشجو در وزارت علوم می گذرد و او بیشتر تاکیدات خود را متوجه بحث حجاب و عفاف دانشجویان و بحث علوم انسانی کرده است. اودر برهههای مختلف هم به یاران احمدینژاد در دولت نهم جواب رد میدهد که از آن جمله میتوان به برنامه بذرپاش برای ارائه سهمیه به داوطلبان متاهل اشاره کرد که دانشجو زیر بار آن نرفت. دانشجو بر خلاف زاهدی چندان به مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی حساسيت ندارد و ترجیح می دهد نهادهایی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی تصميمات لازم را اتخاذ كنند شاید بتوان کامران دانشجو را سیاسیترین پسر خاندان دانشجو معرفی کرد.
مرد در سایه سیاست خاندان دانشجو
خسرو دانشجو آخرین پسر خانواده دانشجو است که بهرغم نزدیکی فکری به محمود احمدی نژاد خود را وارد وادی سیاست نمیکند و ترجیح میدهد بیشتر در مسائل شهری و ورزشی به اظهار نظر بپردازد. او متولد 1338است و بر خلاف دو برادر دیگرش ترجیح داد تحصیلات خود را در داخل کشور ادامه دهد و در نهایت موفق به کسب دکترای معماری و شهرسازی از دانشگاه تهران شد.
خسرو دانشجو تاکنون رئيس دانشگاه آزاد واحد تهران سما، عضو هيات علمي رسمي دانشگاه آزاد اسلامي، مدرس دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران و عضو سازمان نظام مهندسي بوده است. خسرو دانشجو از جمله مدیرانی بود که در دوره دوم شوراهای شهر و روستا توانست به ساختمان خیابان بهشت راه یابد و تلاش زیادی برای انتصاب احمدی نژاد به عنوان شهردار تهران انجام داد.
در دور سوم هم در انتخابات حضور یافت و جلوسش بر کرسی سبز شورای شهر تهران را به مدت چهارسال دیگر تمدید کرد و این بار وظیفه سخنگویی هم بر عهده او بود. خسرو دانشجو عضو هیات مدیره باشگاه استقلال است و بیشتر مصاحبهها و گفتوگوهای او با رسانهها در بعد مسائل ورزشی بوده است.
اولویت بعدی خسرو دانشجو مسائل شهری است که برای پاسخگویی به این مسائل در هر زمانی سخن می گوید. او سعی دارد خود را از مسائل سیاسی دور نگه دارد اما نمی توان منکر نقش او در سیاست شد. شاید بتوان خسرو دانشجو را مرد در سایه سیاست نامید. برخی استاندار شدن کامران دانشجو در سال 84 را مرهون تلاشهای خسرو دانشجو می دانند.
همه در یک جبهه
در حالی که در فضای سیاسی ایران بين خانوادههای دارای عقبه سیاسی معمولا تنوعی از گرایشها و علقهها را به گروههای سیاسی ميتوان ديد،خانواده دانشجو از معدود خانوادههای سیاسی و دولتی ایران هستند که تمام اعضای آن متعلق به یک جریان فکری و سیاسی هستند.