صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۸۵۵۵۵
غرب با علم به قدرت ایران به عنوان محور شیعیان جهان و زمینه‌ساز حکومت مهدوی، سعی دارد ایران و انقلاب اسلامی را به عنوان بزرگترین خطر در منطقه برای صلح همه کشور‌های خاورمیانه و جهان معرفی و از ایران به عنوان عامل خطرساز یاد کند.
تاریخ انتشار: ۱۴:۰۰ - ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۰

دکتر رضا طالعی‌فر*؛ ایران‌هراسی برنامه‌ای راهبردی به منظور القای این مهم که ایران تهدیدی بزرگ برای منطقه و فراتر از آن برای صلح و امنیت جهانی است از جمله راهبرد‌هایی است که نوعا در تلاش است با ایجاد هراس، تغییر رفتار بازیگران نظام بین‌الملل در قبال ایران را سبب شده و نتیجتا این کشور را تضعیف، تخریب و به حاشیه براند.

اصطلاح ایران‌هراسی همچنین ب‌اعتمادی، نفرت، انزجار، حسادت، تبعیض، نژادپرستی، کلیشه، ترس یا بیزاری از ایرانیان به عنوان یک گروه نژادی، قومی، زبانی و مذهبی را در بر می‌گیرد و طی سالیان متمادی با اهداف خاص از سوی غرب بکارگرفته شده است که البته با ظهور انقلاب شکوهمند اسلامی روند ایران‌هراسی شتاب گرفته شده است.

در کلام سیاستمداران و استراتژیست‌های غربی مقوله ایران هراسی، موضوعی است بسیار مهم و حایز اهمیت که همیشه و علی‌الخصوص پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به شدت مورد نظر آن‌ها بوده است.

برای نمونه هنری کسینجر استراتژیست برجسته و وزیر امور خارجه دوران ریاست جمهوری نیکسون در مقاله‌ای منتشر شده در سال ۲۰۱۷ در ایندیپندنت با عنوان "هنری کیسینجر هشدار می‌دهد که نابودی داعش می‌تواند منجر به امپراتوری رادیکال ایران شود"، بیان می‌دارد با اینکه همگان اعم از ایران شیعی و ائتلاف سنی مذهب در مورد لزوم تخریب و نابودی داعش توافق دارند، اما سوال اینجاست که پس از داعش کدام دولت قلمرو داعش را به ارث می‌برد؟

وی در این مقاله ضمن خطرناک دانستن آزادسازی قلمرو داعش توسط ایرانیان، آنرا به مثابه ظهور امپراطوری ایران افراطی در منطقه بحران‌زده خاورمیانه می‌داند که در صورت وقوع می‌تواند ایجادکننده یک کمربند سرزمینی از تهران به بیروت باشد. وی پیشتر هم عنوان کرده بود که بزرگترین چالشی که خاورمیانه با آن روبرو بود، "سلطه بالقوه" توسط ایران است.

گاسپار وان برگر وزیر دفاع اسبق آمریکا در دولت جمهوری خواه ریگان کتابی با عنوان جنگ بعدی (۱۹۹۸) بیان می‌دارد فروپاشی اتحاد شوروی سابق و پایان جنگ سرد، دلیل قانع کننده‌ای برای کاهش نیرو‌های نظامی آمریکا به شمار نمی‌آید. دولت‌های ایالت متحده، حتی اگر گرفتار مشکلات و مسائل اقتصادی درون مرزی باشند، باید سطح اعتبارات ارتش آمریکا را به گونه‌ای فزاینده بالا نگاه دارند.

از دیدگاه نویسنده، چون این کشور مسئولیت صلح جهانی را به عهده دارد، بنابراین باید میزان نیرو‌های نظامی و فن‌آوری خود تا آنجا بیفزاید که در هیچ نقطه‌ای کسی را یارای مقابله با آن کشور نباشد. همچنین این کتاب در بخشی از اشارات خود به ظهور مهدی (عج) و تعارض‌ها و جنگ احتمالی آمریکا با جهادگران ایرانی مسلمان تحت نام مهدی یاوران اشاره دارد.

بایستی گفت که اسلام‌هراسی و ایران‌هراسی دو محوری اند که جریان اجتماعی-سیاسی فعال در جهان اسلام را نشانه گرفته است و نظر به درک اهمیت و جایگاه خطرناک انقلاب اسلامی (به زعم متفکرین و استراتژیست‌های نظام غرب) راهبردی ایران هراسی با هدف جلوگیری از گسترش انقلاب اسلامی در جهان اسلام طراحی شده است، بدین معنا که در نتیجه هراس از ایران، مسلمانان نه تنها از انقلاب اسلامی ایران، بلکه از هر انقلابی با نام و عنوان اسلام هراسان شوند.

در این راهبرد غرب با علم به قدرت ایران به عنوان محور شیعیان جهان و زمینه‌ساز حکومت مهدوی، سعی دارد ایران و انقلاب اسلامی را به عنوان بزرگترین خطر در منطقه برای صلح همه کشور‌های خاورمیانه و جهان معرفی و از ایران به عنوان عامل خطرساز یاد کند.

از طرف دیگر ضمن جداسازی ایران از کشور‌های همسایه منطقه‌ای‌اش و کاهش اتحاد و ائتلاف‌های منطقه‌ای این کشور، زمینه و شرایط لازمه برای سرعت بخشیدن به پروژه سازش اعراب و اسراییل برای بهبود جایگاه این رژیم منحوس در منطقه و ارتقای سطح امنیت آن مهیا سازد و حضور مستمر و مداوم نظامی خود را در منطقه مهم و حایز اهمیت خاورمیانه توجیه نماید.

در استراتژی ایران‌هراسی، نظام غرب به سردمداری آمریکا با هجمه عظیم رسانه‌ای خود در پی اثبات دروغین این حقیقت خودساخته است که سران جمهوری اسلامی ایران به عنوان محور شیعه به دنبال ساخت هر چه سریعتر سلاح اتمی در راستای زمینه سازی ظهور حضرت مهدی (عج) هستند، این ادعا در حالی مطرح و بسط داده می‌شود که بدانیم خود آمریکا و رژیم دست پرورده منحوس صهیونیستی دارای کلاهک‌های متعدد هسته‌ای می‌باشند.

غرب و صهیونیست با علم به اینکه کشور مسلمان و نیرومندی، چون ایران میان دو منبع انرژی (خزر و خلیج فارس) که بیش از ۶۰ درصد انرژی جهان را به خود اختصاص داده است، برای استراتژی، منافع و امنیت ملی غرب در قرن بیست و یکم خطرناک است، با معرفی ایران به عنوان محور شرارت و تهدید علیه صلح و امنیت منطقه و همچنین برجسته سازی مفهوم "هلال شیعه" انحراف اذهان تصمیم گیران عرب را از مسئله اصلی یعنی اسراییل پی می‌گیرند و نگرانی آن‌ها را نسبت به حاکمیت ایدئولوژی شیعه تحت رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران در منطقه تحریک می‌کنند و در مجموع درصدد ایجاد مانع در مقابل قدرت گیری ایران و نفوذ آن در منطقه غرب آسیا برآمده اند.

به همین دلیل از منظر دولت مردان غربی، گسترش استراتژی ایران هراسی به عنوان جنگ سرد پیش دستانه، تا حدی احیای مجدد تمدن مورد نظر ایران را می‌تواند به تاخیر بیاندازد و روند بیداری اسلامی در منطقه را کند سازد. همچنین غرب با طراحی و پیاده سازی راهبرد ایران‌هراسی و شیعه‌هراسی، اهدافی، چون منزوی کردن شیعیان منطقه و بزرگ کردن خطر شیعیان در منطقه و متهم نمودن آن‌ها به تروریست جهت ترساندن سران نالایق منطقه و توجیهی برای حضور خود در منطقه را دنبال می‌نماید.

*دکترای مدیریت دولتی و عضو هیات علمی دانشگاه

ارسال نظرات