صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۸۲۹۰۱
عباس عبدی مطرح کرد
عباس عبدی نوشت: امیدواریم تمام کسانی که بر افزایش رشد جمعیت تاکید می‌کنند که نادرست هم نیست، پیش از زاد و ولد برای مساله اشتغال آنان تاکید و فکر کنند. متاسفانه باید اعلام کرد که با ادامه این وضع به جایی نخواهیم رسید.
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۴ - ۱۷ فروردين ۱۴۰۰

عباس عبدی روزنامه نگار و تحلیلگر در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: از امسال متولدین دهه ۶۰ به مرور وارد چهلمین سال زندگی خود می‌شوند. نگاهی به وضعیت این نسل و سرنوشتی که برای آنان رقم خورده است، در آستانه سال جدید ضروری است. بیشترین کودکان ایران در فاصله سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۵ متولد شده‌اند، بیش از ۱۵.۵ میلیون نفر که متوسط سالانه آن ۲.۲۲ میلیون نفر می‌شود.

متوسط زاد و ولد سالانه در ۷ سال پیش از این تاریخ ۱.۳۸ میلیون کودک بوده است (۶۱ درصد بیشتر شد)، در هفت سال بعد از این تاریخ نیز این رقم ۱.۶۷ میلیون نوزاد بوده است (۳۳ درصد کمتر شد.) پس نزدیک به ۱۶ میلیون نوزاد در ۷ سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۵ به دنیا آمدند که تا ابد رکوردی دست‌نیافتنی است؛ رکوردی که رشد جمعیت کشور را سالانه به ۳.۹ درصد رساند که در زمان خودش جزو بالاترین ارقام رشد جمعیت در جهان بود.

اکنون فرصت مناسب و حتی به تاخیر افتاده‌ای است که سرنوشت این خیل بزرگ کودکان دیروز و میانسالان امروز و سالمندان فردا را مرور کنیم. برای سادگی مقایسه، به جای دوره ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۵، میانه آن، یعنی سال ۱۳۶۲ را در نظر می‌گیریم. متولدین این سال در مقطع مهندس موسوی دوره کودکی پیش از مدرسه را طی کردند. در این دوره دسترسی به حداقل کالری و نیز بهداشت عمومی دو نیاز اصلی آنان بود که خود را در بهبود شاخص‌های بهداشت عمومی نشان داد، که شامل مرگ و میر مادران هنگام زایمان، مرگ و میر کودکان زیر یک و زیر ۵ سال است که به نحو بسیار ملموسی بهبود پیدا کردند.

این تحول محصول توسعه خدمات بهداشتی و دسترسی به آب سالم و واکسیناسیون گسترده و خدمات درمانی و نیز بهبود نسبی در دسترسی به کالری مورد نیاز روزانه بود. نوزاد متولد این سال‌ها در ابتدای دوره آقای هاشمی وارد دبستان شد. تعداد دانش‌آموزان ابتدایی کشور متناظر با متولدین این ۷ سال حدود ۵۴ درصد بیشتر از تعداد دانش‌آموزان ابتدایی ۷ سال پیش از آن است. به عبارت دیگر بخش عمده افزایش کودکان به دنیا آمده در این مدت که بیش از ۹۰ درصد آنان بودند وارد مقطع ابتدایی شدند که قابل قیاس با درصد‌های پایین‌تر پیش از انقلاب نبود.

دوره راهنمایی این متولدین نیز در زمان آقای هاشمی است که رشد تعداد دانش‌آموزان مقطع راهنمایی در این دوره به همان نسبتی است که جمعیت افزایش و رشد داشته است، یعنی برای همه آنان کمابیش امکان آموزش راهنمایی فراهم بوده و برای بسیاری نیز که در گذشته این امکان فراهم نبوده در این دوره فراهم شده است.

آموزش متوسطه این افراد همزمان با دوره اول اصلاحات می‌شود. آموزش متوسطه در این دوره در مقایسه با متوسط دوره هفت سال پیش از خودش، ۸۸ درصد رشد داشت که نسبت به ۶۱ درصد رشد زاد و ولد، نشانه بهبود عالی در دریافت و گذراندن آموزش متوسطه آنان نیز هست که عمدتا در دوره آقای خاتمی رخ داده است و این نشان از افزایش امکانات آموزشی برای متولدین دهه شصت نسبت به قبل است.

در آموزش عالی شاهد رشدی بیش از دو برابر هستیم، ۱۲۴ درصد رشد آموزش عالی در دوره دوم خاتمی برای متولدین دهه شصت نسبت به دوره ۷ ساله پیش از آن‌ها است در حالی که جمعیت این دوره نسبت به دوره قبل فقط ۶۱ درصد رشد داشته است. این‌ها حکایت از بهره‌مندی بسیار چشمگیر این نسل در مقایسه با نسل پیش از خودشان از خدمات آموزش عالی است که به طور میانگین تا پایان سال ۱۳۸۳ دانشگاه خود را تمام می‌کنند.

آنان به مرور و از سال ۱۳۸۱ وارد بازار کار می‌شوند. این بازار در دو مقطع مقایسه می‌شود، یکی مقطع ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۰ که حدود ۳ میلیون نفر به تعداد شاغلان کشور اضافه می‌شود، به طور متوسط سالانه حدود ۴۲۰ هزار شغل، که مربوط به متولدان قبل از دهه شصت است که در بهترین حالت دانشگاه را تمام کرده‌اند.

در مقطع دوم که به این نسل مربوط است، باید حداقل حدود ۵ میلیون شغل ایجاد می‌شد تا وضعیت متولدین دهه شصت از حیث شغل‌یابی مثل نسل قبل از خودش شود، ولی طی سال‌های ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۷ فقط حدود ۲ میلیون شغل ایجاد شد که آن نیز مربوط به دوره ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۴ یعنی دولت آقای خاتمی است و در ادامه آن هر چه متولدین دهه شصت وارد بازار کار شدند نتوانستند معادل رشد زاد و ولد خود را در بازار کار تجربه کنند؛ لذا متولدین این دوره در طول زمانِ بزرگ شدن خود، شاهد یک توسعه به‌شدت نامتوازن هستند. اگر چه این نسل بهره‌مندی از آموزش و بهداشت را تجربه کردند، ولی هنگام رسیدن به سن کار از رشد اقتصادی و اشتغال خیری ندیدند.

مساله مهم‌تر اینکه از این دوره به بعد نیز این نسل محروم‌تر از پیشینیان خود است و این امر تا پیری نیز آنان را رها نخواهد کرد. امیدواریم تمام کسانی که بر افزایش رشد جمعیت تاکید می‌کنند که نادرست هم نیست، پیش از زاد و ولد برای مساله اشتغال آنان تاکید و فکر کنند. متاسفانه باید اعلام کرد که با ادامه این وضع به جایی نخواهیم رسید.

ارسال نظرات
ناشناس
۱۳:۰۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۷
اتفاقا الان به زاد و ولد نیاز هست تا یکی باشه فردا پول بازنشستگی ما را بده و گر نه تا 120 سالگی باید کار کنیم
ناشناس
۱۲:۱۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۷
دهه شصتی مظلوم ما متولدان 1350 تا 1363/4 بودیم که تمام مشکلات آن زمان را درک کردیم.
حمید
۱۰:۴۴ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۷
چقدر تابلو !
اصلا هم جانبداری نوشته معلوم نیست.
زمان میر حسین و هاشمی و خاتمی همه چیز گل و بلبل بود به احمدی نژاد که رسید جهنم شد.
باشه. تو خوبی!
ما هم که از تورم 50 درصدی زمان هاشمی یادمون نیست.
راستی آقای روحانی تو این هشت سال برای اشتغال چه کار کرد؟
حالم از آدمهای متعصبی که سعی می کنند قیافه بی طرف به خودشون بگیرن و مثلا تحلیل ارائه کنند به هم می خوره
حمیدخان
۱۰:۳۰ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۷
شغل، ازدواج، رفاه
ای کاش مسئولین خودشان را جای مردم بگذارند وگرنه از بالا همه چیز قشنگ به نظر میرسد
خورد به انقلاب
۱۰:۰۷ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۷
پدر بزرگ من یک کارگر ساده در روستای مازندران بود. وقتی فوت کرد 5 هکتار زمین و منزل برای فرزندان خود به ارث گذاشت. من با فوق لیسانس کارگرم، صبح تا شب سگدو می زنم، از پس کرایه خانه هم بر نمی آیم. ایرادی هم ندارد. به قول بزرگواری، خودم خواستم اینطوری زندگی کنم.