صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۸۱۲۳۴
سازمان مدیریت پسماند پایتخت زمانی مخازن آبی و سیاه را در جا‌های مختلف تهران قرار داد و بدون کوچکترین آموزشی از مردم خواست که پسماند‌های خشک خود را در مخازن آبی و پسماند‌های‌تر خویش را در مخازن مشکی بریزند؛ شیوه‌ای که اصلا جواب نداد و هیچ‌کس هم از سازمان سوال نکرد که هزینه غیر ضروری این طرح چقدر بوده و چه کسی باید تاوان خسارت وارده به مردم را پس بدهد؟
تاریخ انتشار: ۲۱:۱۰ - ۲۹ اسفند ۱۳۹۹

محمد ماکویی؛  در بسیاری کشور‌ها از ظرفیت‌های سریال‌ها و فیلم‌ها جهت ارائه آموزش‌های زیست محیطی به مردم عادی استفاده می‌شود. این کار، انصافا، کار خوبی است، به ویژه اینکه ثابت شده است بسیاری از مردم بیش از آنکه تحت تاثیر اموزش‌های مستقیم قرار گیرند، از آموزش‌های غیر مستفیم ارائه شده توسط فیلم‌ها و سریال‌ها متاثر می‌گردند.

امروزه که چشم بسیاری از مردم کشور ما به مشاهده سریال‌های ترکی باز شده است شاهد این موضوع هستیم که در این سریال‌ها تا چه اندازه به موضوعات و مقوله‌های ایمنی و زیست محیطی بها داده شده و تا کدامین حد عبارات و جملاتی در مایه‌های "کمربندت رو بستی؟"، "ببینم آتیش رو خاموش کردم؟ "، "همه آشغالا رو جم کردی؟ "، "اینجوری آب کمتر مصرف میشه" را بازیگران سریال‌ها مورد استفاده قرار می‌دهند.

ظاهرا سازمان مدیریت پسماند هم قرار است به تبعیت از دنبال کردن چنین سریال‌هایی از ظرفیت "نون خ" کمک گرفته و در آن راهکار‌های کم حجم سازی زباله‌ها را به مردم عادی آموزش دهد.

نگارنده از صمیم قلب امیدوار است این کار جواب خوبی بدهد. با این حال، مسائل و موضوعاتی وجود داخلی دارند که دیده انگاشتن آن‌ها به این خوش خیالی خدشه جدی وارد می‌کند. وقتی شما می‌خواهید کاری را انجام دهید باید از شرایط موجود و شرایط مطلوب سر در آورده و با تعیین فاصله بین این دو برنامه ریزی نمایید.

سوالی که در اینجا وجود دارد این است که آیا سازمان مدیریت پسماند آمار واقعی از حجم متوسط سرانه زباله‌های خانگی شهر‌ها و استان‌های مختلف کشور در اختیار دارد تا بتواند با مقایسه آن‌ها با استاندارد‌های بین المللی و جهانی "در جای خوبی نیستیم!" بگوید. ناگفته پیداست که سال‌های زیادی است آمار‌های مربوط به این مقوله به روز رسانی نشده و اگر هم شده است به گونه مناسب مورد استفاده و اطلاع رسانی عمومی قرار نگرفته است.

از آن‌طرف، ما شیوه فاجعه بار جمع آوری زباله را در محیط بیرون خانواده شاهد هستیم؛ شیوه‌ای که در آن به زباله دزد‌ها و پیمانکاران مجاز اجازه داده می‌شود خوب‌های زباله‌ها را به طریق کاملا غیر بهداشتی برداشت کرده و بد‌های پسماند‌ها را برای حمل و نقل به اماکن دفع باقی بگذارند.

شیوه جمع آوری زباله، در کمال شوربختی، به گونه‌ای است که شهرداری و سازمان مدیریت پسماند را بدرستی متهم به "جهت کسب در آمد بیشتر آسیب جدی به محیط زیست می‌زنند" نموده است؛ امری که موجب خواهد شد بینندگان سریال "نون خ" اول خودشان را درست کنند را بر سر زبان بیاورند. "اگر ندانید که به کجا می‌خواهید بروید، مهم نیست که در کدام مسیر پای می‌گذارید!"

عبارت فوق جمله درستی است که باعث می‌شود به این نکته فکر کنیم که اگر سازمان مدیریت پسماند از تعداد بینندگان تلویزیون اطلاع نداشته باشد و نداند چند درصد از بینندگان تلویزیون، "نون خ" را خواهند دید و از میان بینندگان سریال چند در صد از آموزش‌های زیست محیطی مکسوبه منتفع خواهند شد (در واقع سازمان مدیریت پسماند را منتفع خواهند نمود) مگر مهم خواهد بود که از سریال "نون خ" برای ارائه آموزش‌ها استفاده کنیم و یا یک برنامه مستند را جهت انجام وظیفه مورد استفاده قرار دهیم؟

سازمان مدیریت پسماند پایتخت زمانی مخازن آبی و سیاه را در جا‌های مختلف تهران قرار داد و بدون کوچکترین آموزشی از مردم خواست که پسماند‌های خشک خود را در مخازن آبی و پسماند‌های‌تر خویش را در مخازن مشکی بریزند؛ شیوه‌ای که اصلا جواب نداد و هیچ‌کس هم از سازمان سوال نکرد که هزینه غیر ضروری این طرح چقدر بوده و چه کسی باید تاوان خسارت وارده به مردم را پس بدهد؟ بعد از آن سر و کله غرفه‌های بازیافت پیدا شد؛ که اصلا موفق نبودند!

این غرفه‌ها حتی با باز بودن در ساعات اداری موجبات کم در آمدی خود را فراهم ساختند، زیرا افرادی که در ساعات اداری سر کار بودند و می‌خواستند بعد از تعطیلی سر از غرفه در آورند، کرکره غرفه‌های نمایشی را کاملا پایین کشیده شده ملاحظه می‌کردند.

از آن‌طرف، مردم مراجعه کننده به غرفه‌ها را می‌دیدیم که زیادی شامپو به سر و کله خود زده بودند و به مقدار بیش از حد لازم از وسایل شستشو و تمیز کاری سطوح و البسه استفاده کرده بودند.

در حالی که خیلی از آن‌ها "معادل ریالی وسایل اهدایی را بدهید راغب‌تر خواهیم شد از غرفه‌ها استفاده کنیم" را بر زبان آوردند، مرغ سازمان یک پا بیشتر نداشت و جز در موارد نادری حاضر نشد از بسته‌های پولی یا بسته‌های به درد بخورتر، مثل شارژ کردن بلیط اتوبوس، برای به دست آوردن مشتری‌های بیشتر بهره‌مند شود.

مخازن سه گانه جمع آوری پسماند‌های خشک که در بسیاری اماکن و خیلی از ایستگاه‌های اتوبوس کار گذاری شده را باید نمونه بارز دیگری از انجام وظیفه شهرداری دید، زیرا در حالی که سازمان خوب می‌داند بیشتر مردم زباله‌های خشک خود را بدون توجه به مندرجات روی مخزن داخل آن می‌ریزند و عملا بود و نبود این مخازن توفیری به حال مردم و مسئولین ندارد، کماکان کار غلط خود را ادامه داده و وفق اعتقاد "خوشگل هستند و جلوه خوبی به کار ما می‌دهند" اجازه ماندنی بودن آن‌ها را صادر کرده است.

سازمان مدیریت پسماند از لحاظ چگونگی کسب در آمد هم به سازمان‌ها و نهاد‌ها و شرکت‌های دیگر دولتی نمی‌ماند، زیرا در حالی که مردم پول آب و برق و گاز و تلفن خود را بر مبنای مصرف می‌دهند و شرکت آب و فاضلاب پا را از این مرحله فراتر نهاده و قیمت آبی که بسیاربسیار کم مصرف شود را رایگان اعلام کرده است.

سازمان مدیریت پسماند عوارض سالانه پسماند را بی توجه به میزان تولید از مشتری‌ها می‌گیرد و در این خیال خام به سر می‌برد که دیدن "نون خ" می‌تواند تاثیری به مراتب بیشتر از اخذ عوارض پسماند بر مبنای میزان تولید در مردمی داشته باشد که خیلی هایشان، این روزها، "نکنید" و "بکنید! " مسئولین را معکوس شنیده و افعال خود را جز بر مبنای شنیده‌های دلی صورت نمی‌دهند.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: