صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

ششمین قسمت از سریال سیاوش به کارگردانی سروش محمد زاده و تهیه کنندگی مهدی یاری در روز جمعه پانزدهم اسفند ماه وارد شبکه نمایش خانگی شد.
تاریخ انتشار: ۰۰:۴۴ - ۱۷ اسفند ۱۳۹۹

فراروـ قسمت ششم سریال سیاوش به کارگردانی سروش محمدزاده و تهیه‌کنندگی مهدی یاری روز جمعه ۱۵ اسفند ماه ۱۳۹۹ وارد شبکه نمایش خانگی شد.

در خلاصه داستان این قسمت آمده است: «مارال برای نزدیک شدن به سیاوش می‌خواهد او را درگیر مسائل شخصی خود کند. از طرفی نصرت نیز پیشنهادی برای صابر دارد و...» وحید که در قسمت قبل چیزی نمانده بود سیاوش را درحالی که شیر گاز را باز کرده و خود را در باشگاه حبس کرده بود، تنها بگذارد، در این قسمت برمی‌گردد و بدن نیمه‌جان او را نجات می‌دهد و به خانه می‌برد.

با گذشت چند روز از این ماجرا فقط سینا می‌تواند سیاوش را که در این مدت نه با کسی چندان حرف زده و نه جایی رفته است، از خانه بیرون بیآورد. سینا در ظاهر برای تسلیت گفتن و گله از بی‌خبری سیاوش می‌آید؛ اما دلیل اصلی باز هم مارال است. مارال در یک مهمانی دستگیر می‌شود و برای آزاد شدنش نیاز به تعهد همسرش است. او که سیاوش را برای این کار به آن جا می‌کشاند، تهدید می‌کند که اگر سیاوش به حرف‌های او گوش ندهد، باز هم این اتفاق می‌افتد. بدین ترتیب سیاوش باز هم با او و نقشه‌هایش همراه می‌شود.
 
مارال تصمیم دارد با هدیه پدرش که سیاوش است، تا می‌تواند بازی کند. تعهد برای آزادی از بازداشت ساده‌ترین بازی است. او از سیاوش می‌خواهد که در نقش شوهر وفادار او چند جایی در کنارش حاضر شود. همچنین آخرین پیام مرجان پیش از رفتن به اتاق عمل و مرگش هم در دست مارال است و او آن را برای سیاوش پخش می‌کند. سیاوش از اتفاقاتی که برایش افتاده است و می‌افتد، گیج است و هنوز نتوانسته است با خود و اطرافش کنار بیاید. این علاقه میلاد کی مرام در بازی کاراکتر‌های این چنینی دیگر کمی تکراری شده است. کاراکتر‌های کم حرفی که همه چیز را در خودشان می‌ریزند و گه گاه قطره اشکی بر صورت‌شان نقش می‌بندد و حرف‌های کوتاهشان را زیرلب و به زمزمه می‌گویند. کابوی‌های تنهای ملودرام شده!
 
کاراکتر سیاوش برخلاف آن‌چه سازندگانش فکر می‌کنند، اصلاً جذاب نیست. او شش قسمت است که با نگاه مات و بغض‌های نیمه‌کاره‌اش حوصله مخاطب را سر برده است و در چنین شرایطی است که حتی کاراکتر فرعی وحید از سیاوش جذاب‌تر می‌شود. چراکه او حداقل مشغول کار و در حین کنشی است و عاملیت دارد. برخلاف سیاوشی که مثل یک پر در میان نسیم از این سو به آن سو می‌رود و انتخابی برای راهش ندارد.
 
سریال سیاوش برخلاف ظاهر خشن کاراکترهایش که در موقعیت‌های فیزیکی سخت مانند زندان، محله‌های پایین شهر، تشک کشتی و... قرار گرفته‌اند، برخلاف شخصیت منفی‌اش که قرار است قصابی‌اش نشانی از سبعیتش باشد، به‌شدت ملودرام است و اصلاً نباید گول ظاهرش را خورد...
ارسال نظرات