صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

هفتمین قسمت از سریال ملکه گدایان به کارگردانی حسین سهیلی‌زاده و تهیه‌کنندگی علی طلوعی و رحمان سیفی‌ آزاد روز چهارشنبه 29 آبان ماه وارد شبکه نمایش خانگی شد.
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۴ - ۳۰ بهمن ۱۳۹۹
فراروـ قسمت هفتم سریال ملکه گدایان به کارگردانی حسین سهیلی‌زاده و تهیه‌کنندگی علی طلوعی و رحمان سیفی آزاد چهارشنبه ۲۹ بهمن ماه ۱۳۹۹ وارد شبکه نمایش خانگی شد.
در خلاصه داستان این قسمت آمده است: «البرز و آریا در خیریه به هم رسیده‌اند و انگار هیچکدام از هویت دیگری خبر ندارند. افرا هم به دستور ملکه برای گدایی کردن از شبیر نوزاد می‌گیرد و راهی چهارراه می‌شود که درگیر ماجرایی غافلگیر کننده می‌شود.»

اصرار‌های آریا در خیریه سبب می‌شود سهیل، البرز را به عنوان برادر افرا معرفی کند و به این ترتیب رابطه افرا و آریا و حضور او در شب کنسرت آریا لو می‌رود.
از طرفی دیگر به هم خوردن پنهان کاری‌های افرا به همین‌جا ختم نمی‌شود. ناهار مادر و پسری لعیا و آریا با برنامه‌ریزی سیامک درست در رستوران سر چهارراهی گذاشته می‌شود که افرا در آن گدایی می‌کند. افرا با نوزادی در بغلش در مقابل آریا ظاهر شد و بدین ترتیب همه چیز آشکار می‌شود.
 
البرز با وجود ماندنش در ایران و قصدش برای یافتن هویت خود و خانواده‌اش سرنخی جز آن‌چه تاکنون داشته است، ندارد و ناامیدانه دوباره به سارا متوسل می‌شود. او در مقابل سارا وانمود می‌کند که مواد مخدر مصرف کرده است تا او به گوش پارسا برساند و آن‌ها تصور کنند که به مقصودشان رسیده‌اند. اما مقصود پارسا و ملکه چیست؟ پارسا جسته و گریخته درحال کار و تجهیز آزمایشگاهی نشان داده می‌شود که قرار است در آن مواد مخدر تولید شود. کاری که پیش‌تر هم مشغولش بوده‌اند. اما تفاوت این‌بار با دفعه قبل این است که البرز در آلمان روی ماده‌ای کار می‌کرده و به درجه‌ای از خلوص این ماده دست یافته است که هم در صنعت داروسازی می‌تواند مثل یک بمب موفقیت باشد و هم در تولید مواد مخدر صنعتی یک دستاورد بی‌نظیر است.
 
پارسا به فرمان ملکه درحال تجهیز این آزمایشگاه است تا از البرز نیز در آن استفاده کنند و او قدرتش را در تولید این مواد در خدمت آن‌ها قرار بدهد. هنوز انگیزه‌های واقعی آدم بد‌های قصه و حتی هویت آن‌ها مشخص نیست. پارسا با کارهایش مشخص است که درنقطه مقابل البرز قرار می‌گیرد؛ اما هنوز هم گاهی به ملکه بودن خورشید و قصد و غرضش شک وجود دارد. در چند قسمت قبلی گذشته خورشید، بیماری روحی او و نفرتی که نسبت به بچه‌ها پیدا کرده بود، به نمایش گذاشته شد. اما ماجرای البر و این که پسر خورشید و خسرو نیست، بیمار کردن خسرو، کشاندن البرز به ایران و تولید مواد مخدر سرچشمه‌هایی بسیار پیچیده‌تر از مشکل روحی خورشید دارد.
 
کوچک‌ترین موضوعی که در چنین وضعی به ذهن می‌رسد، این است که خورشید و دم و دستگاه شوهرش و این همه سرمایه‌ای که دارند، با تولید مواد مخدر چه ارتباطی پیدا می‌کند؟ آن‌چه تاکنون مشخص شد، پاک‌دستی خسرو است و از این‌جا به بعد و با وجود این همه مال و منال کدام سرمایه‌دار عظیمی خودش را درگیر ماجرا‌های مواد مخدر می‌کند؟
ارسال نظرات