صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

مدیری در برنامه پر مخاطب «دورهمی»‌اش، همه‌جوره مانور می‌دهد. چون خوب می‌داند که تنها دلخوشی مردم به صدا و سیما، همین برنامه‌ها است و با علم به این تریبون است که از فصل ابتدایی این برنامه تا به‌حال، بساط انتقاد از دولت را هم حسابی در برنامه‌اش پهن کرده است. جالب است بدانید مدیری پرکارترین سال‌های فعالیتش در دوران ریاست اصلاح‌طلبان بوده و حال هم در دوران ریاست همین طیف برنامه تولید می‌کند، از آن‌ها انتقاد می‌کند و هنوز هم آنتن دارد!
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۶ - ۲۶ بهمن ۱۳۹۹

«چطور در سرزمین نفرین شده میلیاردر شدید؟» این یکی از سوالات مردم از مهران مدیری زیر پستی است که اخیرا پس از درگذشت علی انصاریان نوشته است. او در بخشی از این پست نوشته «سال‌هاست در خود اشک می‌ریزم، دعا می‌کنم، در سرزمینی که مرکز نفرین زمین است». حال ما می‌خواهیم همین سوال مردم از مدیری را دستاویز این گزارش کنیم. او که طی این سال‌ها سوار بر موج‌های بسیار شد و الحق که به مقاصد پر و پیمانی نیز رسید. او که مدام همه را غافلگیر کرد؛ گاهی با سریال‌هایی که ساخت و گاهی با حرف‌هایی که زد. یک بار با نشست مطبوعاتی که برای فیلمش برگزار کرد و با سیگار مقابل دوربین‌ها ژست گرفت و یا زمانی که در برنامه «دورهمی» شعر‌های مولوی را به حافظ نسبت داد و کسی نپرسید چرا. البته او نیز چندان قائل به توضیح دادن نیست چرا که این کار را نشانه ضعف می‌داند!

تولید و انتقاد؛ دوگانه اصلاحات برای مدیری!

روزنامه اینترنتی فراز در ادامه نوشت: این روز‌ها مدیری را بیش‌تر از همه سال‌های کمدی ساختنش، در برنامه «دورهمی» می‌بینیم. این مدیریِ برندپوش که در لوکیشن لوکس برنامه‌اش، تنها طیف خاصی را به باد انتقاد می‌گیرد، با جوانی که در دهه هفتاد از دل تئاتر آمده بود و از همان سال‌های ابتدایی ورودش به یک برند در کمدی تبدیل شد، فاصله زیادی دارد. او حتی دیگر به مدیری که به گواه مجلهٔ «نیوزویک» بیستمین مرد قدرتمند سال ۲۰۰۹ میلادی در ایران شده بود هم شبیه نیست. آن سال‌ها انگار ساعت خوش بود، اما حال، تنها دورهمی حاشیه‌هاست!

او در برنامه پر مخاطب «دورهمی»‌اش، همه‌جوره مانور می‌دهد. چون خوب می‌داند که تنها دلخوشی مردم به صدا و سیما، همین برنامه‌ها است و با علم به این تریبون است که از فصل ابتدایی این برنامه تا به‌حال، بساط انتقاد از دولت را هم حسابی در برنامه‌اش پهن کرده است. جالب است بدانید مدیری پرکارترین سال‌های فعالیتش در دوران ریاست اصلاح‌طلبان بوده و حال هم در دوران ریاست همین طیف برنامه تولید می‌کند، از آن‌ها انتقاد می‌کند و هنوز هم آنتن دارد! البته نقد‌های مهران مدیری به اصلاح‌طلبان از طریق برنامه سازی ها‌ی طنزش، به سال‌های دور باز می‌گردد.

تلاقی‌های اولیه مدیری و سیاست

اولین تلاقی مدیری و سیاست در «پاورچین» و «نقطه‌چین» بود که ماجرای تحصن مجلس ششم را نقد یا به زعم اصلاح‌طلبان مورد تمسخر قرار داد.

این، اولین موضع‌گیری سیاسی مدیری بود که آن زمان، مورد استقبال رسانه ها‌ی جریان راست نیز قرار گرفت. آن ماجرا تمام شد و مدیری خیلی هم ضرر نکرد. آن مجلس هم افراطی و رادیکال بود و مدیری شاید شانس آورد که نمایندگان آن دوره خیلی محبوب نماندند. بسیاری از رسانه‌های اصلاح‌طلب تندروی آن زمان به‌صورت مستقیم و غیر مستقیم مدیری را مورد هجمه فراوان قرار دادند. برخی حتی ممنوع‌الکاری مقطعی مهران مدیری را به همین آیتم نسبت دادند. اما با ورود عزت‌الله ضرغامی راه برای مهران مدیری دوباره باز شد. از آن پس نشریات روشنفکری وابسته به اصلاح‌طلبان هیچ‌گاه روی خوش به مدیری نشان ندادند.

روزگار گذشت و به «شب‌های برره» رسید. دوباره مهران مدیری بود و یک فضای شبیه‌سازی شده. این بار هر پیچش داستان و هر دیالوگی می‌توانست، نمادین تفسیر شود. اتفاقا برخی از کنایه‌ها هم آشکارا دولت اصلاحات را که در انتهای کار بود هدف می‌گرفت. این بار خوش شانسی مدیری این بود که با آمدن دولت احمدی‌نژاد، فضا به کلی متحول شد و آن‌قدر دغدغه‌ها زیاد شد که کسی حواسش به مدیری نبود. آن‌قدر این حواس‌پرستی زیاد شد که بعد از «مرد هزار چهره» او به‌طور کلی از صدا و سیما حذف شد! حذفی که به گمان بسیاری به «قهوه تلخ» باز می‌گردد. سریالی که تلویزیون اجازه ساخت آن‌را به مدیری نداد و به این ترتیب او برند نام خود را جای دیگری خرج کرد؛ شبکه نمایش خانگی.

قهوه تلخ با گردش مالی ۱۱٢ میلیاردی در سال ٨٩

در این بخش شاید بهتر باشد شما را به بخشی از گردش مالی این سریال در سال ٨٩ ارجاع دهیم. با یک حساب سرانگشتی در آماری که در مورد سریال «قهوه تلخ» در سال ٨٩ اعلام شد، به اعداد جالبی می‌رسیم. این سریال با یک تیم حدوداً ٣۰۰ نفره ساخته شد و برای همین یکی از پرخرج‌ترین سریال‌های ایران است. اصلاً یکی از دلایلی که صدا و سیما در جلسات مذاکره برای خرید سریال بدقلقی کرد، همین هزینه بالای تولید آن بود.

پس از پخش سریال در وی او دی، به گواه آمارها، ۱/۵ میلیون نفر هر هفته و برای ٣۰ نوبت، ۱۵۰۰ تومان برای خرید این سریال پرداخت کردند تا در قرعه کشی منزل مبله و ماشین و … سریال شانسی داشته باشند. یعنی هفته‌ای ۱۰ میلیارد تومان! با جمع اعداد مربوط به درآمد فروش و آگهی و کم کردن هزینه از آن که در حوصله این گزارش نمی‌گنجد، به گردش مالی ۱۱٢ میلیارد تومان ناقابل «قهوه تلخ» در سال ٨٩ می‌رسیم، یعنی رقمی بیش از دو برابر بودجه فرهنگ و هنر در همان سال!

یک اعتبار ناقابل!

تصور کنید مردم به اعتبار مهران مدیری که در ابتدای هر قسمت از مردم تقاضا می‌کرد نسخه اصلی فیلم را تهیه کنند، وفادار ماندند، در چنین گردش مالی عظیمی برای سریال سهیم شدند به امید قرعه کشی که ظاهرا تنها یک شو تبلیغاتی بود!

همین ماجرا دلسردی مردم از او و شروع دوران افول مدیری را رقم زد. او ناچار شد بساط «قهوه تلخ» را جمع کند و خود دست به کار تهیه مجموعه «ویلای من» شود تا بتواند بدهی‌ها و تعهداتی را که از چشم او دیده می‌شد، جبران کند. این بدقولی، اما ضربه سهمگینی به اعتبار مدیری وارد کرد و همان‌طور که مردم سری آخر «قهوه تلخ» را نخریدند، روی فروش «ویلای من» تاثیر فاحشی گذاشت.

«درحاشیه» ۱ و ٢، ماحصل آشتی دوباره مدیری با تلویزیون بود. سریالی که اعتراض جامعه پزشکان را برانگیخت، بار‌ها به آن ممیزی خورد و مدیری را برای همیشه از سریال‌سازی در تلویزیون جدا کرد تا جایی شبیه به برنامه «دورهمی» هدف تازه‌ای برای انتقاد پیدا کند. تنها نهادی که می‌شد آن‌را به راحتی به باد نقد گرفت، چون کبریت بی‌خطر بود و هست؛ دولت.

سلبریتی سفارشی‌ساز؟!

هرچند ممکن است با مرور اظهارات مهران مدیری علیه دولت، در برنامه «دورهمی»، حق را به او بدهید. ما نیز با اظهارات مدیری پیرامون گرانی، مشکلات اقتصادی، محیط زیست و عملکرد ضعیف دولت هم عقیده هستیم، اما به شرط آن‌که او در اظهارات و کنایه‌ها‌یش، نگاهی به جریان راست و اصولگرایان هم داشته باشد. اتفاقی که متاسفانه تا به امروز رخ نداده است. این یک حقیقت است که مدیری در طول برنامه‌سازی‌ها‌یش، هر زمان که دولت یا مجلس اصلاحات روی کار بود، به طنزی گزنده علیه آن‌ها روی آورد، اما هر زمان که مجلس و دولت اصولگرا روی کار بود، سکوت و وارد نشدن به عرصه سیاست در برنامه‌سازی ها‌ی تلویزیونی را در دستور کار قرار داد.

مدیری هرگز در اوج تحریم‌ها و شعار‌های دوره مجلس هفتم تا نهم و دولت ها‌ی اصولگرای سابق، سخنی بر زبان جاری نساخت و برنامه‌ای را برخلاف نظر آنان روی آنتن نبرد. او هیچ‌گاه پیرامون فقر و نرخ ارز بالا، لغو کنسرت‌ها و حمله به جلسات مجوز دار و برخی اظهارنظر‌های عجیب و غریب، از توصیه به اشکنه خوردن مردم گرفته تا انداختن زلزله به گردن گناهکاری ملت، زمین خواری‌ها و…سخنی نگفت.

او که پس از ماجرای اعتراضات گسترده جامعه پزشکان به سریال «در حاشیه» همیشه گلایه‌مند از این بود که نمی‌تواند با هیچ صنفی شوخی کند، اکنون به‌راحتی به نقد دولت می‌پردازد که البته نقد بجا و درستی نیز هست. اما آیا واقعا جریان اصولگرا و همان‌ها‌یی که صداو سیما نیز حامی آن است، این سطح از ظرفیت انتقاد را در خود پرورانده‌اند؟ پاسخ روشن است! جالب آن که او بخش عظیمی از درآمدزایی در عمر کاری خود را از همین برنامه به‌دست آورده است. برنامه‌ای که برای مدیری فرصت‌های بیشتری هم ایجاد کرد. برای این بخش تنها یک مصداق کوچک می‌آوریم؛ مدیری برای یک هفته بازی در فیلم «رحمان ۱۴۰۰» یک میلیارد تومان دستمزد گرفت.

دورهمی میلیاردی

سال قبل و در گزارشی که فرهیختگان منتشر کرد، گفته می‌شود مصطفی احمدی، تهیه‌کننده دورهمی ابتدا برای ساخت این سری از برنامه، برای هر قسمت مبلغ یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان را پیشنهاد داده که با موافقت مرتضی میرباقری، معاون سیما همراه بوده است. پس از انتشار خبر عقد این قرارداد و واکنشی که مسئولان رده بالای سازمان صداوسیما نسبت به بالا رفتن نرخ برنامه‌سازی در این مجموعه، نشان دادند، قرار شد این مبلغ یا حتی مبلغی بالاتر از آن به شکلی دیگر در اختیار سازندگان دورهمی قرار بگیرد. گویا در نهایت قرارداد ساخت سری تازه دورهمی در معاونت سیما به شکلی تنظیم شد که برای هر قسمت حدود ۳۵۰ میلیون تومان به تهیه‌کننده پرداخت شود.

علاوه‌بر آن ۳۰ درصد از درآمد تبلیغات بازرگانی قبل، حین و بعد برنامه نیز به آن‌ها تعلق بگیرد. همچنین درآمد مهران مدیری از اجرای هر قسمت ٣۰ میلیون تومان عنوان شد که البته خود او این رقم را به ۶۰ میلیون تومان تصحیح کرد! رقمی که قطعا در فصل تازه این برنامه دو برابر شده است. احتمالا به همین دلیل است که اظهارات اخیر مدیری در باب «سرزمینی که مرکز نفرین است»، بیش از همدردی، مضحک به نظر می‌رسد. یا شاید این نفرین حقیقتی است که تنها مدیری و امثال او را نگرفته است…!

ارسال نظرات