فرارو- گاردین در مقالهای، بر نقش بارز اروپا در تعاملات آتی میان ایران و غرب تاکید میکند و بر این باور است که تحریمهای آمریکا علیه ایران، تاثیرات جهانی داشته اند که اکنون برای خاتمه یافتن آنها نیز، به عزمی جهانی نیاز است.
«برای حدودا سه سال، توافق هستهای ایران که در سال ۲۰۱۵ به امضا رسید، از تعادل خارج شد. دولت ترامپ در سال ۲۰۱۸ از توافق برجام خارج شد و با این استدلال که این توافق، توافق خوبی نیست سعی داشت تا با اعمال فشار اقتصادی و به راه انداختن کارزار فشارحداکثری علیه تهران، راه را برای انعقاد توافقی بهتر و مناسبتر (با ایران) هموار سازد. با این حال، این دولت (دولت ترامپ)، دستاورد چندانی را از این سیاستهای خود کسب نکرد. در شرایط کنونی، اروپا باید از فرصت استفاده کرده و زمینه را برای احیا و تقویت توافق برجام، فراهم سازد و به طور کلی ساختار برجام را حفاظت کند.
به گزارش فرارو، استدلال اولیه و اصلی که برجام بر پایه آن بنا شده بسیار ساده بود: نظارتِ دقیق بر روند فعالیتهای هستهای ایران و در مقابل، لغو تحریمهای مرتبط با مساله هستهای ایران که در طول چندین سال وضع شده بودند. دونالد ترامپ با سیاست فشارحداکثری خود، عملا مزایایی که ایران میبایست از توافق برجام ببرد را نابود کرد و تهران نیز به تدریج اقدام به بیاثرکردنِ محدودیتهای هستهای کرد که در قالب برجام به آنها گردن نهاده بود. ایران در تازهترین پیشرویهای هستهای خود، غلظت غنی سازی را به ۲۰ درصد افزایش داده و حتی به تازگی فرایند تولید اورانیوم فلزی را نیز در خاک خود آغاز کرده است.
همزمان با روی کار آمدن جو بایدن در آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان (کشورهای موسوم به تروئیکای اروپایی) که جز طرف هایِ توافق برجام محسوب میشوند به همراه اتحادیه اروپا که در مقام هماهنگ کننده توافق برجام ظاهر شده و میشود، احیای توافق برجام را به مثابه قدمی در راستای تعاملات گستردهتر با ج. ا. ا ارزیابی کرده اند. امری که در نوع خود نیازمند تلاشهای هماهنگتر و چند وجهی است.
در واشنگتن، موضع گیریها در مورد توافق هستهای ایران، تا حد زیادی حاکی از اختلاف رای و نظر هستند. علی رغمِ مسجل شدن شکست کارزار فشارحداکثری علیه ایران و دستیابی به اهداف آمریکا در قبال ایران از طریق این تاکتیک، بسیاری از منتقدان، ابتکار عمل دولت بایدن در طرح این مساله که میخواهد با ایران تعامل کند را احمقانه ارزیابی کرده و میکنند. این مساله به طور خاص توسط متحدان آمریکا در منطقه نظیر اسرائیل و نخست وزیر آن "بنیامین نتانیاهو"، با قدرت و شدت ابراز میشود. اسرائیلیها بر این باورند که دولت جدید آمریکا نیز باید رویکرد دولت پیشین آمریکا را در قبال ایران در پیش گیرد و به هیچ وجه با جمهوری اسلامی ایران در مساله هستهای این کشور دست به سازش نزند.
دولتهای اروپایی همچون دولت ترامپ و متحدان منطقهای آن، در مورد برخی جنبههای فعالیت ایران نظیر صنعت موشکی این کشور و یا حضور منطقهای آن، دغدغه جدی ندارند. آنها میتوانند در مساله هستهای ایران، با این کشور تعامل کنند و این مناقشه را تا حد زیادی کم رنگ کنند و در آن ایجادِ پیشرفت هم کنند.
با این همه باید دانست که سه سال گذشته مملو از تجربیاتی است که کاملا میتوانند روشنگر باشند: تحریمها علیه ایران به هیچ عنوان مسائل و مشکلات میان ایران و غرب را حل نکرده اند و حتی در مورادی با تشدید تنشها میان دو طرف، آنها را بدتر هم کرده اند. این رویکرد در نوع خود میتواند حتی بر جهت گیری ایران در زمینه تعاملات هستهای اش هم تاثیر بگذارد و پیشرفتها در زمینه نظارت بر فعالیتهای اتمی ایران را از بین ببرد.
اگر قرار است بایدن به سمت مذاکرات هستهای با ایران حرکت کند، اروپا نیز باید در این مسیر، سازنده عمل کند و بنیانی را برای تعاملات بیشتر با ایران ایجاد کند. تعاملاتی که مبتنی بر گفتگو، و نه اجبار هستند. کشورهای تروئیکای اروپایی و اتحادیه اروپا باید مکانیسمی را طراحی کنند تا بر اساس آن ایران قانع شود که بار دیگر خود را در قالب محدودیتهای توافق برجام قرار دهد.
از سویی، اروپا همچنین باید مکانیسمی را طراحی کند تا بر اساس آن آسیبهای اقتصادی خروج آمریکا از توافق برجام به ایران نیز جبران شده و این روند معکوس گردد. ایران باید از مزایای اقتصادی توافق برجام بهرهمند شود. دولتهای اروپایی میتوانند از طریق حمایت از بخش خصوصی و تعاملات تجاری آن با ایران، این مساله را تا حدی عملیاتی کنند. شاید گفته شود که تحریمهای آمریکا یکجانبه بوده اند، با این حال واضح است که تاثیر آن جهانی بوده است. حمایت از تعاملات مالی و تجاری شرکتهای مختلف جهان با ایران میتواند این اطمینان خاطر را ایجاد کند که تمامی طرفها از توافق برجام نفع میبرند.
سال گذشته، ایران درخواستی را به صندوق بین المللی پول تسلیم کرد تا بتواند یک وام از این نهاد جهت مقابله با ویروس کرونا اخذ کند. امری که میتوانست در شرایط خاص اقتصادی این کشور، بسیار کارگشا باشد. اروپا باید به دولت بایدن اصرار کند تا این مساله محقق شود و واشنگتن نیز باید کلیه موانع در زمینه تبادلات مالی مرتبط با مسائل بشردوستانه در قبال ایران را هر چه سریعتر کنار بگذارد. آمریکا همچینن باید از یک خط اعتباری برای ایران در اروپا جهت استفاده از منابع بلوکه شده اش و تامین نیازهای بشردوستانه خود حمایت کند. امری که در سال ۲۰۱۹ در قالب یک پیشنهاد از سوی "امانوئل مکرون" رئیس جمهور فرانسه مطرح شد، اما با مخالفت دونالد ترامپ، عقیم شد.
انتظار میرود که ایران نیز در واکنش به انجام این اقدامات از سوی اروپا و آمریکا، مقابله به مثل کند و در زمینههای سیاسی، همکاریهای گستردهای را با طرفهای مذکور انجام دهد.
یکی دیگر از اقدامات اساسی که اروپا میتواند انجام دهد این است که باید ایران و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس را از حالت تقابلی خارج و آنها را به سمت تعامل سوق دهد. ایران با استفاده از ظرفیتهای زیادِ خود مثلا در مساله حوثیها میتواند تا حد زیادی به کاهش یافتن سطح تنش و درگیری در منطقه خاورمیانه کمک کند.
این مساله در نوع خود میتواند سطح بحران و تنشها میان ایران و عربستان سعودی را نیز تا حد زیادی کاهش دهد. بدون تردید اروپا میتواند نقشی اساسی در احیای توافق برجام و عملکرد موثر آن بازی کند».
مطمئن هستین ایران باید قانع بشه؟؟ مگه الان در قالب محدودیت های برجام نیست؟! از طرفی مگر چاره دیگه ای باقی مانده؟؟
مثال:به یه فرد گرسنه که چند روز هیچی نخورده،اگه یهو یه پرس چلو کباب برگ بدی بخوره،قطعا خونریزی معده میکنه.
چک وچانه نداره