علی صمدی*؛ روزگار سربازی دورانی است که همه با خیر و خوشی از آن یاد میکنند البته بعد از گذشت چهل سال. این دوران نه چندان کوتاه به سرچشمه خاطره بازی و احساسات نوستالژیک در سالهای آینده هر جوان تبدیل میشود. دوران پرخاطره سربازی در کنار شیرینیهای فراوان خود تلخیهایی هم دارد که یکی از آنها مسائل مالی و معیشتی سربازان است.
حقوقهای ناچیز و در حد صفر سربازی که گاهی شش ماه به شش ماه به تاخیر میافتاد کفاف هزینه واکس پوتینهای سربازی را هم نمیداد و همین حقوق ناچیز هم اغلب به دیون میرفت یعنی شتر دیدی ندیدی.
یادش به خیر دوران سربازی را با درجه ستون دومی در سالهای ۶۷-۶۸ در منطقه صالح آباد ایلام داخل سنگرهای ساخته شده از سنگ و گل و پلیت گذراندم و در طول ۲۴ ماه خدمت ریالی به عنوان حقوق دریافت نکردم وخدا میداند چه سختیهایی را برای تامین مخارج اندک معیشت در این مدت نه چندان کوتاه کشیدم.
در پایان خدمت هنگام تصفیه حساب برگهای به دستم دادند که نشان میداد بابت حقوق افسری وظیفه مبلغ ۷۵ هزار تومان طلب کارم. البته فعلا بودجهای در کار نبود قرار شد هر سه ماه یک بار تلفن کرده و جویای وضعیت اعتبار بشوم. در نهایت بعد از ۷-۸ ماه فرمودند که اعتبار رسیده برای تصفیه حساب مراجعه فرمایید.
بعد از طی قریب ۱ هزار کیلومتر و رسیدن به ستاد مربوطه و کلی امضا و پاراف و دوندگی اداری نهایت ۲۵ هزار تومان از طلب یاد شده دستمان را گرفت وقتی پرسیدم پس ۵۰ هزار تومان بقیه چی؟ فرمودند: رفت به دیون! پرسیدم: دیون یعنی چه؟ فرمودند: دیون یعنی اینکه ارتش اعتبار لازم را برای پرداخت طلب شما ندارد و این مبلغ را به شما بدهکار است. البته سرکار استواری که در میز بغلی مشغول رسیدگی به پروندهای دیگر بود لب مطلب را بیان کرد: آقاجان دیون یعنی اینکه شما را به خیر و مارا به سلامت.
این داستان واقعی را به عنوان مقدمهای برای ورود به بحث حقوق سربازان آوردم که در لایحه بودجه ارائه شده از سوی دولت قرار است گوش شیطان کر دو برابر شود. یعنی اگر مجلس محترم به این بند از لایحه رای دهد و درآمدهای دولت هم در بودجه محقق شود حقوق سربازان به سلامتی از حدود ۴۸۰ هزار تومان فعلی به دور و بر ۱ میلیون تومان بالغ شود.
نگفته پیداست که این افزایش مقدر نقدا در تاراج تورم ۴۰، ۵۰ درصدی از بین رفته است، اما صحبت بر سر این نیست بلکه موضوع حرف این است که چرا در حق سربازان این مملکت تا این حد بی توجهی بلکه اجحاف میشود؟ سربازی که جانش را و دوسال از بهترین سالهای عمرش را در راه خدمت به میهن گذاشته است چرا باید از حداقل امکانات معیشتی حتی در اندازه کرایه رفتن و برگشتن به محل خدمتی خود محروم باشد؟ آیا مملکت ما کشور فقیری است؟ در این صورت با حقوقهای نجومی ۲۵ تا ۵۰ میلیونی که علی رغم ادعاها بازهم بنا به گزارش دیوان محاسبات در برخی شرکتهای دولتی ساری و جاری است چه کنیم؟
به راستی چرا باید یک جوان در دوران سربازی که دوران حساس شکل گیری عزت و اعتماد به نفس اوست خود را به نوعی سربار خانواده اش احساس کند؟ چرا باید همه با نوعی احساس ترحم به سرباز نگاه کنند و مثلا بخواهند کرایه تاکسی یا پول ساندویچ اورا بپردازند یا از او قبول نکنند؟ آیا در کشور برای همه کارکنان کارگزاران حقوقهای مکفی و چند میلیونی وجود دارد فقط برای پرداخت حقوقی ناچیز سربازان که حساسترین و پرخطرترین مسئولیتهای اجتماعی را برعهده دارند بودجه و اعتباری نیست؟
در دوران خدمت سربازی شاهد وضعیت دشوار سربازان متاهلی بودم که زن و بچه خود را به امان خدا رها کرده و به خدمت سربازی که قدما به اعتبار همین تفاصیل به آن اجباری میگفته اند آمده بودند و مدام التماس میکردند که چند روزی مرخصی گرفته با کارگری پولی کف زن و بچه اش بگذارند. چنین وضعیتهای بغرنجی در مواردی منجر به خودکشی سرباز بیچاره نیز میشد و من به عینه شاهد چنین حوادث دلخراشی بودهام و مواردی از آن را نیز البته شنیدهام.
دیگر شیرینتر از جان و جوانی چیست که یک سرباز آن را در خدمت میهن خود قرار میدهد؟ ایا کم شاهد شهادت سربازان جان برکف در راه ایفای وظایف محوله بوده و هستیم؟ ایا این همه تلاش و مشقت و خطر پذیری نباید هیچ مابه ازای اقتصادی داشته باشد؟
در کنار محرومیتهای اقتصادی برخوردهای تحقیرآمیز در محیطهای اداری و نظامی نیز سربازان را آزار میدهد که نمونه آن را در برخورد بازپرس دادگستری آمل با سرباز وظیفه شناس دیدیم. ارزیابی چنین برخوردها و موقعیتهایی آن هم در سنین حساس جوانی از نظر روانشناسی بسیار قابل تامل است.
سرباز به عنوان عنصر مهم در امنیت کشورباید از منزلت اجتماعی شایسته برخوردار باشد کسی که ۵ ریال ته جیب خود ندارد و پول تاکسی و اوتوبوس خود را محتاج این و آن است چطور میتواند احساس منزلت اجتماعی داشته باشد؟
اکنون در بسیای از کشورها خدمت وظیفه منحصر به دوران ۶ ماهه آموزشهای نظامی شده و مشاغل نظامی تماما به عهده نظامیان ورزیده کادر گذاشته شده است چه خوب است کشور ما نیز در برنامه ریزیهای آینده برای خدمت نظام وظیفه به این قبیل طرحها گوشه چشمی داشته باشد. سپردن مشاغل حساس نظامی به سربازی که تازه ازدوران نوجوانی عبور کرده بلکه از نظر جسمی و روحی هنوز هم در همان مرحله است چه تو جیهی دارد؟
به هر حال تغییر اساسی در نظام خدمت سربازی در حال حاضر چندان محتمل به نظر نمیرسد، اما تامین کردن امکانات معیشتی، حداقل در معیار قانون کار برای سربازان وظیفه که تعداد زیادی از آنها متاهل نیز هستند وظیفهای شرعی و اجتماعی است. البته گویا قانونی هم در سالهای گذشته در باره ساماندهی به وضعیت معیشتی سربازان تصویب شده، اما به سبب کمبود اعتبار تاکنون اجرایی نشده است.
امیدواریم نمایندگان محترم مجلس با هم اندیشی دولتمردان مشکل حقوق و دستمزد سربازان وظیفه را در بودجه سال آینده به نحو مقتضی حل و برای پی ریختن نظام نوین سربازی بر اساس آخرین دستاوردهای جامعه شناختی برنامه ریزی کنند. و باز امیدوداریم نظام خدمت وظیفه در کشورمان طوری باشد که سرباز این کشور نه تنها در تامین مخارج اولیه زندگی خود در مانده نباشد بلکه در پایان دوران خدمت، سرمایه کوچکی نیز از پسانداز حقوق سربازی داشته باشد و آن را دستمایه ازدواج و اشتغال خود قرار دهد. چنین باد.
*روزنامه نگار