اغلب کشورها و بهویژه اروپاییها، باوجود سبقت نرخ تشکیل سرمایه ملی از استهلاک آن، سن بازنشستگی را افزایش دادهاند، اما همزمان، طیفی از نمایندگان مجلس ایران، با ارائه طرح «بازنشستگی پیش از موعد»، درصدد کاهش سن بازنشستگان هستند و این در حالی است که آمارها از سبقت نرخ استهلاک سرمایه ملی از نرخ تشکیل سرمایه، حکایت دارند.
به گزارش ایسنا، اواخر آبان ماه جاری، ۳۹ نماینده مجلس طرحی با عنوان «بازنشستگی پیش از موعد» را تقدیم هیئت رئیسه مجلس کردند. حذف شرط سنی از جمله مختصات مهم این طرح است که بر اساس آن مردان با ۲۵ و زنان با ۲۰ سال سابقه میتوانند بازنشسته شوند و حقوق ۳۰ روزه دریافت کنند؛ ضمن آنکه تأیید بازنشستگی کارکنان ارتباطی به رئیس یا مدیر دستگاه مربوطه ندارد.
جوان گرایی و جایگزینی افراد جوان در محیط کار از جمله مزیتهای ذکر شده از سوی نمایندگان امضا کننده طرح مذکور است.
میکائیل عظیمی پژوهشگر حوزه رفاه اجتماعی، ضمن هشدار درباره پیامدهای خطرناک ملی ناشی از نهایی شدن و اجرای این طرح، میگوید: این بار اول نیست که نمایندگان مجلس چنین طرحهایی پیشنهاد میدهند، اما یافتههای مطالعات وزارت کار، نشان میدهد، اجرای سیاستهای مشابه این طرح، طی دهههای گذشته، هرگز به ثمر نرسیده است.
این پژوهشگر حوزه رفاه اجتماعی تأکید کرد: در طول تاریخ آماری کشور، یعنی از روزی که ایران دارای ساختار و نهاد آمار و اطلاعات اقتصادی شد، برای نخستین بار نرخ استهلاک سرمایه از نرخ تشکیل آن، پیشی گرفته و اگر نمایندگان مجلس، پیرامون نتایج تحمیلی این پدیده خوفناک و سهمگین بر ساختارهای اقتصادی و اجتماعی، اندکی تأمل کنند، بیتردید، از پیگیری یا تصویب طرح «بازنشستگی پیش از موعد»، منصرف خواهند شد.
به اعتقاد وی، همسانسازی و افزایش سنوات زیر ۵ میلیون نفر بازنشستگان لشکری، کشوری و تأمین اجتماعی فشار طاقتفرسایی را به بودجه و خزانه وارد کرده و هماکنون، تأمین منابع مالی حقوق بازنشستگی همین تعداد نیز بسیار دشوار است و در چنین شرایطی، ارائه طرحی که افزایش آمار بازنشستگان و کاهش تعداد بیمه پردازان را درپی دارد، اقدامی شگفتانگیز محسوب میشود.
این پژوهشگر حوزه رفاه اجتماعی ضمن اشاره به اینکه در نظام بازنشستگی دو «سن» داریم، که شامل «سن قانونی بازنشستگی» و «سن مؤثر بازنشستگی» است، ادامه داد: «سن قانونی»، همان ۶۰ یا ۶۵ سالگی تعیینشده در قانون است، اما «سن مؤثر»، میانگین سن افراد در زمان بازنشستگی است که نشان میدهد افراد، بهطور عملی در چه میانگین سنی بازنشسته میشوند. اکنون، این سن در صندوق بازنشستگی کشوری به زیر ۵۰ و در صندوق تأمین اجتماعی به حدود ۴۳ رسیده و طبیعی است که با پایین آوردن «سن قانونی»، «سن مؤثر» بازنشستگی نیز بازهم، پایینتر خواهد آمد.
عظیمی با تأکید بر اینکه اگر «سن قانونی بازنشستگی» را ۵۵ سال تعیین کنیم، دور از انتظار نیست که «سن مؤثر بازنشستگی» در صندوق کشوری به ۴۵ سال و در تأمین اجتماعی به ۳۷ سال سقوط کند و این به زیان منافع ملی و اقتصادی کشورمان است، ادامه داد: اگر میانگین سن بازنشستگی در کشور زیر ۴۰ سال باشد، با توجه به شاخص امید به زندگی که در ایران ۷۵ سال است، باید ۳۵ سال به بازنشستگان حقوق پرداخت شود. حال، سؤال حیاتی اینجاست که آیا حامیان طرح «بازنشستگی پیش از موعد» در مجلس، منابع تأمین حقوق پرداختی به چند میلیون بازنشسته، آنهم در بازه زمانی حدود ۳۵ سال را پیشبینی و لحاظ کردهاند؟.
این کارشناس با یادآوری اینکه برقراری نظام رفاهی پایدار، در گرو تولیدمحور بودن جامعه است گفت: هماکنون، کمتر از ۴۰ درصد افراد جامعه در تولید، فعال هستند و به گواه آمار تا ۴۰ سال گذشته، شاخص بهرهوری کل، روند نزولی داشته است. طبق گزارشهای سازمان ملی بهرهوری، در سالهایی که رشد اقتصادی داشتهایم سهم بهرهوری در رشد اقتصادی ایران زیر نیم درصد بوده و حالا که کشورمان با سقوط رشد اقتصادی دستوپنجه نرم میکند، ناگفته پیداست که همان سهم ناچیز بهرهوری هم ناچیزتر شده است.
این پژوهشگر حوزه رفاه اجتماعی سپس با استناد به سه عامل وضعیت فعلی شاخصهای اقتصاد کلان ایران، تجارب مشابه اجراشده در کشورمان طی سالهای گذشته و تجارب موفق کشورهای دیگر، طرح «بازنشستگی پیش از موعد»، را پیشاپیش، محکوم به شکست دانست و تحمیل بار مالی بر بودجه عمومی را از دلایل اصلی این ناکامی قابل پیشبینی برشمرد و نمایندگان را به مطالعه دقیقتر پیامدهای منفی این طرح دعوت کرد.
در ضمن در ایران تامین اجتماعی هم که حقوق آنچنانی نمیدهد و دستمزد 300 دلار 400 دلار در ماه چیزی نیست با بازنسته کردن خیلی از افراد میتوان افراد جدید را استخدام کرد و حداقل برای زمانی کوتاهی مثلا 10 یا 15 سال مشکل بیکاری جوانان را حل کرد .
الان بیکاری جوانان و تحصیل کردگان بسیار شدید شده و باعث فقر و بی پولی و کاهش شدید ازدواج و کاهش جمعیت و افزایش بزهکاران و مجرمان شده که از سر ناچاری و بیکاری به خلاف رو می اورند .
طرح بسیار خوبی است .
1- با چاپ پول و درامد سرانه حدود 1400 دلار این بهترین کاری هست که دولت انجام می دهد؟
2- چرا گزینشی تحلیل می کنید،(اغلب کشورها و بهویژه اروپاییها) کدام ساختار اداری و کاری کشور ما به اروپایی ها می خورد که طرح بازنشستگی می بایست همانند آنها باشد؟
3- آیا بی لیاقتی و عدم مدیریت و حیف و میل اموال توسط صندوق بازنشستگی را می بایست مردم پرداخت کنند؟به عنوان یک نمونه چقدر همین صندوق کارمند و ساختمان های اداری در شهرهای مختلف دارد و اختلاس ها که بماند؟ آیا نمی شود کلیه موارد به صورت اتوماسیون و سیستمی با حداقل نفرات انجام شود؟
3- در ضمن دولت با این کار دروغ هم نگفته اشتغال فراهم کرده و در بوق هم می دمد
در زمینه ای که تخصص ندارید ادعایی نداشته باشید. هر چند این مورد انقدر واضح هست که به تخصص هم نیاز نداره.