صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۶۶۵۳۱
نشست «کرونا و وضعیت روانی- اجتماعی ایرانیان؛ تحلیلی بر یافته‌های سومین نظرسنجی پژوهشگاه درباره کرونا» با حضور دکتر حسین اسکندری، دکتر حسن رفیعی و دکتر محمد سلگی به‌صورت آنلاین برگزار شد.
تاریخ انتشار: ۰۱:۰۳ - ۲۲ آذر ۱۳۹۹

در بخش اول این برنامه محمد سلگی به موج سوم نظرسنجی دیدگاه مردم درباره کرونا اشاره و درباره موضوعات مهم روان‌شناسی که باید مورد توجه قرار گیرد، اظهار کرد: ما در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات تلاش کرده‌ایم تصویری از این اختلال و بیماری ارائه دهیم که بخشی از مطالعات، مطالعات عام هستند و اثرات کرونا بر حوزه‌های مختلف اقتصاد، سیاست، دینداری و... بررسی شده، اما تأکید و تمرکز موج سوم این نظرسنجی، بر مسائل و اختلالات روان‌شناختی حاصل از کروناست که در این میان سؤالاتی نیز درباره خانواده پرسیده شده است. تاکنون درباره ابعاد جسمانی و جنبه بیماری‌زایی کرونا بیشتر صحبت شده اما مقوله روان‌شناختی کمتر مورد بحث قرار گرفته است؛ درحالی‌که آثار روانی کرونا ماندگارتر خواهد بود. یکی از مباحثی که روان‌شناسان به آن می‌پردازند، مباحث مربوط به اختلالات روان‌شناسی در دوره کروناست که اهمیت زیادی دارد.

در این زمینه پرتعدادترین اختلالی که گفته شده، افسردگی، وسواس، مشکل پنیک و استرس در محیط کار بوده است. نگرانی‌های ناشی از کودکان و خانواده، تغییر عادت‌ها و سبک زندگی، مدیریت روابط زناشویی، آرامش در ایام قرنطینه، انگ اجتماعی ناشی از ابتلا به این بیماری، مسئله کودکان بیمار ذهنی و روانی، خشونت در خانواده نسبت به زنان و کودکان، مسائل مربوط به فرزندپروری در ایام قرنطینه، حمایت از سالمندان، سوگواری در ایام کرونا، اخبار و اطلاعات مربوط به کرونا و شایعات در این زمینه، از جمله مواردی هستند که باید مورد توجه قرار گیرند. ما در پژوهشگاه تلاش کردیم در کنار این نظرسنجی‌ها، کمی عمیق‌تر و دقیق‌تر شویم و در نظر داریم پژوهش‌های کیفی را در باب کرونا با کمک محققان حوزه روان‌شناسی انجام دهیم.

در بخش بعدی برنامه حسین اسکندری درباره متدولوژی و پایه‌های نظرسنجی به ایراد سخن پرداخت و تصریح کرد: برای اینکه یک نظرسنجی بتواند کارایی و کارآمدی خود را داشته باشد، باید بتوان به آن به شکل نظام‎مند نزدیک شد؛ چراکه ممکن است نه‌تنها صرف ارائه آمار و ارقام به ما کمکی نکند، بلکه حتی باعث انحراف ما نیز بشود. اگر داده‌ها در یک چارچوب کلان‌تر و در یک شرایط معین قرار نگیرند، به ما چیزی نخواهند داد. هر داده‌ای با وجود اینکه چیزی را به ما ارائه می‌دهد، درعین‌حال چیزهایی را از ما پنهان می‌کند؛ یعنی با برجسته‌کردن خود، موارد دیگری را ناچیز می‌کند؛ بنابراین اگر این داده‌ها به فهم درنیایند و نشانه‌شناسی نشوند و ما را به سمتی که پنهان است نبرند، ما را دچار مشکل خواهند کرد و در نهایت منجر به توصیه‌هایی خواهند شد که با واقعیت همخوانی ندارند. اولین کاری که داده‌ها باید بکنند، این است که تشکل پیدا کنند؛ حال یا خودشان نظم پیدا می‌کنند یا اینکه ما آنها را به هم وصل می‌کنیم و نظم می‌دهیم.

پس داده‌ها یا خود به شکل طبیعی کنار هم قرار می‌گیرند یا به شکل تصنعی؛ ازاین‌رو داده‌ها باید آرام‌آرام کنار هم قرار بگیرند تا ما به بیگ‌دیتاها دست پیدا کنیم؛ بنابراین باید به اینکه داده‌ها به فهم اجتماعی درآیند و به کمک سیاست‌های کلان کشور بیایند، فکر کرد؛ چراکه علت بیرون‌آمدن داده‌ها هم همین است؛ دادن توصیه‌ها و در مرحله دوم، اقدام و عمل‌بخشیدن به آنها که اگر چنین نباشد، ممکن است داده‌ها کارایی خود را از دست بدهند. حسن رفیعی، سخنران سوم این برنامه، انجام این نظرسنجی و امثال آن را کار ارزشمندی دانست و مهم‌ترین ویژگی آن را انتشار و دسترس‌پذیرکردن آن برشمرد و در ادامه در نقد این پیمایش اذعان کرد: من همواره وقتی با کارهای تحقیقی این‌چنینی مواجه می‌شوم، این سؤال را می‌پرسم که این کار تا چه اندازه توانسته معرف جمعیت مورد بررسی باشد.

درباره این نظرسنجی مسائلی وجود دارد که شاید لازم باشد درباره تکرار آنها مقداری بازبینی شود. مطابق جدول شماره یک این نظرسنجی در ذکر مختصات پاسخ‌گویان، میزان بی‌کاران ۳/۵ درصد اعلام شده، درحالی‌که ما خود در پیمایشی که داشتیم، این رقم ۱۹/۵ درصد بود. این مقدار تفاوت گویای این است که نمونه دچار سوگیری است یا حداقل این است که در این تحقیق صدای بی‌کاران شنیده نمی‌شود. یا زمانی که درباره مصرف رسانه‌ای از مردم پرسیده شده، تنها دو درصد گفته‌‌اند که از ماهواره‌ها استفاده می‌کنند، درحالی‌که خیلی بیشتر از این تعداد است؛ بنابراین ما صدای آن گروهی را که از شبکه‌های ماهواره‌ای، اطلاعات می‌گیرند، نمی‌شنویم و اینها گروه کمی نیستند.

بر این اساس باید تعاریف مشخص و استاندارد را که در منابع معتبر هستند، مورد توجه قرار داد و با استفاده از آنها که معیارهای تشخیص هستند، سؤال‌ها را تنظیم کرد. نکته دیگر این است نقدهایی که در این رابطه صورت می‌گیرد، تصویری به ما می‌دهد که ما می‌توانیم آن را مورد توجه قرار دهیم و با کمک نقدها به اصلاح کار خود بپردازیم.

ارسال نظرات