روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان «زمانِ پالایش از درون است» به قلم مدیرمسئول، مسیح مهاجری این گونه آورده است: پیامهای فوری، متعدد و متنوع مسئولان سیاسی، قضائی، تقنینی، امنیتی، اطلاعاتی، نظامی و انتظامی را به مناسبت ترور شهید محسن فخریزاده دیدیم و خواندیم و شنیدیم، ولی چه سود؟
نمیتوانیم به کسی بگوئیم پیام صادر نکنید، ولی میتوانیم بپرسیم چرا برای حفاظت از سرمایههای بزرگ انسانی کشور، سرمایهگذاری بیشتری نمیکنید؟
از انفجار محل تأسیسات هستهای در نطنز کاملاً مشهود بود که عوامل نفوذی صهیونیستها تا عمق بعضی از دستگاههای حساس کشورمان رسوخ کردهاند. همان زمان در میان انکارها و توجیهات رنگارنگ مسئولین مربوطه، در همین روزنامه هشدار دادیم و نوشتیم عوامل نفوذی دشمن در میان شما حضور دارند، مسائل امنیتی و حفاظتی را بالا ببرید و دستگاهها را از وجود نفوذیها پاکسازی کنید. هرچند بعد از مدتی همانها که این واقعیت را انکار یا توجیه میکردند، سرانجام اعتراف کردند که انفجار نطنز کار عوامل نفوذی بوده، ولی ترور تأسفبار شهید فخریزاده نشان داد برای پاکسازی مجموعههای حساس کشور از وجود نفوذیهای دشمن، کاری صورت نگرفته است.
ترور فخریزاده را دستکم نگیرید. اینهمه اطلاعات از مسیر رفت و آمد و زمان و مکان حضور او که توانست زمینه را برای این جنایت بزرگ فراهم کند و اینگونه با دقت این ترور انجام شود، مفهوم مهمی دارد. مفهوم دقیق این ترور فقط این نیست که یک گروه تروریستی با پول و امکانات دشمن توانسته اقدام به این کار کند. ماجرا فراتر از این است. مفهوم دقیق این ترور اینست که دشمن در میان خودیها عوامل نفوذی دارد که میتواند اینهمه اطلاعات دقیق را از جزئیات رفت و آمدها و ساعت و دقیقه و تمام مسیرهای هدف مورد نظر خود به دست بیاورد و با این دقت، جنایت مورد نظر خود را انجام دهد.
بارها به بعضی عزیزان که در سخنرانی بحمدالله ید طولائی دارند تذکر دوستانه و خیرخواهانه دادیم و درخواست کردیم به جای رجزخوانی به وظایف خود عمل کنید و بعد از عمل گزارش آن را به مردم بدهید.
اینکه بگوئید بالاترین امنیت را داریم و حتی بگوئید آنقدر امنیت زیاد است که حفاظتها هم باید برچیده شوند و یا بگوئید هیچکس نمیتواند یک مو از سر یک ایرانی کم کند، اینها همه شعارهای خوبی هستند، ولی با شعار نمیتوان امنیت برقرار کرد. حالا هم که نیروی ارزشمندی مثل فخریزاده را از دست دادهایم، با صدور پیام و گفتن اینکه انتقام میگیریم و پدر درمیآوریم، نه فخریزاده به ما برمیگردد و نه مشکل ناامنی مراکز حساس و عناصر کلیدی ما حل میشود.
دیدید که درست در کوران بگومگوهای زودهنگام مربوط به تصاحب قدرت و خیز برداشتن عناصر سیاسی و نظامی برای به دست آوردن کرسی ریاست جمهوری در انتخابات ۱۴۰۰، دشمن، توانست همه را به عزای یکی از بهترین فرزندان این ملت و این کشور بنشاند.
آیا این ترور نباید هشداری به تمام کسانی باشد که به جای تشکیل اطاقهای تأمین امنیت و اقدام برای پالایش دستگاههای حساس کشور از عوامل نفوذی دشمنان خارجی، به تشکیل اطاقهای تمهید جنگ قدرت برای تصاحب صندلی دوستداشتنی ریاست جمهوری مشغولند؟ آیا تجربه تلخ تشکیل اطاقهای تمهید جنگ قدرت در سالهای آخر دفاع مقدس که منجر به از دست رفتن فاو شد و دشمن بعثی در لاک خود فرورفته را جرأت و جسارت دوباره داد و شد آنچه نمیبایست میشد، کافی نیست؟!
باور کنید مردمی که از جنگ قدرت و کرونا و بحران اقتصادی خسته هستند، استحقاق مشاهده پرپر شدن بهترین سرمایههای علمی و فکری کشور را ندارند. لطفاً شعار دادن را متوقف کنید و پالایش دستگاههای حساس کشور از لوث وجود نفوذیهای دشمنان خارجی را با اولویت در دستور کار خود قرار دهید.
ترا به خدا بیشتر مواظبت کنید
ونگذارید سرمایه های انسانی یک ملت به راحتی از دست بروند.
جایگزین کردن آنها نه محال که کاری
است بس دشوار