فرارو- دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا طی مراسمی در کاخ سفید دو بوقلمون جشن شکرگزاری را عفو کرد.
به گزارش فرارو، دونالد ترامپ که آخرین روزهای حضورش در کاخ سفید را تجربه میکند در این مراسم که همسرش ملانیا ترامپ و دیگر اعضای خانواده اش حضور داشتند بوقلمونی که ذرت (corn) نام دارد را مورد بخشش قرار داد. او با دست گذاشتن روی این بوقلمون گفت: ذرت، بدینوسیله به شما بخشش کامل میدهم!
بوقلمون دیگر که لپه (Cob) نام داشت نیز همراه با ذرت به محل زندگی دائمی اش منتقل میشود.
ترامپ در آخرین مراسم عفو بوقلمون در باغ رز کاخ سفید با ملانیا شرکت کرده و از همسرش به عنوان خانم ترامپ {نه فرست لیدی} یاد کرد.
وی در این مراسم بدون عرض تسلیت به خانواده قربانیان کرونا از تیم سازنده واکسن و کادر درمان تشکر کرد.
دیوید اسمیت خبرنگار گاردین نوشت به وضوح مشخص است که دیگر ریاست جمهوری وی کم فروغتر از سابق شده و غزل خداحافظی را خوانده است.
در آمریکا، بوقلمون بخش ثابتی از روز شکرگزاری است و بیشتر مردم برای غذای شام خوراک بوقلمون تهیه میکنند. هر سال در این روز تقریبا ۴۶ میلیون بوقلمون کشته میشوند، اما، هر سال رئیس جمهور یک جفت بوقلمون را از کشتن معاف میکند.
حاکمیت امریکا ریشه ی قوی یی در آدم کشی و تروریست داره و حنای عطوفتشون هیچ رنکی در عالم انسانیت نداره.
غیر قابل قبوله
عجب روزگاری شده، در امریکا بوقلمون آزاد می کند در یمن، عراق، افغانستان و کشورهای دیگر دارند انسان ها و فرزندان آنها را که اشرف مخلوقات هستند می کشند.
تُف به این زندگی...
خخخخخ
مثل بچه یتیما ایستاده...
بیچاره
به خرج که از جیب مردم میرسه ساکتین اما تا گند یه چیزی درمیاد ما نبودیم بقیه اند آره فهمیدیم شما تندروها معصومین الیه هستید!
یاد شعر فرئدوسی افتادم در این روزگار و...
کنون خورد باید می خوشگوار
که میبوی مشک آید از جویبار
هوا پر خروش و زمین پر ز جوش
خنک آنک دل شاد دارد به نوش
درم دارد و نقل و جام نبید
سر گوسفندی تواند برید
مرا نیست فرخ مر آن را که هست
ببخشای بر مردم تنگدست
همه بوستان زیر برگ گلست
همه کوه پرلاله و سنبلست
به پالیز بلبل بنالد همی
گل از نالهٔ او ببالد همی
چو از ابر بینم همی باد و نم
ندانم که نرگس چرا شد دژم
شب تیره بلبل نخسپد همی
گل از باد و باران بجنبد همی
بخندد همی بلبل از هر دوان
چو بر گل نشیند گشاید زبان
ندانم که عاشق گل آمد گر ابر
چو از ابر بینم خروش هژبر
بدرد همی باد پیراهنش
درفشان شود آتش اندر تنش
به عشق هوا بر زمین شد گوا
به نزدیک خورشید فرمانروا
که داند که بلبل چه گوید همی
به زیر گل اندر چه موید همی
نگه کن سحرگاه تا بشنوی و...