صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۶۳۵۱۳
در گفتگو با علی‌محمد نمازی مطرح شد
یکی از موضوعاتی که در کشور درگیرش هستیم و موجب شده تا برخی سیاسیون چنین اظهارنظراتی بکنند جدل بر سر بدیهیات و انکار بدیهیات است که خیلی هزینه برای کشور در پی داشته است. یک حلقه مفقوده وجود دارد که بحث آقایان مهاجرانی و جنتی هم به این برمی‌گردد و آن اشکال در انتخابات ریاست جمهوری است. یکی هم این است که استقلال قوا رعایت نمی‌شود. سومین عامل که برخی را به این اظهارات وامی‌دارد عدم تناسب بین مسئولیت‌ها با اختیارات رئیس جمهور است.
تاریخ انتشار: ۰۴:۰۶ - ۰۸ آذر ۱۳۹۹
فرارو- چند وقتی هست برخی سیاسیون در اظهارات خود نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را کاری دور از عقل می‌نامند و دوگانه عقل و عشق را در این باره پیش می‌کشند.

به گزارش فرارو، چندی پیش محسن هاشمی‌رفسنجانی درباره احتمال ورودش به انتخابات ۱۴۰۰، گفت: «با وضعیتی که الان هست، فکر نمی‌کنم هیچ عاقلی کاندیدا شود. شرایط کشور بسیار سخت است و کسی که خود را کاندیدا می‌کند به قول غربی‌ها باید سوپرمن باشد.»

روز دوشنبه ۳ آذر نیز علی جنتی مشاور سرپرست نهاد ریاست‌جمهوری، توئیت کرد: «من فکر می‌کنم با توجه به مشکلات عدیده‌ای که کشور با آن روبه‌رو است اعم از تحریم‌های شکننده، تنگنا‌های اقتصادی، نارضایتی عمومی ناشی از مشکلات معیشتی، محدودیت اختیارات رئیس‌جمهور در اتخاذ تصمیم در سیاست خارجی و داخلی، هرکس هوس نامزدی ۱۴۰۰ را داشته باشد باید در میزان عقلش شک کرد.»

عطاءا... مهاجرانی نیز در پاسخ به اظهارنظر جنتی نوشت: «شهید رجائی در تابستان سال ۱۳۵۹ در مجلس گفت: مسئولیت نخست‌وزیری را در این شرایط کسی می‌پذیرد که دیوانه باشد یا عاشق! شجونی فریاد زد: هم دیوانه هم عاشق!».

اما چه شده که نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم به تقابل عشق و عقل یا کار دیوانگان تعبیر می‌شود. چالش‌های پیش روی دولت سیزدهم مسئله اقتصادی است یا قضایای دیگری مطرح است؟

علی‌محمد نمازی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در گفتگو با فرارو در این باره گفت: بحث مهمی شروع شده است که اگر به آن پرداخته شود می‌تواند گره از امور کشور را بگشاید. یکی از موضوعاتی که در کشور درگیرش هستیم و موجب شده تا برخی سیاسیون چنین اظهارنظراتی بکنند جدل بر سر بدیهیات و انکار بدیهیات است که خیلی هزینه برای کشور در پی داشته است. ما می‌گوییم نظام جمهوری اسلامی! امام راحل هم مکرر بر رأی ملت، تاکید داشتند و جمله معروفی هم دارند که میزان رأی ملت است. ولی الان می‌بینیم که از بین رؤسای جمهور اول تا حالا فقط دو نفر زیر سوال نرفتند یکی شهید رجایی است که در هنگام ریاست جمهوری شهید شد و نماند و دوم هم خود مقام رهبری است که بعد از دوران ریاست جمهوری برای رهبری انتخاب شدند. بقیه روسای جمهور همگی زیر سوال رفتند و علیه آن‌ها صحبت شده است. یک استثنا هم داریم که آقای روحانی در زمان ریاست جمهوری مورد حمله و تخریب قرار گرفته است. چرا این اتفاق می‌افتد؟ این رؤسای جمهور مگر چه اشکالی دارند که بعد از پایان دولت مورد حمله بویژه از طرف اصولگرایان قرار می‌گیرند. حتی احمدی‌نژاد هم که مورد قبول اصولگرایان بود مورد تخطئه قرار گرفته است.

وی افزود: یک حلقه مفقوده وجود دارد که بحث آقایان مهاجرانی و جنتی هم به این برمی‌گردد و آن اشکال در انتخابات ریاست جمهوری است. اگر انتخابات ریاست جمهوری بنا بر آنچه که در قانون اساسی دیده شده در سایه یک رقابت حداکثری برگزار شود، چون رؤسای جمهور گزیده ملت هستند دو حالت دارد یا موفق می‌شوند یا نمی‌شوند. اگر موفق شوند که مورد تحسین قرار می‌گیرند و اگر هم نشوند که مردم خودشان انتخاب کرده و خودشان باید پاسخ‌گو باشند. همه رؤسای جمهور ما دو دوره‌ای شده‌اند به غیر از شهید رجایی و بنی‌صدر که برکنار شد. پس موفق بودند که برای دور دوم هم انتخاب شدند. اگر موفق نبودند که دیگر دوره دوم نمی‌آمدند. چطور می‌شود روسای جمهوری دو دوره انتخاب می‌شوند، اما بعد از پایان ریاست جمهوری، مورد تخطئه و تخریب قرار می‌گیرند و کار به جایی می‌رسد که امروز گفته شود کسی که برای انتخابات ریاست جمهوری شرکت می‌کند یا باید دیوانه باشد یا عاشق. البته عاشق که دیگر نیست آقای جنتی هم بیشتر روی این تاکید داشتند که باید دیوانه باشد. به نظر می‌آید این حلقه مفقودی درباره انتخابات است.

او ادامه داد: یکی هم این است که اصل ۵۷ قانون اساسی می‌گوید ایران سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه دارد که زیر نظر ولایت فقیه هستند و این قوا مستقل از یکدیگر هستند. ولی در عمل، این استقلال قوا رعایت نمی‌شود. پس یکی برمی‌گردد به انتخابات که رؤسای جمهور پس از پایان دوران مورد حمله قرار می‌گیرند. دوم هم استقلال قوا رعایت نمی‌شود. آقای خاتمی می‌گفت من جز چند درصد از اختیاراتم را نتوانستم اعمال بکنم. آقای احمدی‌نژاد هم که خیلی شاکی بود. آقای روحانی هم الان خیلی شاکی است. چرا این استقلال قوا رعایت نمی‌شود؟ این اصل اولی در همه نظام‌های دموکراتیک است و مبتنی بر اصل تفکیک قوای منتسکیو است و تاکید بر آن از ایجاد استبداد و دیکتاتوری جلوگیری می‌کند. ولی رؤسای جمهور همه از این نظر می‌نالند که در کار آن‌ها دخالت می‌شود و نمی‌گذارند آن‌ها کار بکنند. آقای خاتمی می‌گفت دولت هرچند روز با یک توطئه رو به روست. پس دومین عامل عدم رعایت استقلال قوا است.

نمازی اضافه کرد: سومین عامل که برخی را به این اظهارات وامی‌دارد عدم تناسب بین مسئولیت‌ها با اختیارات رئیس جمهور است.

این فعال سیاسی افزود: یکی دیگر از مسائل، همین موضوع بودجه است. رئیس جمهور مسئول بودجه است، ولی خیلی از هزینه‌هایی که در کشور می‌شود در چارچوب بودجه نیست. درصورتی که براساس اصل ۵۱ قانون اساسی همه درآمد‌های کشور به خزانه می‌رود و بودجه کشور باید از محل خزانه تأمین بشود و همه بودجه هم برابر قانون بودجه سالانه کشور، باید هزینه بشود. دیوان محاسبات تفریغ بودجه را انجام می‌دهد، اما در طول چهل سالی که از عمر نظام می‌گذرد ندیده‌ایم هیچ رئیس جمهوری بابت تخلف از آن به به دادگاه رفته باشد. گزارش تفریغ بودجه در هر دوره آمده است و الی ماشاءالله به خصوص در زمان آقای احمدی‌نژاد تخلف از بودجه گزارش شده است، اما به دادگاه کشیده نشده است.

او بیان کرد: رؤسای جمهور کشور ما مخصوصاً از دور دوم ریاست‌جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی که رقابت‌ها کمی جدی‌تر شد و جناح‌بندی‌ها مشخص‌تر شد حداقل خودشان از عملکردشان راضی نیستند. به غیر از آقای خاتمی که مردم از عملکرد دولتش راضی بودند و در گزارشات هم هست از بقیه دولت‌ها، مردم ناراضی بودند. علت اصلی‌اش هم به اشکالات ساختاری همچون نبود تفکیک قوا و استقلال قوا، عدم تفکیک وظایف و شرح وظایف، تداخل در کار یکدیگر وعدم پاسخ‌گویی در مقابل مراجع برمی‌گردد. البته اشکالات ساختاری زیاد است. یکی از ایراد‌هایی که به این قانون اساسی بخصوص در فصل سوم تحت عنوان حقوق شهروندی وارد است نبود ضمانت‌های لازم برای اعمال این اصول است.

میراث به جا مانده برای دولت سیزدهم
وی افزود: حالا آقای جنتی آمده است از نظر مشکلات کشور به قضیه نگاه کرده است. مشکلاتی که روی هم انباشته شده و از آن دولت به این دولت و از این دولت به دولت بعدی می‌رسد. مشکل کسری بودجه شدید و تحریم‌های شدید وجود دارد. هر کسی بر اساس یک دودوتای ساده می‌داند برای اداره کشور صرف‌نظر از اشکالات ساختاری به بودجه جاری و عمرانی نیاز دارد، اما منابع تأمین بودجه کلان وجود ندارد. چون منابع عمده تامین بودجه کشور صادرات است که عمده‌اش هم نفتی است. ولی نفت به فروش نمی‌رسد. دوم از طریق مالیات کسب و کارهاست که الان به خاطر کرونا و تحریم وجود ندارد. سوم درآمد گمرکی و تعرفه است که باز به دلیل نبود صادرات و واردات مشکل داریم. چهارم فروش اوراق قرضه است که از آن استقبال نمی‌شود و مردم خوش‌بین نیستند که با خرید آن‌ها پولشان برگردد.

نمازی اضافه کرد: می‌بینیم که الفِ اداره کشور که بودجه است تامین نمی‌شود. آن بحث و جدل بر سر بدیهیات هم روی آن می‌آید. مثلا حالا ترامپ شکست خورده است و یک معضلی از سر آمریکا، دنیا و ما برطرف شده است. حالا آقای روحانی خیلی ساده می‌گوید باید تحریم‌ها برچیده شود. نه این‌که فقط آقای روحانی بگوید اگر یک نظرسنجی بشود فکر کنم ۹۹ درصد مردم می‌گویند باید این تحریم‌ها برچیده بشود. خب، این تحریم‌ها چطور باید برچیده شود؟ می‌گوییم باید مذاکره کنیم توافق کنیم تا برچیده شود. می‌گویند نه! مذاکره نه! این آقایانی که تا به حال در خفا و در دولت سایه بودند مثل آقای جلیلی یک دفعه به عرصه آمدند و حالا علیه برجام افشاگری می‌کنند. وقتی شما اجازه می‌دهید هر چه می‌خواهند علیه توافق‌نامه برجام که سران کشور بر آن نظارت و اجماع داشتند بگویند، وقتی قرار است مسئولین مذاکره برجام تحت حمله قرار بگیرند فردا دیگر چه کسی جرأت می‌کند کار مهم‌تری انجام بدهد؟ می‌گوید من هم فردا بدهکار می‌شوم. الان می‌گویند مذاکره نشود. می‌گوییم چکار باید کرد؟

وی افزود: نمی‌گویند بایدن معاون اول رئیس جمهوری بوده است که برجام در دوران آن توافق شده است و حالا هم او اعلام کرده است که من به برجام برمی‌گردم. می‌خواهید بیایند دم کشورمان وخواهش و التماس کنند که بیایید مذاکره کنید؟ خوب باید مذاکره کنیم. ساده‌ترین راه برای برچیدن تحریم‌ها مذاکره است. ولی رد می‌کنند و می‌گویند نباید مذاکره شود. به افرادی که می‌گویند باید مذاکره صورت بگیرد فحش می‌دهند. آن هم مذاکره با رعایت تأمین منافع ملی و امنیت ملی. ما که از مذاکره صحبت می‌کنیم باور داریم هر توافقی در سایه مذاکره انجام می‌شود. ما نمی‌گوییم که تحت هر شرایطی توافق بکنیم. می‌گوییم با تامین منافع ملی و امنیت ملی این کار انجام شود، ولی ما را متهم به سازش، تسلیم و فروختن کشور می‌کنند. به‌هرحال همه چیز‌ها را که بغل هم می‌گذاریم باید به آقای جنتی حق بدهیم که نامزد شدن در این انتخابات کار چندان عاقلانه‌ای نیست.

دوگانه عشق و عقل در اول انقلاب مطرح بود
او عنوان کرد: البته در دین و فرهنگ اصیل ما هست که افراد نباید بگویند به ما مسئولیت بدهید. باید مردم براساس شناختی که دارند از آنان که اهل کار هستند خواهش کنند تا مسئولیت را قبول کنند، اما این در شرایط فعلی با جمعیت زیاد کشور میسر نیست. باید احزاب برنامه و کاندیدا را معرفی کنند و مردم به آن برنامه‌ها نگاه کنند و کاندیدای موردنظر را انتخاب کنند. آن قاعده که به افراد التماس کنیم برای پذیرش مسئولیت دیگر اجرایی نیست. باید قاعده دموکراسی را پذیرفت و در سایه رقابت آزاد، سالم و منصفانه مسئولین را انتخاب کرد. وقتی هم آن‌ها انتخاب شدند کسی نباید مزاحم کارشان شود.

عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی تشریح کرد: الان کسی که می‌خواهد کاندیدا بشود یا باید از قبل تحریم‌ها لغو شده باشد یا باید این کاندیدا بگوید من باید بروم مذاکره کنم و تحریم را لغو کنم. یعنی مذاکره برای رفع تحریم باید در برنامه هر کاندیدایی وجود داشته باشد. باید بگوید که با این تحریم‌ها چه می‌خواهد بکند. این‌که نگویند و فردا اعلام کنند نگذاشتند نمی‌شود.
 
وی گفت: آن زمانی که ما می‌گفتیم آدم باید یا عاشق باشد یا دیوانه، در فضای معنوی سال‌های اوایل انقلاب ۵۷ بودیم. ما مسئولین آن وقت عاشق کار کردن بودیم. آن موقع شرایط متعادلی وجود داشت. فضای تقریباً برابری برای کار فراهم بود. رقابت خوبی بر فضا حاکم بود. رقابت برای رفتن به سوی حسنات و کسب خوبی‌های بیشتر بود. اما الان نمی‌شود گفت که من عاشقم می‌خواهم بیایم. عاشق هستی می‌خواهی بیایی در عرصه؛ باید اول تکلیف خودت را با تحریم، با این قانون اساسی و با این ساختار مشخص کنی وگرنه که عاشق بودن به‌تن‌هایی کافی نیست. در کار‌های اجرایی و اداره کشور آن چیزی که مهم است عقلانیت، خرد جمعی، بکار بستن برنامه‌های تجربه شده و قوانین آزمایش شده است. امیدواریم در این دوره از انتخابات کاندیدا‌ها با مواضع مشخص بر سر این مسائلی که در این سال‌ها وجود داشته است به عرصه بیایند و تکلیف را از اول روشن کنند.
ارسال نظرات