دکتر مصطفی معین، رییس شورایعالی نظامپزشکی، در یادداشتی نوشت: جناب دکتر نمکی در سفر خود به اصفهان، زبان به انتقاد تند از تحقیقات اپیدمیولوژیک و دستاوردهای پژوهشگران ایرانی باز کردهاند!
این انتقاد با سخنان قبلی ایشان مبنی بر پیشتازی ایران و الگوی جهانی بودن آن در مدیریت بحران کرونا و عرضه واکسن ایرانی در آینده نزدیک از یک طرف و دادن مجوز تولید و عرضه داروهای علفی برای درمان کرونا بدون شواهد علمی و پژوهشی از سوی دیگر و یا اعجاز الهی در کنترل موفق کرونا در ایران چندان منطقی بهنظر نمیرسد!
«دو چیز طیره عقل است دم فروبستن، به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی»
در فرهنگ فارسی دکتر معین، «طیره» به معنی شرم و آزرم، آزردگی، سبکی و سبکسری آمده است! من طبیبانه عمل به توصیه شیخ مصلحالدین سعدی در شعر فوق را برای جناب نمکی تجویز میکنم:
۱. «دم فرو بستن، به وقت گفتن»: یعنی سکوت نکردن در برابر عدم شفافیت و تاخیر در اعلان ورود کرونا به کشور، قرنطینه نکردن سریع مناطق آلودهای، چون قم، عدم قطع فوری پرواز به چین، منع نکردن جدی هر نوع تجمع در عزاداری و شادی، محدودیت در سفرهای شهری و بینشهری، اعلام ناگهانی بازگشایی مدارس و..!
۲-. «و گفتن به وقت خاموشی»: یعنی در زمانی که مسائل تخصصی مطرح است و دانشمندان و پژوهشگران باید اظهارنظر و یا انتقاد کنند؛ نباید با سر دادن شعار و معرکهگیری تولید واکسن، اعجاز الهی در کنترل کرونا، الگوی موفق جهانی ایران در غربالگری کرونا، پیشتازی جهانی ایران در مدیریت کرونا، اعلام طب سنتی بعنوان راه نجات جهان، تماس اروپا برای استفاده از تجربه ایران و... جامعه را دچار اعتماد کاذب، گمراهی و آسیب کنند!
این اخلاق و رفتار و تدبیر مدیریتی آقای وزیر، یکی از علل اصلی تداوم امواج مهیب کرونا و کشتار گسترده کادرهای پزشکی، پرستاری و عموم ملت و نیز استعفای آقای دکتر ملکزاده، معاون دانشمند تحقیقات و فناوری و مشاور محترم وزیر، آقای دکتر نوبخت، نایبرییس و دبیر شورای مشورتی بیماری کرونا، بوده است!
تمامی موارد انتقادی فوق در ویدیوهای متعدد سخنان آقای وزیر و بریده سخنان ایشان که در رسانههای مختلف به کرات منتشر شده، آمده است!
با فکر و خیال و علف و جادو نمیشه کرونا رو مهار کرد...
پس به جای کنار گذاشتن پزشکان دانشمند کشور ار این تفکرات فاصله بگیریم...
امیدواریم بابانوئل مجازی آرزویت را برآورده سازد.
افرادی از این دست در یک کشور نرمال، نهایتا یک بازنده در زندگی اجتماعی هستند که بالاخره از راهی امرار معاش میکنن و روز رو به شب میرسونن. به این فکر کنید که چرا باید چنین فرد نا لایقی به وزارت یکی از ارکان مهم کشور گمارده بشه. این وضعیت نا بسامانی و بی کفایتی از سطوح بالاتر به سطوح پایین تر تسری پیدا کرده. اگر بیشتر توضیح بدم منتشر نمیشه.
ايا قصه زنگوله بگردن گربه انداختن را شنيده يا خوانده ايد ؟