صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۶۲۳۳۴
پدیده ترامپ برخاسته از نظام سرمایه‌داری آمریکا و نوعی نئولیبرالیسم لخت و بدون نقاب است که در آن اثری از ادعا‌های انسان‌دوستانه، حقوق‌بشری، غیرنژادپرستانه، بیگانه‌نهراسی، محیط‌زیستی و اینترناسیونالسیتی وجود ندارد. ترامپ آمده بود که حجاب نظام را کنار بزند و بگوید دولت متورم باید از دست سیاست‌مداران کهنه‌کار و فاسد که فقط حرف می‌زنند، ولی عمل نمی‌کنند، نجات داده شود.
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۷ - ۲۵ آبان ۱۳۹۹

عبدالرحمن نجل‌رحیم مغزپژوه در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: ساندر تومائوس، یکی از استادان روان‌شناسی دوران رشد، در دانشکده علوم رفتاری-اجتماعی دانشگاه اوترخت هلند و پژوهشگر در زمینه خودشیفتگی (نارسیسم) می‌نویسد: ترامپ نمونه کتابی درسی از یک خودشیفته کامل است.

او می‌گوید خودشیفته‌ها خود را رئیس بالفطره می‌دانند و دوست دارند که همیشه مورد توجه و احترام پیروان خود قرار داشته باشند و به همین دلیل دنیا برای آن‌ها به دو بخش تقسیم می‌شود، آن‌ها که با او هستند و او را ستایش می‌کنند و آن‌هایی که در مقابل او هستند و به او خیانت می‌کنند که در ردیف متقلبین، فاسدان و بدکاران قرار دارند.

مهم‌ترین جلوه‌های خودشیفتگی در هنگامی ظاهر می‌شود که فرد خودشیفته در آزمون برد و باخت برای حفظ قدرت قرار گیرد. عدم قبول باخت برای خودشیفته‌های بالغ که رفتارشان شبیه کج‌خلقی کودکانه جلوه می‌کند، می‌تواند مایه شرمساری دستگاه یا دولتی شود که موجب به قدرت و مقام و ثروت رسیدن آن‌ها شده است.

به نظر می‌رسد چنین اتفاقی در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۰ در آمریکا در حال وقوع باشد. همه شواهد بر‌اساس قرارداد‌های معمول قانونی، حقوقی، عرفی، دال بر باخت ترامپ در این انتخابات است. اما ترامپ تمامی خصوصیات یک خودشیفته تمام‌عیار را از خود نشان می‌دهد: او باختش را قبول نمی‌کند و با وجود همه شواهد عینی بازنده‌شدن، خود را برنده واقعی می‌داند. نیرو‌های وفادار به خود در همه سطوح سه قوه حکومتی را به همراهی صد‌درصدی با خود مجبور می‌کند.

او تاکنون توانسته به‌طور موقت هم شده بسیاری از اعضای مشهور حزب جمهوری‌خواه، نمایندگان مجلس سنا، از جمله رئیس جمهوری‌خواه آن، وزیر امور خارجه و وزیر دادگستری و سخنگوی دولت، وکلای متعدد را با صرف هزینه بسیار با خود همراه کند که در دادگاه‌های ایالتی و دیوان‌عالی بجنگند تا او پیروز شود.

فراموش نکنیم که ترامپ در چهار سال گذشته تا توانسته دستگاه قضائی آمریکا را از طرفداران حزبی خود پر کرده است. او با اطمینان کامل از تقلب و فساد انتخاباتی وسیعی صحبت می‌کند که در پشت آن نیرو‌های تبهکار مخوفی (مشتمل از تشکیلات سیاسی- امنیتی‌-رسانه‌ای جهانی با هماهنگی حزب دموکرات آمریکا) قرار دارند که علیه او بسیج شده‌اند تا او را بازنده اعلام کنند.

البته نباید فراموش کنیم که در همین انتخابات حدود بیش از ۷۱ میلیون نفر، یعنی نزدیک به نیمی از رأی‌دهندگان آمریکایی به ترامپ رأی داده‌اند و از تعداد اکثریت نمایندگان دموکرات (حزب مخالف) در کنگره کاسته شده و هنوز تا دو ماه دیگر معلوم نیست که همچنان اکثریت مجلس سنا نیز در دست حزب جمهوری‌خواه نخواهد ماند که ترامپ رهبر آن است.

فراموش نکنیم که پدیده ترامپ برخاسته از نظام سرمایه‌داری آمریکا و نوعی نئولیبرالیسم لخت و بدون نقاب است که در آن اثری از ادعا‌های انسان‌دوستانه، حقوق‌بشری، غیرنژادپرستانه، بیگانه‌نهراسی، محیط‌زیستی و اینترناسیونالسیتی وجود ندارد. ترامپ آمده بود که حجاب نظام را کنار بزند و بگوید دولت متورم باید از دست سیاست‌مداران کهنه‌کار و فاسد که فقط حرف می‌زنند، ولی عمل نمی‌کنند، نجات داده شود.

او می‌گوید دولت باید در دست توانای معامله‌گر سودطلبی، چون او قرار گیرد تا همه جوانب کالایی‌شدن جامعه از جمله اقتصاد، فرهنگ، بهداشت، آموزش‌و‌پرورش، به دست جادویی بازار سپرده شود. شکی نیست که اصل نظام سرمایه‌داری جدید تحت هدایت نظریه‌های نئولیبرالی، بر فردیت آماسیده قرار دارد.

در همین نظام در شکل بی‌حجاب آن است که ترامپ خودشیفته به‌عنوان رئیس ظهور می‌کند. زیرا خویشتن او نیز، چون کالایی است که ازطریق رسانه‌ها به میلیون‌ها نفر فروخته می‌شود. در این نظام داشتن برای فرد به امری مقدس تبدیل می‌شود؛ ارزش در دارایی است. تنها استراتژی غیرقابل تغییر انباشت سرمایه بر پایه تقدس دارایی فردی است. هویت در داشتن است و اصلِ «من دارا هستم، پس هستم» حاکم است. داشتن و بیشتر خواستن، به عبارتی حرص و طمع، ریشه انباشت است.

ترامپ مدیریت خود را کوشش دسته‌جمعی نمی‌داند بلکه خصوصیت فردی خودشیفتانه خود می‌داند که ریاست و همیشه برنده‌بودن را برای او به ارمغان می‌آورد. او می‌خواهد آمریکا را همچون خودش بزرگ و با‌عظمت کند. او می‌خواهد جهان به رهبری آمریکا را، چون یک شرکت تجاری موفق مدیریت کند. او خود را، چون گرگ تنها، میلیاردر خود‌ساخته‌ای می‌بیند که به جنگ نخبه‌های فاسد سیاسی به‌ویژه در حزب دموکرات آمده که به ادعای بی‌اساسش می‌خواهند آمریکا را به طرف سوسیالیسم و کمونیسم ببرند! او می‌خواهد میان طرفداران حزبی خود و میلیون‌ها آمریکایی‌های طرفدار خسته از سیاست‌های فریبکارانه و وعده‌های دروغین دو حزب در صحنه نظام سرمایه‌داری حاکم، تردستانه خود را ناجی همیشه برنده، معرفی کند.

به قول تومائوس، یک خودشیفته هیچ‌وقت خود را بازنده نمی‌داند، در صورت باخت هم این دیگران هستند که ملامت می‌شوند یا به خیانت، ناوفاداری و همراهی با دشمن متهم می‌شوند. این چهره عریان سرمایه‌داری است که برای خودشیفته‌هایی، چون ترامپ، به همت رسانه‌های تحت حاکمیت سرمایه‌های بزرگ، محبوبیت جمعی، عمومی و حمایت میلیونی دست‌وپا می‌کنند.

ترامپ به همت در ترومپت دمیدنش در همین رسانه‌های وابسته چه موافق و چه مخالف است که چهره می‌شود. معروفیت او زاییده برنامه‌های تلویزیونی پربیننده، چون اپرنتیس (کارآموز) است که ساخته می‌شوند تا او روش سرمایه‌داری نئولیبرالی را به افراد بیننده خود بیاموزد و به برندگان آن جایزه بدهد.

توییت‌های متعدد ترامپ راه و روش ارتباطی عجولانه برای اشغال‌کردن ذهن مخاطبان بسیار و غافل نگه‌داشتن آن‌ها از اطلاعات صحیح و کشاندن‌شان به‌سوی قضاوت‌های بی‌اساس است. ترامپ اطلاعات خلاف نظرگاه‌های دروغین خود در توییت‌هایش را خبر‌های دروغ می‌خواند، در‌حالی‌که هم‌چنان به دروغ‌گویی مرضی خود ادامه می‌دهد.

به قول کریستین فوکس استاد دانشگاه وست مینستر بر‌اساس نظریه انتقادی، ترامپیسم به‌دنبال پی‌افکنی نوعی از سرمایه‌داری سلطه‌جویانه با ساختار غیردموکراتیک است. در این میان توده کثیری از مردم برای رهایی از ترس‌ها، اضطراب‌ها، ناکامی‌ها، خشم و نفرت زاییده شرایط زیست ناعادلانه، به فرامین از بالا به پایین او تن می‌دهند.

ممکن است که ترامپ در این کارزار مجبور به کناره‌گیری شود، ولی به نظر بعضی از صاحب‌نظران، خطر ترامپیسم، خطر تسلط سرمایه‌داری سلطه‌جویانه، جهان را هم‌چنان تهدید می‌کند. البته ترامپیسم در ساختار‌های سیاسی و اجتماعی جهان سومی نفوذ بسیاری دارد.

ارسال نظرات