صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۶۱۴۶۴
چشم انداز سنگین شدن وزن ایران در اقتصاد و سیاست بین الملل
پیش بینی‌های ژئوپولتیک و اقتصادی نشان می‌دهند قاره آسیا در دو دهه پیش رو، بار دیگر به نقطه ثقل اقتصاد جهانی بدل خواهد شد و آن طور که گزارش‌های بانک جهانی نشان می‌دهد، از میان ۶ قدرت نخست اقتصادی در آن زمان، چهار مورد غیر غربی (به مفهوم عام) خواهند بود: چین، هند، ژاپن و روسیه.
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۵ - ۱۸ آبان ۱۳۹۹

فرارو- محمد مهدی حاتمی؛ ایران در آستانه انعقاد یک توافق بی سابقه با چین است و این در حالی است که تغییر در سیاست آمریکا همزمان با روی کار آمدن جو بایدن، وزن ایران را در تیم کشی‌های آینده سیاست و اقتصاد بین الملل سنگین‌تر هم خواهد کرد. اما چینی‌ها یا آمریکایی‌ها از تلاش برای نزدیکی با ایران چه منفعتی را دنبال می‌کنند؟

به گزارش فرارو، از جزئیات دقیق توافق ۲۵ ساله میان ایران و چین تقریباً هیچ چیزی منتشر نشده و هر چه هست، گمانه زنی این یا آن نشریه و این یا آن کارشناس اقتصاد و روابط بین الملل در مورد این توافق میان دو کشور بزرگ آسیایی است.

آنچه تلویحاً می‌دانیم این است که رییس جمهور چین، شی جین پینگ، در سال ۲۰۱۶ پیشنهاد یک توافق همه جانبه را به ایران ارائه داده و در این توافق، پیشنهاد شده که در مقابل خرید تعهدی نفت ایران از سوی چین، این کشور سرمایه گذاری گسترده‌ای در زیرساخت‌های ایران انجام دهد و البته، ایران هم متعهد به خرید تعهدی کالا‌های چینی در برخی بخش‌ها شود.

نفع دو کشور از این توافق تقریباً روشن است: ایران می‌خواهد یک مشتری بلندمدت برای نفت خود پیدا کند و این مشتری همزمان با سرمایه گذاری در زیرساخت‌های نفتی و غیرنفتی کشور، جریانی از ورود سرمایه خارجی به کشور را هم تضمین کند.

چین هم یک منبع صادرکننده نفت خواهد داشت که احتمالاً با حمایت‌های سیاسی و نظامی، جریان ورود نفت از این منبع به کشور خود را ضمانت می‌کند و علاوه بر خرید نفت با تخفیف ویژه، بازار بزرگ ایران در بخش‌هایی همچون خودرو را نیز قبضه خواهد کرد.

چرا کشور‌ها باید منافع دشمنان شان را هم در نظر بگیرند؟

اما چرا ایران و چین می‌خواهند وارد توافقی شوند که برخی معتقدند قراردادی شبه استعماری به نفع چینی‌ها است و در مقابل، برخی هم معتقدند نشانه‌ای است از هوشمندی ایران که می‌خواهد با ابرقدرت اقتصادی جهان آینده، وارد روابط عمیق‌تر شود؟

در جهان سیاست، که پس از جنگ سرد، وزن اقتصاد در آن از وزن نظامی گری و نفوذ نظامی به مراتب سنگین‌تر شده است، کشور‌ها ناچارند هر جا که امتیازی می‌خواهند، امتیازی هم بدهند. روی دیگر این سکه این است که کشور‌ها (به ویژه کشور‌هایی با قدرت متوسط یا قدرت کم در وزن کشی ژئوپولتیک) نمی‌توانند بدون در نظر گرفتن منافع یکدیگر، تصمیماتی صرفاً به نفع خود بگیرند. به این ترتیب، اقدام بر خلاف این اصول نانوشته، تقریباً همواره به در بسته می‌خورد و یا جنگ به دنبال دارد و یا محاصره اقتصادی.

توضیح ساده‌تر ماجرا می‌تواند این باشد: در گرماگرم آغاز جنگ جهانی دوم، ایتالیا و ژاپن به عنوان قدرت‌های نوظهور، ترجیح دادند دربست در اردوگاه آلمان قرار بگیرند تا با جان و مال شان، بریتانیا، فرانسه و روسیه را به عنوان رقبای جهانی، به خاک سیاه بنشانند. برنامه آن‌ها این بود که روی اسب برنده سرمایه گذاری کنند تا اگر رقیب شکست خورد، جایش را در صحنه اقتصاد و سیاست جهانی بگیرند.

با این همه، این سیاست محکوم به شکست شد و تقریباً تمام بازیگران جنگ جهانی دوم، که تنها به منافع خودشان می‌اندیشیدند و منافع رقبا را از نظر دور داشتند، به خاک سیاه نشستند و تنها آمریکایی جان سالم به در برد که به دلایل جغرافیایی، از گزند دور بود.

در مقابل، امروز و در نظم شکننده پس از جنگ سرد، نمونه‌های فراوانی از اقدام مشترک (دست کم در حوزه کشور‌های بلوک غرب) وجود دارد که نشان می‌دهد در نظر گرفتن منافع رقبا و دشمنان، اتفاقاً می‌تواند تصمیمات ژئوپولتیک را با موفقیت بیشتری همراه کند.

به عنوان نمونه، حمله به لیبی در سال ۲۰۱۱ میلادی، با ائتلافی که حمایت سازمان ملل متحد را هم به همراه داشت، صورت گرفت و به سرنگونی معمر قذافی انجامید. در این میان، تقریباً تمام قدرت‌های ذی نفع در این موضوع همداستان بودند و حتی روسیه هم مخالفتی با براندازی حکومت قذافی نداشت.

از آن سو، اما همین نوع برخورد با موضوع سوریه، بدون در نظر گرفتن منافع کشور‌هایی مانند ایران و روسیه، موجب شده که اردوگاه غرب نتواند بشار اسد را از قدرت کنار بزند و سوریه را به کشوری ویران شده با مردمانی آواره بدل کند.

از «موازنه منفی» تا «چرخش به شرق»

اما این مقدمه چینی‌ها چه ارتباطی به ایران و ماجرای قرارداد ۲۵ ساله میان ایران و چین دارد؟ واقعیت این است که ایران، خواسته یا ناخواسته، سال‌ها است به این نتیجه رسیده که باید در برنامه ریزی‌های ژئوپولتیک خود، منافع رقیب یا دشمن را هم در نظر بگیرد و به این ترتیب، بازی‌های سیاسی پیچیده تری به اجرا بگذارد.

ایران، امتیازگیری از این یا آن قدرت جهانی با ابزار نزدیکی به قدرت مقابل، را سال‌ها پیش آغاز کرد. در جریان جنگ جهانی اول، ایران روی پیروزی آلمان شرط بسته بود و البته شرط را باخت، اما همین تصمیم هم در فضای سیاسی آن دوران، به این منظور انجام شد که شاید ژرمن‌ها بتوانند به دلیل خصومت تاریخی شان با انگلیسی ها، پای آن‌ها را از ایران کوتاه کنند.

سیاست موسوم به «موازنه مثبت» یا «موازنه منفی» (روی آوردن به رقیبِ یک قدرت بزرگ برای کاهش فشار قدرت بزرگ)، اما مهم‌ترین نمونه خود را در دولت محمد مصدق پیدا کرد. نخست وزیر وقت ایران که برای ملی کردن صنعت نفت با انگلیسی‌ها سرشاخ شده بود، برای دفع فشار آنها، به آمریکا پناه برد که در آن زمان، هنوز پیشینه‌ای منفی در ذهن مردم و سیاسیون ایرانی نداشت. ماجرا البته به نفع مصدق و ایران تمام نشد و ایران از همان جایی گَزیده شد که گمان نمی‌کرد.

سیاست «نه شرقی، نه غربی» ایران در فردای پیروزی انقلاب اسلامی، اما قرار بود به نزدیکی با یک قدرت بزرگ برای دفع خطر یک قدرت بزرگ دیگر پایان بدهد و این اتفاقی بود که کمابیش هم رخ داد. با این همه، بر خلاف آنچه بسیاری گمان می‌کنند، ایران همواره کشوری متمایل به غرب شناخته می‌شود و این موضوع در دوران موسوم به «پسا برجام» هم خود را نشان داد، یعنی زمانی که به نظر می‌رسید اروپا دوباره قرار است به شریک نخست تجاری ایران بدل شود و جای چینی‌ها را تنگ کند.

چین حالا با یک پیشنهاد تازه به سراغ ایران آمده و ایران هم می‌داند که باید منافع رقبا و دشمنان (چه آمریکایی ها، چه برخی کشور‌های عرب حاشیه خلیج فارس و چه مثلاً روسیه و چین) را هم در تصمیم گیری‌های بلندمدت خود دخیل کند. در واقع، ایران می‌داند که این بار باید به شکلی دیگر بازی کند.

پیش بینی‌های ژئوپولتیک و اقتصادی نشان می‌دهند قاره آسیا در دو دهه پیش رو، بار دیگر به نقطه ثقل اقتصاد جهانی بدل خواهد شد و آن طور که گزارش‌های بانک جهانی نشان می‌دهد، از میان ۶ قدرت نخست اقتصادی در آن زمان، چهار مورد غیر غربی (به مفهوم عام) خواهند بود: چین، هند، ژاپن و روسیه.

ایران هم با همین چشم انداز و در فضای خالی ناشی از عدم حضور اروپا و آمریکا در اقتصاد ایران که در سال‌های اخیر با تهدیدات سخت نظامی و غیرنظامی هم همراه شده، «چرخش به شرق» را در دستور کار خود قرار داده است. با این همه، ایران به صورت همزمان در حال ارسال پیامی پیچیده هم به جهان غرب است: اگر نمی‌خواهید من در دامن شرق بیفتم، شما باید پا پیش بگذارید.

چرا ایران برای جهان مهم است؟

بنابراین، ایران می‌خواهد هم در تیم چین باشد (که احتمالاً ابرقدرت اقتصادی بعدی است) و هم همزمان، دشمنی قدرت‌های فعلی را تحریک نکند. اما اگر از آن سو به ماجرا نگاه کنیم، چرا ایران تا این اندازه برای غرب و شرق مهم شده است؟

موسسه مشاوره اقتصادی «مکنزی» (McKinsey & Company) در گزارش مفصلی که در ژوئن سال ۲۰۱۶ منتشر شده بود، ایران را مستعد رشد یک تریلیون دلاری تولید ناخالص داخلی در مدت حدود یک دهه دانسته بود و نوشته بود ایران به دلیل برخی ویژگی ها، مستعد رشد بالا است.

در این گزارش آمده بود که ایران به دلیل دسترسی به انرژی ارزان، موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد و دارا بودن طبقه متوسط و شهرنشین مصرف کننده‌ای که در مقایسه با طبقه متوسط متناظر در کشور‌های هند، برزیل و ترکیه ثروتمندتر و تحصیل کرده‌تر است، می‌تواند محل مناسبی برای سرمایه گذاری باشد.

سایت دولت بریتانیا هم در گزارشی که آخرین بار در سال ۲۰۱۸ به روزرسانی شده، توصیه‌هایی به تاجران انگلیسی برای سرمایه گذاری در ایران ارائه کرده و این را هم اضافه کرده که ایران بزرگ‌ترین اقتصادِ بیرون از جریان اصلی اقتصاد در دنیا است و به همین دلیل، سرمایه گذاری در این کشور می‌تواند بازدهی بالایی داشته باشد.

از آن سو، هنری کیسینجر، وزیر اسبق امور خارجه در آمریکا و یکی از مشهورترین دیپلمات‌های جهان در سال ۲۰۱۶ و در آستانه انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا در مقاله‌ای که در یکی از نشریات آمریکایی به چاپ رسید، از بر هم خوردن نظم نوین جهانی (New world order) سخن گفته بود. کیسینجر، نوشته بود نظمی که پس از جنگ دوم جهانی در جهان مستقر شده در آستانه فروپاشی قرار گرفته و ایران، در کنار چین و روسیه، عوامل بر هم زننده این نظم هستند.

در تلاش چین برای احیای جاده ابریشم جدید و محوریت یافتن دوباره این کشور به عنوان قلب اقتصاد جهان، در واقع جای بزرگی هم برای ایران وجود دارد و این در حالی است که اروپا، آمریکا، اسرائیل، برخی کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس و حتی روسیه، نمی‌خواهند ایران وزنی تا این اندازه سنگین پیدا کند.

سیگنال ایران به غرب و شرق

به این ترتیب، ایران که اکنون با حضور در بسیاری از کشور‌های منطقه و تقویت توانایی نظامی خود به یک قدرت منطقه‌ای بدل شده، باید دیر یا زود به تیم کشی میان چین و آمریکا به عنوان دو اقتصاد بزرگ پا بگذارد و تلاش برای گسترش نفوذ در حوزه اقتصاد را هم کلید بزند.

در این میان، اما یک نکته عجیب وجود دارد و آن هم اینکه اقتصاد ایران بر خلاف نظر عامه شهروندان ایرانی، آنچنان با اقتصاد چین در هم نیامیخته است و به همین دلیل، شاید ترس از نزدیکی بیش از حد به چین، در واقع ترسی بی دلیل باشد.

«اسفندیار باتمانقلیچ» و «لوسیل گریر»، در گزارشی که چندی پیش در مرکز بین‌المللی محققان «وودرو ویلسون» در آمریکا منتشر شد، نشان دادند که تعامل اقتصادی ایران با چین در چهار حوزه اصلی اقتصادی (تجارت دوجانبه، سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی، جذب منابع مالی خارجی و نیروی کار اعزامی) از سایر کشور‌های خاورمیانه، همچون پاکستان، عراق، امارات متحده عربی و ترکیه، عقب‌تر است.

بر اساس این گزارش، سرمایه گذاری مستقیم چینی‌ها در اقتصاد ایران از حدود ۴۷۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۴ میلادی، به حدود ۳.۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۸ میلادی رسیده، اما این درحالی است که به این ترتیب، ایران پس از امارات متحده عربی و پاکستان، صرفاً سومین دریافت‌کننده سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی چین طی این مدت بوده است.

اوضاع در حوزه همکاری‌های نظامی هم به همین شکل است. ایران و چین در یک دهه گذشته، تنها ۳ رزمایش دریایی مشترک برگزار کرده اند و این در حالی است که طی همین مدت، تعداد رزمایش‌های نظامی چین و پاکستان به ۲۰ مورد می‌رسد و البته، چین با عربستان سعودی، رقیب منطقه‌ای ایران نیز رزمایش مشترک برگزار کرده است.

بنابراین، ظاهراً این ایران است که در افزایش مراودات اقتصادی و غیراقتصادی خود با چین تردید دارد و نه بالعکس. از آن سو، با روی کار آمدن جو بایدن در آمریکا و بازگشتی ولو نسبی به ژئوپولتیکِ پیش از ترامپ، به نظر می‌رسد ایران می‌خواهد منفعت اقتصادی خود از پیوستن به یکی از دو اردوگاه شرق یا غرب را، پیش از عمل، در نظر بگیرد. این بار، ظاهراً سایرین بر سر حضور ایران در تیم شان، سر و دست می‌شکنند.

ارسال نظرات
نام
۱۱:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۰
ما مردم همیشه بدبختیم پس چرا.
نام
۲۳:۴۷ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
به پزشک یا دامپزشک مراجعه کنید
نام
۱۹:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
من که راز خنده های ظریف در دیدارهای خارجی را متوجه نشدم. ببینید وزیر چینی کوچکترین لبخندی نمی زند اما ظریف اوج خوشحالی خود را نشان می دهد. تنها چیزی که به ذهنم می رسد با باج دادن خود را قالب کردن است.
نام
۰۹:۵۵ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
ما نتیجه می گیریم که آمریکا بد است و چین کشور خوبی است و ما باید به چین کمک کنیم و نباید کار های بدی انجام بدهیم.
نام
۰۹:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
اینکه ایران در شاهراه جاده ابریشم قرار داشته و چین در جهت احیای آن می باشد وایران نیز می خواهد در این مسیر منافع خود را ببرد حرفی درست است . ما در این دنیای پر هرج و مرج اگر خواهان آ« هستیم که روی ما حساب کنند می بایست حتما قوی شویم و این موضع ربطی به هیچ جناحی ندارد یعنی منظور اینست که هر جناحی در ایران سر کار باشد می بایست کشور را در جهت قوی شدن و آن هم از طریق نگاه به داخل به سر انجام برساند تعامل با قدرت های بزرگ به صورت برد برد مستلزم این ات که به ما نگاه از بالا به پایین نکنند و این محقق نخواهد شد مگر با قوی شدن وگرنه چه فرقی می کند که ما شرق رابطه داشته باشیم یا غرب کشور قوی با هر کشور دیگری که بخواهد می تواند بر اساس منافع ملی خود رابطه برقرار کند و گرنه کشور ضعیف مجبور است خودش را به هر کشور غربی و یا شرقی بچسباند تا از او محافظت کند متاسفانه اکثر کامنت هایی که گذاشته شده احساسی و بدون تحلیل می باشد. و اصلا بدون توجه به شرایط جهان و منطقه و موقعیت ایران اظهار شده است.
برادر حسین بازجو کیهان نشین
۰۹:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
ایران ابرقدرت دنیاست و آمریکا محتاج ایرانه
ناشناس
۱۱:۵۲ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۰
چه فرقی میکند ما مردم همسشه بد حالیم
واسیلیوس
۰۸:۰۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
خود بزرگ بینی یکی از آفت های جهان سوم به خصوص ایران هست
نام
۱۹:۲۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
به خدا یک بچه دبستانی آگاهی بیشتری از این تحلیلگر دارد با این قومپوز در کردنش؟
ابراهيم
۲۰:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
تمام مردم اين توهم رو تشخيص. مي دهند الا اين تحليل گرهاي در پيتي
ناشناس
۲۱:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
جناب پروفسور شما هم نطق بفرمایید، طی این سالیان مردم ایران در زمینه تفسیر و تحلیل خبر بی بدیل شده اند.
ناشناس
۰۸:۳۸ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
هیچ کودنی شورولت و فرود و کادیلاک رو با چری و جک و امثالهم عوض نمی کنه.
نام علی
۱۹:۱۱ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
از کشورهای کمونیستی و بی دین همیشه باید دوری کرد
نام
۱۷:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
برای اینکه هنوز توهم مهم بودن داریم!
چین،روسیه آمریکا یا هر کشور دیگه ای فقط دنبال دوشیدن منابع مملکته چون دست یه عده کانابلده که نمیتونن ازش استفاده کنن،انقدرها هم مهم نیستیم
محمد
۱۹:۲۴ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
دوست عزیز
ایران به لحاظ ژئوپلیتیکی همواره از اهمیت بسیاری برخوردار بوده
کافیست در نظریه های مزتبط با هارتلند (قلب زمین) کمی جستجو کنید.
از طرف دیگر با توجه به وجود ذخایر طبیعی فراوان، نیروی تحصیلکرده و جمعیت زیاد، ایران ظرفیت بسیار بالایی برای توسعه اقتصادی، علمی و نظامی داره.

اینکه حاکمان چگونه، چه زمانی و در چه مسیری این ظرفیت را به کار بگیرند، موضوعی جداگانه و قابل بحثه.

پیروز باشی.
نام
۱۷:۱۲ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
به شماها توضیح نمی دهند که چگونه پنجره فروش جهانی نفت و مشتقات ان به تدریج در حال بسته شدن است و اگر روسیه با غرب و عربستان هماهنگ شده فقط به دلیل حذف سه کشور یاغی از سهم بازار فروش جهانی نفت بود (یعنی لیبی ونزوئلا و البته ایران ) به این زودیها هم تحریم فروش نفت اینها برداشته نمی شود نه وزیر اقتصاد اینها را می گوید نه وزیر نفت نه رئیس برنامه و بودجه نه رئیس جمهور شاید خودشان هم تمام سناریو را به درستی نمی دانند یا نفهمیده اند؟! می توانید از انها بپرسید زمان تقریبی و بازگشت ایران به بازار بین المللی فروش نفت کی خواهد بود؟ چین 25 میلیارد یورو سپرده بانکی انتقالی اروپایی ما را مدتهاست که فریز کرده و به دهانش مزه کرده دنبال افزایش حجم سپرده های فریز شده بعدی است ...
سالی بد
۲۰:۱۶ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
مسئولین کشور ما فقط با گفتار درمانی میگن که بایدن بهتر هست
اصلا به مسائل پشت پرده و لابی های نفتی عرب و روس رو در نظر نمی گیرند
به نظرتون لابی های نفتی میزارن ایران به این زودی ها به بازار انرژی برگرده؟؟
سو
۱۶:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
منکه دارن میرم چینی یاد میگیرم
ناشناس
۲۰:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
شما اول فارسیت رو درست کن چینی پیش کش
هرچند که زبونش هم مثل سیاست و کالاهاش برا آدم هایی مثل تو هست
من که دارم میرم چینی یاد بگیرم
آخه لامصب من که دارن میرم چینی یاد میگیریم
نام
۱۶:۴۴ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
ایران قبله عالم هست، همه دنیا دنبال ما هستند و از این حرفهای مفت برای مردم ایران نان و آب نمی شه
نام
۱۵:۵۸ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
هم برنامه ریزهای اقتصادی خوبی داریم وضعیت اقتصادی را ببینید
هم در اموزش رتبه اول را داریم
هم نظامی براحتی با دو موشک 200 تا رامیکشیم
باز هم بگم .........
ناشناس
۱۶:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
چین؟
این کشور هیچ وقت ابرقدرت نمیشه
جالبه تحلیل این کسی که این مطلب رو نوشته
اتفاقا اگر بنا به امتیاز بود ایران اگر به امریکا امتیاز میداد یا روابط دوستانه داشت خیلی خیلی سودش بیشتر از این قرارداد استعماری با چین‌هست
نام
۱۴:۵۵ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
واقعا چه سر و دستی میشکنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بابا مواظب باش الان همه بیمارستان ها پر از بیمار کرونایی یه جا نیست برای این مصدومین
نام
۱۴:۳۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
چرا ؟ خب معلومه . چون الان تیغیدن ایران کم‌هزینه‌تر شده
نام
۱۴:۳۸ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
ایران سر شار از منابع طبیعی ست ...متاسفانه نه مردم اکاهی دارد و نه مسول با لیاقتی ....شرایط مناسبی دارد برای چپاول ....
نام
۱۴:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
با وجود واحد پولی که به ته خط چسبیده و تورم رها شده، ایران دیگه از نظر سایر کشورها بازار خوبی برای اجناسشون نیست و توجه اونها به ایران به خاطر دو دلیل عمده نفت و انرژی و منابع ارزان و نیروی کار قیمت پایینه و اگه سرمایه گذاری هم در ایران بشه در جهت پیشرفت و بهبود اوضاع داخلی نخواهد بود بلکه در جهت هرچه پایین بردن هزینه ها و تسهیل هدف کشور ثانی خواهد بود.
نام مهم نیست
۱۴:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
اگر منظور تحلیل گر محترم از اقتدار ، اقتدار نظامی است که تحلیل گر محترم در اشتباه است چون شوروی با آن اقدار نظامی که قابل قیاس با ما نبود نتوانست در برابر امریکا و غرب مانداگار شود .کما اینکه با روی کار آمدن پوتین در روسیه پس از یلتسین سیاست از اقتدار نظامی به اقتدار اقتصادی تغییر کرد و روسیه حرکت خوبی را در کنار اقتدار نظامی در راه توسعه اقتصادی آغاز کرد و آلان به مراتب موفق تر از زمان ابرقدرتی شوروی بوده است .
چین هم همینگونه بوده چرا که تا زمانیکه بازسازی اقتصادی را شروع نکرده بود در مقابل دنیای پیشرفته غرب حرفی برای گفتن نداشت ، اگر حالا چین قدرت آمریکا را به چالش کشیده به دلیل توسعه اقتصادی است نه توسعه نظامی .
چین شریک قبال اعتمادی برای ما نخواهد بود ، اگر چین شریک قابل اعتمادی بود در دوران تحریم با کشور ما همکاری بهنری داشت نه اینکه مطالبات ما را پرداخت ننماید و اگر هم بخشی را پرداخت کرده با تحمیل هزینه سنگین کارمزد انتقال و به جیب زدن منافع بسیار با کشور ما همکاری نماید . این همکاری نیست ، این خود به نوعی استعمار کشور ما توسط چین است .
اگر تحلیل گر محترم فیلم های کره ای که از تلوزیون پخش می شود عنایت بفرمایند می بینند که چطور چین در طول تاریخ کشور های همسایه خود را استثمار کرده است . بنابراین تفاوتی با آمریکا که ندارد هیچ آژ آمریکا هم بدتر است و قرارداد 25 ساله با چین هم مانند قرارداد واگذاری 100 ساله استخراج نفت حکومت قاجار به انگلیس است.
اقتدار باید اقتدار اقتصادی باشد مانند کره ،
ژاپن ،برزیل و ... نه نظامی چرا که ما از نظر نظامی با خیلی از این کشور ها حتی کره جنوبی هم قابل قیاس نیستیم که به عنوان یک برگ برنده با قدرت های بزرگ مذاکره کنیم .همین تحلیل های غلط است که مسئولین محنرم جمهوری اسلامی ایران را به اشتباه می اندازد و خودیزرگ بینی کاذب در آنها ایجاد کرده و ما را به فلاکت انداخته است .
رفع مشکلات کشور علی رغم موقعیت استراتژک از نظر جغرافیایی ، اجتماعی ، سیاسی ، جمعیتی و... با تغییر رویکرد سیاست از دعوا و نزاع با دنیا به مذاکره و تعامل بین المللی و در بستر واقع بینانه میسر خواهد بود نه آنگونه که این عزیز تحلیل نموده است .
ناشناس
۱۹:۱۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
دقیقا دروغ می گویی قدرت جهنمی شوروی را با شبح پوتین مقایسه می کنی؟ اگر نبودند غربگرایان وابسته مثل گورباچف و یلتیسن کجا شوروی سقوط می کرد؟ سال آخر برژنف شوروی 4 درصد رشد اقتصادی داشت. یعنی دو برابر آمریکا.
اتفاقا صدها کشوری که می گویید قدرت اقتصادی هستند بی اجازه آمریکا آب نمی توانند بخورند و اگر دلار وارد کورشان نشود همدیگر را خواهند خورد.

قدرت را کره شمالی دارد که با وجود هفتاد سال تحریم مطلق هیچ خبری از تورم و بیکاری و اعتیاد و قمار و فحشا و کارتن خواب و ناامنی ندارد.مردمش غذای سالم می خورند و خبری از سرطان ندارند. دخترانش عروسک جنسی آمریکا نیستند. شبیها زودمی خوابند و صبح زودبیدار می شوند و شبهایشان پرستاره ترین شبهای جهان است جون بیهوده برق را هدر نمی دهند.
قدرت واقعی اراده ملتی مانند کره شمالی است و بس
ناشناس
۱۰:۴۰ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
این ۱۹:۱۹ حالش بده تب داره
نام
۱۴:۲۱ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
چون ایران از نظر مبانی و گذاره های ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی و ژئواکونومیکی مهمترین کشور غرب آسیاست
ناشناس
۲۱:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
خدایا چقدر ما مهم هستیم
نام
۱۴:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
اولا هیچ کشوری قراردادی با این درجه اهمیت را در شرایط غیرمعمول‌امضا نمیکند‌مگر‌ از روی استیصال . دوما خود ماهیت قرارداد شرایط غیر عادی‌دارد . در قرار دادی که شرط و شروط تعیین شود که “چین سرمایه گذاری میکند به شرط‌ خرید اجناس چینی توسط ایران “ این خود نشانه بارز از ماهیت استعماری قرارداد می باشد.
نام
۱۴:۱۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
نمیدونم چقد نفت و گاز زیر زمین مونده ولی اینم بفروشید بخورید، ببینم آخرش چکار می کنید، کشوری بدون هیچگونه قدرت تولید و صرفا" مصرف کننده.
نام
۱۳:۵۵ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
بهترین حالت این است که ایران صحنه رقابت اقتصادی شرق و غرب شود و هر دو در اینجا سرمایه گذاری کنند.
در ان صورت می توانیم بخوریم و بخوابیم و شکممان گنده تر شود. بسیار حال می دهد اگر اینطور شود
ناشناس
۲۳:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
به همین خیال باش
نام
۱۳:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
ببخشید فرمودین چین و آمریکا بدنبال ایرانن؟! یعنی توهم در این حد؟
ناشناس
۱۶:۵۸ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
چین اره
چون منابع زیرزمینی ایران بسیار زیاد
تا چین جارو برقی نکشیده مقامات کشور بی خیال نیمشن
امین میرزائی
۱۳:۴۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
طرفهای ما خر داغ می کنند . گرسنگان محترم بوی کباب را با خر داغ شده اشتباه نگیرند !!
نامجو
۱۳:۴۰ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
اشکال کار ما اینجاست که امتیاز دادن به غرب درسیاست ما " اخ ""وبد است ودر مواجهه با غرب فقط انها باید ملاحظه ی ماروبکننند وما هیچ امتیازی ندهیم اما به شرق و چین وروسیه که میرسد باید امتیازهای دست ودلبازانه ی بیشمار بدهیم وامتیازهای اندک هم شاید بگیریم وخوشحال هم باشیم..اگرسرمایه گذاری چینی ها در ایران مثل صنعت ماهیگیری شان باشد که از کف دریا تا سطح آنرا جارو کنند وبروند همان بهتر که مستعمره ی غرب باشیم
ناشناس
۲۳:۲۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
هدف قرارداد با چین فراگیری روشهای کنترل مردم است که چینیها در آن استادند
مهیار
۱۳:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
چقدر گنده بودیم و نمیدونستیم. خخخخخخخخخخخ
مهدی
۱۳:۳۲ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
کی آخه دنبال ماست ؟ فقط درآمد یک سال کشور ما رو با درآمد سامسونگ ، اپل و هوآوی مقایسه کنید و بعد توهم بزنید که ما هم کسی هستیم.
نام
۱۳:۱۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
یک چیز که کاملا مشخص هست تا این مدیران هستند و مدام از این پست به اون پست جا به جا می شوند مردم یک روز خوش نخواهند دید
وطن پرست
۱۳:۱۵ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
یه وقتی خنده های ظریف رو میدیدم عشق میکردم الان حالم از این دولت ریاکار با خنده های مسخره شون بهم میخوره
خدا پرست
۱۳:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
ما هنوز هم عشق می کنیم باهاش
ایرانی
۱۵:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
من یه مثبت زدم چرا ۴۴تا مثبت خورد؟؟؟!!!!
ناشناس
۱۹:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
خیال کرده اید بایدن که به هموطن خودش رحم نکرد و با تقلب او را حذف کرد
با شما از در صداقت در می آید؟ شما از صدام بدتر که او هم پیروزی بیل
کلینتون بر بوش پدر را جشن گرفت با آنکه تقلبی در کار نبود.
دموکراتها رای خواهند آورد و احتمالا به ایران هم حمله خواهند کرد. عین
این بازی را سر عراق و لیبی پیاده کردند. جمهوریخواهان با وجود هارت و
پورت کم خطرند ودموکراتها با وجود ادب و استایل اتوکشیده بسیار وحشی و
خطرناک. چه کسی الغای بردگی را امضا کرد؟ لینکلن جمهوریخواه. چه کسی
معاهده سالت را شوروی امضا کرد؟ فورد جمهوریخواه یعنی همان کسی که جنگ
ویتنام را تمام کرد. چه کسی معاهده الجزایر را با ایران امضا کرد؟ ریگان
جمهوریخواه. چه کسی با کره شمالی سر میز مذاکره نشست و تحیمهای آن کشور
را وتو کرد؟ ترامپ جمهوریخواه. اما حالا چخ کسی بمب اتمی بر ژاپن
انداخت؟ ترومن دموکرات. چه کسی جنگ ویتنام را راه انداخت؟ کندی دموکرات.
چه کس عامل نارنجی را در جنگ ویتنام استفاده کرد؟ جانسون دموکرات. چه کسی
به ایران حمله نظامی کرد؟ کارتر دموکرات. چه کسی جنگ سومالی را راه
انداخت و عراق را تحریم فلج کننده کرد؟ کلینتون دموکرات. چه کسی عامل جنگ
عراق شد؟ هلادری کلینتون دموکرات. چه کسی جنگ سوریه و لیبی را راه انداخت
و ایران تحریم فلج کننده کرد؟ اوبای دموکرات و...
چشم خود را باز کنیم. سگ زرد برادر شغال است. اما دموکراتها برای بشریت
خطرناکترند. در پازل آنها بازی نکنیم.
ناشناس
۲۱:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
الان چندش آور شده
نام
۱۳:۱۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
توهم
نام
۱۳:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
می دونم وقت ندارید و در سال دیگه دوره ریاست جمهوری تمام میشه و باید یه دستاورد ملموس از جنس مذاکره مثبت داشته باشید. اما وزن اضافه ندهید. جو هم ندهید. از مذاکره خبری نخواهد بود.
نام
۱۳:۰۴ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
در این چند دهه و به ویژه دهه اخیر چه تاجی چین یا روسیه به سر ایران زده اند؟ غیر از این است که سهم ایران از دریای خزر به کمتر از ده درصد رسیده است و چین هم که داستانش مفصل است؟!!
ناشناس
۱۹:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
یعنی خدا لعنت کند هر بیسوادی که یکبار در عمرش قراردادهای ایران و شوروی را نخوانده و می گوید نصف دریای خزر مال ایران بود!
ناشناس
۰۸:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
دوست داری کل دریای خزر مال ما باشه و حصارکشی کنیم 4 کشور دیگه واردش نشن. یکبار هم که شده نقشه رو نگاه کن