صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

صفحات داخلی

راستش را بخواهید وقتی اسم شهلا می‌آید، ناصرخان یک هفته در خانه فقط راه می‌رود و نمی‌خوابد، چون واقعا هم به او و هم به پسرهایش خیلی آسیب‌زده است. من واقعا دوست نداشتم که از ناصرخان در این باره سوالی کنم. هر وقت، فرد دیگری هم در این باره از او سوالی می‌کند، تا یک هفته می‌رود تو خودش. من عکس‌هایی از آن موقع را دیدم که عرفان و علی می‌رفتند روی قبر مادرشان می‌خوابیدند، بوسش می‌کردند و .... من وقتی آن عکس‌ها را دیدم، یک هفته از لحاظ روحی داغون شده بودم. این را هم شنیدم که مرحوم سحرخیزان از شهلا خواهش کرده بود که او را به خاطر بچه‌هایش نکشد، اما ...
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۰ - ۱۲ آبان ۱۳۹۹

 سپیده فکوری، ۳۸ ساله، نقاش و همسر تازه «ناصر محمدخانی» فوتبالیست پیش کسوت تیم ملی و پرسپولیس است که حاضر شد تا برای اولین بار جزئیات شنیده نشده‌ای از تصمیم‌اش برای زندگی با این چهره شناخته شده باشگاه پرسپولیس را با ما در میان بگذارد.

ناصر محمدخانی، فوتبالیست ارزنده‌ای بود که بعد از پایان فوتبالش و به دلیل ماجرای قتل همسرش توسط همسر موقتش شهلا دوباره مورد توجه قرار گرفت و بعد از مدتی دوباره به خاطر ماجرای درگیری با خانواده همسر موقت بعدی اش حاشیه ساز شد، اما حالا زندگی تازه‌ای را با همسر فعلی اش شروع کرده است. شایان ذکر است که محمد خانی از مرحوم سحرخیزان دو پسر به نام‌های علی و عرفان و از همسر فعلی‌اش هم یک پسر به نام والارضا دارد. در پرونده امروز به سراغ پاسخ‌های همسر فعلی «ناصر محمدخانی» رفتیم تا کمی با مسائل زندگی با آدم‌های شناخته شده و مورد حساسیت بخشی از جامعه بیشتر آشنا شویم و البته بدیهی است که روایاتی در این گفتگو آمده دیدگاه‌های خانم فکوری است و ممکن است دیدگاه‌های دیگری در باره بخشی ازموضوعاتی که در این گفتگو مطرح شده، وجود داشته باشد. او در ابتدای صحبت‌هایش به این نکته اشاره می‌کند که دوست دارد به همه سوالات‌مان، صادقانه جواب بدهد، چون آدم رک و راستی است.

من خیلی آدم مشکل‌پسندی بودم

به عنوان اولین سوال می‌پرسم که چطور با ناصرخان آشنا شدید که می‌گوید: «چند سال پیش من به ناصر زنگ زدم که خبر فوت یکی از فامیل‌های نزدیک‌مان را که با ناصرخان هم دوست بود به او بدهم. آن موقع وقتی تلفن را قطع کردم به برادرم گفتم که ناصرخان چقدر صدای قشنگی دارد و صدایش مثل دوبلورهاست. وقتی هم برای اولین بار در مراسم ختم همان فامیل نزدیک‌مان، او را دیدم به خانواده‌ام گفتم که چقدر شبیه شاهزاده‌هاست. زمانی هم که ناصرخان از من خواستگاری کرد، تعجب نکردم و یک جور‌هایی می‌دانستم که این اتفاق خواهد افتاد. در کل من خیلی آدم مشکل‌پسندی بودم و دوست داشتم که همسرم همه چیز را با هم داشته باشد یعنی خیلی خوش‌تیپ باشد، حرف زدن بلد باشد، تحصیلات داشته باشد، برای انسانیت ارزش قائل باشد و ... که وقتی با خانواده ناصر آشنا شدم، متوجه شدم که انتخابم درست بوده است. درباره واکنش خانواده‌ام به خواستگاری ناصرخان از من، باید بگویم خانواده‌ام ناصرخان را می‌شناختند و خیلی هم او را دوست داشتند بنابراین از این نظر مشکلی نبود.»

علی آقا پروین گفتند که مراسم عروسی را لغو کنید

برگزاری مراسم عروسی‌تان در سال ۹۶ با حرف و حدیث‌های زیادی همراه شد، در این باره توضیح می‌دهید: «ما مهر ۹۵ با یکدیگر آشنا شدیم و اسفند همان سال عقد کردیم و آذر ۹۶ رفتیم خانه خودمان و جشن عروسی مختصری گرفتیم. هرچند شبکه‌های اجتماعی و بعضی سایت‌ها زدند که جشن عروسی مفصلی برگزار کردیم، اما واقعا این‌طور نبود و فقط برای آشنایی خانواده‌ها بود. همان زمان علی‌آقا پروین به ناصرخان گفته بود که، چون آن موقع زلزله آمده بود، هزینه‌های مراسم را خرج زلزله‌زده‌ها کنید و کل مراسم را لغو کنید، اما من گفتم که کاش علی آقا زودتر این نکته را گفته بودند و، چون مهمان‌هایم را دعوت کرده بودم، امکان لغو کردنش وجود نداشت و به همین دلیل هم علی‌آقا در مراسم‌مان شرکت نکردند و به نظرم ناراحت شده بودند که امیدوارم این‌طور نباشد.»

قبل از ازدواج با ناصرخان، اصلا فوتبال نگاه نمی‌کردم

شاید این‌طور به نظر برسد کسی که با فوتبالیست‌ها ازدواج می‌کند، خودش هم باید یک طرفدار دو آتشه باشد. فکوری در این باره می‌گوید: «من قبل از ازدواج با ناصرخان اصلا فوتبال نگاه نمی‌کردم، چون فوتبال یک ورزش به شدت استرسی است و حرص‌و‌جوش دارد. البته خانواده‌ام فوتبالی بودند و در زمان‌های دربی با این‌که بازی را نگاه نمی‌کردم و فقط صدایش را می‌شنیدم، اما چون عاشق رنگ قرمز بودم، همیشه دوست داشتم که پرسپولیس برنده باشد. اما بعد از ازدواج کلا شرایطم فرق کرد. الان پرسپولیسی دو آتشه هستم و اصلا مگر می‌شود که زن ناصر محمدخانی باشی و پرسپولیسی نباشی. یادم هست در مراسم «فرشاد آقای گل» که رفته بودم و اوایل ازدواج‌مان بود، من اصلا آقای علیپور و حسین ماهینی و ... را نمی‌شناختم و دوستان ناصرخان به او می‌گفتند که این چه زنی است که گرفتی، هیچ بازیکنی را نمی‌شناسد و آبروی‌مان را برد!»

مهریه‌ام تنها یک سکه است

از او می‌پرسم بعضی‌ها می‌گویند که شما به خاطر پول با ناصرخان ازدواج کردید. در ابتدای گفتگو هم گفتید که می‌خواهم صادقانه به سوالات پاسخ بدهم بنابراین می‌شود بگویید که مهریه‌تان چند سکه است و ناصرخان تا امروز چه چیز‌هایی را به نام شما زده از ملک گرفته تا خودرو، که پاسخ می‌دهد: «من مهریه‌ام یک سکه است به یگانگی خداوند. ناصرخان قبل از عقد با این تعداد موافق نبود و قبول نمی‌کرد. حتی تا چند لحظه قبل از خوانده شدن عقد می‌گفت که نمی‌شود و باید مهریه‌ات را ببری بالا، اما من به او گفتم که من به مهریه اعتقاد ندارم. بعضی مردم فکر می‌کنند من به خاطر پول با ناصرخان ازدواج کردم. من هر چیزی هم که دارم، به نام مادرم است، چون از آن دسته آدم‌هایی نیستم که حوصله محضر رفتن، سند زدن و ... داشته باشم. پدرم هم هر وقت خواسته چیزی به نامم کند، گفتم که به نام مادرم بزند. درباره ناصرخان هم همین‌طور است، هر وقت خواسته چیزی به نامم بزند، به او گفتم که من نمی‌خواهم مدیون بچه‌های لاله باشم. به او گفتم که تو هر چه داری، مال سه تا بچه‌ات است. ناصر خودش و وجودش برای من، مهریه است.»

از نظر من ناصر در قتل لاله هیچ نقشی نداشت

تصمیم به ازدواج با مردی که یک زنش به قتل رسیده، همسر دیگرش قاتل بوده، خانواده زن سومش او را دزدیدند و ... اصلا کار ساده‌ای به نظر نمی‌رسد. فکوری، اما نظر دیگری در این باره دارد: «من می‌دانستم که ناصر حتی یک درصد هم در ماجرا‌های پیش آمده برای ازدواج‌های قبلی‌اش مقصر نیست. یکی از فامیل‌های خیلی نزدیکم که قاضی دادگستری بود، همان زمان برایم توضیح داد که ناصر مقصر نبوده و در قتل خدابیامرز لاله هیچ نقشی نداشته است. تنها تقصیر ناصر این بود که ازدواج موقت کرده بود. افرادی امثال شهلا دنبال آدم‌های با آبرو هستند تا زندگی‌شان را به هم بریزند و خراب کنند. من مطمئن هستم اگر ناصرخان لاله را آن‌قدر دوست نمی‌داشت، لاله هیچ‌وقت کشته نمی‌شد. اگر او به خواسته‌های خانم جاهد تن می‌داد، هیچ وقت لاله کشته نمی‌شد. البته و به خاطر بزرگ بودن اسم ناصرخان، در این ماجرا بعضی رسانه‌ها شیطنت کردند وگرنه مثل این قتل‌ها، روزی چندین مورد در کشور اتفاق می‌افتد و هیچ فردی خبردار هم نمی‌شود، اما به خاطر اسم و رسم ناصر، بعضی مجلات به ماجرا برای فروش بیشتر دامن زدند.

تا جایی که من ناصر را می‌شناسم، او نمی‌تواند یک مورچه را زیر پایش له کند، حتی وقتی می‌خواهم یک مگس را بکشم می‌گوید که لطفا پنجره را باز کن تا برود بیرون. همه آن‌هایی که در این سال‌ها به ناصر تهمت زدند یا آن‌هایی که فیلم زندگی ناصر را به دروغ ثبت کردند، مدیون ناصر و خانواده مرحوم سحرخیزان هستند. از نظر من، ناصر عاشق لاله بود و شهلا پرستو بود. اولا که همه می‌دانند ناصر ازدواج موقت کرده بود، ثانیاً که شهلا به اصرار وارد زندگی ناصر شده بود و هدف‌هایی داشت. وقتی قاضی از شهلا پرسید که چرا از شوهر دومت جدا شدی، گفت او به من دروغ گفته بود و زن و بچه داشت و قاضی هم پرسیده بود مگر ناصرخان، زن و بچه نداشت؟ به نظر من همه چیز در این ماجرا‌ها واضح است.»

اسم شهلا که می‌آید، ناصرخان یک هفته بی‌خواب می‌شود

تا به حال با ناصرخان درباره گذشته‌اش صحبت کردید؟ کنجکاو شدید تا بیشتر در این باره بدانید؟ واکنش ناصر چه بوده است؟ فکوری پاسخ می‌دهد: «راستش را بخواهید وقتی اسم شهلا می‌آید، ناصرخان یک هفته در خانه فقط راه می‌رود و نمی‌خوابد، چون واقعا هم به او و هم به پسرهایش خیلی آسیب‌زده است. من واقعا دوست نداشتم که از ناصرخان در این باره سوالی کنم. هر وقت، فرد دیگری هم در این باره از او سوالی می‌کند، تا یک هفته می‌رود تو خودش. من عکس‌هایی از آن موقع را دیدم که عرفان و علی می‌رفتند روی قبر مادرشان می‌خوابیدند، بوسش می‌کردند و .... من وقتی آن عکس‌ها را دیدم، یک هفته از لحاظ روحی داغون شده بودم. این را هم شنیدم که مرحوم سحرخیزان از شهلا خواهش کرده بود که او را به خاطر بچه‌هایش نکشد، اما ....» 

من به ناصر مطمئن هستم و اعتماد کامل دارم

به او می‌گویم من را ببخشید، اما راستش هنوز نمی‌توانم این ماجرا را هضم کنم که شما چطور به خواستگاری ناصرخان جواب مثبت دادید؟! همسر ناصرمحمدخانی این‌طور پاسخ می‌دهد: «زن‌های شناسنامه‌ای ناصر فقط دو نفر بودند، یکی من و یکی مرحوم لاله. اگر فرد دیگری وارد زندگی ناصرخان شده، دلیل اش این بوده که او دوست نداشته با فردی آشنا باشد که محرمش نباشد و در صحبت‌هایش به گناه آلود شود. حتی وقتی دختر و پسر‌های امروزی تصمیم به ازدواج می‌گیرند، بعد از آشنایی اولیه، عقد می‌کنند و صیغه محرمیت می‌خوانند، بعدش اگر به درد هم خوردند، می‌روند زیر یک سقف برای زندگی‌مشترک.

در این مورد آخر، ناصر همه مسیر را رفت، اما وقتی دید که طرف مقابلش خیلی مشکل دارد، چرا باید با او ازدواج می‌کرد؟ الان در همین تهران، کم داریم دختر و پسر‌هایی که با یکدیگر دوست هستند؟ ناصر از این شخصیت‌ها نبود که با یکی صحبت کند، رستوران برود و .... ناصر ازدواج موقت داشته تا ببیند اگر طرف مقابلش اهل زندگی است، ازدواج کند، اما دیده که مشکل‌دار است. آیا بایدبا او ازدواج می‌کرد تا خودش را بدبخت کند؟ از همه این‌ها گذشته، من به ناصر مطمئن هستم و اعتماد کامل دارم. من ناصر را می‌شناسم و می‌دانم دیگر از این ماجرا‌ها برایش پیش نمی‌آید.» 

این روز‌ها ناصرخان جایی مشغول کار نیست

از خانم فکوری درباره شرایط اقتصادی این روز‌های ناصرخان و برنامه روزانه‌شان می‌پرسم که می‌گوید: «الان ناصر جایی مشغول کار نیست و همه روز را در کنار یکدیگر و والارضا سپری می‌کنیم. او مغازه‌هایش را اجاره داده و الان سر کار نمی‌رود. یک روز در میان سه نفری به پیاده‌روی می‌رویم، یک روز در میان هم والا را می‌بریم استخر که ناصرخان به او شنا یاد می‌دهد. گاهی هم می‌نشینم پای تابلو برای نقاشی کشیدن. به تازگی هم نقاشی کشیدن ناصرخان خیلی بهتر شده است. خودروی ناصرخان اکنون اپتیما و من هم مزدا ۳ دارم. ناصر خیلی سرعتی رانندگی می‌کند و من از این موضوع ناراحت می‌شوم البته رانندگی‌اش بی‌نظیر است.

از شوخی با ناصر در شبکه‌های اجتماعی ناراحت نمی‌شوم

از او می‌پرسم بعد از ازدواج ناصرخان با شما، هر از چندگاهی به خصوص در شبکه‌های اجتماعی درباره چندین بار ازدواجش، شوخی‌هایی می‌شود. از دیدن آن‌ها ناراحت می‌شوید؟ می‌گوید: «اصلا با شوخی‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی با ناصرخان می‌شود، ناراحت نمی‌شوم. آن حرف‌ها اصلا برای من مهم نیست، چون می‌دانم که ناصرخان فقط دو تا زن داشته، یکی من و یکی مرحوم لاله. فردی که با شناخت کامل وارد زندگی‌مشترک شود، هیچ نگرانی نخواهد داشت و من ناصر را کاملا می‌شناسم.»

چند روز ناصرخان را نبینم به کما می‌روم

به خانم فکوری می‌گویم که بعد از پنج سال زندگی‌مشترک با ناصرخان از این تصمیم‌تان راضی هستیدمی گوید: «خدا من را خیلی دوست داشت که ناصرخان را سر راه من برای ازدواج قرار داد. او این‌قدر مهربان، خوب، باشخصیت و ... است که من به همه فامیل و آشنا‌ها گفتم که امیدوارم زودتر از ناصرخان بمیرم، چون حتی نیم ساعت بدون او نمی‌توانم به زندگی ادامه بدهم. چند وقت قبل در یک آرایشگاه زنانه این‌ها را گفتم که همه گفتند هیچ زنی در این دوره و زمانه این جوری نمی‌گوید! خیلی به او وابسته هستم. هرچند وقت یک بار، ناصرخان چند روزی برای دیدن پسرش عرفان به قطر یا انگلیس می‌رود و واقعا من به کما می‌روم یعنی نه غذایی درست می‌کنم، نه بیرون می‌روم، نه می‌خندم، نه در یخچال را باز می‌کنم برای خوردن چیزی و .... یک جوری زندگی می‌کنم که انگار لحظه‌ها را می‌شمارم برای رسیدن ناصر. نیم ساعت هم نمی‌توانم دوری‌اش را تحمل کنم.»

هیچ مشکلی با بچه‌های ناصرخان ندارم

ازدواج با فردی که دو پسر دارد، از دیگر مسائلی است که نمی‌توان بدون توجه از کنارش گذشت. فکوری می‌گوید: «ناصرخان دو پسر به نام‌های علی و عرفان از مرحوم لاله دارد. علی ایران است و برای خودش خانه دارد و جدا از ما زندگی می‌کند. عرفان هم که برای ادامه تحصیل در رشته مهندسی به انگلیس رفته است. بچه‌های ناصر فوق‌العاده خوب هستند و همان‌طور که من به آن‌ها علاقه دارم و احترام‌شان را نگه می‌دارم، آن‌ها هم به من و والارضا احترام می‌گذارند. چون ناصر را دوست دارم، عاشق بچه‌هایش هم هستم. الان هم که پسران ناصر، برادران پسرم والا هستند.»

مادر مرحوم لاله با ناصر و من هیچ مشکلی ندارد

«مادربزرگ علی و عرفان در قطر است و به هرکدام از نوه‌هایش یک ویلا در آن جا داده است. مادر لاله فوق تیلیاردر است، هم در خانه شیرازش راننده و آشپز و ... دارد و هم در خانه قطرش»، فکوری با این مقدمه ادامه می‌دهد: «رابطه مادر مرحوم سحرخیزان با ناصرخان هم خیلی خوب است. ناصرخان برای تمدید اقامتش هر شش ماه باید به قطر برود و آن‌ها اصلا مشکلی با ناصرخان ندارند. ۳۰ سال است که دامادشان است و از نزدیک او را می‌شناسند. خانم سحرخیزان با من هم مشکلی ندارد.»

عشق‌مان دو طرفه است

«ناصر محمدخانی» هم بعد از درخواست ما، راضی می‌شود که چند جمله کوتاه درباره همسر فعلی‌اش به ما بگوید. البته قبلش می‌گوید که من به خاطر کرونا چند وقتی است که به زیارت نیامدم و دلم خیلی هوای حضرت را کرده است، اسم بچه‌ام را هم به خاطر امام رضا (ع) گذاشتم والارضا. درباره عشق همسرش و زندگی این روزهایش هم می‌گوید: «کم و بیش صحبت‌های سپیده جان را شنیدم و فقط می‌توانم بگویم که دل به دل راه دارد و این عشق و علاقه دو طرفه است. به قول مهران‌مدیری در برنامه دورهمی که می‌پرسید آیا احساس خوشبختی می‌کنید، باید بگویم که خیلی احساس خوشبختی می‌کنم. بیشتر روز هم با هم هستیم، می‌ر ویم پیاده‌روی با بچه‌مان و .... این انتخابم آگاهانه بود و با قبلی‌ها خیلی فرق می‌کرد. هم ایشون شناخت داشت و هم من. او یکی از بهترین کدبانوهاست، اهل زندگی، خانواده‌اش اصیل است، تحصیل کرده، خانه‌دار، استاد من در نقاشی و .... خیلی خوشبختم، همین.»

 

منبع:خراسان

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
شهرام
۱۲:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
...زمانی هم که ناصرخان از من خواستگاری کرد، تعجب نکردم و یک جور‌هایی می‌دانستم که این اتفاق خواهد افتاد،
خودروی ناصرخان اکنون اپتیما و من هم مزدا ۳ دارم،
مادر لاله فوق تیلیاردر است،
من دیگه حرفی ندارم!
نام
۱۰:۳۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
به عنوان یک معلم دانشگاه، از اینکه وقت گذاشتم و این خزعبلات را خواندم از خودم، دانشجوهام و خانواده ام عذرخواهی میکنم و ورود به سایتهای خبری را به مدت یک هفته به خودم حرام اعلام میکنم. حقیقتا دروغ و ریا و هر چیز مشمیز کننده ای که بگویی این مصاحبه داشت و چیزی که نداشت صداقت بود
ناشناس
۰۰:۲۶ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۵
هزارتا لایک
سامان
۱۰:۲۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
من جسارت میکنم اما چون خودم مدرک روانشناسی از جمهوری چک دارم این نکته را میگویم، سخنان این خانم بزرگوار در چندین جا تکرار همان روایت ضعیف، بی سند و‌ شبهه برانگیز اقای محمدخانی از ماجرای قتل و مقصر نشان دادن یکفرذ است. کاش ریاست محترم قضایی اجازه رسیدگی مجدد دهند تا خون بی گناه به هدر نرود. باز هم میبخشید
سامان
۱۰:۲۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
من جسارت میکنم اما چون خودم مدرک روانشناسی از جمهوری چک دارم این نکته را میگویم، سخنان این خانم بزرگوار در چندین جا تکرار همان روایت ضعیف، بی سند و‌ شبهه برانگیز اقای محمدخانی از ماجرای قتل و مقصر نشان دادن یکفرذ است. کاش ریاست محترم قضایی اجازه رسیدگی مجدد دهند تا خون بی گناه به هدر نرود. باز هم میبخشید
حاج محمدرضا
۰۸:۴۷ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
نباید گذاشت این قبیل افراد مطرح شوند
ناصر محمدخانی و شجریان و......
ناشناس
۱۸:۰۴ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
پِرت !!!!

تو عقلت خیلی زیاده .

کمی با ما پیاده بیا استاد !!!!



تو اصلا می دانی اینها کیستند ؟؟؟؟؟؟؟


پِرت ...

.
نام سید حسین سیدی
۰۸:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
به امید روزی که اعدام لغو شود.اگر خانم دوم اعدام نمی شد و حبس می کشید.بدون شک حقایق بهتر اشکار می شد
علی
۲۳:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
به امید روزی که عدالت در مورد همه اجرا شود، حالا اعدام باشه یا حبس
نام
۰۶:۴۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
ان شااله خوشبخت شوند
سعید سلطانپور
۰۶:۲۶ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
ناصر محمد خانی ادم بی اخلاقی هست کسی که همراه با فرزند خردسالش در اعدام حضور می یابد هر چند حق قانونی اش بوده باشد ولی نوعی ترویج خشونت وجنایت است
مهرداد
۰۵:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
با تشکر از اکثریت کامنت گذاران
نامش
۰۳:۱۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
چرا اینقدر به زندگی مردم سرک میکشید وقضاوت میکنید هیچکس از درون افراد خبری نداره زشت بد خوب خوشگل پول دار باسواد بیسواد زندگی خودتون بکنید هیچوقت کسی رو برای کاری سرزنش نکنید همون بلا سرتون میاد
ناشناس
۰۹:۲۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
اخه این مردم توهرزمینه ای کارشناسن واگه سرک نکشن ونظرندن نفسشون بالا نمیاد
نام
۰۱:۲۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
کسی که به خاطر بولهوسی هایش باعث مرگ دو زن شد لیاقت مصاحبه کردن را ندارد
اقا عماد گل
۲۳:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
"وقتی اسم شهلا میاد تا یه هفته میره تو خودش".....
من حدس می زنم برای چی اینجوری میشه.......... ولی خدا فقط حقیقت رو می دونه و بس.
یک ایرانی
۲۲:۱۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
چقدر حال به هم زنه این چهره کریه المنظر
سحر
۲۱:۴۲ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
اه اه اه حالم بد شد از صحبت های این خانم.از نوع صحبت کردن و حرفهایی ک توی مصاحبه گفته مشخصه ک خیلی آدم سطح پایینی هست.زن و شوهر جفت شون چندش آورن.مرتیکه معلوم نیست تا کی میخواد ب زن گرفتن ادامه بده.بعید میدونم این آخری باشه
نام
۲۰:۵۷ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
مگه میشه؟.........
زن
۲۰:۰۲ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
"ناصرخان فقط دو تا زن داشته، یکی من و یکی مرحوم لاله "
یکبار دیگر با این افاضات خانم عاشق پیشه و به اعتراف خودش خوش سلیقه طناب دار به گردن زنان غیر شناسنامه آقای خوش تیپ و خوش قلب و..آویخته شد.
فکر کنم اگر لاله زنده بود و شهلایی وجود نداشت ، بنا به اقرار این خانم فکور و نقاش و مشکل پسند ، ایشان تنها با شنیدن صدای آسمانی این اسطوره مردانگی ، ایشان مثل شهلا یک دل و نه صد دل عاشق می شدندواحتمالا چون به شناسنامه و مندرجات آن هم خیلی می نازند و بدون این ابر مرد به کما می روند ، آنگاه برای درج نامشان در شناسنامه، همان کاری را می کردند که شهلا کرد.
ای خانم فکور ، من به عنوان یک زن حالم از تو و عشق ات و نظراتت و شکل و قیافه و مرام و مسلک مردی که می پرستی و دروغی که اول به خودت و بعد به آن مردک و در آخر به ما می گویی به هم می خورد.
با یک خروس لاری زندگی کنی شرف دارد تا با این مرد.
نام
۱۹:۰۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
چرا کاه و بیگاه خبری از این نامرد حال بهم زن منتشر می کنند!
ندا
۱۸:۴۵ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
یکم بیشتر ازش تعریف میکردی!!
نام
۱۸:۲۱ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
مردک عیاش
ایرانی
۱۸:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
آهای ناصر خان، در اون دادگاه ناعادلانه و فرمایشی شهلا رو قاتل معرفی کردی و اون رو اعدام کردی. در دادگاه ذهن مردم چه کار میکنید؟
حسین
۱۷:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
کاملا از جملاتشون مشخص هست که اصلا اهل مادیات نیستن،
اصلا و ابدا
نام منوچهر فدوی
۱۶:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
واقعا دنبال چه هستید با مرور زندگی یک ادم که همه زندگیش دو ریال ارزش ندارد زن با دو بچه و رابطه با یک دختر بدبخت و نابودی ان زندگی و ان دختر و حالا دنبال تطهیر کردن یک ادم با ذکر نام علی پروین که بله ایشان هنوز هم این محمدخانی با این وضع را دوست دارد. شرم نمیکنی که اسم چنین ادمی را در سایتتان میاورید.تمام ایشان یک ادم فاسد و بی شخصیت بوده و هنوز هم همان ادم هست
محمد
۱۶:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
بزرگترین دروغها دروغهایی است که به خود می گوییم.
نام
۱۵:۴۶ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
خدا بخت و شانس را داده به یکی و بدبختی همه ما
ما سنگینترین خلافمون اینه که چایی را غلیظ خورویم و با نبات و یا پشت چراغ قرمز دادی زدیم گفتیم ...
مث ابن ملجم مرادی با ما برخورد میشه. این یارو فقط دو نفر را کشته و خدا میدونه ... شده برای این خانمش تجسم امیرالمومنین.
امیرالمومنین به داد ما برس
ناشناس
۱۵:۳۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
عجب عکس با حالی.
ناشناس
۱۵:۳۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
امیدوارم اخرین گفتگوی ایشون با رسانه ها باشه.مرسی.
ناشناس
۱۵:۲۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
یارب روا مدار که گدا معتبر شود.
بوق
۱۵:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
خانم شهلا جاهد (پرستو)بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ناشناس
۱۹:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
خخخخخ
شهروند ایرانی
۱۵:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
بالا برید، پایین بیایید ناصر محمد خانی باعث مرگ اون دو نفر شد. با این حرفها بی آبرویی ناصر درست نمیشه. اون قاتله!!!!!!!!
ناشناس
۰۳:۵۸ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
زن ها مریض هستند
از مکر زنان بترسید
ناشناس
۱۸:۲۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
محمدعلی نجفی رو فراموش نکنید
نام
۱۴:۳۴ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
خطاب به ناصر و همسر ش:
گیرم که خلق (شهلا و دادگاهو لاله) را به فریبت فریفتی
با دست انتقام طبیعت چه میکنی
حامی
۱۴:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
مظلوم ، ناصر خان شما!
به خاطر هوی و هوس بی‌گناهی کشته شد!
حمید
۱۴:۰۲ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
در زندگی دیگران کنکاش نکنیم نطرشو گفته هرکس میتونه هر جور دوست داره زندگی کنه هیچ کس تو قبر دیگری نمیذارند
ناشناس
۱۹:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
عریز من کسی که در مورد زندگیش با خبرنگار مصاحبه میکنه پس مشکلی نداره که کنکاش تو زندگیش بشه... پس کلاه خودتو بچسب
abas
۱۳:۵۸ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
بابا این خانم مشکل روانی داره
کلا با این مطالبی که شما نوشتید به این نتیجه رسیدیم این خانم یجورایی هستن
نام
۱۳:۵۵ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
صحبت های سطحی فقط برای توجیه
نام
۱۳:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
کاش زنم این مصاحبه را بخونه. یعنی خدا شانس بده . " چند روز ناصرخان را نبینم به کما می‌روم!!! "
ناشناس
۰۳:۵۷ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
دعواهای زنانه
بماند
۱۰:۲۱ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
خدالعنتت کنه!چقدخندیدم
نام
۱۳:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
فقط قضیه نکشتن مگسه خیلی داغونم کرد!!!!!
ناشناس
۱۵:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
و اون قاضی که فامیلشون بوده و گفته اقا ناصر کلا بی گناهه.
علي
۱۳:۴۶ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
ظاهرا" ناصرخان با اين همه وجيهات و حسن رفتار و كردار فقط و فقط با گوش دادن به نواي شيطان درون خود كه آن هم خيلي طبيعي براي هر انساني ممكن است اتفاق بيافتد مدت زماني را دور از چشمان همسر مرحومه خود و با ميل و رقبت با مرحومه شهلا ، زن صيغه اي زنگي كرد و اگر موضوع قتل نبود چه بسا اين خيانت و يا خيانت هاي بعدي نيز محقق مي شد . خيلي جالبه چه قشنگ همه چيزو ماست مالي و توجيه مي كنيم !!! البته بنده به سركار خانم پيشنهاد مي كنم كه شما هم با اين همه خوشتيپي و وجنات آقا خيلي بايد مواظب زندگيت باشي !!
نام
۱۳:۴۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
گفتی چه ماشینی زیر پاته؟
آها مزدا 3
اوکی افتاد
نام
۱۳:۴۲ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
بيشتر از اين مرتيکه فول تستسترون حالم از اون زن عاشق تستسترون به هم خورد
آرام
۱۵:۲۴ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
تز تز دوران !
نام
۱۳:۱۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
چهارمی هم بگیری بهتر از سومی میشه!
نام
۱۳:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
مطمئنی ناصر خااااان خیلی خوشتیپه؟
نام
۱۳:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
مطمئن هستی که بخاطر ضربه ای که به خودت و پسرهات زده یک هفته خواب نداری؟ شاید در جریانی که شهلا بدبخت بیگناه بود. چون در زمان قتل به لاله تجاوز کرده بودند و قطعا.... بگذریم!!! خدا رحمت کنه
نام
۱۲:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
سرک کشیدن توی زندگی دیگران چه ارزش خبری داره؟ آدم های معروف خوب هستند یا بد به خودشان مربوط است. چرا زندگیشان را رسانه ای می کنید؟
ناشناس
۱۹:۴۲ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
چه سرکی؟خب می خواست مصاحبه نکنه.به زور که نبوده.
نام
۱۲:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
واقعا اگه لاله خوب بود شهلا تو زندگیش چه میکرد اگه خانواده زنش معتبر و سحرخیزان نبود بازم زنشو طلاق نمیداد...؟
ویولن
۱۲:۲۴ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
یه زمانی خیلی این ماجرا رو دنبال میکردم برام جالب بود که بفهمم قاتل واقعی چه کسی هست
هنوز هم قاتل واقعی پیدا نشده یا اگه شده واقعیات گفته نشده
اما به عقیده من شهلا جاهد حتی اگر قاتل بود ولی فریب ناصر محمدخانی رو خورد
نام
۱۲:۲۴ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
از این آدم خبر نگذارید محض رضای خدا !
نام
۱۲:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
معنی اخلاق و انسانیت هم فهمیدیم‌. آدم از‌ زندگی بعضی ها حیرت میکنه که چطور حاضرن خیلی‌چیزا رو‌‌فدای سلبریتی بودن طرف بکنند.
نام
۱۲:۱۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
یه چیزی بگو ادم باورش بشه مشکل پسندی که رفتی زن یکی جای بابات شدی و قبلا 2 تا زن داشته
ناشناس
۰۳:۵۵ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
چه اشکال داره.
نام
۱۲:۱۱ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
اینکه ناصرخان از میزان حسادت شهلا جاهد آگاه بود و با این حال سهل انگاری کرده که شهلا جاهد براحتی به کلید خانه لاله دسترسی پیدا کند و فاجعه درست شود , هضمش بسیار سخت هست . بهرحال ما جای خدا نیستیم اوست که هم شاهد و هم وکیل و هم قاضی است .
ناشناس
۰۳:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
شهلا شیطان بود
نام
۱۲:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
سپیده جانتون زیاد نرمال به نظر نمی رسند
ندا
۱۲:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
سپیده:اگر ناصرخان لاله را آن‌قدر دوست نمی‌داشت، لاله هیچ‌وقت کشته نمی‌شد.. خانم محترم ب جملت فک کن کمیٍ که اگه واقعا لاله رو دوست داشت پس چرا رفت سراغ شهلا؟
ناشناس
۱۵:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
قلبش برای بیش از یکی جا داشته
نام
۱۲:۰۷ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
خیلی خوش‌تیپ باشد
حرف زدن بلد باشد
تحصیلات داشته باشد
برای انسانیت ارزش قائل باشد
خدا رو شکر همه رو با هم دارن مخصوصا آخری :(
نام
۱۲:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
نمی رفتی دنبال کثافت کاری هات
اون زن بدبخت چه گناهی کرده بود؟
نام
۱۲:۰۴ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
به خاطر عدم پایبندی به خانواده یک نفر به قتل رسیده یک نفر اعدام شده اون وقت اینا.........................
نام
۱۲:۰۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
چند تا زن دائمی و موقت و رسمی و غیر رسمی داره؟!
ناشناس
۱۴:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
فکر کنم اجدادش به قاجاریه برمیگرده
ناشناس
۱۹:۴۲ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
آره. تیپش هم به آغامحمدخان می خوره. بیراه نگفته که شاهزاده است.
ناشناس
۰۳:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
مردها نباید پولدار شوند...پول بیاد می‌روند زن دوم می‌گیرند
نام
۱۲:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
گمشو بابا
نام
۱۱:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
من بودم به جای شهلا ناصر رو اعدام می کردم
نام
۱۱:۵۸ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
جدیدا هم یاد گرفتن میگن همدیگه رو قضاوت نکنیم. ب همین بهانه به هر کثافت کاری دست می زنن
علی
۱۱:۵۷ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
یادت خصلت های کفتار افتادم
ناشناس
۱۵:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
بد نیس یه نگاهی تو آئینه بکنی
ناشناس
۰۹:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
کفتارخودتی
ناشناس
۰۸:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۴
من یاده لاشخور افتادم
ناشناس
۰۸:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۴
مرده خوره
نام
۱۱:۵۷ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
بی غیرت
نام
۱۱:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
حیف اونی که مرد
زنده ها زندگیشونو می کنن
نام
۱۱:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
آقای محمد خانی خوش می گذره؟ زن جوون ...
ناشناس
۱۵:۱۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
تو رو سنه نه
نام
۱۱:۵۵ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
دلم به حال مرحومه لاله سحر خیزان می سوزه
نام
۱۱:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
خجالت نکشیدی با این سن بچه انقدری داری؟
ناشناس
۱۵:۱۸ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
فضولی مردم رو نکن
ناشناس
۰۰:۳۸ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
نه پدر مادر تو خجالت کشیدن از آوردن تو به این دنیا
حق حیات فقط دست خداونده
ناشناس
۰۹:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
به توچه ؟
رضا630
۱۱:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
چقدر شبیه شاهزاده هاست ، معنی شاهزاده را هم فهمیدیم ، آیا من خر هستم ؟ شاید!
ناشناس
۱۹:۳۸ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
بعله. غیر از تیپ شاهزاده ای همه چیز تمومه. با آبرو. اصلا نمی دونه خیانت چی هست. دود و دم را هم نمی دونه چیه. خدا همچین شوهری نصیب همه بکنه.
نام
۱۱:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
دروغ دروغ و باز هم دروغ
نام
۱۱:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
نمیدونم چرا از خوندن حرفهای این خانم چندشم شد
ناشناس
۱۴:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
وااااای منم همینطور
شاهزاده رو بگوووووووو
واویلاااااااااااااااااااااااا
نام
۱۱:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
تو خوبی
نام
۱۱:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
لطفا دیگه خبری در مورد این آقا نذارید ایشون مسئول مرگ دو بانو هستن لطفا دیگه خبری در این مورد نذارید
نام
۱۱:۵۲ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
اگه انسانیت حالیش بود 2 تا پسرش ولش نمیکردن برن جدا زندگی کنن
ناشناس
۱۵:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
قضاوت نکنیم
نام
۱۱:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
رای انسانیت ارزش قائل باشد...
من دیگه حرفی برای گفتن ندارم !
خاک
۱۱:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
یکی به قتل رسید
یکی رفت پای چوبه دار
دوتا بچه با آسیب های جدی روحی و روانی
ی زنگوله پا تابوت :/
ناشناس
۰۲:۴۶ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
از اسطوره پرسپولیس چه انتظاری دارید. خخخ
ناشناس
۰۳:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
آدم زنده زندگی میخواد
ناشناس
۱۶:۲۱ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
ناشناس 02:46، پرسپولیس پره از اسطوره های باشگاهی و ملی. اما استقلال چی؟ شماها چون اسطوره ندارید، حق ندارید حرف در بیارید.