صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۵۸۲۰۰
پرونده‌ای که ماهیت قضایی و پلیسی پیدا کرده است بیش از هر چیزی نیازمند حضور و اظهار نظر دقیق مقامات پلیسی و قضایی است، اما در حال حاضر تبدیل شده است به دعوایی میان مردم و آموزش و پرورش که یک سو می‌خواهد به زور اعتراف مادر فرزند از دست داده ثابت کند که محمد مشکل گوشی نداشته و سوی دیگر در شبکه‌های اجتماعی در پی این هستند که ثابت کنند پسری ۱۱ ساله به خاطر نبود زیرساخت درست در دوران آموزش مجازی به زندگی خودش پایان داده است.
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۴ - ۲۳ مهر ۱۳۹۹

«شایعه؛ شایعه زیاد است.» میم فعال مدنی و استاد دانشگاه می‌گوید که در سه روز گذشته، بوشهر و البته بیشتر از آن دیر، درگیر همان شایعه‌هایی هستند که در مورد مرگ محمد دست به دست و دهان به دهان می‌چرخند. او می‌گوید که مردم محلی با ضریب بالایی از اطمینان می‌گویند داستان محمد را هنوز کامل نشنیده‌ایم؛ داستانی که باید پای پلیس به میان بیاید تا حل شود.

اعتماد در ادامه نوشت: در روز‌های گذشته مرگ پسر ۱۱ ساله بوشهری تبدیل شد به خبری که احساسات بسیاری را جریحه‌دار کرد و البته مانند بسیاری از خبر‌هایی که این طور ناگهانی به مخاطبان سیلی می‌زنند، بلافاصله بخش بزرگی از خوانندگانش را تبدیل کرد به قاضی پرونده، نوع واکنش آموزش و پرورش هم البته در این میان بی‌تاثیر نبود.

آن سیلی که به مخاطب زده می‌شود، تصور این است که یک پسربچه ۱۱ ساله با تصمیم خودش به زندگی پایان دهد، تصور اینکه همین گوشی‌های هوشمندی که در دست و بال بسیاری از آدم‌ها پیدا می‌شود دلیل این تصمیم بوده باشد.

اینکه اولین بار چه کسی تصمیم گرفت که مرگ محمد به دلیل نبود گوشی و ناتوانی از شرکت درست و به موقع در کلاس‌های درس مجازی باشد معلوم نیست، اما با خبر‌های بسیاری که در مورد محرومیت بیش از ۳.۵ میلیون دانش‌آموز از ابزاری هوشمند برای ملحق شدن به کلاس‌های مجازی است، ذهن‌ها کاملا آمادگی این را دارند که عواقب این محرومیت خودش را نشان دهد. اما بروز این عواقب در شکل خودکشی یک کودک خبری نبود که به راحتی بشود با آن روبرو شد.

دقیقا با شروع زمزمه‌های خودکشی پسر اهل بندر دیر استان بوشهر به دلیل نداشتن گوشی هوشمند، اولین واکنش از سوی آموزش و پرورش استان نشان داده شد؛ صدای محمد، تصویر چت‌هایش در فضای کلاس مجازی با معلم روی سایت آموزش و پرورش قرار گرفت. بعد یکی از خبرگزاری‌ها صدای بی‌رمق مادرش محمد را منتشر کرد که می‌گفت محمد گوشی نداشته است.

روز دوشنبه دیگر تصاویر و خبر‌ها و صدایی که از خانواده محمد و به‌خصوص از مادرش در یک خبرگزاری اصولگرا منتشر شد کاملا واضح بود، خبر‌ها و صدایی که خود وزارت آموزش و پرورش هم تلاش داشت بیشتر میان خبرنگاران منتشر شود. صدای مادر محمد می‌گفت: «این اواخر با وجود اینکه گوشی پسرم مشکلاتی داشت، اما سیدمحمد در شبکه شاد عضو بوده است و البته نمی‌دانم که تا لحظه آخر در شبکه شاد فعال بوده است یا نه؛ چون همان روز حادثه در منزل نبوده‌ام. از مدیر مدرسه فرزندم راضی هستم و از او شکایتی ندارم و فقط می‌خواهم بچه‌ام را حلال کند، چون در این سال‌ها همیشه در کنار ما بوده و خیلی محبت در حق فرزند من داشته است.»

خبرگزاری فارس به نقل از مدیر مدرسه محمد نوشته است که او برای هدیه دادن گوشی به او شاهد هم دارد. حال یکی در میان خبر‌ها در مورد مادر فرزند از دست داده است که در مورد گوشی داشتن یا نداشتن فرزندش چه می‌گوید. مساله اینکه آیا واقعا محمد ۱۱ ساله با دست خودش زندگی را کنار گذاشته یا نه، جزییات پرونده ناگفته مانده و در هیاهو گم شده است.

دیر کوچک است، حقیقت پنهان نمی‌ماند

کریم جعفری، مدیر روزنامه بامداد جنوب، چاپ بوشهر در روز‌های گذشته درگیر پیگیری این خبر بوده و آخرین نتیجه‌ای که گرفته این است که ماجرای مرگ محمد در دست بررسی پلیسی و قضایی است. او می‌گوید: «دیروز بچه‌های ما با فرمانده انتظامی شهرستان دیر صحبت کردند و او در مورد اینکه این بچه به خاطر گوشی خودکشی کرده باشد می‌گوید که بعید است. او به ما گفت که کمی صبر کنید تا تحقیقات‌شان به نتیجه برسد و بعد نتیجه را اعلام کنند.»

پرونده‌ای که ماهیت قضایی و پلیسی پیدا کرده است بیش از هر چیزی نیازمند حضور و اظهار نظر دقیق مقامات پلیسی و قضایی است، اما در حال حاضر تبدیل شده است به دعوایی میان مردم و آموزش و پرورش که یک سو می‌خواهد به زور اعتراف مادر فرزند از دست داده ثابت کند که محمد مشکل گوشی نداشته و سوی دیگر در شبکه‌های اجتماعی در پی این هستند که ثابت کنند پسری ۱۱ ساله به خاطر نبود زیرساخت درست در دوران آموزش مجازی به زندگی خودش پایان داده است.

در این میان توضیحاتی هم که از سوی مقامات قضایی داده شده، بسیار کلی است، اما به هر حال خبر از وجود یک پرونده در دست بررسی می‌دهند. علی یزدانی‌پور، دادستان شهرستان دیر به تسنیم این توضیح را داده است: «این دانش‌آموز متولد ۱۳۸۸ بوده و ۱۹ مهرماه فوت او اعلام می‌شود؛ سپس جسد متوفی برای بررسی علت مرگ بلافاصله به پزشک قانونی انتقال می‌یابد.

علت مرگ با اعلام نتیجه پزشکی قانونی مشخص می‌شود و با بررسی اداره آگاهی بندر دیر، مشخص شد پدر و مادر این دانش‌آموز مشکل خاصی نداشته‌اند. با انجام آزمایش‌های گوناگون، پزشکی قانونی جواز دفن را صادر کرده و جسد او به خانواده‌اش تحویل و خاکسپاری شده است. پرونده این حادثه در شعبه بازپرسی شهرستان دیر در حال بررسی است که با اعلام نتیجه پزشکی قانونی علت مرگ دانش‌آموز مشخص می‌شود.»

تمام این توضیحات کلی نشان می‌دهد که دست‌کم تا لحظه تنظیم این گزارش «دلیل مرگ» از سوی پزشکی قانونی محرز نشده است. میم، آن استاد دانشگاهی که می‌گوید شایعه در بوشهر و دیر بسیار است می‌گوید که برخلاف جوی که در شبکه‌های اجتماعی حاکم است، مردم دیر و آنچه در گروه‌های مجازی و کانال‌های محلی می‌خواند بیشتر حول همان شایعاتی می‌چرخند که در علت مرگ محمد تردید می‌کنند و پیش از پلیس و دادگاه حکم پرونده جنایی را صادر کرده‌اند.

این شایعه‌ها آن‌ها که در جامعه محلی دهان به دهان می‌چرخد یا فضای شبکه‌های اجتماعی که همه بودن و نبودن گوشی را هدف قرار داده‌اند آیا می‌تواند اصل پرونده مرگ یک کودک ۱۱ ساله را منحرف کند؟

جعفری در توضیح شرایط این پرونده و آشکار شدن نتیجه آن می‌گوید: «دیر شهر خیلی کوچکی است، خیلی کوچک. همه هم را می‌شناسند؛ همه با هم فامیلند، مثل تهران نیست که بگویید همسایه از همسایه خبر ندارد. اگر این سر شهر یک اتفاق بیفتد، آن سر شهر همه خبردار می‌شوند برای همین چیزی را نمی‌شود از مردم پنهان کرد. مردم خودشان بازپرس‌های خیلی قوی‌ای هستند.»

ارسال نظرات