صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

قسمت سی و هفتم سریال دل به کارگردانی منوچهر هادی و نویسندگی بابک کایدان و میثم کایدان، چهارشنبه ۱۲ شهریور ماه ۱۳۹۹ وارد شبکه‌ی نمایش خانگی شد.
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۱ - ۱۳ شهريور ۱۳۹۹

در قسمت قبل دیدم که ناهید بعد از فهمیدن ماجرا سعی می‌کند که رستا از موضوع با خبر کند، اما بخت با او یار نیست. هر آنچه رستا باید از ناهید می‌شنید را آوا می‌شنود. آوا که همه چیز را در لبه‌ی پرتگاه نابودی می‌بیند به زبان التماس و تهدید متوسل می‌شود و در نهایت مادرش را راضی می‌کند که مهر سکوت بر لبانش بزند و نظاره گر جاری شدن خطبه‌ی عقد برای رستا و نکیسا باشد.

برای خرید قانونی و دانلو حلال قسمت سی و هفتم سریال دل اینجا کلیک کنید

بدین شکل دیگر مسیری که برای باز شدن گره‌های زندگی رستا وجود داشت نیز بسته می‌شود. اما امید تازه‌ای که برای حل و فصل ماجرا وجود دارد حضور سرهنگ است. او تنها کسی است که از انگیزه‌ها و اهداف خسرو پیش از سکته کردن و به کما رفتنش خبر دارد و اوست که می‌تواند با پی گیری برخی سرنخ‌ها به نتیجه برسد.

سرنخ‌های دیگری هم در اختیار کاراکتر‌های دیگر داستان وجود دارد، اما آن‌ها هر یک درگیر ماجرایی هستند که توجهی به سرنخ در اختیارشان ندارند. البته در واقع کاراکتر‌های بی انگیزه و بی کنش دل همگی گوش به فرمان کارگردان سریال هستند تا در زمان مناسب، از نظر او، باز هم اتفاقی به فکر انجام کاری بیفتند و قصه‌ی کم جان دل را پیش ببرند.

در قسمت‌های قبل اوج بازی بد یکتا ناصر و افسانه بایگان را نیز شاهد هستیم. دو بازیگری که صحنه‌های احساسی طولانی‌ای را در این قسمت در مقابل یکدیگر دارند و نتیجه‌ی این صحنه‌ها نمایشی بسیار پایین‌تر از نام و آوازه‌ی این دو بازیگر سینما است.
 
اگرچه تاثیرات کارگردانی منوچهر هادی در جای جای سریال مشخص است (که باید هم باشد) و مسئولیت بیشتر نقص‌ها متوجه اوست، اما شاید حجم عظیم جراحی‌های روی صورت بازیگران نیز در بی حسی و تصنع بازی هایشان بی تاثیر نباشد. جایی که اشک‌ها و بغض‌ها به شکل مویه‌ها و زجه‌هایی گوش خراش در می‌آیند و برون ریزی‌ها و گریه‌ها بیشتر به فریاد تبدیل می‌شوند.

منوچهر هادی از خانواده‌ی رستا تعدادی ربات ساخته است که در هر شرایطی با ظاهری یکسان حاضر می‌شوند. فرغی نمی‌کند عقد رستا با آرش در تالاری مجلل باشد یا با نکیسا در محضری ساده و در حالی که پدرش روی تخت بیمارستان است، آرایش صورت و لباس آوا و ناهید و رستا با روز‌های معمولی تفاوتی ندارد. آن‌ها همان طور بالای سر خسروی بیمار در کما حاضر می‌شوند که در یک روز عادی در خانه هستند. حجم تصنع موجود در این سریال است که سبب می‌شود نتواند اقبالی که دیگر رقبایش در جلب رضایت مخاطب دارند را برای خود نیز کسب کند...
ارسال نظرات