حسین شریعتمداری در کیهان نوشت: مدتی است که برخی از مسئولان محترم در دولت و یا شخصیتهای مطرح در سایر مراکز و نهادها وقتی درباره عملکرد خود -به حق و یا به ناحق- مورد سوال قرار میگیرند، برای توضیح و یا خدای نخواسته توجیه آن، نام مبارک حضرت آقا را به میان میکشند و اصرار دارند فلان اقدام خود را به رهبر معظم انقلاب نسبت بدهند و یا برگرفته از نظر حضرت ایشان معرفی کنند!
در این خصوص با دو نوع متفاوت روبهرو هستیم که اگرچه ماهیت جداگانهای دارند، ولی هر دونوع مذموم و ناشایسته است.
الف- در نوع اول مسئولانی جای دارند که در انجام وظایف و مسئولیتی که برعهده داشتهاند موفق نبوده و احیاناً خسارتهای فراوانی بهبار آوردهاند.
این عده با سوءاستفاده از متانت و بردباری حضرت آقا و برخی ملاحظات ایشان، ادعا میکنند که تمام آنچه انجام دادهاند از ابتدا تا انتها به دستور رهبری و تحت اشراف و نظارت حضرت ایشان بوده است! بدیهی است این ترفند نمیتواند کارساز باشد چرا که حضرت آقا نه فقط نظرات خود را درباره مسائل کلان و سرنوشتساز کشور به وضوح و با صراحت اعلام میفرمایند بلکه درخصوص برخی از مسائل جاری که افکار عمومی را به خود مشغول داشته است نیز دیدگاه خود را بیان میکنند و مردم در مقایسه نظرات آقا با آنچه برخی از مسئولان به حضرت ایشان نسبت میدهند به آسانی سره را از ناسره تشخیص میدهند، اگرچه، احتمال ایجاد توهم برای برخی از سادهاندیشان نیز دور از انتظار نیست!
ب- در نوع دوم مسئولانی مورد نظرند که در افکار عمومی به عمد و یا به سهو، نسبت به عملکردشان تردیدی ایجاد شده است. این عده اگر قصد روشنگری داشته و این روشنگری را ضروری بدانند، میتوانند موضوع را همراه با مستندات آن برای ملت توضیح بدهند و از آنجا که عملکرد خود را خالی از نقص و خلل میدانند، بدیهی است که توضیح و روشنگری آنها بر دل مخاطبان مینشیند، ولی بعضاً دیده شده، توضیح درباره عملکرد خود را، با استنادهای پیدرپی به حضرت آقا همراه میکنند! بهگونهای که ممکن است مخاطب با این توهم روبهرو شود که انگار تمامی عملکرد آنان (از «بای» بسمالله تا «تای» تمت) زیر نظر مستقیم حضرت آقا صورت پذیرفته است!
قلم حق و نفس گرم چون شمایانی لرزه براندام منافق و غارتگر و مزدور می اندازد. در محافل دوست و دشمن، شجاعت و حق طلبی و آزادگی و ساده زیسیتی تان ورد زبانهاست.
این تعریف مسامحه در برخورد با تضییع حق الناس است و شرط عدالت را نقض و نفی میکند. در اینصورت چه باید شود؟
حالا میخاد حداد عادل بگه میخاد نگه، فرقی نداره.
کدوم موضوع تو این مملکت هست که پای اکابر و اعاظم توش نباشه؟
بزارید راحت بخونیم چی گفته