«شیر دل قراره بیاد پیش خودم بزرگ بشه و هواشو داشته باشیم» این بخشی از جملاتی است که علی زندوکیلی رو به دوربین میگوید. این ویدئو، موج بزرگی از انتقادات را طی یکی دو روز اخیر در پی داشته است؛ انتقادهایی از زوایای مختلف. برخی به اسارت حیوان بینوا توسط این هنرمند تاختهاند و برخی دیگر رفتار چهرهها و خودنماییها و خودخواهی آنها را مورد عنایت قرار دادهاند. هر چند درپی موج انتقادها، علی زندوکیلی اعلام کرد قرار نبوده از این تولهشیر یک حیوان خانگی بسازد و فقط قصدش ابراز علاقه بوده، اما یک بحث قدیمی دوباره داغ شده و بار دیگر این سوال مطرح میشود که نگهداری از حیوانات غیراهلی به عنوان حیوان خانگی و اهلی کردن آنها از چه نیازی نشات میگیرد و چه تبعاتی دارد، بهخصوص وقتی چهرهها این کار را میکنند؟
ساکنان عجیب خانه هنرمندان
همزیستی انسانها با حیوانات، نه عجیب است و نه مربوط به این روزگار. در نتیجه این همزیستی بوده که هر جانوری پیش از هر چیز در یکی از دو دستهبندی بزرگ جانوری قرار میگیرد؛ جانور اهلی و جانور وحشی. حیواناتی که در کنار انسانها زندگی میکرده و مراقبت میشدهاند، عمدتا جانواران ساکن مزارع هستند. مرغ و خروس و گاو و گوسفند و اسب و الاغ و موجوداتی از این دست که معمولا خوی وحشی ندارند و انسان برای آنها طعمه نیست. حتی در دنیای مدرن هم زیست این دسته از حیوانات در کنار انسانها، مقولهای پذیرفته شده و تا حدی طبیعی به نظر میرسد، اما اینکه مهران مدیری در خانهاش یک مار پیتون تقریبا دو متری دارد یا نفیسه روشن، روزش را با درآغوش گرفتن یک ایگوآنا آغاز میکند و مثلا قرار است یک توله شیر در خانه علی زندوکیلی جست و خیز کند، از آن مواردی است که با هر منطقی مردود به نظر میرسد.
این موج از غرب میآید؟
خیلی سال قبل از اینکه نگهداری از حیوانات خانگی به اندازه امروز باب شود و مثلا از اندوه بیاندازه هانیه توسلی برای گربهاش حیرت کنیم، آدری هیپبورن، بازیگر دوره کلاسیک سینمای آمریکا در خانهاش یک آهو داشت. سالوادور دالی، نقاش سوررئالیست از یک پلنگ و مورچهخوار نگهداری میکرد و دیگر بازیگران و هنرمندانی بودهاند که با حیوانات خانگی عجیب و نامتعارفشان مورد توجه قرار میگرفتند. حالا و تقریبا از یک دهه پیش، همین روش را سلبریتیهای ایرانی در پیش گرفته و دست گذاشتهاند روی حیواناتی که زیستگاهشان هر جایی میتواند باشد جز در کنار انسانها.
هر روز دارد به جمع چهرههایی که یک حیوان وحشی را به زندگی در کنار انسانها عادت میدهند، اضافه میشود و تلاش بازیگرانی چون پریناز ایزدیار برای حمایت از حقوق حیوانات، زیر سایه کمدانشی و ناآگاهی بازیگرانی چون بهنوش طباطبایی که تولید لباس چرم را کمک به محیطزیست تصور کرده، رنگ میبازد.
نگهداری از حیوانات غیراهلی چه تبعاتی دارد؟
هیچ ماری نمیتواند به هیچ دادگاهی شکایت کند که او را از زندگی غریزی و زیستگاه طبیعیاش دور کردهاند. عقابی که گرفتار چاردیواری خانه یک هنرمند میشود از کجا بداند گرفتار سندرم استکهلم است یا ایگوانایی که با تمام ابهتش گرفتار یک آغوش خودنما شده، فریادی ندارد که فریادرسی داشته باشد. اما این فقط بخشی از تبعات نگهداری از حیوانات عجیب در خانه چهرههاست که شاید کمی ایدهآلیستی به نظر برسد، اما به این چند مورد توجه کنید شاید نظرتان عوض شد بهخصوص شما سلبریتی عزیز!
وقتی حیوانات وحشی به جهان انسانها راه پیدا میکنند، وقتی حتی به گربههای شهر غذا میدهیم یا به هر ترتیب دیگری چرخه منظم اکوسیستمهای طبیعی را برهم میزنیم، هیچ بعید نیست اتفاقات ناگواری در انتظارمان باشد. تصور کنید تقاضا برای نگهداری از یک جانور غیراهلی به عنوان حیوان خانگی تحت تاثیر رفتار فلان سلبریتی بالا بگیرد. تقاضا که بالا برود، شکار جانورها افزایش پیدا میکند و این یعنی برهم خوردن اکوسیستم که میتواند تاثیرات و تبعات غیرقابل پیشبینی و شاید بدتر از کرونا داشتهباشد.
امیدوهرم هر چه زودتر امثال ایشون به طور کامل از جامعه طرد شوند
برای همین هستش که گربه ها دیگه دنبال موش نمیرن ، تازه از انها هم میترسن
انسان با انسان،حیوان با حیوان
خب دلش خواسته ی همچین چیزی نگه داره