دو برادر که به خاطر طلاق خواهرشان او را با قمه زده و در آستانه مرگ قرار داده بودند، به اتهام شروع به قتل در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه میشوند.
به گزارش شرق، گزارش این حمله هولناک به زن جوان از سوی مسئولان حراست بیمارستانی در غرب تهران به پلیس داده شد. حراست بیمارستان به پلیس گزارش داد زنی جوان توسط خواهرش به بیمارستان آورده شده که احتمال زندهماندنش بسیار کم است.
این زن با بیش از ۲۰ ضربه قمه زخمی شده و ضربات نیز به قسمتهای حساس بدنش برخورد کرده است. وقتی مأموران در بیمارستان حاضر شدند، خواهر این زن را مورد بازجویی قرار دادند. او که به شدت ترسیده بود و گریه میکرد، به مأموران گفت: عامل این ضربات خشن و هولناک برادرانش هستند.
او گفت: من و خواهرم در خانهای کوچک در غرب تهران زندگی و هزینهها را هم خودمان تأمین میکردیم. نمیدانم برادرانم چطور خانه ما را پیدا کردند. آنها به خانه ما حمله کردند؛ البته کاری به من نداشتند. روژین خواهر بزرگم را که از همسرش جدا شده بود، مورد حمله قرار دادند و او را با قمه زدند. برادرانم خیلی خشن هستند. او در پاسخ به این سؤال که درگیری روژین و برادرانش به چه دلیل بود، گفت: خواهرم چند سال پیش از شوهرش جدا شد. خانواده ما مخالف این جدایی بود، اما خواهرم حرف آنها را قبول نکرد و طلاق گرفت. بعد هم من و خواهرم از شهر خودمان به تهران آمدیم و برای خودمان زندگی میکردیم که این اتفاق افتاد. دو روز بعد درحالیکه پزشکان امیدی به زندهماندن روژین نداشتند او به هوش آمد و به طور معجزهآسایی بعد از چند عمل جراحی زنده ماند.
روژین به مأموران گفت: وقتی نوجوان بودم به عقد مردی درآمدم که دوستش نداشتم. او من را اذیت میکرد. من دو بچه به دنیا آوردم، اما بچهها هم نتوانستند رفتار آن مرد با من را درست کنند. تا اینکه تصمیم گرفتم از او جدا شوم. خانوادهام طلاق را بد میدانستند، ولی من تصمیم خودم را گرفته بودم و حاضر نبودم دیگر به زندگی تلخ و سختی که با آن مرد داشتم ادامه دهم.
زن جوان گفت: برادرانم من را تهدید کردند و گفتند اگر جدا شوم، سرنوشت تلخی در انتظارم است. توجهی نکردم و با اینکه آنها مخالف بودند از همسرم جدا شدم. بعد با خواهر کوچکم به تهران آمدم. من میدانستم اگر خواهرم آنجا بماند سرنوشتی مانند سرنوشت من پیدا میکند؛ به همین خاطر با هم به تهران آمدیم. ما در تهران کار میکردیم و زندگی خودمان را داشتیم تا اینکه یک شب دو برادرم به خانه ما حمله کردند. آنها با قمه به خانه ما حمله کردند؛ با خواهر کوچکترم کاری نداشتند، اما من را با قمه زدند تا بکشند. آنها به من گفتند آنقدر تو را میزنیم تا بمیری.
این زن ادامه داد: من میدانم شوهر سابقم در این کار دست داشته است. او به من گفته بود حالا که طلاق گرفتی روزگاری برایت درست میکنم که از قبل بدتر باشد و برادرانت را به جانت میاندازم. شوهر سابقم مرد خیلی بداخلاقی بود؛ او خیلی شدید مرا کتک میزد و همین رفتارهایش باعث شد تا از دو دخترم بگذرم و از او طلاق بگیرم. من میدانستم اگر طلاق بگیرم، او دیگر اجازه نمیدهد من دخترانم را ببینم، اما رفتارهایش آنقدر بد بود که قبول کردم بچههایم را نبینم، ولی از جهنم زندگی با او نجات پیدا کنم.
وقتی مأموران از روژین پرسیدند از کجا اطمینان دارد که شوهر سابقش در این درگیری نقش داشته است، گفت: برادرم وقتی داشت مرا با قمه میزد گفت فکر کردی شوهر سابقت تو را رها میکند و نمیفهمد کجا زندگی میکنی؟ این جملهاش باعث شد بفهمم شوهر سابقم خانه ما را پیدا کرده است.
تحقیقات برای بازداشت دو برادر خشن و شوهر سابق زن جوان آغاز شد، اما مأموران راه به جایی نبردند تا اینکه یک سال قبل توانستند از طریق تلفن همراه رد شوهر سابق روژین را بزنند و او را دستگیر کنند.
این مرد همه چیز را انکار کرد و گفت: من بعد از جدایی از روژین از خانواده او خبر ندارم و نمیدانم حالا کجا هستند. او با اینکه دو سال است از من جدا شده، اما همچنان از من متنفر است و برایم پروندهسازی میکند؛ من در این درگیری نقشی نداشتم. در حالی که هیچ ردی از دو برادر نبود، روژین مدتی قبل به پلیس مراجعه کرد و گفت میداند برادر بزرگش کجاست.
او گفت: آنطور که متوجه شدهام برادر بزرگم در یک درگیری طایفهای تیراندازی کرده و پلیس هم او را دستگیر کرده و او حالا در زندانی در غرب کشور است. وقتی مأموران استعلام گرفتند متوجه شدند روژین درست گفته است.
مرد جوان برای بازجویی نزد بازپرس برده شد. او اتهام واردکردن ضربات به خواهرش را قبول کرد و گفت: من این اتهام را قبول دارم، اما قصدم کشتن خواهرم نبود و شروع به قتل را قبول ندارم.
متهم گفت: ما در خانواده طلاق را بد میدانیم؛ با اینکه شوهر روژین بدرفتار و بداخلاق بود، اما به روژین گفتیم برای آبروی ما هم شده تحمل کند، اما او توجهی نکرد و طلاق گرفت و آبروی ما را هم برد. متهم در ادامه اعترافاتش گفت: کار بدتری که روژین کرد این بود که خواهر کوچکمان را برداشت و با خود به تهران آورد. او خودش را از ما مخفی کرد و آبروی ما را برد. چند روز قبل از حادثه شوهر روژین با من تماس گرفت و گفت خانه روژین را پیدا کرده است. گفت روژین در تهران کارهای بدی میکند و آبروی شما را برده و خانه مجردی گرفته است. گفت روژین دیگر به او ربطی ندارد، اما کارهایش آبروی ما را میبرد. وقتی او آدرس روژین را به من داد، من و برادر کوچکم با هم به تهران آمدیم و دیدیم او درست میگوید و روژین خانه مجردی گرفته است. خیلی عصبانی شدیم و به خواهرمان حمله کردیم. البته ضربات را من زدم، اما به قصد کشتن خواهرم نزدم و فقط میخواستم او را تنبیه کنم. این در حالی است که پزشکی قانونی واردشدن ضربات کاری و خطرناک بر بدن روژین را تأیید کرده و درصد افسردگی و پریشانی او را که ناشی از همین حادثه بوده، بالا اعلام کرده است. با اینکه برادر کوچکتر همچنان فراری است، اما کیفرخواست علیه دو برادر صادر شد. روژین بعد از پایان تحقیقات نسبت به برادرش اعلام گذشت کرد، اما پرونده به لحاظ جنبه عمومی جرم در دادگاه کیفری استان تهران بهزودی مورد رسیدگی قرار میگیرد.
اومدند. كه اسمش ممنوعه
ولي معروفه به ليانشاپو ايران
دمشون گرمممممم