صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۴۷۴۳۴
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۹ - ۲۸ تير ۱۳۹۹

دکتر رضا طالعی‌فر*؛ در عصر جهانی شده امروزی، وقتی صحبت از توان تولیدی و اقتصادی یک کشور به میان می‌آید، ما صرفا با مساله‌ای تک‌بعدی و در حیطه کارکرد فعالان بخش تولید و اقتصاد روبرو نیستیم، بلکه موضوع پیچیده‌تر و چند وجهی‌تر از آنچه که بنظر می‌آید، می‌باشد.

بطوری‌که در عصر کنونی نخبگان حاکم در اکثر کشور‌های پیشرو و ابرقدرت دنیا بخوبی می‌دانند که دارا بودن ثبات و امنیت در هر کشوری که متاثر از تعاملات و روابط موثر و کارا در چارچوب نظام بین‌الملل است، فراتر از هر قدرت دیگری، می‌تواند با جلب سرمایه‌گذاران و اطمینان بخشی به فعالان حاضر در بازار امنیت ملی و منافع ملی کشور‌ها را تامین نماید و از این‌رو این کشور‌های ابرقدرت که اتفاقا در عرصه اقتصادی و تولید هم جزو برترین‌ها بشمار می‌آیند، جهت گیری دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی کشورشان را به سمت و سوی

تامین منافع اقتصادی و رونق بخشی به نظام تولیدی اشان معطوف کرده اند و سیاست، اقتصاد و تولیدشان را با هم گره زده اند.

امروزه نقش و جایگاه دیپلماسی، علاوه بر تاثیرگذاری در افزایش اقتدار و امنیت بین‌المللی یک کشور، در تجارت و رونق بخشی به امر تولید و صادرات نیز حایز اهمیت است و دستگاه دیپلماسی کشور‌های پیشرو و توسعه یافته علاوه بر چانه زنی‌های مرسوم سیاسی در حوزه روابط بین‌الملل، کاملا به نقش و اهمیت کارکردشان در حوزه روابط تجاری و اقتصادی نیز آگاهند و لذا از این ظرفیت بخوبی در جهت افزایش منافع ملی تولیدکنندگان و صادرکنندگان کشور متبوعشان از طریق شناسایی و رصد فرصت‌های بین‌المللی و هماهنگی با فعالان بخش خصوصی در زمینه‌های مختلف سرمایه گذاری، تجارت و... استفاده می‌کنند.

به زعم نگارنده؛ حتی اگر قرار باشد مسوولان کشورمان صرفا روی کشور‌های منطقه نیز برنامه ریزی اقتصادی نموده و آن‌ها به عنوان اهداف صادراتی انتخاب گردند نیز نیازمند کارکرد مثبت و همه جانبه دستگاه دیپلماسی کشور برای رفع اختلافات فی‌مابینی و حرکت در مسیر برآورده سازی منافع متقابل است چرا که در عرصه جهانی شدن با اتخاذ سیاست به اصطلاح تهاجمی، حل مشکلات امکان پذیر نیست، آن‌هم در شرایطی که کشور در اوج تحریم‌ها و فشار‌های تحمیلی از سوی دول غربی بسر می‌برد.

از طرف دیگر بایستی توجه داشت که یکی از الزامات رشد و توسعه توان تولیدی و اقتصادی در هر کشوری، سرازیر شدن جریان‌های مالی و سرمایه گذاری‌های مختلف است که در این خصوص تجارب نشان داده امروزه جریان‌های مالی جهانی به بخش‌هایی از جهان سوق پیدا می‌کنند که محیط کسب وکار اقتصادی در آنجا مناسب باشد و منطقه به لحاظ امنیتی از ثبات لازم برخوردار باشد و اینجاست که نقش دیپلماسی و اتخاذ سیاست‌های تنش زدایی برای کمک به حفظ و توسعه ثبات خود را بیش از پیش عیان و نمایان می‌سازد.

حال با عنایت به جایگاه و کارکرد دیپلماسی اقتصادی در تحقق جهش تولید و برون رفت از چالش‌های اقتصادی فعلی، نگارنده راهکار‌ها و پیشنهادات زیر را مطرح می‌نماید:

۱. لزوم توجه به گسترش همکاری گسترده با اقتصاد‌های شرق و جنوب شرق آسیا که در دوران پساکرونا قطعا در قیاس با رقبای اروپایی و غربی اشان هم جایگاه بهتری در عرصه اقتصادی خواهند داشت و هم محدودیت‌های کمتری در حوزه تجارت خارجی با کشورمان دارند.

۲. هماهنگی دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشور با دستگاه‌ها و سازمان‌های متولی در حوزه صادرات و واردات، در جهت بکارگیری، آموزش و اعزام رایزنان بیشتر مطابق با یک برنامه ریزی مشخص و مدون با توجه به وضعیت سیاسی کشور‌های هدف، بازارها، نیاز‌های آنان و سایر شرایط تاثیرگذار.

۳. در پیش گرفتن رویکرد چندجانبه و فعال در سیاست خارجی با هدف استفاده از همه ظرفیت‌های دیپلماسی و توان نخبگانی کشور جهت پیشبرد راهبرد تنش زدایی در ۲ بخش گفتاری-اعلامی و رفتاری-اعمالی.

۴. طراحی راهبرد‌های مشخص و ویژه برای توسعه و تسهیل سازی روابط استراتژیک و بلندمدت با همسایگان منطقه ای، با عنایت به این مهم که بازار بزرگ پیرامون کشور در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا خود به تنهایی می‌تواند کل نیاز ارزی کشور را مرتفع سازد.

۵. لزوم بازنگری و تعدیل انتظارات کشور از توان و کارکرد اتحادیه اروپا با عنایت به برباد رفتن توافقات برجام بعد از خروج آمریکا از آن و عدم حمایت جدی و عملی اروپا از توافق برجام و تامین منافع کشورمان.

۶. تلاش در جهت طراحی و پیاده سازی مجموعه اقدامات اعتمادساز برای زدودن برخی باور‌های رایج و متداول غلط نظام بین الملل در خصوص ایران.

۷. طراحی و تدوین راهبرد‌هایی مشخص برای حضوری موثر و فعالانه در تقویت صلح و امنیت منطقه و جهان و ارایه طرح و دیدگاه در این خصوص در مجامع بین المللی.

۸. اولویت دادن به رفع سوءتفاهمات و اختلافات علی الخصوص با کشور‌های همسایه، کشور‌های همسود، کشور‌های هم زبان و هم دین و مسلک از طریق مفاهمه و دیپلماسی.

۹. استفاده بهینه از کلیه ظرفیت رسانه‌های های دیداری و خارجی داخلی برای انعکاس دقیق رویکرد‌ها و مواضع کشور در سیاست بین الملل و تلاش در جهت تصویرسازی مناسب از کشور و مردم.

۱۰. تعامل گسترده با نهاد‌ها و سازمان‌های بین المللی با هدف ایفای نقشی فعال در معادلات جهانی.

*دکترای مدیریت دولتی و عضو هیات علمی دانشگاه

ارسال نظرات