فرارو- با گذشت بیش از یک هفته از وقوع حادثهای در تاسیسات هستهای نطنز که منجر به تخریب یک ساختمان شد، شواهدی از تدابیر ایران برای پاسخ دادن به عوامل احتمالی این حادثه آشکار شده است.
به گزارش فرارو، بامداد پنج شنبه ۱۲ تیر، سایت هستهای نظنز شاهد حادثهای بود که هنوز جزئیات کامل آن معلوم نیست. شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران یک روز بعد از حادثه، اعلام کرد که علت این حادثه مشخص شده، ولی به دلیل ملاحظات امنیتی، امکان اعلام آن وجود ندارد. امری که میتواند حاکی از عمدی بودن حادثه باشد.
کیوان خسروی، سخنگوی شورای عالی امنیت ملی ایران، بعد از ظهر روز جمعه، ۱۳ تیر، گفت: «علت اصلی حادثه مشخص شده لیکن بدلیل برخی ملاحظات امنیتی، دلایل آن در زمان مناسب اعلام خواهد شد.»
در این بین، محافل رسانهای غربی و اسرائیلی، موج تبلیغات گستردهای به راه انداختند که اسرائیل را عامل حادثه معرفی میکند. هر چند که مقامات رژیم صهیونیستی در سطح رسمی، مسئولیت حادثه نطنز را به عهده نگرفتند. روزنامه نیویورک تایمز، به نقل از یک «مقام اطلاعاتی خاورمیانه ای» که احتمالا اسرائیلی است، مدعی شد که حادثه نطنز یک بمبگذاری بوده و اسرائیل مسئول آن است.
بیشتر بخوانید:
ایران هنوز اسرائیل را به طور رسمی متهم نکرده. اما به اسرائیل هشدار داده است که از خطوط قرمز ایران عبور نکند. برخی محافل رسانهای نزدیک به شورای امنیت ملی گفته اند دلیل تاخیر اعلام رسمی علت حادثه نطنز، نیاز ایران به زمان بیشتر برای اتخاذ تدابیر ضروری برای پیشگیری از تکرار حادثه نطنز است. در همین رابطه، خبرگزاری نورنیوز که گفته میشود به شورای امنیت ملی ایران نزدیک است، در گزارشی نوشت: «به طور طبیعی، حادثه پنج شنبه گذشته در سایت هستهای نطنز، صرف نظر از میزان خسارت محدود آن برای ایران، واجد "اهمیت راهبردی" است و بررسی عوامل وقوع آن و "اتخاذ تمهیدات ضروری" برای جلوگیری از تکرار رخدادهای مشابه نیز از قاعده "تصمیمات راهبردی" پیروی میکند. بدون شک، تصمیم ایران برای موکول کردن اعلام چیستی این رخداد به آینده را باید از نقطه نظر زمان مورد نیاز برای اتخاذ تصمیمات راهبردی مورد توجه و ارزیابی قرار داد.»
ظاهرا، با سفر سردار سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران به سوریه روند اتخاذ این تصمیمات شروع شده است. سرلشکر باقری روز سه شنبه بنا به دعوت علی عبدالله ایوب، وزیر دفاع سوریه، در رأس هیئتی وارد دمشق شد.
در جریان این سفر، ایران و سوریه یک توافقنامه نظامی و امنیتی امضا کردند که شامل تقویت پدافند هوایی سوریه میشود. امضای این توافقنامه در شرایطی اتفاق افتاد که ایران و سوریه تحولات مهمی را پشت سر گذاشته اند. سوریه به تازگی با قانون تحریمی «قیصر» مواجه شده که عملا یک کارزار فشار حداکثری دیگری از جانب آمریکا علیه این کشور است. در ایران نیز، تنش میان ایران و اسرائیل بر سر حادثه نطنز بالا گرفته است. از این رو، سفر باقری به سوریه را باید در این چارچوب بررسی کرد.
در صورتی که مشخص شود که حادثه نطنز نتیجه "خرابکاری" است، پاسخ دادن به آن می تواند از منظر جلوگیری از رخدادهای مشابه برای ایران اهمیت داشته باشد.
ضرب شست ایران؟
اما در رابطه با توافقنامهای که سرلشکر باقری در سوریه امضا کرد یک نکته حائز اهمیت است و آن، تقویت پدافند هوایی سوریه و تاکید بر مقابله با حملات اسرائیل به این کشور است. سامانههای پدافند هوایی و راداری سوریه، عمدتا ساخت روسیه هستند و به گفته روزنامه الاخبار لبنان، بعید است که ارتش سوریه سامانههایی از ایران وارد کند که نتوان آنها را با سامانههای ساخت روسیه ادغام کرد. از این رو، توافقنامهای که سرلشکر باقری در دمشق امضا کرد، متضمن پیامهایی فراتر از همکاری نظامی با سوریه است. اگر چه در زمینه همکاری نظامی هم این توافقنامه تحول مهمی بود. چرا که در سالهای اخیر، اسرائیل به ادعای جلوگیری از استقرار نیروها یا تجهیزات ایرانی در سوریه به مواضعی در این کشور حمله کرد. اکنون، ایران و سوریه به طور رسمی توافقی امضا کرده اند که به موجب آن ایران میتواند تجهیزات نظامی پدافندی در سوریه مستقر کند. حال، سوال اصلی این است که آیا اسرائیل که همواره ادعا میکند از استقرار نظامی ایران در سوریه جلوگیری خواهد کرد، از استقرار احتمالی تجهیزات پدافندی ایران در سوریه که هدف اصلی آنها مقابله با حملات احتمالی اسرائیل است، چشم پوشی خواهد کرد؟
پاسخ این سوال میتواند با ماجرای نطنز ارتباط داشته باشد. ایران، طبق توافقنامهای که روز چهارشنبه با سوریه امضا کرد، میتواند به طور قانونی در سوریه تجهیزات پدافنی و نظامی مستقر کند. چنانچه این تجهیزات از سوی اسرائیل مورد هدف قرار گیرند، ایران و سوریه میتوانند با استناد به مفاد توافقنامه به حملات اسرائیل پاسخ دهند.
در سالهای اخیر، اسرائیل حملات متعددی به مواضع سوری انجام داد. سوریه، اگر چه از نظر حقوقی میتوانست پاسخ دهد، اما در بسیاری موارد ترجیح داد پاسخ به تجاوزات اسرائیل را به «زمان و مکان مناسب» در آینده موکول کند. به اعتقاد برخی ناظران، همین رویکرد باعث تداوم تجاوزات رژیم صهیونیستی به سوریه شد. از آنجا که هدف اعلامی این تجاوزات، مقابله ادعایی با استقرار نظامی ایران در سوریه بود، ظاهرا مقامات اسرائیل، عدم پاسخ سوریه به این تجاوزات را به مثابه ضعف ایران و سوریه تلقی کردند. حال، کار به جایی رسیده است که محافل رسانهای اسرائیل، با اشاره دستگاههای اطلاعاتی این رژیم، عملا حادثه نطنز را به اسرائیل منتسب میکنند. پرسشی که اینجا مطرح میشود این است که آیا تلقی ضعف ایران و به تبع آن سوریه، باعث شده است که اسرائیل حداقل در سطح رسانهای برای مطرح کردن ادعاهایی نظیر حمله به نطنز اعتماد به نفس داشته باشد؟
به نظر میرسد تصمیم سازان ایران بعد از حادثه نطنز، که ظاهرا آن را تلاشی برای انتقال میدان بازی از سوریه به داخل ایران میدانند، برای تغییر برخی قواعد نانوشته در منطقه دست به کار شده اند. سفر سرلشکر باقری به سوریه میتواند در همین راستا باشد. یک احتمال میتواند این باشد که ایران با استناد به توافقنامه اخیر، در سوریه تجهیزاتی نصب کند تا پس از حمله اسرائیل به آنها، به آن ضرب شستی نشان دهد که به مثابه پاسخ به ادعاهای آن درباره نطنز خواهد بود.