صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۴۴۶۹۳
چرا مدیریت جامعه ایران با پس‌دادن آزمون فیلتر‌های پیشین، دوباره می‌خواهد دست به تکرار یک اقدام شکست‌خورده بزند؟ اقدامی که به‌مراتب بدتر از قبلی‌هاست. قضیه این نیست که این شبکه‌ها بدآموزی ندارند، که دارند، ولی کدام امکان درجهان است که عوارض سوء و بدآموزی نداشته باشد؟
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۳ - ۰۵ تير ۱۳۹۹
عباس عبدی در روزنامه شهروند نوشت: هنوز آثار و تبعات منفی فیلترینگ تلگرام جلوی چشمان همگان رژه می‌رود که پرونده فیلتر سایر شبکه‌های اجتماعی نیز روی میز مجلس گذاشته شده است. مجلسی که قرار بود مسائل اقتصادی مردم را حل کند، مشغول تغییر نام اماکن و فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی شده است، غافل از اینکه فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی دقیقا به معنای آجرکردن نان عده‌ای و نیز کوبیدن آب در هاون است.

بگذریم از اینکه قاضی دستوردهنده فیلتر تلگرام، اکنون در دادگاه مفاسد اقتصادی به‌عنوان متهم، منتظر است تا نوبت دفاع به او برسد!

پرسش این است که چرا مدیریت جامعه ایران با پس‌دادن آزمون فیلتر‌های پیشین، دوباره می‌خواهد دست به تکرار یک اقدام شکست‌خورده بزند؟ اقدامی که به‌مراتب بدتر از قبلی‌هاست. قضیه این نیست که این شبکه‌ها بدآموزی ندارند، که دارند، ولی کدام امکان درجهان است که عوارض سوء و بدآموزی نداشته باشد؟ اگر براساس تبعات منفی آن‌ها باید تصمیم گرفت، در این صورت خیلی از مظاهر تمدن را باید ممنوع و لغو کرد.

متأسفانه باید گفت که فیلتر تلگرام یکسره (بدون اغراق) زیان بود. هم برای فیلترکنندگان و هم برای مردم. چرا؟

اول، اینکه کسب‌وکار را کاهش داد که برای جامعه زیانبار است. دوم، در عمل اثر تعیین‌کننده‌ای در کاهش استفاده از آن نگذاشت و پس از اندکی کاهش دوباره افزایش یافت.
سوم، نیرو‌هایی از آن بیرون رفتند که به ساختار حکومت نزدیک‌تر هستند. خارج‌شوندگان نیز پس از مدتی بی‌سروصدا برگشتند.

کافی است به این خبر توجه کنید که: «رئیس سازمان فناوری کشور اعلام کرد که بعد از فیلترشدن تلگرام، کانال‌های مذهبی ۳۳‌درصد کاهش یافتند؛ درحالی که سهم پست‌های وایرال غیراخلاقی در همان سطح ۴‌درصد باقی ماند! فیلتر تنها فرصت بیان جامعه مذهبی را از خودشان گرفت! مسدودسازی شبکه‌های اجتماعی، قهرکردن با فرصت بزرگ حضور و شنیده‌شدن است.»

چهارم، بدتر از همه موجب رواج استفاده از فیلترشکن شد که از یک‌سو عملی به ظاهر خلاف است و از سوی دیگر سایت‌ها و شبکه‌های مستهجن را نیز در دسترس عموم قرار داد؟! فیلترشکن‌ها عوارض اطلاعاتی دیگری نیز دارد که افراد مطلع و فنی باید درباره آن توضیح دهند.

چنین کاری را چه باید نامید؟ هرچه می‌خواهید نام دهید، ولی پرسش مهم‌تر این است که چرا دوباره فیل آقایان یاد هندوستان کرده و می‌خواهند شبکه دیگری را فیلتر کنند؟! منطق این کار چیست؟ کدام خیری در آن وجود دارد و کدام زیانی را از این کار کم کرده‌اند؟ روشن است که این فقط یک اقدام نمادین خواهد بود تا بگویند که ما کاری کرده‌ایم. پاسخی است به اینکه چرا نمی‌توانیم درحوزه‌های ضروری جامعه، ازجمله اقتصاد کاری کنیم، ولی فرق فیلترینگ در این‌باره با نوبت پیش در این است که در همان حد کاهش موقتی تلگرام نیز استفاده از اینستاگرام کاهش نخواهد یافت. پس می‌پرسید منطق این کار چیست؟ اگر فروش فیلترشکن پشت ماجرا نباشد، احتمالا منطق آن بی‌منطقی است.
ارسال نظرات