صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۴۳۶۵۰
علی مطهری گفت: بسیاری از این مشکلاتی که ما امروز داریم ناشی از اشتباهات گذشته ماست. یک کار‌های غیر ضروری انجام دادیم. تسخیر سفارت امریکا واقعاً چه ضرورتی داشت که تا به امروز گرفتار این موضوع باشیم؟ بخشی از تحریم‌ها ناشی از همان است. چه ضرورتی بود؟ از کجا آب می‌خورد؟ آیا چپی‌ها و کمونیست‌ها نقش داشتند یا نه؟ سفارت شوروی نقش داشت یا نه؟
تاریخ انتشار: ۱۶:۲۶ - ۲۷ خرداد ۱۳۹۹

علی مطهری گفت: ما باید بدانیم که فرزند انقلاب ما هستیم، و ما هستیم که انقلاب را به مسیر اصلی خودش باز می‌گردانیم. من شخصاً معتقدم که برخی افراد فرصت‌طلب در نظام نفوذ کرده‌اند.

به گزارش روابط عمومی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها، علی مطهری روز چهارشنبه ۲۱ خرداد ماه در دفتر مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها میهمان این حزب بود. اعضای شورای مرکزی انجمن، طی اولین جلسه حضوری خود در سال جاری، ضمن تجلیل و قدردانی از نماینده سه دوره مجلس شورای اسلامی، به بحث و تبادل نظر درباره مسائل روز پرداختند. در ادامه گزیده ای از سخنان مطهری در این جلسه را می خوانید:

  • همیشه وقتی سختی‌ها و مشکلات زیاد می‌شود خیلی از افراد نسبت به راه طی شده، دچار شک و تردید می‌شوند و می‌گویند نکند اساساً آن مبانی و اصول اولیه ما غلط بوده و ما از اول اشتباه کردیم، همان طور که وقتی توفیقات و پیروزی‌ها به دست می‌آید می‌گویند پس حتماً اصول و مبانی اولیه ما درست بوده، در حالی که ممکن است این طور نباشد. البته ما خودمان در پیدایش این سختی‌ها قطعاً نقش داشته‌ایم و خودمان هم مقصر هستیم؛ بنابراین باید واقع بینانه نگاه کنیم، واقعاً چقدر از آن‌ها ناشی از انحرافات و اشتباهاتی است که ما به عنوان مردم و حکومت داشته‌ایم و چه مقدار ناشی از فشار غیرقابل اجتناب خارجی است. یک شاهدش این است که دو روز مانده به انتخابات، از آقای کدخدایی سؤال کردند مشارکت اگر زیر ۵۰ درصد باشد چه خواهد شد؟ ایشان گفت تازه می‌شویم مثل فرانسه. البته اشتباه می‌کنند؛ این‌ها فکر می‌کنند با این کار‌ها بهتر می‌توانند نظام را حفظ کنند. درحالی که اگر مردم را نداشته باشیم بسیار خطرناک است. امام (ره) خیلی روی این موضوع حساس بود که مردم را داشته باشیم.

             برخی فرصت طلب‌ها در نظام نفوذ کردند

  • ما باید بدانیم که فرزند انقلاب ما هستیم، و ما هستیم که انقلاب را به مسیر اصلی خودش باز می‌گردانیم. من شخصاً معتقدم که برخی افراد فرصت‌طلب در نظام نفوذ کرده‌اند. همان هشداری که شهید مطهری داشت که از رخنه فرصت‌طلب‌ها باید جلوگیری کرد به نظر من اتفاق افتاده. افرادی که شاید اعتقادی هم به اهداف انقلاب ندارند و با شعار‌هایی تندتر از شعار‌های انقلابیون اولیه میدان را به دست گرفته‌اند و خیلی از انقلابیون راستین و اولیه را به حاشیه رانده‌اند. یک عده دارند تعیین تکلیف می‌کنند که چه کسی در مسیر است و چه کسی نیست. ما خود آن‌ها را قبول نداریم، این آدم‌های ناشناس که آمده‌اند تعیین تکلیف می‌کنند چه کسی انقلابی است و چه کسی نیست.. حالا به اینجا رسیده‌ایم و ما هم نباید رها کنیم. ما خودمان را متولی این انقلاب می‌دانیم و تا جایی که می‌توانیم برای بازگشت انقلاب به مسیر اصلی تلاش می‌کنیم.

            تسخیر سفارت آمریکا واقعا ضرورت داشت؟

  • بسیاری از این مشکلاتی که ما امروز داریم ناشی از اشتباهات گذشته ماست. یک کار‌های غیر ضروری انجام دادیم. تسخیر سفارت امریکا واقعاً چه ضرورتی داشت که تا به امروز گرفتار این موضوع باشیم؟ بخشی از تحریم‌ها ناشی از همان است. چه ضرورتی بود؟ از کجا آب می‌خورد؟ آیا چپی‌ها و کمونیست‌ها نقش داشتند یا نه؟ سفارت شوروی نقش داشت یا نه؟ یا مثلاً برجام یک توافقی بود که آثار خوبی داشت. تصمیم کل نظام بود. همین که امضا شد بخشی از نظام مصمم شدند که آن را منهدم کنند. هی شک و تردید القا کردند که اصلا اشتباه بود، برای اینکه به جایی نرسد تا مبادا به نفع فلان گروه سیاسی شود. به فکر مصالح و منافع کشور نبودند. اگر برجام اجرا شده بود آثار خودش را داشت. بسیاری از قرارداد‌های اقتصادی با اروپا و شرکت‌های امریکایی امضا می‌شد و آدم مستبدی مثل ترامپ به آسانی نمی‌توانست از آن خارج شود.

           باید با آیت الله جنتی درباره روش شورای نگهبان مناظره گذاشته شود

  • همین کاری که الآن دارند می‌کنند، نظارت استصوابی، این سختگیری‌ها، هرکس حرف می‌زند بگذاریم کنار، این‌ها چیست؟ باید بنشینیم و بحث کنیم با این آقایان. واقعاً راه حفظ انقلاب این است! آقای شمخانی جلسات خوبی گذاشت. آقای صادقی تشریف داشتند. از گروه‌های مختلف سیاسی تند و کند دعوت کرده بود و همه حرف‌ها آنجا گفته می‌شد، راه‌حل‌ها داده می‌شد، انتقاد‌ها می‌شد. اگر همین روش را ادامه دهند و حرف‌ها گفته شود و جواب دهند، خوب است. مثلا مناظره‌ای با آقای جنتی بگذارند و بگویند این چه روشی است که دارید، چه کسی گفته این روش درست است؟ مجلسی که نماینده‌ها از یک قشر خاصی از مردم است آخر این مجلس نیست! مجلس باید نماینده کل مردم باشد. من در مجلس هم گفتم حتی این قشر سهل‌انگار نسبت به دین هم باید نماینده داشته باشند و حرف آن‌ها هم مطرح شود. من نمی‌گویم فاسد یا فاسق بیاید مجلس، ولی افرادی که نظر آن بخش از جامعه را هم مطرح می‌کنند باید در مجلس باشند. اشکال ندارد. در مجلس نظراتی که برخلاف نظرات رسمی نظام است گفته شود، هیچ عیبی ندارد. او حرفش را بزند فردا دیگری جوابش را می‌دهد. مجلس یعنی همین. ولی این‌ها می‌گویند همه باید تعریف و تمجید کنند، همه باید یک چیز بگویند، همه باید نظر رسمی نظام را تکرار کنند. این اشتباه است. بگذارید مردم احساس کنند حرف آن‌ها هم گفته می‌شود، آزادی است، تضارب آراء است، حالت طبیعی دارد، یکی می‌گوید دیگری جواب می‌دهد، نه این که به صورت مصنوعی باید همه یک چیز بگوییم. این دفعه خیلی رک می‌گفتند باید این را بگویید. یعنی چه؟! مگر نماینده بچه دبستانی است که این را باید بگویی و آن را نگویی؟! این چه سیاستی است؟!
  • راه باز است به شرط اینکه واقعاً صحبت شود، بحث شود؛ همه گروه‌ها و افراد بیایند حرفهایشان را بزنند. ولی اینکه بگویند سیاست ما این است و جز این نیست و همه باید بسازند و بگویند درست است، این که نمی‌شود. روش شهید مطهری چگونه بود؟ برخورد ایشان با امام چگونه بود؟ چندبار ایشان نظر امام را تغییر داد، یک جا تهدید کرد. داستانش را شنیده‌اید که قرار بود از مجاهدین خلق بیایند پیام خانواده شهدا را بخوانند، ایشان پیغام دادند که به امام بگویید اگر شما این کار را پذیرفته‌اید از این ساعت من دیگر با شما نیستم. معنی ولایت فقیه این است. در واقع ایشان می‌گویند ما یک اصولی داریم، شخصیت‌پرستی و بت‌سازی نداریم. امام هم همین طور دوست داشت. آخرش هم گفتند پاره تنم بود. اگر کسی مثل شهید مطهری در زمان جنگ بود ما به اینجا نمی‌رسیدیم که امام آخرش جام زهر بنوشد. واقعیت‌ها را به امام می‌گفت، مشکلات را می‌گفت. گزارش دروغ می‌دهند و بعد می‌رسیم به آن‌جا و امروز سؤال است که چرا این کار در زمانی که فاو و جزایر مجنون و ... دست ما بود نشد؟ باید افراد خیرخواه و مصلح حقایق را بگویند.

           موافق نظام پارلمانی نیستم

  • اظهارنظر درباره انتخابات ریاست جمهوری آینده به نظر من زود است. باید دید تحولات ماه‌های آینده چگونه خواهد بود. با نظام پارلمانی هم موافق نیستم. با نظام پارلمانی با این وضع انتخابات مجلس فضا خیلی بسته می‌شود. رئیس جمهور را هم مجلس تعیین می‌کند. نقش مردم خیلی کم‌رنگ می‌شود. به نظر من نظام پارلمانی صلاح نیست. الآن تا حدی فرصتی است برای مردم که بیایند در انتخابات ریاست جمهوری حرف خودشان را بزنند، نگاه خودشان را نشان بدهند. درباره قوه قضائیه اگر با همه یکسان برخورد کنند کارشان درست است. الآن متهم‌های بزرگی مطرح هستند، تکلیفشان را معلوم نکرده‌اند با اینکه از نظر تاریخ پرونده مقدم هستند. روشن کنند این‌هایی که درباره آقای الف می‌گویند درست است یا نه؟ یا بگویند بررسی شد، اکثرش وارد نبود، جریمه نقدی شد. جامعه را قانع کنند. ولی در بعضی پرونده‌ها خیلی با آب و تاب وارد می‌شوند برخی را مسکوت گذاشته‌اند. بالاخره انسان دچار شک می‌شود.

           مواضع سیاسی و فرهنگی من در تناقض با هم نیست

  • (درخصوص اینکه عده‌ای می‌گویند مواضع سیاسی و مواضع فرهنگی مطری در تناقض است) این حرف را قبول ندارم. در واقع این‌ها معتقدند اگر کسی قائل به آزادی بیان بود باید در امور فردی هم قائل به آزادی باشد، مثلاً در بحث حجاب قائل به آزادی باشد. من این را قبول ندارم. مبنا یک چیز است. مبنای آزادی بیان این است که استعداد تفکر انسان که بیان انسان ناشی از همان استعداد تفکر است باید آزاد باشد. به طور کلی استعداد‌های انسانی انسان باید شکوفا شود. انسان استعداد‌هایی دارد غیر از امور مشترک با حیوان مثل غضب و شهوت. برخی استعداد‌های خاص خود را دارد. استعداد‌های خاص انسانی مثل همین تفکر، مثل زیبایی دوستی، حقیقت‌جویی، فضیلت‌های اخلاقی، میل به پرستش و ستایش. این‌ها باید شکوفا شود. تفکر انسان باید آزاد باشد. هیچ مانعی در مقابل تفکر انسان‌ها نباید باشد. اما اینکه در باب پوشش نمی‌توانیم به آزادی مطلق قائل باشیم برای آن است که غریزه جنسی یک استعداد انسانی به شمار نمی‌رود بلکه مشترک میان انسان و حیوان است و باید تحت تسلط عقل و اراده باشد. پس تناقضی بین مواضع سیاسی و فرهنگی من نیست. این طور نیست که اگر کسی قائل به آزادی بیان بود باید قائل به آزادی پوشش هم باشد. این وضع حجابی هم که الآن هست در مجموع قابل قبول است. شما مقایسه کنید با قبل از انقلاب که نیمه عریان می‌آمدند بیرون. یا نسبت به سایر نقاط دنیا بهتر است. همین نظارت‌ها نگوییم نتیجه نداده بلکه بی‌نتیجه هم نبوده است. نظر ما این نیست که حجاب به طور صد درصد در همه کشور و در همه مردان و زنان رعایت می‌شود. مسلّم است که نمی‌شود، چون به هرحال افراد سهل‌انگار داریم. مهم این است که حکومت مروج عریانی و بی‌حجابی نباشد آنچنان که زمان شاه بود.
  • مسئله حجاب فردی نیست، یک مسئله اجتماعی است. مثل نماز و روزه نیست که نباید تجسس کرد. مسئله حجاب آثار اجتماعی دارد. اینطور نیست که بگوییم هر لباسی را دوست دارم می‌پوشم، اثر ندارد. حکومت، هم باید کار فرهنگی کند و هم نظارت، برای اینکه آثار اجتماعی دارد. شما باید به زمان هم نگاه بکنید. اگر زمان پیغمبر نظارتی بوده یا نبوده، خیلی با زمان ما فرق دارد. از نظر اسلام و بر اساس نظام خانوادگی اسلام جامعه نباید تحریک جنسی بشود. اگر جامعه را تحریک جنسی کردید و گفتید هرکس هرطور می‌تواند لباس بپوشد باید کلوپ‌ها و کاباره‌ها را هم باز کنید. نمی‌توانید به جوان مردم بگویید من لخت می‌آیم بیرون، ولی تو نباید نگاه کنی، هیچ تخلفی هم نباید بکنی، کلوپ‌ها و کاباره‌ها هم بسته است. اگر این را آزاد کردید آن را هم باید باز کنید، کاری که اروپایی‌ها می‌کنند.
ارسال نظرات