صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۳:۱۴ - ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۹
دکتر رضا طالعی‌فر*؛ بزرگترین مرکز فیلم‌سازی دنیا یعنی امپراطوری هالیوود، به عنوان یکی از موثرترین عناصر فرهنگی صادراتی ایالات متحده امریکا به جهان خارج، نوعا فراتر از یک صنعت سینمای ساده تفریحی و سرگرمی، امروزه تاثیرات چشم گیری بر اذهان مردم جهان دارد و البته ساده انگارانه و سطحی نگرانه است که آنرا یک صنعت سرگرمی صرف تصور نمود.
 
درواقع اغلب محتواهای ارایه شده در فیلم های هالیوودی نشان از خط سیر هدفمند نظام غرب در اشاعه و ترویج نظام فرهنگی حاکم بر غرب دارد و کمپانی های بزرگ فیلمسازی ذیل هالیوود با رصد دقیق و مشخص نیازهای مخاطبان و توجه ویژه و همه جانبه به مقوله آینده نگری، نسبت به طرح موضوع، نگارش فیلمنامه، انتخاب عوامل فنی تا تولید و توزیع آن در سطح جهانی اقدام می نمایند.
 
بایستی عنوان کرد که نگاه سياسی هاليوود، عصاره همان نگاه سياسی حاكم بر دستگاه ديپلماسی و نظامی غرب به سرکردگی آمریکاست و توليدات متعدد و پر زرق و برق سینمای هالیوود این قضیه را اثبات نموده است به نوعی که در یک کلام باید گفت ماهیت هالیوود کاملا سیاسی است.
 
از طرف دیگر در فضای فعلی جهان که ویروس کرونا چهار نعل در حال تاخت و تاز است و مرزها را درنوردیده و به صغیر و کبیر و فقیر و غنی رحم نمی کند، محققان و پژوهشگران حوزه های مختلف را به این فکر فرو برده است که اساسا عصر پساکرونایی در حوزه های مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... به چه شکل و ترتیبی خواهد بود و چه انتظاری باید از این عصر ناخواسته و برنامه ریزی نشده داشت؟
 
نگارنده در سطور پیش رو از آنجا که صنعت هالیوود را به عنوان بخش مهم و متاثر از سیاست نظام غرب به رهبری ایالات متحده می داند، لذا در پی ارایه احتمالات رویکردهای فیلمسازی این صنعت مهم جهانی در عصر پساکرونایی است:

1. نظر به ناکارآمدی هر چه بیشتر علم بشر فعلی در مواجه و مقابله با یک ویروس نانومتری که ابعاد ناکارآمدی آن در مدت اخیر بسیار به چشم آمده است، بنظر می رسد گرایش به معنویت در بین مردم جهان در فضای پساکرونایی رشد فزاینده تری بخود گیرد و از اینرو می توان پیش بینی نمود که حجم آثار هالیوودی در این خصوص رشد کاملا محسوسی را تجربه نماید.
 
البته غرب به مدد بازوی تصویر خود یعنی هالیوود، برای رفع نقیصه معنویت و گرایش به آن، قطعا همچون گذشته و صدالبته با رنگ و لعاب بیشتر و متنوع تر به ارایه و ترویج یکسری از مکاتب یا عرفان های نوظهور و انسان ساز برای رفع این خلا در بشر فعلی متوسل خواهد شد تا نگذارد گرایش به ادیان ابراهیمی علی الخصوص اسلام در بین مردم جهان بیش از گذشته رواج یابد.

2. غرب در مدیریت و کنترل بیماری کرونا بسیار ناتوان نشان داده است و این مهم بر هیچ کس حتی طرفداران سینه چاک نظام غرب پوشیده نیست (افزایش آمار روزانه تعداد مبتلایان و فوتی ها در کشورهای غربی خود گویای چنین وضعیت اسفناکی است). از اینرو هالیوود به عنوان صنعت سرگرمی کاملا سیاسی غرب، بایستی برای حل این مهم و بازگشت غرور و عزت نفس غربی تلاش کند. بنظر می رسد دسته عمده ای از فیلم های سالیان آتی به این سمت و سو کشیده شده و برایشان هدف گذاری شود.

3. از آنجا که خیلی از سران غرب، به زعم خود چین و بطورکلی شرق را عامل اصلی پخش و توزیع ویروس معرفی می کنند لذا مشخصا آثار و فیلم های هالیوودی نیز قطعا بخشی از مضامین و محتواهایش را بطور مستقیم یا غیر مستقیم به این امر مهم و کوبیدن اندیشه های شرقی مدیریت و هدایت خواهد نمود.

4. رنگ و بوی مسایل آخر الزمانی در گستره وسیعی از فیلم های هالیوودی هر چند در دو دهه اخیر بسیار فزونی یافته است اما عصر پساکرونایی نیز به عنوان کاتالیزور سیر تولیدات این چنینی در سینمای هالیوود را بطور حتم تقویت خواهد کرد تا غرب بتواند با سیاه و تاریک نشان دادن عصر آخرالزمانی که درگیر انواع و اقسام مشکلات لاینحل است، خود را منجی عالم و بشریت معرفی کند.

5. رویکرد بزرگنمایی خطر تروریسم اسلامی این بار با تمرکز بر عملیات بیوتکنولوژی و سلاح های میکروبی از سوی گروه های تندرو و رادیکال اسلامی، دسته دیگری از فیلم های هالیوودی است که می توان ورود آن به عرصه بازار پرکشش این صنعت هنری را پیش بینی نمود.

6. نظر به سودآوربودن فیلم های ابرقهرمانی در هالیوود و عطش ذائقه های غربی در این خصوص، گستره دیگری از فیلم های هالیوودی این بار با هدف مقابله با بیماری های همه گیر و ایپدمی ها، ابر قهرمانانی تخیلی و پر زرق و برق را که صدالبته مروج افکار نظام غرب و افکارطبقه حاکمه چون فراماسونری و... باشند به تصویر می کشد تا اذهان خام بینندگان میلیاردی اش را به این سمت و سو هدایت نماید که اساسا حل مشکلات آتی بشر با توسل بر اندیشه های غربی و قهرمانان آن و استفاده از امکانات و ظرفیت های این نظام فکری قابل شناسایی و حل شدن است.

در پایان نگارنده امیدوار است که هنرمندان عرصه های مختلف کشور علی الخصوص سینما، با توجه به فرصت ناخواسته بوجودآمده متاثر از فضای کرونایی پیش رو که بشر را بیش از گذشته آماده و تشنه فهم معارف الهی و فرابشری کرده است، از آن کمال استفاده و بهره را ببرند و از تولید آثار خنثی و بی توجه به مسایل روز بشری بپرهیزند تا بتوان در جنگ نرم فعلی با نظام غرب استوارتر و مصمم تر از گذشته به پیش رفت و اندیشه های ناب اسلامی و انقلابی را با تمرکز بر آینده روشن و تخلف ناپذیر وعده داده شده مبتنی بر ظهور منجی عالم مهدی فاطمه (عج) را ترویج و تبلیغ نمود.
 
*دکترای مدیریت دولتی و عضو هیات علمی دانشگاه
ارسال نظرات