نادیا ندیم، بازیکن باتجربه تیم زنان پاریسنژرمن که اصلیتی افغانستانی دارد و پیراهن تیم ملی دانمارک را میپوشد در مصاحبه با نشریه «گاردین» درباره قتل پدرش به دست طالبان، فوتبالیست شدن بهعنوان یک پناهنده و تحصیل برای جراح زیبایی شدن، گفته است. بخشهایی از گفتگو با نادیا ندیم را در ادامه میخوانید.
نادیای ۲۰۰ ساله
«فقط ۳۲ سال سن دارم، اما احساس میکنم تجربیاتم خیلی بیشتر است، مثل اینکه ۲۰۰ سال زندگی کرده باشم، هم در مسیر خوب و هم در مسیر بد.» نادیا در انتهای صحبتهایش این را میگوید و بیان میکند که وقتی ۱۱ ساله بوده، مسیر زندگیاش در یک چشم بههم زدن تغییر کرد، چراکه آن زمان طالبان او را متوقف کرده و پدرش را هم به قتل رسانده است. پس از آن مادرش راهی برای کمک به او و ۴ خواهرش پیدا کرد و راهی کمپ پناهندگان در دانمارک شدند، جایی که زندگیاش برای همیشه دستخوش تغییر شد و تبدیل شد به یکی از گلزنترین فوتبالیستهای جهان که برای تیم ملی دانمارک هم ۹۲ مرتبه به میدان رفته است.
نادیا به طور حرفهای در دانمارک، نیوجرسی، پورتلند، منچستر و حالا در پاریس فوتبال بازی کرده. او کمک کرد پاریسنژرمن تا یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا بالا بیاید. مرحلهای که در صورت ادامه پیدا کردن مسابقات باید در آن با آرسنال روبهرو شوند. نادیا هم این روزها کنار خانوادهاش در دانمارک است و آرامش دارد، چراکه به گذشته فکر نمیکند. او به ۷ زبان دنیا به طور روان صحبت میکند و تنها یک ترم با فارغالتحصیل شدن در رشته جراحی زیبایی فاصله دارد. او باز هم درباره تجربیاتش در زندگی میگوید: «فکر نمیکنم که بسیاری از مردم بتوانند بگویند که مثل من این چیزها را در زندگی تجربه کردهاند. نمیخواهم مغرور به نظر بیایم، اما فکر میکنم برای بیشتر مردم نسبت به فرهنگ، مذهب و زبان بینش بیشتری دارم. این درون من از دنیاهای مختلفی ساخته شده.»
برابری لذت عمل جراحی با لذت گلزنی
در این مورد که بازنشستگی از فوتبال برای نادیا قابل تحملتر خواهد بود، صحبت کردهایم. وقتی بقیه فوتبالیستها این ورزش را کنار میگذارند، میگویند که هیچ چیز جای بازی کردن در زمین را نمیگیرد. برای نادیا این مسئله فرق میکند، چراکه کار کردن بهعنوان یک جراح میتواند او را بیشتر از زدن گل برای پاریسنژرمن یا گلزنی در فینال جام ملتهای اروپای زنان، احساساتش را برانگیزد. او در این باره هم بیان میکند: «وقتی از من میپرسند «وقتی گل میزنی چه احساسی داری؟» میگویم واقعاً فوق العاده است، اما من همان احساس را وقتی دارم که در اتاق عمل هستم. چندی پیش من در یک بازی به میدان رفتم و واقعاً خسته بودم، اما بعد از بازی به یکی از پزشکان در جراحی کلیه کمک کردم. ۲ ساعت آنجا در یک موقعیت ایستاده بودم و ابزاری را نگه داشتم که بتواند بهتر ببیند.» نادیا در ادامه میگوید: «زمانی خواهد رسید که بهعنوان یک جراح تمامی مسئولیتها برعهده من باشد و این فراتر از هر چیزی است که تجربه کردهام.»
اعتمادبهنفس در پزشکی و فوتبال
جراحی میتواند یک کار جذاب باشد، اما آنها باید به طور مداوم حین کار نفس عمیق بکشند و به نوعی اعتمادبهنفس هم داشته باشند. نادیا در این باره میگوید: «من این را به خوبی تجربه کردهام. نمیدانم جراحان زیبایی بزرگترین نفس عمیق را میکشند یا نه، اما شما برای بریدن بدن یک انسان نیاز به اعتمادبهنفس زیادی دارید. همیشه نزدیک پزشکانی بودهام که برای کاری که انجام میدهند و روش انجام دادن آن، اشتیاق دارند.» نادیا درباره اعتمادبهنفس در فوتبالیستها هم بیان میکند: «قطعاً دارند. من ندیدهام کسی با اعتمادبهنفس پایین تفاوت بزرگی در فوتبال ایجاد کند. اگر ببینم کسی در حال لرزیدن است، پیش خودم فکر میکنم که به او اطمینان نداشته باشم.»
مادری که پدر نادیا هم بود
داستان زندگی نادیا ارزش کندوکاو دارد. همانطور که گفتیم وقتی کوچک بود پدرش به دست طالبان از بین رفت. وقتی به مادرش نگاه میکند میبیند که در ۲۰ سال گذشته با شجاعت برای او مثل پدر هم بوده. ندیم درباره او هم گفت: «این من را خیلی خوشحال میکند. به یاد میآورم که پدرم چقدر مرد خوبی بود. او همه کاری را انجام میداد. از طرف دیگر ناراحت هستم که در بیشتر زندگیام تجربه کنار پدر بودن را نداشتهام. حتی زمانی که تجربه کردهام کوچک بودم، برای همین احساسات مختصری وجود دارد، اما من هنوز مادرم را دارم. او یک خانم خونسرد است. او حتی قبل از آمدن طالبان قدرت تحصیل را میدانست و این چیزی بود که به ما یاد داد. او سعی میکرد به بچههای دیگر در افغانستان آموزش دهد. یک شخص نیاز به تغییر دارد و او همیشه سعی میکرد که آن شخص باشد.»
دلتنگی برای فوتبال
فوتبال بهعنوان یک پناهنده کمک کرد زندگی نادیا تا جایی که ممکن است تغییر کند و او نفر اول ورزش دانمارک در سال ۲۰۱۷ شد. فوتبال این روزها بهدلیل شیوع کرونا تعطیل است و نادیا هم برای آن ابراز دلتنگی میکند. او در این باره میگوید: «واقعاً دلم برای فوتبال تنگ شده. فوتبال بازی کردن با همتیمیهایم و حضور در بازیهای بزرگ، اما ما یک باغ بزرگ داریم. میتوانم مثل یک کودک در آن فوتبال بازی کنم. قبل از مصاحبه هم یک ساعت آنجا بودم و تلاش میکردم چیزهای جدید یاد بگیرم. خیلی خوب است، اما اگر در پاریس بودم داستان دیگری بود. در آپارتمان زندگی میکردم و نمیتوانستم بیرون بروم.» نادیا در مورد شیوع کرونا در دانمارک هم میگوید: «دانمارک یکی از کشورهایی بود که سریع واکنش نشان داد، بنابراین اوضاع را خوب مدیریت کرد. تعداد مبتلایان در حال کاهش است و به آرامی دوباره به جامعه بازمیگردیم.»
منبع: خبرورزشی
آن کس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند
چون به نظر من این بیت
"آن کس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند"
دقیقا مصداق خود شماست!