صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

هرگاه علیه خوانده ( شخصی که دعوا علیه وی اقامه شده است ) حکم غیابی صادر شود وی می تواند در همان دادگاه صادر کننده حکم، به آن اعتراض کند این اعتراض محکوم علیه غایب به حکم غیابی را واخواهی می گویند. اگر بخواهیم در خصوص مبنای واخواهی صحبت کنیم باید بگوییم که مبنای واخواهی این است که حق دفاع برای محکوم ‌علیه غایب محفوظ بماند زیرا ممکن است مواردی باشد که محکوم ‌علیه بدون سوء نیت غایب بوده و چه‌ بسا اگر حضور می‌داشت با استناد به دلایل و مدارک، دعوی خواهان را از اعتبار می‌انداخت.
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۵ - ۱۱ فروردين ۱۳۹۹
فرارو- گاهی اوقات ممکن است پرونده‌ای علیه ما در دادگاه مطرح شود و نهایتاً رأی به ضرر ما صادر شود، اما باید بدانیم که همین که رأیی‌ای به ضرر ما صادر شد پایان راه نیست بلکه ما از طرق مختلف می‌توانیم به این آراء اعتراض کنیم در یک تقسیم بندی طرق شکایت از آراء در دادگاه‌های حقوقی به دو دسته عادی و فوق العاده به شرح ذیل تقسیم می‌شوند:

۱- طرق عادی شکایت از آراء: منظور از طرق عادی روش‌هایی است که اعمال آن‌ها اصولاً محدود به موضوعات خاص یا جهات خاصی نیست که عبارتند از: واخواهی و تجدید نظر خواهی

۲- طرق فوق العاده شکایت از آراء: منظور از طرق فوق العاده روش‌هایی است که اعمال آن‌ها یا محدود به موضوعات خاص است یا محدود به جهات خاصی که عبارتند از: فرجام خواهی، اعاده دادرسی و اعتراض ثالث

در این نوشتار به بررسی اوصاف، جهات و احکام کلی واخواهی به عنوان یکی از طرق عادی شکایت از آراء می‌پردازیم. لازم به ذکر است که واخواهی در دادگاه‌های کیفری تابع احکام و مقررات آیین دادرسی کیفری است که در نوشتار‌های بعدی مورد بررسی قرار می‌گیرد.


واخواهی چیست؟

هرگاه علیه خوانده (شخصی که دعوا علیه وی اقامه شده است) حکم غیابی صادر شود وی می‌تواند در همان دادگاه صادر کننده حکم، به آن اعتراض کند این اعتراض محکوم علیه غایب به حکم غیابی را واخواهی می‌گویند. اگر بخواهیم در خصوص مبنای واخواهی صحبت کنیم باید بگوییم که مبنای واخواهی این است که حق دفاع برای محکوم علیه غایب محفوظ بماند، زیرا ممکن است مواردی باشد که محکوم علیه بدون سوء نیت غایب بوده و چه بسا اگر حضور می‌داشت با استناد به دلایل و مدارک، دعوی خواهان را از اعتبار می‌انداخت.

شرایط صدور حکم غیابی
۱- خوانده، وکیل، قائم مقام یا نماینده وی در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده باشند.

۲- به طور کتبی نیز دفاع نکرده باشند.

۳- اخطاریه ابلاغ واقعی نشده باشد. (ابلاغ زمانی واقعی است که مأمور ابلاغ اوراق قضایی را به شخص خوانده تسلیم و در نسخه دیگر اخطاریه رسید دریافت کند. در واقع اگر برگه‌های قضایی به دست کسی برسد که نام او در برگه‌ها درج شده است ابلاغ واقعی خواهد بود که کامل‌ترین نوع ابلاغ است، اما اگر برگه‌های ابلاغ به دست خود او نرسد عنوان ابلاغ ابلاغ قانونی خواهد بود، بنابراین ابلاغ ممکن است به دو صورت قانونی و واقعی باشد.)

باید در نظر داشت که حکم دادگاه نسبت به خواهان همیشه حضوری است و فقط در خصوص خوانده می‌توان حکم غیابی صادر کرد.


اوصاف واخواهی

۱- واخواهی جزء روش‌های عدولی شکایت از آرا است یعنی همان شعبه صادر کننده رای مجددا به پرونده رسیدگی می‌کند.

۲- همان طور که گفته شد رسیدگی به واخواهی در صلاحیت همان شعبه صادر کننده حکم غیابی است حال ممکن است بنا به هر دلیلی قاضی تغییر کرده باشد.

۳- واخواهی دارای اثر انتقالی است بدین مفهوم که اختلاف از مقطع قبلی (رسیدگی غیابی) به مقطع واخواهی، با تمامی مسائلی که داشته با لحاظ اعتراضات و دلائل واخواه، منتقل می‌شود. در واقع منظور از اثر انتقالی این است که پرونده با تمام جوانب آن در یک مرحله دیگر مورد رسیدگی قرار می‌گیرد.

۴- واخواهی دارای اثر تعلیقی است بدین معنا که تا انقضاء مهلت واخواهی صدور دستور اجرای حکم ممنوع است و چنانچه در مهلت، واخواهی شده باشد، اجرای حکم تا روشن شدن نتیجه واخواهی متوقف می‌شود.


مهلت واخواهی چند روز است؟

به موجب ماده ۳۰۶ قانون آیین دادرسی مدنی مهلت واخواهی از احکام غیابی برای کسانی که مقیم کشور هستند ۲۰ روز و برای کسانی که خارج از کشور اقامت دارند ۲ ماه از تاریخ ابلاغ واقعی خواهد بود مگر اینکه معترض به حکم ثابت نماید عدم اقدام به واخواهی در این مهلت به دلیل عذر موجه بوده است. در این صورت باید دلایل موجه بودن عذر خود را ضمن دادخواست واخواهی به دادگاه صادر کننده رای اعلام نماید. اگر دادگاه ادعا را موجه تشخیص داد قرار قبول دادخواست واخواهی را صادر و اجرای حکم نیز متوقف می‌شود.

جهات زیر عذر موجه محسوب می‌گردد:

۱- مرضی که مانع از حرکت است.

۲- فوت یکی از والدین یا همسر یا اولاد

۳- حوادث قهریه از قبیل: سیل، زلزله و حریق که بر اثر آن تقدیم دادخواست واخواهی در مهلت مقرر ممکن نباشد.

۴- توقیف یا حبس بودن به نحوی که نتوان در مهلت مقرر دادخواست واخواهی تقدیم کرد.

لازم به ذکر است چنانچه ابلاغ واقعی به شخص محکوم علیه میسر نباشد و ابلاغ قانونی به عمل آید، آن ابلاغ معتبر بوده و حکم غیابی پس از انقضای مهلت قانونی و قطعی شدن به موقع اجرای گذارده خواهد شد.

در صورتی که حکم ابلاغ واقعی نشده باشد و محکوم علیه مدعی عدم اطلاع از مفاد رای باشد می‌تواند دادخواست واخواهی به دادگاه صادرکننده حکم غیابی تقدیم دارد. دادگاه بدوا خارج از نوبت در این مورد رسیدگی نموده قرار رد یا قبول دادخواست را صادر می‌کند. قرار قبول دادخواست مانع اجرای حکم خواهد بود.

لازم به ذکر است تقدیم دادخواست خارج از مهلت یاد شده بدون عذر موجه قابل رسیدگی در مرحله تجدیدنظر برابر مقررات مربوط به آن مرحله می‌باشد. یعنی اگر شما بدون داشتن عذر موجه دادخواست واخواهی را خارج از مهلت قانونی تقدیم کنید اگر هنوز مهلت تجدید نظر سپری نشده باشد دادخواست شما به عنوان دادخواست تجدیدنظر وارد رسیدگی در مرحله تجدید نظر می‌گردد.


شرایط اقامه دعوای واخواهی

۱- در دادخواست واخواهی باید نام و اقامتگاه واخواه و نماینده او و نام و اقامتگاه واخوانده درج شود. لازم به ذکر است که واخواه همان خوانده دعوای بدوی است که حکم غیابی علیه او صادر شده است و واخوانده همان خواهان بدوی است.

۲- دادخواست واخواهی باید به دفتر دادگاه صادر کننده حکم غیابی تقدیم شود.

۳- برای مرحله واخواهی لازم است هزینه دادرسی پرداخت گردد.

۴- دادخواست واخواهی باید در مهلت قانونی تقدیم گردد.


شرایط صدور حکم غیابی در مرحله تجدید نظر

موضوع حضوری و غیابی بودن احکام فقط در مرحله رسیدگی بدوی مطرح نیست، بلکه در مرحله تجدید نظر نیز امکان دارد حکم به صورت غیابی صادر گردد، به موجب ماده ۳۶۴ قانون آیین دادرسی مدنی در مواردی که رأی دادگاه تجدید نظر مبنی بر محکومیت خوانده باشد و خوانده یا وکیل او در هیچ یک از مراحل دادرسی حاضر نبوده و لایحه دفاعیه یا اعتراضیه‌ای هم نداده باشند، (یعنی به صورت کتبی هم دفاع نکرده باشند) رأی دادگاه تجدید نظر ظرف مدت ۲۰ روز پس از ابلاغ واقعی به محکوم علیه یا وکیل او، قابل اعتراض و رسیدگی در همان دادگاه تجدیدنظر است.

قانونگذار در این ماده، به طور صریح از حکم غیابی نام نبرده، اما شرایطی که بیان کرده، مربوط به حکم غیابی در مرحله تجدیدنظر است؛ بنابراین صدور حکم غیابی، منحصراً از صلاحیت‌های دادگاه بدوی نیست و دادگاه تجدید نظر نیز می‌تواند تحت شرایطی به صدور حکم غیابی مبادرت کند؛ مانند جایی که خوانده در مرحله بدوی در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده و لایحه‌ای نیز در دفاع از دعوا ارسال نکرده باشد، اما با این وجود، حکم دادگاه علیه او نبوده، بلکه در رد دعوای خواهان بوده، که در این صورت، تجدید نظر خواه که همان خواهان مرحله بدوی است، به تقدیم دادخواست تجدیدنظر مبادرت می‌کند، اما تجدید نظر خوانده باز هم پاسخی نمی‌دهد و به دادگاه نیز مراجعه نمی‌کند.

در این صورت، چنانچه دادگاه تجدید نظر، رأی بدوی را فسخ کرده و به صدور رأی به نفع تجدید نظر خواه، یعنی همان خواهان مرحله بدوی مبادرت کند، حکم صادره غیابی است و پس از ابلاغ واقعی، ظرف ۲۰ روز قابل اعتراض و رسیدگی در همان دادگاه تجدید نظر بوده و این تنها فرض صدور حکم غیابی، در مرحله تجدید نظر است؛ بنابراین حکم غیابی، در مرحله تجدید نظر شرایطی دارد که عبارت از عدم حضور خوانده یا وکیل او در هیچ یک از مراحل دادرسی و عدم تقدیم لایحه دفاعیه یا اعتراضیه از سوی آن ها؛ صدور حکم بدوی علیه خواهان و صدور حکم تجدید نظر علیه خوانده است.


فرآیند واخواهی

۱- واخواه باید دادخواست واخواهی را به دفتر شعبه صادر کننده رای یا اگر در زندان یا بازداشت است به دفتر زندان یا بازداشتگاه تقدیم کند. البته دفتر زندان یا بازداشتگاه پس از ثبت دادخواست واخواهی، آن را به دفتر شعبه صادر کننده رای می‌فرستد.

۲- در واخواهی هیچ ادعای جدیدی از خواهان پذیرفته نمی‌شود، زیرا واخواهی فرصتی است که برای دفاع در اختیار خوانده قرار داده می‌شود.

در خصوص اجرای احکام غیابی ما با ۲ حالت به شرح ذیل مواجه هستیم:

۱- اگر دادنامه یا اجرائیه به محکوم علیه، ابلاغ واقعی شده باشد: در این صورت حکم غیابی به صورت عادی مانند سایر احکام اجرا می‌شود و غیابی بودن آن تاثیری در اجرای حکم ندارد.

۲- اگر دادنامه یا اجرائیه هیچ یک به محکوم علیه، ابلاغ واقعی نشده باشد: در این صورت اجرای حکم غیابی منوط به معرفی ضامن یا اخذ تامین مناسب از محکوم له است. میزان تامین به نظر قاضی بستگی دارد ضامن یا تامین برای آن است که اگر بعدا نسبت به رای مزبور واخواهی شود بتوان از محل ضامن یا تامین خساراتی را که به موجب اجرای حکم به طرف دیگر وارد شده است جبران کرد.


تفاوت تجدید نظر خواهی با واخواهی

تجدید نظر خواهی به معنای درخواست رسمی برای رسیدگی مجدد در دادگاه بالاتر است در واقع اعتراض به رأی صادره از دادگاه بدوی (نخستین) و درخواست رسیدگی مجدد به تمام یا بخشی از دعوا از دادگاه تجدید نظر را تجدید نظر خواهی می‌گویند؛ بنابراین تجدید نظر خواهی یعنی اینکه شخصی نسبت به رأیی‌ای که از سوی دادگاه بدوی در خصوص وی صادر شده است معترض است لذا از دادگاه دیگری می‌خواهد که مجدد به پرونده وی رسیدگی کند.
 
در این صورت تجدید نظر خواه می‌تواند ظرف ۲۰ روز به رأی دادگاه بدوی اعتراض کرده و رسیدگی مجدد را از دادگاه تجدید نظر استان بخواهد. اما واخواهی صرفاً یک اعتراض است که قاعدتاً برای احکامی که به صورت غیابی صادر می‌شود، در همان دادگاه بدوی رسیدگی می‌شود.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
ناشناس
۱۳:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۱/۱۱
ممنون از توضیحاتتون