صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۴۷۴
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۵ - ۲۴ اسفند ۱۳۸۸


مایکل آیزنشتات مدیر بخش اطلاعات نظامی و برنامه تحقیق امنیت موسسه واشنگتن می باشد که از سال 1989 در این موسسه مشغول به کار است و متخصص در زمینه تحقیقات خلیح فارس و روابط اعراب و اسراییل است. او مقالات تحقیقی مختلفی در مورد نیروهای مسلح ، قوای ناموزون و تسلیحات جنگی در منطقه خلیج فارس به طبع رسانده است. او درجه دار ارتش آمریکاست و در بین سالهای 2008 و 2009 به صورت فعال به عنوان برنامه ریز و طراح آمریکایی در خدمت نیروهای امنیتی اسراییل و نیروهای خودگردان فلسطینی بوده است.

گزارشی که از نظر می گذرانید مقاله ای 8 صفحه ای به قلم اوست که توسط موسسه فوق الذکر به سیاست گذاران و کابینه آمریکا ارایه شده است. در این مقاله به راهکارهای مبارزه اصولی و موثر در قالب مبارزه نرم با جمهوری اسلامی ایران پرداخته شده است. این سند حاوی نکات بسیار روشن و ظریف و دقیقی است که از زبان یک استراتژیست آمریکایی به زبانی شفاف و قابل لمس برای آنان که اهل تعمق اند به نگارش در آمده است تا دست پلید آمریکا در جریانات اخیر را باز شناسند.


تصمیم اخیر ایران در جبهه هسته ای ، در جهت عدم پذیرش پیشنهاد غرب من باب ادامه دادن غنی سازی اورانیوم ِ با خلوص کم در خارج از کشور، رد کردن خواست سازمان ملل برای توقف غنی سازی هسته ای و پیش برد غنی سازی ذخیره های اورانیومی کم غلظت تا بیست درصد ، ایران را در موقعیت قطعی تحریم های چند جانبه جهانی قرار می دهد. با این حال، حمایت جهانی و همه جانبه برای تصویب تحریمی آن چنانی که تاثیری جدی و موثر بر روند تصمیم گیری ایران داشته باشد وجود ندارد. در نتیجه ایالت متحده آمریکا به منظور تقویت بخشی به تاثیر تحریم های جاری و آتی باید چاره سازی کند و اهرم های جدیدی در این میان برای افزایش فشار بر تهران به کار گیرد.

شاید یکی از امید بخش ترین گزینه ها یک رشته عملیات ارتباطی استراتژیک باشد. عملیاتی که در طی آن دولت آمریکا تمامی قوای در اختیار خود را برای به کار گیری علیه هذیان گویی ایران، دل مشغولی های آن برای قدرت مخالفان داخلی و شکاف آشکار و نهان میان نیروهای خودی در داخل حکومت و مابین حکومت و مردم صرف می کند. هدف نهایی در این طرح این است که تهران در موقعیتی قرار بگیرد که مجبور شود تا راهی برای تسکین دادن فشار های خارجی که توسط تحریم های جدید و طرح استراتژیک ارتباطی بر او وارد شده ، در حالی که کماکان با معضل مخالفین داخلی نیز روبروست ، بیابد.

سیاست گذاران آمریکایی ممکن است کار آمدی این طرح را که از اهرم های کمتر احساس پذیر و ملموس اطلاعاتی بهره می برد مورد تردید قرار دهند اما تجربه عملکرد این طرح در ایران و در سایر نقاط نشان از موفقیت این طرح دارد.

نقش قاطع قدرت نرم

در برآورد قدرت ایران در آسیب رساندن به مراکز مورد استفاده و بهره آمریکا، سیاست گذاران آمریکایی توجه خود را بر قدرت سخت ایران متشکل از تسلیحات خارج از عرف و قابلیت تروریست پروری که در نیروهایی مانند سپاه قدس و حزب الله متجلی شده است و همین طور قدرت بازدارندگی دریایی ایران (قایق های کوچک، مین ها و موشک های ضد کشتی) و راکت ها و موشک ها و برنامه هسته ای متمرکز کرده اند. آنها به نظر می رسد از قدرت نرم ایران – به خصوص قدرت پروپاگاندای و رسانه ای ایران – چشم پوشی کرده اند. آنها همین طور بر آسیب پذیری ایران در این مقوله نیز کوتاهی کرده اند. نهایتا کشوری که فرهنگ سیاسی آن بر پایه هذیان گویی، شایعه پراکنی و تئوری های پیچیده توطئه خصوصیت گذاری شده باشد مسلم است که به طور خاص در زمینه اطلاعات و عملیات روانی آُسیب پذیر باشد.

علاقه مندی و دلبستگی تهران به جنگ رسانه ای منتسب به آمریکا و عملیات روانی ماحصل آن اثباتگر اهمیت ویژه آن به عنوان سلاح اطلاعاتی در قدرت ملی ایران است. این موضوع ریشه در باور آنها دارد (استخراج شده از بخشی از قرآن) که ابزارهای روحی و روانی نقش موثر و جدی ای در نبردها و رقابت های انسانی بازی می کند.

دو سلاحی که ایران از آن هراسان است یکی اطلاعات است که پروپاگاندای رسمی و ایدیولوژی او را به چالش می کشد و دیگری محصولات فرهنگی است که جامعه ایرانی را به اضمحلال می کشاند (این موضوع در بخش تهاجم فرهنگی می گنجد). فهمیدن دلیل آن زیاد مشکل نیست. ایران از عمق جغرافیایی زیادی برخوردار است به طوری که آن را در برابر تهاجم نظامی مصون می دارد. منطقه پر جمعیت آن در مرکز و در محاصره رشته کوه قرار دارد. درمقابل هر شهروند ایرانی به صورت بالقوه می تواند توسط رادیو تلویزیون اینترنت و ماهواره در معرض هجوم قرار بگیرد. این آسیب پذیری با این حقیقت که مردم ایران خود را بخشی از فرهنگ و تمدن غرب احساس می کنند و به جاذبه های غربی متمایل اند در آمیخته است. چیزی که ایران آن را تحقیر می کند و از آن هراسناک است.
 
به طوری که رهبر جمهوری اسلامی علی خامنه ای در سال 2003 در نطقی رسانه ای گفت که دشمنان ایران نیازی به تفنگ و موشک و تجهیزات نبرد ندارند تا زمانی که آنها می خواهند ارزشهای فرهنگی خود را که منجر به زوال و فرسودگی می شود در جامعه ما گسترش دهند.

مازیار بهاری خبرنگار روزنامه نیوزویک در خلال توصیف و شرح حادثه دستگیری او پس از انتخابات ایران در جون 2009 به مطلبی اشاره می کند که چشم اندازی منحصر به فرد در مورد این دیدگاه و روش ارایه می دهد :

من یکبار با یکی از پارتیزانهای اسلامی اسبق که به سمت وزارت دولتی منصوب شده بود مصاحبه می کردم. او می گفت که مشکل پلیس مخفی شاه این بود که فکر می کرد با فشار بدنی و جسمی می تواند یک زندانی را در هم بشکند در حالی که مقاومت زندانی ها پس از هر فشار جسمی بالاتر می رفت. چیزی که برادران ما بعد از انقلاب ابداع کرده اند این است که چه طور روح یک فرد را بدون نیروی زیاد علیه جسم او در هم بشکنند.

تمام این عوامل کمک می کند تا تلاش بی رحمانه تهران برای چرخاندن رخدادها و تحقیر کردن دشمنان با استفاده از دست انداختن و متلک گویی و خراب کردن تاثیر سیاسی آمریکا از طریق دیپلماسی عمومی و عملیات رسانه ای را برای ما شرح دهد. آنها تمام ارگان های امنیتی ، دانشگاهها و جمعیت عمومی مردم را در زیر تلقین مداوم تعالیم مذهبی و دینی قرار می دهند زیرا بر این باورند که برای حفظ و مصون داشتن آنها از هجوم فرهنگی ویرانگر ، پیام های سیاسی واژگون و فعالیت های ابزار روانی آمریکا این امری ضروری و مهم است.

موانع پیش رو در مبارزه اطلاعاتی موثر

در گذشته واشنگتن از ابزار اطلاعاتی به طرق پیچیده ای بهره جسته است. اما بسیاری از این روشها در طول دوران ضعیف و فرسوده شده اند. علی رغم پیشرفت های صورت گرفته بعد از حمله یازدهم سپتامبر با این وجود دولت آمریکا با مشکلات عدیده ای از جمله کاغذ بازی نهادهای دولتی و مشکلات فرهنگی و سیاسی خاصی روبروست. به طور اخص فعالیت های اطلاعاتی آمریکا به علت برخی شبهات در مورد کارآیی و تفاوت ها در مورد به کارگیری روش اطلاعاتی و یا نگرانی ها در مورد وجهه به جای گذرانده آن روش خاص بر روی سیاست عمومی آمریکا در مجامع بین المللی همیشه با تاخیر و بعضا امتناع رو به رو شده اند.

دولت آمریکا هم چنین به علت رویکرد ضعیف و غیر حرفه ای رسانه های تخت استخدامش هم چون رادیو فردا و صدای آمریکای بخش فارسی در انعکاس دیرهنگام و کند خبرهای فوری ، در برقراری ارتباط با مردم ایران و ارسال اخبار با محدودیت هایی مواجه است. واشنگتن می تواند این نقیصه را بعضا با انجام مصاحبه های مستقیم و رسمی و به صورت متناوب و دوره ای نه تنها با رسانه های فوق الذکر بلکه با بی بی سی فارسی و دیگر بلاگ ها و رسانه های معتبر فارسی و عربی منطقه که نقش به سزایی در خنثی کردن قدرت رسانه ای ایران دارند، برطرف سازد.

مشکل دیگر دولت امریکا در برخورد با ایران این است که استنباط امریکا از شرایط ایران به صورت جدی بر پایه دریافت ها و تفکرات الزام آور امریکایی است و نه آنچه در حقیقت فرهنگ و سیاست ایران جاری است. این در حالی است که ایران تمامی فعالیت های رسانه ای آمریکا متشکل از ارگان های غیر دولتی دانشگاهها ، خواص فرهنگی و غیره را تحت یک شبکه یکپارچه می بیند و همه عواقب آن چه که حتی ممکن است بر دوش دولت امریکا نباشد را بر عهده واشنگتن می داند.

و نهایتا و شاید مهم ترین نکته در این راستا این است که کابینه اوباما باید با ایده سو استفاده از شکاف اجتماعی و سایر نقاط آسیب پذیر ایران برای بهره گیری نه تنها در زمینه موضوع هسته ای ایران بلکه در راه پیشبرد پیروزی نهایی بیشتر آشنا و مانوس شود.

ترس از اینکه سیاست اطلاع رسانی تهاجمی بیشتر باعث شود تا دیپلماسی فعال آمریکا تحلیل رود کاملا بی جا و غیر ضروری است. به هر روی ایران معتقد است که امریکا جنگ روانی تمام عیاری را علیه ایران به راه انداخته است و در این راه آمریکا خواهی نخواهی چیز زیادی برای از دست دادن ندارد.

اوباما برای فایق آمدن بر این مشکلات می تواند راههای زیر را در پیش گیرد:

1. از بین بردن موانع اداری و بروکراتیک
2. بسیج کردن همه آژانس های اطلاعاتی در کنار همه نیروها در زیر سایه دولت – چه به صورت آشکار و چه به صورت مخفی و پوشیده
3. اجرا کردن سیاست های دولت بدون سر و صدا و آرام به طوری که مردم ایران بتوانند در داخل کشور با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و در عین حال صدای خود را به گوش جهانیان برسانند.

پیشنهاد سیاست گذاری: تقویت سیطره آمریکا
همان طور که قبلا اشاره شد، جمهوری اسلامی بعید است سیاست های خود را عوض کند مگر به این عقیده برسد در راستای رویایی با موضوع هسته ای اش در برابر غرب، فشارهای خارجی و داخلی می توانند حیاتش را به خطر بیاندازند. بر این اساس، هدف کمپین ارتباطات باید این باشد که از پارانویای ایران بهره ببرد. این کمپین باید از نگرانی های ایران در مورد قدرت و دوام اپوزیسیون، و اختلافات درونیش به نحوی بهره برداری کند که سیاستمداران ارشد ایرانی قانع بشوند که سیاست های داخلی و خارجیشان خطراتی برای حیات ایران را فراهم آورده است. چنین کمپینی طبق اصول زیر باید پیش برود:

باقی گذاشتن پیشنهاد گفتگو بر روی میز همزمان با روشن گذاشتن شعله مقاومت

سیاست گفتگوی دستگاه اوباما تهران را از موضعش خارج کرده است. چنین سیاستی، ادعای ایران مبنی بر دشمن خارجه ای که بشود مشکلات و فشارهای امنیتی سیاسی را به گردنش انداخت، از بین می برد. به همین دلیل، این مهم است که واشنگتن سیاست گفتگو را حفظ کند و همزمان که هرچه در توان دارد انجام دهد تا مطمئن شود اپوزیسیون جای تنفس دارد – و این یعن همان فضای سیاسی مورد نیاز تظاهرات و سازمان دهی، از موضع انداختن ایران و حفظ احتمال تغییر داخلی که می تواند به شدت به صورت مثبتی سیاست های خاورمیانه و روابط قدرت را جابجا کند.

به این خاطر، ایالت متحده باید به حمایت از حق مردم برای تظاهرات آرام ادامه دهد و باید علیه نقص حقوق بشر توسط تهران حرف بزند و همزمان از ادبیاتی که توقع های غیرواقعی بیاورد یا اپوزیسیون را در چشم ایرانیان هنوز غیرمتعهد از اعتبار بیاندازد خودداری کند. واشنگتن همچنین می بایست حرکت اعتراضی را با احکام شیعه که مبارزه علیه ظلم و بی عدالتی است ارتباط دهد، با دفاع از حق مردم برای مقاومت کردن در برابر ظلم و جفا از زبان مسوولین ایران علیه خودش استفاده کند.

محدودیت بیشتر ِ آزادی عمل ایران

تهران تاکنون از استفاده از تمام توان در دسترسش برای برخورد با اپوزیسیون اجتناب کرده است، مثلا از وقوع یک مقابله مانند میدان تیان‌آن‌من چین برای ادامه کمپین ارعاب و تضعیف روحیه. به نظر می رسد ایران از ایجاد شکاف در میان نیروهای نیروهای امنیتی درصورت دریافت فرمان برای اعمال فشار خیلی زیاد، هراس دارد. به علاوه، در جامعه ای که شهادت جایگاه دینی والایی دارد، خون ریزی ممکن است اذهان عمومی را جریحه دار کند که همین منجر به خشونت بیشتری می شود. ایالات متحده می تواند کارهای زیر را انجام دهد تا آزادی عمل ایران را بگیرد:

* تغذیه کردن نگرانی های ایران درباره قابل اعتماد بودن نیروهای امنیتی، برای مثال، گزارش های عمومی از نارضایتی بعضی از مقامات امنیتی از نقش سرکوبگرشان 

* محکوم کردن دادگاه های نمایشی اصلاح طلبان 

* تبلیغ پرونده های قربانیان دولت ایران 

* کمک غیر مستقیم و در سکوت به گروهای تبعیدی ایرانی برای نشر ویدیوهای اینترنتی از خشونت نیروهای امنیتی.

تشدید درگیری های داخلی برای مانع شدن کار موثر

برای افزایش خود درگیری های داخلی و نیروهای امنیتی، ایالت متحده باید به صورت گزینشی گزارش های محرمانه ای را به انتشار برساند که شرح می دهند چگونه سپاه پاسداران از روابطش برای سلطه بر اقتصاد ایران استفاده می کند. این کار و کارهای مشابه می تواند خشم نیروهای امنیتی و نظامی نه چندان متمول و دارا را تشدید کند که چگونه سپاه، در حال افزایش نفوذ و ثروت خویش است. به علاوه، در صورت تحریم واردات صانیع نفتی ایران، واشنگتن باید کمپین اطلاعاتی ای راه بیاندازد تا بفهماند ایران و نه ایالات متحده یا جامعه جهان مسئول مصائب حاصل هستند.

پیغام های تیلور به مخاطبین

چندین اصول و تاکتیک برای پیغام رسانی به ایران باید مورد توجه آقای اوباما و دیگر سران ایالت متحده قرار گیرد:

* بین مردم و سران ایران تفاوت قائل شوید و تعریف خود را از تضاد و جدال سیاسی میان ایران و غرب به جدال میان ایران و جامعه جهانی تغییر دهید. این دقیقا قاعده ای است که ادبیات جنگ تمدن های ایران را در هم می شکند. 

* در مواجهه با احمدی نژاد و آیت الله خامنه ای از ادبیات تحقیر و استهزا استفاده کنید تا چهره ایران را که بر پایه اعتماد به نفس بنا شده است تخریب کنید. 

* از قدرت بیان ایران علیه خود او استفاده کنید. هنگامی که آقای خامنه ای در سخنرانی های خود دندان های آمریکا را خورد می کند و یا بر صورت او سیلی می زند و یا با مشت بر چشم های او می کوبد ، رییس جمهور اوباما نیز باید با بیانی هوشمندانه بگوید که این تنها مردم ایران هستند که با سیاست های ایران دندانهایشان خورد خواهد شد و یا سیلی ای بر صورت انها نواخته خواهد شد. 

* از سرکوب معترضین در زمان انقلاب شاه و سرکوب جریانات اخیر در تهران یک مقایسه نامطلوب بسازید طوری که همگان گمان برند که انقلابی دیگر ناگزیر و حتمی است. 

* بر این نکته که ادبیات و کلام ایران چگونه چهره ایرانی را در مجامع بین المللی تحقیر و کوچک می کند بسیار تاکید کنید. 

* بر فساد و عدم مقبولیت و جوابگویی دولت ایران که منجر به گم شدن دهها ملیون دلار از ذخایر ایران قبل از جون 2009 شد تاکید کنید. این یکی از شکایت های اصلی مردم علیه حکومت است. 

* اینکه در حال حاضر ایرانیان چگونه برای بقای خود و معیشت سخت مبارزه می کنند باید مورد توجه و تاکید واقع شود. در واقع این حکومت است که در حال بر باد دادن سرمایه های مردم ایران به سمت گروههای تندرویی چون حزب الله و حماس است که این تنها باعث افزایش درد جانکاه مردم منطقه خواهد شد. همین طور بر این نکته که این گروهها ایران را به یک چهره منفور تبدیل کرده اند و عن قریب ایران را به جنگی خانمان سوز می کشند اشاره کنید. 

* از نزدیکی احمدی نژاد به برنامه هسته ای ایران برای غیر قانونی نشان دادن تلاش های او جهت دستیابی به سلاح هسته ای سو استفاده کنید. تصویری بسازید که گویی او می خواهد با استفاده از قدرت ذاتی حاصله دستاویزی برای روی کار ماندن بر قدرت با استفاده از زور بیابد. در این راستا از این دلیل که ایران اتمی احتمالا در برابر فشارهای بین المللی بر سر حقوق انسانی کمتر آسیب پذیر خواهد بود بهره مند شوید. 

* توضیح دهید که عزم و تصمیم بر توقف غنی سازی به نفع مردم ایران خواهد بود و باعث خواهد شد مردم ایران با جامعه جهانی آمیخته و ممزوج شوند و این در حالی است که واشنگتن از طریق روابط عادی جهانی بر تهران برای حقوق بشر فشاری فزاینده وارد خواهد کرد. 

* این نکته که مردم ایران این نسخه از اسلام که توسط ایران پیاده می شود قبول ندارند را در میان مخاطبان در عراق ، خلیج فارس ، افغانستان و شرق مورد تاکید قرار دهید. علاوه بر این عصبانیت عراق را بر سر تصاحب چاه نفت فکه توسط ایران فراگیر کنید. این موضوع زمینه ای را فراهم خواهد آورد که پیغام های ضد تهران از سوی عراق و سایر مناطق عرب به سمت ایران روانه شود. 

* در مورد برقراری و ثبات حکومت ایران، قابلیت بقا و ماندگاری به عنوان یک حافظ منافع در میان مخالفین و مردم منطقه دائما شک و ابهام وارد آورید.

نتیجه‏گیری

هم‏چنان غیبت یک پویشِ ارتباطی استراتژیک، قوی و جامع که بتواند نفوذ بیشتری را ارائه دهد از نقاط ضعف سیاست ایالات متحده در قبال ایران می باشد. هیچ تضمینی وجود ندارد که چنین پویشی – هم‏راستا با معیارهای مختلف دیپلماتیک، اقتصادی، و نظامی – باعث خواهد شد تا تهران برنامه‏ی هسته‏ایش را متوقف سازد یا سیاست‏های دردسرساز دیگرش را رها کند. ولی هر استراتژی‏ای از سوی ایالات متحده که فاقد یک مؤلفه‏ی قویِ اطلاعاتی باشد قطع به یقین شکست خواهد خورد – چه برای منصرف کردن تهران از ساخت سلاح‏های هسته‏ای، بازداشتن حکومت از فشار بر مخالفان داخلی، کمک به فعالیت‏های مخالفان، یا بازداشتن و به تاخیر انداختن یک ایران هسته‏ای. به همین دلیل، ایالات متحده می‏باید خودش را در قلمرو اطلاعاتی تقویت نماید – مؤلفه‏ای که امریکا کم‏ترین بهاء را در تلاش‏هایش برای مشغول نگه‏داشتن ایران به آن داده، پشتیبانی از مخالفان، و به حساب آوردن نفوذ و قدرت در ایران.

ارسال نظرات