صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۱۱۸۱
آنکه در قدرت است، حرف اول را می‌زند و این مجلسِ برخاسته از تفکر سنتی به‌خوبی به این امر واقف است که توان سنت گاه بیش از مردم است. اغراق نیست اگر بگوییم این مجلس چکیده تمام ادوار سیاست‌ورزی سنت‌گرایان است. سنت‌گرایان در شرایطی که همه از آنان انتظار داشتند انعطاف بیشتری با مخالفان و منتقدان خود داشته باشند، دست بر قضا بیش‌از‌پیش به تحکیم مواضع خود پرداخته و بدون هیچ ملاحظه‌ای دست به حذف اصلاح‌طلبان و حتی اصلاح طیف‌های سنتی‌ای زدند که آلوده به تفکر غیرسنتی شده بودند. آنان درصدد هستند با این مجلس و ادامه این سیاست‌ورزی سنتی به رؤیایی که سال‌ها در فکر تحققش بودند، دست یابند؛ رؤیایی که حتی با نشستن احمدی‌نژاد بر مسند قدرت، هم به بار ننشست.
تاریخ انتشار: ۰۱:۱۲ - ۱۰ اسفند ۱۳۹۸

احمد غلامی در شرق نوشت:

ویروس خطرناک کرونا اهمیت سیاسی انتخابات مجلس و منتخبان آن را به قرنطینه برد و کمتر کسی در هفته‌های گذشته میل و رغبتی داشت تا درباره این انتخابات اظهار‌نظر کند.

ناگفته پیداست که این انتخابات سطح مشارکت پایین‌تری در مقایسه با انتخابات‌های دیگر داشت و برگزیدگان آن همه از طیف اصولگرایان بودند که در شرایطی نه‌چندان رقابتی به پیروزی رسیدند. اگر ویروس کرونا فضای سیاسی کشور را تحت‌الشعاع قرار نمی‌داد، بعد از این پیروزی، نقد و تحلیل‌های بسیاری از سوی مخالفان درباره شیوه انتخاب این برگزیدگان و توانایی‌شان و نیز صورت‌بندی آینده مجلس صورت می‌گرفت که خالی از لطف نبود.

نقد و تحلیل‌هایی که نشان از اهمیت این مجلس می‌داد؛ اما بسیاری بر این باورند که مجلس یازدهم به دلیل سوابق نامزد‌های آن و شیوه به پیروزی رسیدن‌شان از اهمیت چندانی برخوردار نیست و تحلیل درباره حال و آینده این مجلس هم مهم نیست. البته این ادعا نه به‌صراحت، بلکه در لفافه صورت می‌گیرد؛ اما درواقع این‌گونه نیست. مجلس یازدهم، مجلس مهمی است و اگر بزرگ‌ترین وظیفه آن همراهی با نهاد‌های رسمی نباشد که هست، بیش از هر چیز سکوت آنان در برابر اقدامات نهاد‌های رسمی بیش از همدلی معنایی دیگر دارد.

این وضعیت به پروژه جریان اصلاحات، روشنفکران و تجددطلبان آسیب جدی می‌زند. بین مجلس یازدهم و سنت‌گرایان نوعی باور ایدئولوژیک وجود دارد که در یک نکته توافق دارند؛ اعمال سیاست‌های سنتی گذشته بدون تذکر انتقادی به این سیاست‌ها و پافشاری بر آن.

شاید مسائل کنونی در سیاست نیز از همین‌جا نشئت می‌گیرد. سنت‌گرایان بدون تذکر انتقادی به سیاست‌های خود و اصلاح‌طلبان در ناتوانی رسیدن به وعده‌های‌شان، شرایط سیاسی را به بن‌بست کشانده‌اند.

اگر دولت روحانی با همه دشواری پیش‌رو که انکار‌ناپذیر است و محدودیت‌هایی که برای دولتش فراهم کرده‌اند، بتواند قدمی در راستای تحقق خواسته‌های مردم بردارد، این پوسته سخت به نفع اصلاح‌طلبان ترک برداشته و امکان سیاست‌ورزی دوباره در این شرایط ناممکن، ممکن می‌شود.

در‌حال‌حاضر شرایط به نفع دولت روحانی تغییر کرده است و مجلسِ مخالف با او بر مصدر کار است. روحانی باید به استقبال این آنتاگونیسم ناخواسته برود و در برابر هر خواسته‌ای که اصلاحات را بیش از این تضعیف می‌کند و به حاشیه می‌راند، ایستادگی کند. دیگر سیاست یک بام و دو هوا جواب نمی‌دهد. مجلسی که زیر شبح کرونا از نقد جَسته، در روز‌های آتی مدعیانی تمام‌عیار خواهد داشت که هرگونه ارجاع به شیوه پیروزی حداقلی آنان برای کنترل‌شان اثری نخواهد داشت.

آنکه در قدرت است، حرف اول را می‌زند و این مجلسِ برخاسته از تفکر سنتی به‌خوبی به این امر واقف است که توان سنت گاه بیش از مردم است. اغراق نیست اگر بگوییم این مجلس چکیده تمام ادوار سیاست‌ورزی سنت‌گرایان است. سنت‌گرایان در شرایطی که همه از آنان انتظار داشتند انعطاف بیشتری با مخالفان و منتقدان خود داشته باشند، دست بر قضا بیش‌از‌پیش به تحکیم مواضع خود پرداخته و بدون هیچ ملاحظه‌ای دست به حذف اصلاح‌طلبان و حتی اصلاح طیف‌های سنتی‌ای زدند که آلوده به تفکر غیرسنتی شده بودند. آنان درصدد هستند با این مجلس و ادامه این سیاست‌ورزی سنتی به رؤیایی که سال‌ها در فکر تحققش بودند، دست یابند؛ رؤیایی که حتی با نشستن احمدی‌نژاد بر مسند قدرت، هم به بار ننشست.

شاید علت مخالفت پایداری‌ها با قالیباف از همین‌جا نشئت می‌گیرد که آنان قالیباف را مبتلا به ویروس تکنوکرات‌ها می‌دانند و معتقدند احمدی‌نژادی‌ها به ویروس جریان انحرافی دچار شده‌اند. این تضاد‌های آشکار در مجلس به نفع اصلاح طلبان نیست. اصولگرایان سنتی با این تضاد‌ها می‌توانند طیف‌های موافق و مخالف را روبه‌روی هم قرار دهند و با آنتاگونیسم موجود، سیاست جدیدی خلق کنند. سیاستی که یقینا اصلا‌ح‌طلبان و جریان‌های تجددطلب و روشنفکر بر جعلی‌بودن آن تأکید خواهند کرد؛ اما این سیاست بیش از آنکه جعلی باشد، واقعیتی برگرفته از سنت است. سیاست بر مدار سنت، درست بر مدار دایره می‌چرخد.

از صفر آغاز و باز به صفر بازمی‌گردد و «مشخصه آن تکرارپذیر بودنش است و البته که تکرار، مفهوم زمان را تداعی می‌کند یا عین زمان است. سنت در ذات خود ملزم به کنترل زمان است؛ از‌این‌رو وجه غالب سنت، جهت‌گیری به سمت گذشته است و چنان ساخته شده که نفوذ عظیمی بر سازماندهی حال و آینده دارد. این قاعده تفسیرگران منحصربه‌فرد خود را دارد که امکان رقابت با آن‌ها وجود ندارد ۱». حسن روحانی که خود در این سنت سیاسی زیسته است، بیش از هرکسی زوایای نهان و آشکارش را می‌داند؛ به‌طوری‌که اگر او از سوی سنت‌گرایان در انتخابات ریاست‌جمهوری به پیروزی رسیده بود، اکنون با چهره متفاوتی از آنچه هست، روبه‌رو بودیم: شاید مقتدرتر و کارآمدتر.

کندنِ روحانی از خاستگاهش نه برای اصلاح‌طلبان کارایی داشت و نه اصولگرایان را اقناع کرد؛ اما شرایط مجلس یازدهم فرصت دوباره‌ای است برای احیای حسن روحانی، اصلاح‌طلبان و تجددطلبان. اگرچه این مجلس در روز‌های نخستین به گفته صادق زیباکلام ژست عدالت‌طلبی خواهد گرفت؛ اما دیری نخواهد پایید که بر مدار خود بازمی‌گردد: تأکید بر سنت و مقابله با مخالفان آن.

روحانی از نگاه این مجلس دچار ویروس اصلاح‌طلبی و کارگزاری است که به‌سرعت باید آن را قرنطینه کرد. این مجلسیان بیش از هر جریان دیگری درصدد خواهند بود تا از طریق مخالفت با دولت روحانی، سکه مقبولیت به نام خود ضرب کنند. اگر سیاست روحانی دفاع از خود باشد، موقعیتی مناسب برای مخالفان خود فراهم کرده است. روحانی ناگزیر است خاستگاه جدیدش را –اصلاح‌طلبی- در این یک سال باقی‌مانده بپذیرد و بر اساس و اصول آن در برابر مجلس ظاهر شود. این مواجهه امکان احیای روحانی و اصلاح‌طلبان را دوچندان خواهد کرد و هرگونه ملاحظه و مواجهه‌های کج‌دار و مریز، آفات سیاسی‌ای دارد که دیگر ثمری در بر نخواهد داشت.


۱) نقل به مضمون از کتاب قدرت، دانش و مشروعیت در اسلام، نوشته داود فیرحی، نشر نی.

ارسال نظرات