فرارو- قسمت بیست و پنجم سریال مانکن به کارگردانی حسین سهیلی زاده، دوشنبه ۲۱ بهمن ماه ۱۳۹۸ وارد شبکه‌ی نمایش خانگی شد.
اخگر خانواده‌ی کاوه را در خانه حبس می‌کند و کاوه، همتا، بهرام، ژیلا و پسرش را به ساختمانی متروکه، خارج از شهر، می‌برد. اخگر خود را شکست خورده می‌داند از این رو فقط قصد انتقام از کاوه را دارد و برای فرارش از ایران برنامه ریزی کرده است. او اکثر محافظانش را مرخص می‌کند و خود و چند محافظ باقی مانده برای از بین بردن کاوه، همتا و... می‌مانند.
برای خرید قانونی و دانلود قسمت بیست و پنج سریال مانکن اینجا کلیک کنید
خط پایان قسمتی از بازیه... کافیه با لبخند ازش رد شی حتی اگه بازنده باشی.
اما کاوه از نبود محافظان استفاده می‌کند و با یک حرکت به کمک بهرام، اخگر و مباشرش را خلع سلاح می‌کند. هم زمان با این کار کاوه، پدرش نیز محافظ خانه را خلع سلاح می‌کند و سپس پلیس نیز وارد بازی می‌شود تا محل نگهداری گروگان‌ها را پیدا کنند.
اما تقابل کاوه و اخگر به این جا نیز ختم نمی‌شود و ظرف چند دقیقه به مبارزه‌ی مسلحانه‌ای تمام عیار منجر می‌شود...
مانکن بعد از ۲۴ قسمت آرامش نسبی در قسمت بیست و پنجم به یک تفنگ بازی بزرگ می‌رسد. عاشق پیشه‌های آرام و قربانی ظلم چند قسمت حالا اسلحه به دست می‌گیرند و با محافظان قلچماق اخگر می‌جنگند.
در آستانه‌ی آخرین قسمت مانکن بیش از هر وقت دیگری به نظر می‌رسد کسی در این داستان جانش را از دست می‌دهد. کاوه، بهرام و ژیلا هر کدام چندین بار از مرگ رسته اند و حالا و این درگیری حساس‌تر از همیشه است.
چیزی تا پایان این سریال نمانده است و مخاطبان مانکن هم مثل هر سریال دیگری امیدوارند قسمت آخر نیز باب میلشان و آبرومند تمام شود. قسمت بیست و چهارم نیز برای بخشی از مخاطبان مورد پسند است و بعد از ۲۴ قسمت دسیسه چینی و نقشه کشیدن‌ها و... کمی هیجان و زد و خورد را نیز می‌پسندند.
اما واقعیت این است که این حد از بزن بزن و هفت تیر کشی خیلی با روندی که تاکنون طی شد سازگار نیست. سازندگان مانکن کاراکتر هایشان را در چالش‌ها و دردسر‌های پیچیده و جذابی می‌اندازند، اما سر آخر به راحت‌ترین شکل و با اعطای توانایی‌های فوق العاده به آن ها، از مهلکه خلاصشان می‌کنند.
این الگو در قسمت‌های قبلی، وقتی بهرام به چنگ اخگر افتاده بود و وقتی به شکلی می‌خواستند ماجرای کتی را سر و سامان بدهند نیز رخ داده بود. کتی به طور عجیبی از خیر پولش گذشت و بهرام هم که هیچ چیز جلودارش نیست، هر کس را بخواهد می‌زند و از سر راه بر می‌دارد.
این مقدار از بی دست و پا بودن آدم‌هایی که نبرد تن به تن و زد و خورد و محافظت از یک نفر حرفه‌ی اصلی شان است و از طرف دیگر تسلط و مهارت آدم‌های معمولی برای ضربه زدن به آن‌ها غیر قابل باور است.