صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

فیلم روز صفر؛ سعید ملکان عبدالمالک را زنده کرد تا دوباره دستگیرش کند
اگر پایان "روزصفر" را نمی‌دانستیم این دلهره ما را می‌کُشت که این همه بمبِ دست ساز و کودک و مرد انتحاری که "عبدالمالک" راهی کرده، قرار است ایران را ببرند روی هوا، آن هم توی یک روز و یک لحظه. وای که چه مصیبتی می‌شد اگر پایان داستان را نمی‌دانستیم و وای اگر "مالک" را نگرفته بودند.
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۲ - ۱۵ بهمن ۱۳۹۸

فرارو- بالاخره "قایم‌باشک" بازی سعید ملکان روی پرده آمد. "بازی صفر". این همان "ریگی ۲" بود که سال گذشته پس از درخشش "شبی که ماه کامل شد" حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی وعده‌اش را به مجلسی‌ها داده بود. "روز صفر" اولین تجربه کارگردانی سعید ملکان بعد از سال‌ها فعالیت در حوزه چهره‌پردازی و تهیه‌کنندگی است. کنجکاوی و اشتیاق درباره این فیلم زمانی بیشتر شد که اول هیچ خبر و نقلی از پیش تولید آن به بیرون درز نکرد و دوم آنکه فیلم‌نامه را بهرام توکلی نوشته بود. همان بهرام توکلی "بیگانه"، "تختی"، "تنگه ابوقریب" و "من دیگه ماردونا هستم".

سعید ملکان پیشتر چند فیلم درخشان و نسبتا درخشان تهیه کرده بود: «ابد و یک روز»، «برادرم خسرو»، «پهلوان تختی» و «تنگه ابوقریب»، و حالا کارگردانی‌اش آن هم در یک فیلم کاملا مرموز، می‌توانست جذاب باشد. تقریبا همین طور هم بود. "روز صفر" سومین همکاری سریالی ملکان و توکلی است.


بیشتر بخوانید:

نقد فیلم شنای پروانه و هر آنچه باید درباره آن بدانید
نقد فیلم عامه پسند؛ و هر آنچه باید درباره آن بدانید
"خروج" ابراهیم حاتمی‌کیا؟


همه چیز درباره فیلم "روز صفر"؛

یک نفر دارد به دنبال ریگی می‌گردد. سایه به سایه. کوه به کوه. یکه و تنها. و دست آخر در آسمان پیدایش می‌کند. ساختن فیلمی که همه پایان آن را می‌دانند، سخت است. باید همه زورت را بگذاری روی صحنه‌های اکشن. و گرنه قصه را همه تا تهش خوانده‌اند. و سعید ملکان همین کار را کرده بود.

هر چه نرگس آبیار در "شبی که ماه کامل شد" سعی کرده بود از خودِ عبدالمالک دوری کند و بیشتر به کش و قوس عاطفی_انتحاری! برادر عبدالمالک ریگی و محیطِ رشد "مالک‌ها" را به تصویر بکشد، این بار ملکان رفته بود سراغ خودِ عبدالمالک ریگی رهبر گروه جندالله. سعید ملکان عبدالمالک را زنده کرد تا دوباره دستگیرش کند.

داستان آبیار داستان عشق بود در بستر خشونت اما روایت ملکان یک جدال پلیسی_اطلاعاتی جذاب از فرآیند دستگیری عبدالمالک ریگی رهبر گروه جندالله پیش از آنکه "چندین شهر ایران را بفرستد هوا." همین بود که خبری از فرایند پیش تولید به بیرون درز نکرد. مزه‌اش را از دست می‌داد، اگر همه می‌دانستند "روز صفر"، داستان دستگیری عبدالمالک ریگی ست.

سعید ملکان در این فیلم نفوذ اطلاعات ایران را به رخ کشیده بود، آنقدر که در نشست خبری مسعود فراستی طاقت نیاورد. خودش را به نشست خبری رساند. میکروفن را قاپید و هیجان زده گفت: "به همه سینمای ایران تبریک می‌گویم. این فیلم توانست حق مطلب را با خود سینما ادا کند به نظرم این فیلم بهترین فیلم ملی-امنیتی سینمای ایران است و بهترین در کل جشنواره بوده است."

در خلاصه کوتاهی که از داستان «روز صفر» منتشر شده آمده است: «روز صفر» روایتی متفاوت از یک اتفاق ملتهب معاصر است.

ساعد سهیلی خوب توانسته بود داغ تلخ مالک را زنده بود، انگار رفته بود توی جلد خودِ شیطان!

برای ساعد سهیلی قطعا نقشی متفاوت تر از این پیدا نمی‌شود که "عبدالمالک ریگی" شود. قیافه‌اش خیلی شبیه بود و خوب توانسته بود اداهای "مالک" را خصوصا در نمای بسته دربیاورد. مالک ریگی را همه  از همان چند فیلم و کلیپ کوتاهی که از جنایت‌هایش در شرق کشور منتشر می‌شد، شناختند. و ساعد سهیلی خوب این داغِ تلخ را زنده کرد. همان روزها که مالک ریگی جلوی یک دوربین بی کیفیت تهدید می‌کرد، سر می‌برید و با آیه‌های قرآن وعده کشتار شیعیان را می‌داد. سهیلی در این فیلم رفته بود توی جلد خودِ شیطان.

و اما امیر جدیدی که پیش از "روز صفر" هم تجربه کار با بهرام توکلی را داشت و هم سعید ملکان، آن هم همین سال گذشته با تنگه ابوقریب، مردِ اول "روز صفر بود". سرباز گمنام اطلاعات که سایه به سایه در تعقیب عبدالمالک حرکت کرده بود. تا روز دستگیری. امیر جدیدی اما انگار در همان نقش "حسنِ" تنگه ابوقریب مانده بود البته منهای خل بازی‌هایش. اینجا کم‌حرف بود و جدی اما مثل حسنِ ابوقریب بی‌اعصاب، تک‌رو و بیزار از تشریفات.

"کاش اگر گلوله‌ای هم به سمتش شلیک شود در وسط کویر باشد یا در دل دریا، که کسی صدایش را نشنود و دلی نلرزد. قرار بود جنگ برای ما باشد نه برای مردم."

امیر جدیدی در "روز صفر" یک تنه بار دستگیری "عبدالمالک" را به دوش کشید. او قهرمان فیلم بود. آنقدر قهرمان که لحظاتی حتی در باور هم نمی‌گنجید. از آلمان تا پاکستان و سپس افغانستان و دست‌آخر در دبی سایه به سایه "مالک" را تعقیب کرد و انگار این همه "بارِ بر دوش" به او نمی‌آمد. نه توانسته بود مثل "حسنِ تنگه ابوقریب دوست‌داشتنی و تو دل برو باشد و نه مثل "آریا" در فیلم "من" و "یاسرِ عرق سرد" بدرخشد. هر چند که در اکثر نماهای فیلم حی و حاضر بود. بازی جدیدی در برخی پلان‌ها خیلی اغراق شده بود. "تیک گردن‌اش" خوب نبود. دیالوگ‌هاش به دل نمی‌نشست. هم میخاست ابهت داشته باشد و هم مهربان. اما نتوانسته بود هیچ کدام باشد.

صحنه تکان‌دهنده فیلم را اما مهدی قربانی بازی کرده بود. در نقش یک نوجوان انتحاری، لُخت و مات که چندین کیلیو بمب به جلیقه دارد و بهت و ترس و دلهره و بی اعتمادی، اینکه آیا "عبدالمالک" راست می‌گوید؟ یک لحظه پس از تکه تکه شدن درهای بهشت برایش باز می‌شود؟!

فیلم "روز صفر" از کوه‌های خاکستری نزدیک مرز ایران و پاکستان با چند نمای تکان‌دهنده شروع شد. پلان شلوغ ابتدای فیلم التهاب را کلید زد و تقریبا تا نیمه‌های داستان ادامه داشت. در جای جای فیلم، بریده‌هایی از جنایت‌های "جندالله" به تصویر کشیده می‌شود و اگر پایان فیلم را نمی‌دانستیم این دلهره ما را می‌کُشت که این همه بمبِ دست ساز و کودک و مرد انتحاری که "عبدالمالک" راهی کرده، قرار است ایران را ببرند روی هوا، آن هم توی یک روز و یک لحظه. وای که چه مصیبتی می‌شد اگر پایان داستان را نمی‌دانستیم و وای اگر "مالک" را نگرفته بودند.

خدا را شکر آخر ماجرا را همه می‌دانستیم. قرار نبود بمبی بترکد، و نوجوان انتحاری دکمه را وسط جمعیت فشار دهد.  هواپیمای حامل عبدالمالک ریگی با یک عملیات پچیده اطلاعاتی در آسمان ایران توسط دو جنگنده به فرودگاه بندرعباس هدایت شد و "مالک" سرانجام دستگیر شد. کت و شلوار کرم به تن و چشم بندی به چشم اولین تصویر متفاوتی بود که پس از سال‌ها جنایت از عبدالمالک ریگی منتشر شد که از پله‌های هواپیما به همراه چند مامور نقاب‌دار پایین می‌آمد.

مالک دستگیر شد و سیاوش قصه کلاه به سر کشید و ناشناس راهی خیابان شد. آرزو کرد "کاش اگر گلوله‌ای هم به سمتش شلیک شود در وسط کویر باشد یا در دل دریا، که کسی صدایش را نشنود و دلی نلرزد. قرار بود جنگ برای ما باشد نه برای مردم."

عوامل فیلم سینمایی «روز صفر»

تهیه‌کننده و کارگردان: سعید ملکان

نویسندگان: سعید ملکان و بهرام توکلی

بازیگران: امیر جدیدی، ساعد سهیلی، تینو صالحی، محمدرضا مالکی، مهدی قربانی، رضا خدادادبیگی، محمدعلی راجپوت، ابوالفضل صفاری، حمیدرضا سلیمانی راد، میلاد یزدانی، امین گلستانه، سینا شفیعی، ابراهیم برزیده، مژگان مخبرثابت، نوید کریم‌زاده، علی اصغر صبوری‌راد، محمد داغری، محمدرضا طهیری

نشست فیلم «روز صفر»

نشست فیلم سینمایی روز صفر به کارگردانی سعید ملکان عصر دوشنبه با حضور عوامل فیلم در پردیس ملت برگزار شد.

فراستی: "روز صفر" بهترین فیلم جشنواره امسال است

در حاشیه نشست خبری فیلم "روز صفر" مسعود فراستی پس از دیدن این فیلم گفت: "روز صفر" بهترین فیلم جشنواره امسال است و به سینما ایران تبریک می گویم .

وی ادامه داد: این فیلم اولین فیلم ملی و امنیتی است و همه بازیگران آن درجه یک بودند و به خاطر نریشن آخر این فیلم نیز از سعید ملکان (نویسنده و کارگردان) تشکر می کنم.

ملکان: قهرمان فیلم "روز صفر" اغراق ندارد

شب گذشته نشست خبری فیلم سینمایی «روز صفر» در سینما ملت برگزار شد. در ابتدای این نشست که با حضور عوامل فیلم و اصحاب رسانه برگزار شد، ملکان درباره ساخت این فیلم به عنوان کار اول خود گفت که در سوژه‌های مورد نظرم جالب‌ترین بود و سختی آن را دوست داشتم.

در ادامه ساعد سهیلی درباره شخصیت خود در فیلم نسبت به دیگر بازی‌های خود گفت: هنگام انتخاب این نقش کنجکاو بودم و باید تحقیق می‌کردم. انسان معمولی که دستفروشی می‌کند تا جایی که به عنوان سرگردی گروهک تروریستی می‌رسد.

امیرجدیدی نیز گفت هر بازیگری طبیعتا ً دوست دارد این شخصیت را بازی کند و من هم فیزیک خودم را در این فیلم محک زدم.

ملکان از عدم کمک فارابی در هنگام نزدیک شدن به فیلمبرداری گفت که این موضوع را مجبور شدم میان دوستانم تقسیم کنم و هنوز هم بدهکارم.

وی درباره اطلاعات عملیات فیلمنامه گفت: طرح فیلمنامه با آقای اصفهانی انجام شد و اطلاعات را ایشان داشتند.

کارگردان این فیلم درباره موسیقی فیلم گفت که انتخابی نمی‌خواستیم باشد اما به‌خاطر کمبود وقت مجبور به انتخاب موسیقی شدیم.

دانش اشراقی درباره طراحی صحنه گفت: اکثر لوکیشن‌ها در ایران است و فیلمبرداری در ایران انجام شده است. به کمک ملکان و اطلاعات ایشان توانستم واقعی‌سازی را در ایران انجام دهیم چون فیلمبرداری در برخی از کشورها ممکن نبود.

ملک‌پور طراح لباس از تجربه خود در محیط مشابه و تجربه فیلم شبی که ماه کامل شد گفت که در ساخت این فیلم مؤثر بود.

ذوالفقاری منتقد نشست در زمینه نقد فیلم گفت: در میان فیلم‌های مختلف سال مواجه شدن با فیلمی که داستانش را می‌دانیم، سخت است که آن را به این خوبی بسازیم است و فیلم جذابیت لازم را دارد. نکته دیگر فرارفتن فیلم از مسائل امنیتی به دعوا و برخورد دو آدم جسور است.

ملکان درباره اغراق در شخصیت گفت که خواستیم تا از کلیشه‌های ترسو بودن بیرون آمده باشیم. در آمریکا فیلم ساخته می‌شود که مغرقانه است و هیچکس چیزی نمی‌گوید اینجا نیز قهرمانش هیچ اغراقی ندارد.

قربانی بازیگر دیگر فیلم نیز ضمن تشکر از ملکان درباره لهجه پاکستانی خود گفت که در پیش‌تولید و هنگام تمرین و گوش دادن به صحبت‌های ریگی این لهجه را یاد گرفتم.

ملکان درباره تدوین فیلم گفت که اگر میثم‌ مولایی نبود فیلم ساخته نمی‌شد. این فیلم بیش از هزار پلان داشت. صداگذار فیلم یکی از بهترین صداگذاران است که تا به حال جایزه نگرفته و به او کم توجهی شده است.

مولایی نیز گفت: تدوین فیلم باید به صورتی انجام می‌شد که در بخش دوم فیلم جذابیت بیشتری صورت بگیرد.

قاضی فیلمبردار فیلم گفت که کار من نیز تابع کلیت فیلم است و اگر اتفاقات خوبی رخ دهد محصول فیلم است.

ملکان در پاسخ به سؤالی درباره انگیزه ساخت فیلم گفت: دوست داشتم برای آرامش و امنیت کسانی که برای امنیت مملکت کار می‌کند فیلم ساخته باشم.

فراستی نیز که یکباره در فیلم حاضر شد به عنوان سوژه نشست گفت که به همه سینمای ایران تبریک می‌گویم. این فیلم توانست حق مطلب را با خود سینما ادا کند به نظرم این فیلم بهترین فیلم ملی-امنیتی سینمای ایران است و بهترین در کل جشنواره بوده است.

یک داستان واقعی از زبان کسی که عبدالمالک ریگی را دستگیر کرد

پنجم اسنفد سال ۱۳۹۴ مسئول اصلی پرونده دستگیری ریگی امروز در نشستی با اصحاب رسانه در ساختمان وزارت اطلاعات به ذکر ناگفته‌هایی از اظهارات و دستگیری عبدالمالک ریگی تروریست معروف پرداخت. که به نظر می‌رسد در ساخت این "روز صفر" به کمک بهرام توکلی و ملکان آمده است.

گزیده‌ای از سخنان علی بهمنش مسئول اصلی پرونده دستگیری عبدالمالک ریگی را به نقل از تسنیم می‌خوانیم:

  • در وزارت اطلاعات بسیاری از اقدامات قابل پخش نیست، ده‌ها و صد‌ها پرونده مثل مالک ریگی داشته‌ایم که به نتیجه رسیده‌اند، اما به‌خاطر برخی معذورات اطلاع‌رسانی نمی‌کنیم.
  • خیلی سال‌ها پیش مسئله تروریسم را در منطقه پیش‌بینی کرده بودیم، ولی چون برخی تروریسم خوب و بد را پیش کشیدند باعث شد در بحث تروریست‌ها به مشکل بربخوریم، من از دوره نوجوانی با مشی تروریسم آشنا بودم و بیش از ۵۰ سال عمرم را به این مسئله اختصاص دادم.
  • امروز تروریسم جدیدی در منطقه مطرح می‌شود که رویکرد خشنی را دارد، یادم است مرحوم پرورش گفت: "ما می‌توانستیم خسروداد را ترور کنیم. برای ما مهم بود که یکی از یاران نزدیک شاه را ترور کنیم" وقتی مرحوم پرورش نزد امام رفت و موضوع را مطرح کرد ایشان مخالفت کردند و گفتند این روش مناسب نیست، همیشه گروه‌های چپ مارکسیستی وقتی درگیر می‌شدند برایشان مهم نبود که مردم مورد آسیب قرار گیرند. معتقد بودند خشونت ضرورت مبارزه است و متأسفانه این اتفاقات رشد کرد و امروز گروه‌هایی مثل تروریست‌های فعلی رشد کردند که به‌راحتی به خود اجازه می‌دهند مردم را بکشند.
  • تروریست‌ها صاحب سبک هستند، هر گروهی برای خود مشیی دارد، اصطلاحاً می‌گوییم سبک این گروه توجه به افکار عمومی است یا سبک فلان گروه انجام عملیات وحشیانه است. یا برخی گروه‌های تروریستی داریم که خودشان را مربوط به خرده‌جنبش‌هایی می‌دانند. برخی هم اصطلاحاً هدف حکومتی و کسب قدرت ندارند صرفاً می‌خواهند انتقام‌گیری کنند. بر همین اساس شاید عجیب باشد فردی که در اروپا حداقل امکانات را دارد به داعش تمایل نشان می‌دهد، نیت برخی گرفتن انتقام است.
  • طی سال‌های گذشته به گروه‌هایی برخورد کردیم که از مکتب طالبان نقش گرفتند، بسیاری که امروز مواد مخدر به اروپا می‌فرستند هدفشان حکم جنگ دارند، می‌گویند "آن‌ها ما را بمباران می‌کنند، اما چون ما توان بمباران آن‌ها را نداریم لذا مواد مخدر به آنجا می‌فرستیم".
  • کتاب بر فراز قندهار نقل خاطرات فردی است که با بن‌لادن زندگی کرده، توصیه می‌کنم دوستان من در رسانه‌ها این کتاب را بخوانند که چطور جوانان جذب گروهک‌های تروریستی می‌شوند و ظرف چند سال دست به آدمکشی می‌زنند.
  • عبدالمالک ریگی با ۱۲ سال سن به افغانستان رفت، همه زندگی او کشت و کشتار بود و این کشتار را برای خود مقدس می‌دانست. ریگی تعریف می‌کرد "ما را در بشکه‌های ۲۲۰ لیتری می‌انداختند و از سر کوه در برف زمستان تا انتهای کوه قل می‌دادند". خوب، معلوم است از این فضا چه‌کسی بیرون می‌آید. کسی بیرون می‌آید که چنین سابقه آدمکشی داشته باشد.
  • خیلی‌ها هستند که با جمهوری اسلامی ایران مخالفند، اما برای خود حد و حدودی قائلند، اما امثال مالک ریگی هیچ حد و حدودی نداشت و حقیقتاً پرورش یافته مکتب طالبان در افغانستان بود.
  • ریگی اولین کارش را با گروگانگیری شروع کرد و کم‌کم تبدیل به یک گروه سازمان یافته شدند، رفته‌رفته نیز انگیزه مذهبی پیدا کردند و با ورود به پاکستان به اقدامات ضدانسانی دست زدند.
  • از سفارت آمریکا در اسلام‌آباد با ریگی ارتباط می‌گیرند و از آنجا می‌خواهند با آمریکایی‌ها همکاری کنند. آمریکایی‌ها نیز خودشان می‌خواستند که با او کیسی کار کنند و به قدرت او اعتقادی نداشتند بلکه مقطعی می‌خواستند از او استفاده کنند.
  • وقتی با گروه تروریستی که پایگاهش خارج از کشور است بخواهی مقابله کنی کار سخت می‌شود چراکه کشور مقابل باید همکاری کند، که در این مورد بسیاری از کشور‌ها با ما همکاری نکردند یا توان همکاری را نداشتند و یا نمی‌خواستند کار کنند.
  • مدتی را در دره اسماعیل‌خان پاکستان بودیم، با آن‌ها زندگی کردیم، می‌دانیم چه اوضاعی داشت، چگونه رشد می‌کردند و تربیت می‌شدند، وقتی با چنین کشور‌هایی روبه‌رو می‌شویم چگونه می‌توان با تروریست‌ها مقابله کرد، هیچ راهی نمی‌ماند جز اقدامات پیچیده اطلاعاتی، یعنی یک کار عمیق و نفوذی انجام داد.
  • مردم بلوچ به‌خلاف آنچه گفته می‌شود انسان‌های شریف و متدینی هستند، بلوچ با آمدن مالک می‌توانست تبدیل به موصل شود، و این ظرفیت را داشت، اما انسان‌های فهمیده و شریفی در آنجا زندگی می‌کنند که در این مسئله به ما کمک کردند، نیرو‌های بومی آنجا کمک شایانی به ما کردند.
  • مرز‌ها را نمی‌شود بست و باید روابط دوسویه وجود داشته باشد لذا مرز‌ها را امن کردیم و به‌سراغ کار‌های اطلاعاتی رفتیم. هدف ما در کار‌های اطلاعاتی این است که کمترین آسیب را مردم غیرنظامی بکشند.
  • وقتی قرار بود مالک از دوبی به قرقیزستان برود همان روز مطلع شدیم که نماینده آمریکا در افغانستان وارد قرقیزستان شده که با دستگیری مالک او بدون هیچ تماس و دیدار با کسی قرقیزستان را ترک کرد.
  • به بسیاری از کشور‌های اروپایی گفتیم "موقعی که طالبان با ما درگیر می‌شد او را تروریست نمی‌دانستید، اما وقتی با شما درگیر شد به او تروریست گفتید، امروز هم در قضیه داعش اشتباه کرده‌اید و داعشی که ساخته‌اید از کنترلتان خارج شده است".
  • برخی کشور‌ها می‌توانند از تروریست به‌عنوان ابزار در برابر رقبای خود استفاده کنند، هر کس که فکر می‌کند می‌تواند با تروریزم همکاری داشته باشد اشتباه می‌کند چرا که آن‌ها فقط افکار و روش خودشان را قبول دارند و با هر کسی که در مقطعی اتحاد تاکتیکی با او داشته زمانی علیه او به پا می‌خیزد.
  • در بحث ریگی از بسیاری از کشور‌های همسایه خواستیم که کمک کنند، یا بهانه آوردند یا نخواستند که کمک کنند، به هر حال خوشحال بودند که گروهی در مقابل ایران اقدام تروریستی می‌کنند، اما با تجربه خود عملیات پیچیده‌ای را ساماندهی کردیم و در نهایت عبدالمالک ریگی را در کشور به زمین نشاندیم که در تاریخ عملیات‌های هوایی بی‌سابقه بود. اساساً نشاندن هواپیمای مسافربری کار سختی است و احتمال می‌دادیم که خلبان به زمین ننشیند، لذا یک کار بسیار سختی را انجام دادیم.
  • وقتی دستگیری رخ داد مهم بود که موضوع مدیریت شود، ادعا شد که آمریکایی‌ها در این قضیه همکاری کردند، اما این گونه نبود، این کار را کاملاً به‌سبک ایرانی انجام دادیم و برندش متعلق به ماست و اگر بقیه هم بخواهند ما می‌توانیم کمک کنیم.
  • فردی را دستگیر کرده بودیم که یک آدمکش حرفه‌ای بود، سربریدن برای او یک تفریح شده بود، اما باید با او صحبت می‌کردیم، من یک راه بلد بودم که با او بتوانم صحبت کنم و آن این بود که او را به زندگی عادی‌اش برگردانم.
  • مالک ریگی موقع دستگیری شروع به گریه کردن کرد، در یک جلسه به او گفتم "تو هم مثل ما هستی. ما هم مسلمان هستیم و تو هم مسلمانی، اما تو مدام در بیابان‌ها آواره بودی و می‌خواهم تو را از آوارگی دربیاورم" و او بلافاصله گریه کرد.
  • خیلی وقت‌ها مالک ریگی را پیدا می‌کردیم و تلفنی با او صحبت می‌کردیم تا او را آرام کنیم که دیگر آدم نکشد. ما از هر روشی استفاده می‌کردیم که آدم نکشد. برای او جالب بود که پس از دستگیری کسی در مقابل او قرار داشت که قبلاً با او تلفنی صحبت کرده بود.
  • مالک انسان خودشیفته‌ای بود می‌گفت: "باهوشترین روحانی اهل سنت هستم" او اعتقاد داشت که شیعه کافر است و مسلمان نیست، اما با صحبت‌هایی که ما کردیم در نهایت قبول کرد که اشتباه می‌کند. ما اطلاعاتی از ریگی نمی‌خواستیم، ما از او می‌خواستیم استفاده کنیم تا عبرتی برای کسانی باشد که قصد ورود به این عرصه را دارند. فیلم‌هایش را برای همگروه‌هایش فرستادیم که برای برخی تأثیر داشت و برای برخی بی‌تأثیر بود.
  •  ادعا کردند که ریگی با آمپول صحبت کرده است، اگر قرار بود با آمپول کسی صحبت کند که الآن در گوانتانامو همه باید صحبت می‌کردند. ما سبک اخلاق اسلامی را در برابر تروریست‌ها اجرا می‌کنیم و چنین سبکی هیچ کجای دنیا رایج نیست.
  • برادر ریگی در یکی از کشور‌های خارجی دستگیر شده است و تلاش داریم او را به کشور بازگردانیم.
  • مالک ریگی آن‌قدر منفعت‌طلب بود که حتی برادر نوجوان خود را به عملیات‌های انتحاری فرستاده بود تا تشویقی برای دیگران باشد. همه برادران او در درگیری‌های افغانستان کشته شدند، ما فیلم‌هایی از جنایت مالک داریم که نمی‌توانیم پخش کنیم.
  • ریگی ما را متهم می‌کرد که "شما از شیعیان افراطی هستید"، اما بعد‌ها متوجه اشتباه خود شد. البته ما مخالف هرگونه افراط هستیم، اما جالب است که عربستان سعودی هیچ‌گاه با شیعیان تندرو و یا همان شیعیان انگلیسی مقابله نمی‌کند، چون فهمیدند که روش ما باعث وحدت می‌شود، اما روش آن‌ها باعث شکاف.
  • مالک می‌گفت که ایران مخالف بلوچ است، به او ثابت کردیم که اشتباه می‌کند، بعد از انقلاب تعداد طلاب سنی نسبت به طلاب شیعه افزایش یافته است، منطقه بلوچ برای ما مهم است و ما اجازه دادیم که طلاب آن‌ها تحصیل کنند.
  •  تمام کسانی که در گروه ریگی بودند یا فامیل اصلی او بودند، متأسفانه کشته شدند، گروه او ضعیف شده است.
  •  ۴ ماه شبانه‌روز بعد از دستگیری ریگی با او زندگی کردم، به‌هرحال وقتی موردی را دستگیر می‌کنیم خودمان هم به‌نوعی دستگیر شده‌ایم و باید با آن‌ها زندگی کنیم؛ و حتی خیلی وقت‌ها به او تلفن دادیم و گفتیم که "با مادرت صحبت کن" و او از این کار‌های ما تعجب می‌کرد.
  •  یکی از بستگان مالک با اسرائیل در ارتباط است. عربستان متأسفانه از گروه‌های تروریستی حمایت می‌کند و و آمریکا و اسرائیل، ریگی را تحریک به بمب‌گذاری در تهران می‌کردند.
  • وقتی هواپیمای قرقیزی به زمین نشست به هر حال مسافران آن هواپیما ترسیده بودند، عناصر ما هم در آن هواپیما بودند، تیراندازی‌هایی نیز شده بود و این‌ها باعث شده بود که مسافران بترسند، لذا وقتی هواپیما به زمین نشست از غرفه‌ای که در فرودگاه بندرعباس سوغاتی داشت، به مسافران هدیه کردیم.
ارسال نظرات
روحی
۱۱:۴۲ - ۱۳۹۸/۱۱/۲۴
آخر این فیلم است چرا اینقدر در صعنت فیلمسازی عقب افتاده ایم نه اینکه ما عقب افتاده ایم بلکه دست اندکاران سینما عقب افتاده اند
محمود
۱۲:۲۷ - ۱۳۹۸/۱۱/۱۷
واقعا یکی گرفتن ریگی وحشی و یکی هم موشک باران پایگاه آمریکایی عین الاسد جز کارهای درخشان وزارت اطلاعات و سپاه هست که باعث غرور هر ایرانی میشه وقتی که نفس نفس زدنهای ترامپ قمارباز و از حدقه درآمدن چشمهای ژنرال آمریکایی که پشت ترامپ قمارباز ایستاده بود و از دروغ گفتن رییس جمهور آمریکا داشت شاخ در می آورد آنجا که گفت هیچ سرباز آمریکایی زخمی و کشته نشده. و این حس غرور در این دوره و زمانه ای که کارها و دزدی ها و پدرسوخته بازیهای دولتی ها و مجلسی ها باعث سرافکندگی و شرمساری هر ایرانی آزاده ای شده است.
ناشناس
۰۷:۴۲ - ۱۳۹۸/۱۱/۱۷
مالک می‌گفت که ایران مخالف بلوچ است، به او ثابت کردیم که اشتباه می‌کند، بعد از انقلاب تعداد طلاب سنی نسبت به طلاب شیعه افزایش یافته است و ما اجازه دادیم که طلاب آن‌ها تحصیل کنند.
همين يك جمله مشخص كننده همه چيز هست.
ناشناس
۰۷:۳۷ - ۱۳۹۸/۱۱/۱۷
اگر يك دهم بودجه اي كه در ساير استانها صرف مي شود در سيستان صرف مي شد وضعيت سيستان نه اين بود.
مهدی رویین تن
۱۲:۴۱ - ۱۳۹۸/۱۱/۱۶
به به داش مهران هژبر.. عالی بود کاکو...
مهدی رویین تن
۱۲:۴۱ - ۱۳۹۸/۱۱/۱۶
به به داش مهران هژبر.. عالی بود کاکو...
ناشناس
۰۸:۳۲ - ۱۳۹۸/۱۱/۱۶
عالی بود عالی
اجرکم عندالله
امین
۲۲:۲۸ - ۱۳۹۸/۱۱/۱۵
جالبه فراستی از 3 فیلم حکومتی طرفداری کرده.قلاده های طلا،23 نفر،روزصفر
ناشناس
۱۶:۰۶ - ۱۳۹۸/۱۱/۱۸
نمیدونم چطور فداکاری سربازای وطن و به نمایش گذاشتنشو فیلم حکومتی میدونین.
ناشناس
۱۳:۳۷ - ۱۳۹۸/۱۱/۱۵
روزی هم قصه شخص اصلی دستگیری ریگی.ماریان بالاچ پاکستانی ساخته خواهدشد