مجتبی لطفعلینیا*؛ شهادت سردار والا مقام قاسم سلیمانی، اسطوره بیبدیل جهاد و مقاومت هر چند فرازی از فرهنگ بینظیر و بیمانند شهادت در کشور ماست، اما پر واضح است که تاثیرات عمیقی بر مناسبات منطقهای و جهانی با خود به همراه خواهد داشت؛ به گونهای که بررسی زوایای پیدا و پنهان این رویداد از زبان رجال و گروههای سیاسی میتواند گواهی بر اثرات شگرف این واقعه در منطقه و جهان باشد.
ذیلا به صورت مختصر به نظرات شخصیتها و گروههای سیاسی و همچنین آثار و پیامدهای این رخداد خواهیم پرداخت.
پس از آنکه ترامپ، رییسجمهور آمریکا صدور فرمان شهادت سردار سلیمانی را رسما اعلام و آن را عاملی در جهت جلوگیری از جنگ خطاب کرد، بلافاصله پنتاگون این اقدام را عاملی پیش گیرانه قلمداد کرده تا همچون اشغال عراق درسال ۲۰۰۳، پشتیبانی کشورهای غربی را با خود به همراه داشته باشد. اما ریچارد هاست رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی در آمریکا، اظهار نظری متفاوت داشته و اعلام کرده است: اشتباه نکنید، هر جنگی با ایران شبیه جنگ سال ۱۹۹۰ خلیج (فارس) یا جنگ سال ۲۰۰۳ عراق نخواهد بود جنگ در سراسر منطقه رخ خواهد داد و احتمالا جهان آوردگاه چنین جنگی خواهد بود.
ناگفته پیداست این اقدام آمریکا اشتباهی محاسباتی و استراتژیک بوده و خطایی بزرگ در سیاست گام به گام منطقهای آنها به شمار میرود. چرا که این بار به گفته گزارشگر سازمان ملل اگنس کالامارد مبنی بر آنکه (ترور سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس و ابومهدی مهندس جانشین فرمانده نیروهای حشد شعبی به احتمال زیاد قانون بینالملل از جمله قوانین حقوق بشر را نقض میکند) میتوان استنباط نمود رویه وحدت در میان کشورهای غربی و آمریکا رو به زوال بوده و ادامه حرکت استقلالطلبی آنها در قبال آمریکا همچون عدم همراهی در ائتلاف خلیج فارس بر علیه ایران به وفور مشاهده میشود.
در این میان هر چند واکنش برخی سناتورها در آمریکا همچون تدکروز و جیم ریچ به جهت شادباش به ترامپ برای این اقدام خصمانه، عاملی مثبت در جهت تایید این اقدام محسوب میشود، اما آنچه که مهم مینماید عکسالعمل متحیرانه کنگره آمریکا مبنی بر عدم هماهنگی ترامپ با آنها در جهت این رخداد میباشد، که این خود نشان از سیاست شتابزده و بیمهابای ترامپ در منطقه خاورمیانه است.
هر چند مهمترین بازیگران منطقهای نظیر روسیه، چین، ترکیه، سوریه، عراق و افغانستان هر یک به تنهایی این اقدام را محکوم نمودهاند، اما واکنش دو کشور عراق و ترکیه بسیار قابل تامل است. در کشور عراق از یکسو آیتالله العظمی سیستانی با صدور فتوای تاریخی خود مبنی بر عدم حضور آمریکاییها در عراق، عرصه را بر ایالات متحده تنگ کرده و از سوی دیگر تصویب پارلمان این کشور مبتنی بر اخراج آمریکاییها، ضربه نهایی را بر پیکر ایالات متحده وارد ساخته و زمینه اخراج حتمی آنها را فراهم آورده است.
رجب طیب اردوغان نیز در اظهار نظری آشکار بیان کرده: اگر آمریکاییها سلیمانی را تروریست دانسته و وی را کشتند پس چگونه به تروریستها در سوریه کمک میکنند.
بدین ترتیب میتوان بیان کرد که آمریکا دیگر قدرت بلامنازع نظام بینالمللی نبوده و تغییر ساختار بینالمللی از تک قطبی به تک چندقطبی در این دوره از بازه زمانی مشهود است. چرا که خاصیت استقلالطلبی کشورهای منطقه این را میطلبد که دیگر گوش به فرمان بی چون و چرای تصمیمات آمریکاییها نباشند و هر یک به تنهایی بتواند با توجه به مشروعیت و منزلت منطقهای و بینالمللی خود تصمیماتی توام با تامین حداکثری منافع ملی خود داشته باشند.
در یک نتیجهگیری کلی میتوان گفت: شهادت بزرگ مرد تاریخ ایران، سردار سلیمانی، نقطه عطفی بر تحولات منطقهای محسوب شده و دستاورد بزرگ آن تقویت تمامیت ارضی و همچین اتحاد منطقهای در برابر بازیگران خارجی میباشد و بزرگترین پیام آن تحکیم و تقویت سرزمین ماندگار ایران اسلامی است.
*کارشناس ارشد روابط بین الملل