صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۲۴۱۲۹
تجربه حزب الله از پاسخ به ترور فرماندهان
از نظر جریان مقاومت، قاسم سلیمانی «فقط یک ایرانی» نبود و انتقام او حق مشروع این جریان است. شاید واکنش جریان مقاومت بنا بر تجربه گذشته آن دیر یا زود به گفته نصرالله شامل «پایگاه‌های نظامی آمریکا، ناوگان‌های نظامی آمریکا، هر افسر و سرباز آمریکا در منطقه، ارتش آمریکا» شود تا به گفته دبیر کل حزب الله، آن‌هایی که حاج قاسم را کشتند تاوان‌ دهند و معادله جور دربیاید.شاید هم تاوان این ترور، تهدیدی دائمی و جنگی روانی و مستمر باشد. آنچه تجربه سال‌های دور حزب الله نشان دهنده آن است.
تاریخ انتشار: ۱۴:۵۱ - ۱۶ دی ۱۳۹۸
فرارو-پس از ترور سردار سلیمانی توسط ایالت متحده آمریکا، اظهار نظرات متعددی درباره واکنش ایران به این کشور صورت گرفت. رهبر انقلاب در پیام خود به مناسبت شهادت سردار سلیمانی از انتقامی سخت، سخن گفت که در پی جنایتکاران خواهد بود. در میان شخصیت‌های سیاسی و نظامی نیز برخی همچون سردار حسین دهقان از اقدام نظامی و سید محمود علوی وزیر اطلاعات پاسخی متناسب با شان و اندازه حاج قاسم را مناسب دیدند.
 
به گزارش فرارو، اما جریان مقاومت سردار سلیمانی را ورای شخصیت ملی-میهنی‌اش، متعلق به خود می‌داند. چنانچه سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان در مراسم یادبود شهیدان سردار سلیمانی و ابومهدی مهندس، گفت: «اگر آمریکایی‌ها شخصیت یا مرکزی غیر مرتبط با محور مقاومت را در ایران ترور کردند، این یک تجاوز به ایران قلمداد می‌شود و مربوط به ایران بود.»

اما از نظر او، قاسم سلیمانی «فقط یک ایرانی» نبود. او سردار سلیمانی را متعلق به «تمام محور مقاومت» بر می‌شمرد که: «قاسم سلیمانی یعنی مقاومت فلسطین، لبنان، سوریه، عراق، یمن و مقاومت و هرکشوری که در آن رزمندگان شریفی وجود دارند. قاسم سلیمانی یک امت بود. ‎»

بنابراین جریان مقاومت، انتقام او را حق مشروع خود می‌نامند و در این باره از «قصاص عادلانه این جنایت» سخن می‌گویند.

این در حالی است که سردار سلیمانی نخستین چهره جریان مقاومت نیست که با ترور و به صورت فیزیکی حذف می‌شود. تاریخ مقاومت تاکنون چهره‌هایی، چون فتحی شقاقی،  عماد مغنیه، حسان القیس و دیگران را در این سال‎‌ها از دست داده که واکنش‌هایی چند در پی داشته است.

یکی از شهدای جریان مقاومت، فتحی شقاقی دبیر کل جنبش جهاد اسلامی فلسطین، است که به نوشته «رونین برگمان» روزنامه نگار روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت در کتاب «نقطه بی بازگشت»، اسحاق رابین نخست وزیر اسرائیل در ماه ژانویه ۱۹۹۵، دستور ترور او را صادر کرد.
 
فتحی شقاقی توسط دو موتور سوار هنگامی که در حال پیاده روی بود با شلیک سه گلوله به سرش، ترور شد. پس از ترور او سید حسن نصرالله گفت: جنبشی که دبیر کل آن شهید شود، هرگز شکست نمی‌خورد، هرگز عقب نشینی نخواهد کرد و به عقب نخواهد آمد، زیرا خون و راه و روش او را با خود به همراه دارند.

رهبر انقلاب نیز در پیام خود از «مرگ سرخ و افتخارآمیز» شقاقی سخن گفتند که «مایه امتداد نهضت عظیم اسلامی در فلسطین» است و مظلومان فلسطینی را در مجاهدت خود راسخ‌تر می‌کند.

بار دیگر در ۱۲ فوریه ۲۰۰۸ میلادی (۲۳ بهمن ۱۳۸۶) عماد مغنیه مؤسس یگان نظامی حزب الله لبنان و از فرماندهان جنگ ۳۳ روزه در حادثه تروریستی به شهادت رسید. تروریست‌ها بمبی در اتومبیلش کار گذاشته بودند. او میان شیعیان لبنان و حزب الله از محبوبیت و جایگاهی چون سردار سلیمانی برخوردار بود.

سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان در پی ترور مغنیه، قسم خورد که انتقام ترور او را خواهد گرفت و رهبر انقلاب نیز در پیامی در تاریخ ۲۵ بهمن همان سال، شهید مغنیه را فردی معرفی کرد که سراپا عشق و شور جهاد فی سبیل الله بود. ایشان در پیام خود آورده بودند «خون مطهر شهیدانی همچون عماد مغنیه صد‌ها عماد مغنیه می‌آفریند.»

همچنین به دلیل تهدیدات حزب الله، ارتش رژیم صهیونیستی و سفارت‌خانه‌های این رژیم در خارج به حالت آماده باش در آمدند. به گزارش خبرگزاری شینهوا، رژیم صهیونیستی با صدور بیانیه‌ای به تمامی اسراییلی‌ها در سراسر جهان نسبت به احتمال اقدامات تلافی جویانه‌ی حزب‌الله لبنان در واکنش به ترور عماد مغنیه، فرمانده‌ی ارشد حزب‌الله لبنان هشدار داد.

به گزارش الرای العام -چاپ کویت-منابع نزدیک به حزب‌الله لبنان در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۳۸۶ بار دیگر اظهار داشتند: واکنش حزب‌الله لبنان به ترور مغنیه شدید خواهد بود. همچنین به گفته‌ی این منابع، حزب‌الله لبنان آماده واکنش است، اما عجله‌ای برای این اقدام ندارد و در حال حاضر منتظر فرا رسیدن زمان مناسب است چرا که در حال حاضر ارتش اسراییل به حالت آماده باش در آمده است.

از نظر آن‌ها ترور مغنیه، راه‌های زیادی را برای واکنش حزب الله باز گذاشت. اما گویا به گفته منابع حزب الله، همان تهدیدات و نگرانی که به جان رژیم صهیونیستی افتاده بود کافی به نظر می‌رسید.

 به گزارش آسوشیتدپرس، ایهود باراک وزیر جنگ رژیم صهیونیستی درباره واکنش حزب الله به اعضای کابینه رژیم صهیونیستی، گفت: عاقلانه است تصور کنیم که حزب‌الله برای انتقام گرفتن ترور مغنیه تلاش خواهد کرد و احتمالا این کار را با کمک ایران و سوریه انجام خواهد داد. به همین دلیل نیز به گفته منابع رژیم صهیونیستی نیرو‌های اسراییلی برای آمادگی در مقابل جنگ احتمالی با حزب‌الله لبنان، رزمایش گسترده‌ای را در خلیج حیفا برگزار کردند.
 
در نخستین سالگرد مغنیه نیز، نبیل قاووق مسئول حزب‌الله لبنان در جنوب این کشور دوباره از انتقام خون شهید عماد مغنیه گفت که در هر زمان و مکانی ممکن است رخ بدهد. او همچنین به اضطراب و نگرانی اسرائیل از واکنش حزب‌الله لبنان در پی ترور مغنیه اشاره کرد.
 
اینچنین تهدیدات حزب الله در انتقام خون شهید مغنیه در هر سالگرد او ادامه یافت که «حزب الله از گرفتن انتقام خون عماد مغنیه چشم پوشی نخواهم کرد» و رژیم صهیونیستی باید منتظر اقدامی غیرمنتظره باشد.

نوزدهم ژانویه ۲۰۱۰ (۲۹ دی ماه ۱۳۸۸) قرعه ترور این بار به نام «محمود المبحوح»، از فرماندهان ارشد گردان‌های قسام افتاد و او توسط موساد ترور شد. به گزارش دویچه وله، جنبش حماس در بیانیه خود اعلام کرد گردان عزالدین القسام در وقت مناسب انتقام این عمل را از اسرائیل خواهد گرفت.

۵ سال بعد بار دیگر در سوم دسامبر ۲۰۱۳ روزنامه السفیر لبنان خبر از ترور چهره دیگری از جریان مقاومت را داد. حسان اللقیس (سردار عالی‌رتبه حزب‌الله که مسئولیت حساس تکنولوژی پهپاد‌ها را نیز بر عهده داشت) در نیمه شب سه شنبه (۱۲ آذر ماه ۱۳۹۲) با سلاح مجهز به صدا خفه کن در برابر منزلش در منطقه مسیحی نشین الحدث واقع در جنوب بیروت نزدیک به منطقه الضاحیه هدف گلوله قرار گرفته و شهید شده بود.
 
مدتی بعد از آن، سید حسن نصرالله در آئین گرامیداشت فرماندهان حزب‌الله گفت که حزب الله باز هم در زمانی نامشخص دیر یا زور جواب تروریست‌ها را خواهد داد.

با آن که حزب الله در این بیانیه اعلام کرد که تنها به صدور بیانیه بسنده نخواهد کرد و در آینده‌ای نه چندان دور، اقدامات تلافی جویانه‌ای در مقابل ترور این عضو حزب الله صورت خواهد داد و آن را حق مشروع و قانونی برای خود دانست، باز در عمل عجله‌ای نبود و این بار هم به تهدید دائمی رژیم صهیونیستی و جنگ روانی ادامه داد.

روند ترور چهره‌های جریان مقاومت در سال‌های بعد همچنان با شهادت جهاد مغنیه (فرزند حاج عماد) و «محمد عیسی» یکی از چهره‌های نظامی حزب الله و از مسئولان میز عراق و سوریه به همراه جمعی از اعضای سپاه پاسداران در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۵ (۲۹ دی ماه ۱۳۹۳) در حمله هوایی اسرائیل، «سمیر القنطار» زندانی مشهور حزب‌الله و چند نظامی لبنانی و ایرانی  در عملیات‌های مشابه دیگر در جنوب سوریه ادامه یافت.
 
جهاد مغنیه پسر عماد مغنیه در کنار سید حسن نصرالله، سردار سلیمانی و پدرش
 
آخرین ترور اعضای جریان مقاومت پیش از سردار سلیمانی، مربوط به شهادت مصطفی بدرالدین جانشین عماد مغنیه بود که در تاریخ۱۴ ماه می ۲۰۱۶ (۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۵) در نزدیکی فرودگاه دمشق رخ داد.

در نهایت پرونده ترور چهره‌های برجسته جریان مقاومت در سوم ژانویه ۲۰۲۰ (۱۳ دی ماه ۱۳۹۸) با شهادت سردار سلیمانی در عملیات تروریستی که ایالت متحده آمریکا مسئولیت مستقیم آن را برعهده گرفت، دنباله‌دار شد.

در پی تمامی حملات ترویستی یا نظامی رژیم صهیونیستی، حزب الله همواره تهدیدات لفظی و جنگ روانی را در پیش گرفته است.

چنانچه در پی شهادت جهاد مغنیه، حزب الله لبنان، بار دیگر اعلام کرد با روش و مقیاسی که از آن پرده بر نمی‌دارد، به حمله بالگرد رژیم صهیونیستی و کشته شدن فرزند عماد مغنیه پاسخ می‌دهد.

حالا سید حسن نصرالله هدف جریان مقاومت را پاسخ به ریخته شدن خون سردار سلیمانی می‌داند و کمترین واکنش به اقدام آمریکایی‌ها در ترور حاج قاسم سلیمانی را اخراج نیرو‌های آمریکایی از عراق بر می‌شمرد.

به نظر می‌رسد حزب الله خشم خود را از این وقایع درونی می‌کند تا انرژی ادامه راه مبارزه و نفرت از دشمن بیرونی فراهم شود. بررسی پرونده ترور چهره‌های جریان مقاومت و واکنش حزب الله نشان می‌دهد پاسخ آن‌ها در قالب یک بیانیه افشاگر عاملان ترور و سپس تهدیدات جدی علیه تروریست‌ها صورت می‌گیرد.

اظهاراتی که به طور مستمر به واکنشی نه در زمان خاص و نه در مکانی معین اشاره داند و همین ابهام و تعلیق موجب ناامنی روانی عاملین ترور می‌گردد.
 
گرچه برخی منابع بر این باور هستند حزب الله تا کنون اقدامی متقابل به مثل صورت نداده است، اما سید حسن نصرالله در سومین سالگرد عماد مغنیه اظهاراتی کرد که شاید پاسخی به این ادعا‌ها باشد.

نصرالله در این مراسم فرماندهان و ژنرال‌های صهیونیستی را تهدید کرد که در هر جای دنیا نگران جان خود باشند، چون خون عماد مغنیه به هدر نمی‌رود.

از نظر او «جنبش‌های مقاومت لبنان و گروه‌های مقاومت فلسطینی بسیاری از حقوق را به صاحبان خود باز گرداندند». آنچه آن را «جزئی از عدالت» نامید که «به دست لبنانی‌ها و فلسطینی‌ها و با کمک سوریه و ایران انجام شد.»

وی همچنین از «بخش دیگر عدالت» سخن گفت که «کشته شدن بسیاری از فرماندهان جنایتکار اسراییلی» را شامل می‌شد. او حتی ثبات در لبنان «ثباتی که هرگز تا این درجه دیده نشده است» را نیز مصداق انتقام از رژیم صهیونیستی بر شمرد.

به نظر می‌رسد از این منظر راه برای انتقام سردار سلیمانی باز است و متعدد. اما شناخت راه و طی آن بسته به تفسیر هر کس از مبارزه سیاسی و انتقام دارد.

چنانچه سید حسن نصرالله درباره انتقام سردار سلیمانی و قصاص عادلانه می‌گوید منظورش از عادلانه بودن قصاص، این نیست که «شخصیتی که هدف می‌گیرد، هم وزن قاسم سلیمانی باشد، کفش سردار سلیمانی ارزشش از ترامپ بیشتر است. هیچ شخصی هم وزن قاسم سلیمانی نیست که بتوان او را قصاص کرد. قصاص عادلانه موجودیت نظامی آمریکا در منطقه است. »

حالا باید منتظر بود. شاید واکنش جریان مقاومت بنا بر تجربه گذشته آن دیر یا زود به گفته سید حسن نصرالله شامل «پایگاه‌های نظامی آمریکا، ناوگان‌های نظامی آمریکا، هر افسر و سرباز آمریکا در منطقه، ارتش آمریکا» شود تا به گفته دبیر کل حزب الله، آن‌هایی که حاج قاسم را کشتند تاوان‌ دهند و معادله جور دربیاید.

شاید هم تاوان این ترور، تهدیدی دائمی و جنگی روانی و مستمر باشد. آنچه تجربه سال‌های دور حزب الله، آن را نشان می‌دهد. 
ارسال نظرات